معرفی و دانلود کتاب پسر
برای دانلود قانونی کتاب پسر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پسر
چاقو در دست سایهی روی دیوار بالا میرود و مستقیم در قفسهی سینهی کی.جی پایین میآید. ژنویو مطمئن است موجودی غیرطبیعی پسرش را کشته. حالا پلیس باید قبل از بالا گرفتن اعتراضات مردم قاتل را پیدا کند. کتاب پسر نوشتهی تمی هیوگ پروندهی دو جنایت را برای ما میگشاید: قتل پسری هفت ساله و تجاوز به دختری 13 ساله که نمیتواند صحبت کند. این رمان جنایی و پلیسی ارتباط این دو حادثه با یکدیگر و ابعاد ناشناختهای از آنها را برای ما نمایان میکند. این کتاب در لیست پرفروشترین آثار نیویورکتایمز و ساندیتایمز قرار دارد.
دربارهی کتاب پسر
نور ماه به راهرو میتابد و رد خونی را که از درون اتاق به بیرون جاری شده، روشن میکند. قطرههای خون آرام آرام پلهها را بهسمت محوطهی بیرون از خانه طی میکنند. در لوییزیانای جنوبی حتی روزها هم شهر خلوت و در بعضی نقاط خوفناک است، چه برسد به آن وقت شب که هیچکس جز ژنویو خانه را رها نکرده و مشغول دویدن و گریستن نیست. ژنویو فریاد میزند و کمک میخواهد. لباسهایش پاره و موهایش غرق خون است. عرق از سر و رویش میچکد. روی دستانش پر از زخم و جای جراحت است و انگار که همین حالا کسی را به قتل رسانده. نور یک ماشین بالاخره به صورتش میتابد. خود را جلوی ماشین غریبه میاندازد. رانندهی ماشین، نمیداند که آن توقف قرار است زندگی چندین نفر را دگرگون کند. ژنویو به صورت وحشتزدهی راننده خیره میشود و میگوید: «یک نفر پسر من رو کشت!» کتاب پسر (The Boy) ما را به زیرپوست جهان میکشاند؛ جایی که سیاهیها و جنایتها در آنجا پنهان شدهاند و جنایتکاران طعمههای خود را از میان کودکان پیدا میکنند. نیک فورکید و آنی بروسارد به خانهی ژنویو میروند اما تمی هیوگ (Tami Hoag) ما را به ماهها قبل از این حادثه میبرد تا با دختری بهنام ونسا تریوت آشنا شویم.
نیک و آنی مدت زیادیست که با همدیگر ازدواج کردهاند. هیچکس تصورش را نمیکرد که زندگی این دو مأمور پلیس جنایی حتی یک سال دوام بیاورد اما رابطهی آنها همچنان مستحکم است. حتی فشارهای رسانهای که پس از پروندهی ونسا تریوت بر سر نیک آوار شده هم نتوانسته رابطهی آنها را ویران کند. ونسا دختری سیزده ساله و مبتلا به اوتیسم است که از کودکی قدرت تکلم خود را از دست داده. ماهها قبل فردی جنایتکار ونسا را مورد آزار جنسی قرار داد و به او تجاوز کرد. ونسا آن مرد متجاوز را دیده و او را میشناسد اما نمیتواند چیزی بگوید. قطعاً هیچ اتفاقی بیشتر از بلایی که بر ونسا آمده، نمیتوانست مردم لوئیزیانا را تا این حد عصبانی کند. ادارهی پلیس جنایی، پرونده ونسا را به نیک سپرده و او هم تا جایی که توانسته برای یافتن مجرم تلاش کرده، اما هنوز کوچکترین رد و نشانهای از او پیدا نشده. نیک و آنی تا چند شب قبل تصور میکردند که ماجرای ونسا تریوت بعد از مدتی از یاد مردم میرود و نیک میتواند بدون فشار رسانهای بهدنبال مجرم بگردد اما فاجعهای تلخ، دوباره آتش خشم مردم را شعلهور کرد: قتل پسر هفتسالهی ژنویو.
کتاب پسر ما را از همان ابتدا با شک و تردیدی بزرگ مواجه میکند. ژنویو میگوید هنگامی که در خانه خواب بوده، موجودی به آنجا میآید، پسرش، کی.جی را میکشد اما به خود ژنویو هیچ آسیبی نمیرساند و اجازه میدهد تا او فرار کند! این موضوع باعث میشود تا از خود بپرسیم: «نکند قاتل کی.جی، مادر اوست؟» برای پاسخ دادن به این سؤال باید سرنخهای آنی و نیک را دنبال کنیم و در جریان باقی ابعاد تاریک زندگی ژنویو قرار بگیریم. میان پروندهی کی.جی و ونسا نقطهی اتصالی وجود دارد که قرار نیست به سادگی آن را بیابیم. تمی هیوگ ما را با جزئیات ناشناختهای از ویژگیهای شخصیتهای داستان روبهرو میکند که با کمک آنها سادهتر میتوانیم متجاوز و قاتل را به دام اندازیم.
داستان پسر تنها گزارشدهندهی ماجرای دو جنایت نیست، بلکه عوامل و کاستیهای اجتماعی را نیز مطرح میکند که موجب شدهاند کودکآزاری در یک جامعه رخ دهد. این داستان نشاندهندهی سیستم ناکارآمد قضایی و اداری و بیتوجهی به حقوق کودکان است. کتاب پسر با ترجمهی مهدیس بهنیا در انتشارات دختر آفتاب بهچاپ رسیده است.
جوایز و افتخارات کتاب پسر
- از پروفروشترین رمانهای ساندیتایمز
- کتاب پرفروش نیویورکتایمز
نکوداشتهای کتاب پسر
- داستان پسر پر از تعلیق است و فضایی تاریک و تلخ دارد. تمی هویگ تریلری هولناک را روایت کرده که مخاطب را به وحشت میاندازد. (لیزا آنگر)
- تمی هویگ با استادی و مهارت دو پروندهی داستان را به یکدیگر گره میزند و ماجرای معماگونه و هیجانانگیزی را روایت میکند. (تست گرریتن)
- داستان پسر با انبوهی از دیالوگهای بینقص و جذاب بازگو شده و مملو از پیچیدگی و جذابیت است. (لیسا اسکاتولین)
کتاب پسر برای چه کسانی مناسب است؟
پسر بچهای هفت ساله بهشکلی فجیعی به قتل رسیده و خشم عمومی بیشتر از قبل بر شهر سایه انداخته. حالا پلیس باید آن جنایتکار را پیدا کند تا اوضاع بیشتر از این بهمنریخته است! اما هنگامی که هیچ رد و اثری از این قاتل در دست نیست، چطور باید این کار را انجام دهد؟ کتاب پسر ماجرایی جنایی و پلیسی است که برای دغدغهمندان حقوق کودکان و علاقهمندان به پروندههای جنایی مناسب است.
در بخشی از کتاب پسر میخوانیم
آن اتاق سفید و استریل شده بود. چراغهای فلورسنتی پرنور و کاشیهایی سرد داشت. آن جا دیوارهای از جنس استیل ضدزنگ وجود داشت؛ درست مانند همانهایی که قبلاً در فیلمها دیده بود؛ درهایی که در پس خود کشوهایی پر از جنازه داشتند.
وقتی که آن کارآگاه زن، او را بهسمت تخت چرخداری در وسط اتاق هل میداد، قلب او خیلی سریعتر میکوبید. آن جسم کوچکی که با پارچه پوشانیده شده بود، کیجی بود. ترس مانند توپی از معدهاش تا سینه و گلویش بالا آمد و او را تهدید به خفه شدن کرد. همین که کارآگاه آن ملحفه را کنار کشید، او جیغی سر داد تا آن ترس را از درونش بیرون بریزد. سعی کرد که با دستش جلوی صدای جیغش را بگیرد و آن را به داخل دهانش بازگرداند. کارآگاه درحالیکه دستش را بر روی شانهی او گذاشته بود، زمزمه کرد: «خیلی متأسفم ژنویو.»
ژنویو با گرفتن از لبهی آن تخت چرخدار تقلا کرد که خودش را روی پاهایش بکشاند و بایستد. کیجی، کوچک و بیرنگ و بیجان، بر روی آن تخت استیل دراز کشیده بود. ذهن او میخواست که آن تصویر را پس بزند. او واقعی بهنظر نمیرسید. آن جسم یک آدمک بود، یک نوع مانکن هالیوودی که ساخته شده بود تا شبیه به پسرش بهنظر بیاید. باوجوداین، او میدانست که هیچکدام از اینها نبود.
ژنویو دستش را جلو برد و بازوی او را لمس کرد تا گرمایش را حس کند، تا حس کند که دوباره زندگی در وجود او جریان یافته است، اما او به سردی و بیحرکتی یک عروسک بود. وقتی که او بدنش را بر روی بدن پسرش خم کرد، اشک از چشمانش فرو ریخت و مانند دانههای باران روی بدنش پخش شد. طوفانی از احساسات در درونش میچرخید: عشق و دلشکستگی، خشم و جنایت، گناه و سرزنش.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پسر |
نویسنده | تمی هیوگ |
مترجم | مهدیس بهنیا |
ناشر چاپی | انتشارات دختر آفتاب |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 512 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-995258-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |