معرفی و دانلود کتاب وقتی غمگینی به یاد آر: راهنمای روزهای خشم، اندوه و جنون
برای دانلود قانونی کتاب وقتی غمگینی به یاد آر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب وقتی غمگینی به یاد آر: راهنمای روزهای خشم، اندوه و جنون
مگی فان ایک در کتاب وقتی غمگینی به یاد آر، با روایت تجربیاتش از دوران افسردگی، اضطراب، اختلال شخصیت مرزی و ترومای خود، راهنمای شما در روزهای خشم، اندوه، جنون و اضطرابتان است و به شما ثابت میکند که همه چیز غم و عذاب نیست.
دربارهی کتاب وقتی غمگینی به یاد آر:
مگی فان ایک (Maggy Van Eijk) در سن 27 سالگی بدترین تجربه سلامت روانی زندگی خود را تجربه کرد. او به یک رابطه سه ساله پایان داد. دو بار از محل کارش اخراج شد. دوستان خود را از دست داد و تصمیمات بدی گرفت. او بیش از حد مشروبات الکلی نوشید و بیش از دوازده بار به بخش حوادث اورژانس رفت. او سه درمانگر متفاوت را دید که سه تشخیص متفاوت داشتند. او به دلیل آسیبی که به خود زد و قسمتی از بدنش را به عمد سوزاند، با آمبولانس به تیم بحران سلامت روان برده شد. آن سال، به هیچوجه برای او خوب نبود.
در حالی که نویسنده در کتاب حاضر از تمام اجزای بدنش صحبت میکند، از جمله سر، پوست، روده، قلب و همینطور از دنیای اطرافش به افسردگی، اضطراب، خودآسیبی و عزت نفس هم میپردازد. او در کتاب وقتی غمگینی به یاد آر (Remember this when youre sad) از لحظاتی صحبت خواهد کرد که همهی شما هنگام استرس، عصبانیت، اندوه یا هر سه حالت آن را تجربه میکنید. زمانی که در حال فرورفتن در منجلابی هستید یا وقتی احساس گمگشتگی میکنید، میتوانید راهی بیابید که به شما بگوید کجایید و به احتمال زیاد فردا کجا خواهید بود.
این کتاب درباره اضطراب و افسردگی، حملات پانیک مگی، پرخوری عصبی نوجوانان و گسستگی روانی است. کتاب وقتی غمگینی به یاد آر اثری شجاعانه، زیبا و مهم است که حقیقت پنهان بیماریهای روانی را آشکار میکند، به این امید که بتواند به دیگران کمک کند تا از آشفتگیها رها شوند.
در نکوداشت کتاب وقتی غمگینی به یاد آر:
این کتاب در هر صفحهاش باعث شد من کمتر احساس تنهایی کنم. کتابی اطمینانبخش، دلگرمکننده و شیرین است و بیشک به افراد زیادی کمک خواهد کرد تا کمتر احساس تنهایی کنند؛ بهترین کاری که کتابهای مربوط به سلامت روان میتوانند انجام دهند. (مگان کراب، نویسندهی کتاب قدرت مثبت بدن)
کتاب وقتی غمگینی به یاد آر برای چه کسانی مناسب است؟
اگر دچار افسردگی و اضطراب هستید و میخواهید آن را درمان کنید، این کتاب راهنمای شماست.
با مگى فان ایک بیشتر آشنا شویم:
مگی متولد هلند است، او برای ادامهی تحصیل در رشتهی کارشناسی ارشد نویسندگی برای صحنه و رسانههای مختلف به مدرسهی گفتار و نمایش رویال سنتر لندن رفت. چند سال به کار آزاد و فروش بستنی هاگن داز در تئاترهای وست اند مشغول بود تا اینکه ویراستار رسانههای اجتماعی بازفید شد. او اکنون مدیر شبکهی اجتماعی بیبیسی سه است. مگی پنج سال است که مطالبی دربارهی سلامت روان مینویسد و به بیبیسی کمک کرده تا کمپین یک در چهار را در فصل سلامت روان خود راهاندازی کند.
در بخشی از کتاب وقتی غمگینی به یاد آر میخوانیم:
به جای اینکه کمی با خودم همدردی کنم و خود را از مخمصهای بیرون بکشم که در آن گرفتار شده بودم، به دلیل کسی که بودم احساس خشم و شرمندگی میکردم. اضطرابم متقاعدم کرده بود که تمام همدورهایهایم از من متنفرند چون آدمی عجیب و غریب و احمقم، درحالیکه افسردگی به من میگفت آنها اصلاً از من متنفر نیستند. من از آنها متنفرم. من آدمی بیخود و اهل قضاوت کردنم که از همهی آدمهای خوشگذران متنفرم. سزاوارم که اینقدر تنها و منزوی باشم. چون آدمی عوضی هستم.
به منظرهی پایین نیمکت نگاه کردم و در تصورم خود را از آن بالا به پایین پرت کردم. هر کسی که بریستول را بشناسد خوب میداند که امکان ندارد کسی در براندون هیل خودش را بکشد؛ براندون هیل صخره نیست. بدترین حالت این است که آنقدر غلت بخورید تا به یکی از مسیرهایی برسید که جاده هموار میشود و با متوقف شدنتان خواهید دید که کسی دارد با تعجب به شما نگاه میکند. فریبنده به نظر میرسید؛ بدنم را رها کنم تا تلپی روی تپه بیفتد و آنقدر بغلتد تا خودم جلوی غلتیدن آن را بگیرم. شاید وقتی مغزم در جمجمهام شروع کرد به تلقتلق کردن آشفتگی آن از بین برود.
سعی کردم از مغزم کمی بیشتر انرژی بگیرم. چیزی که من را از روی آن نیمکت بلند کند و مانع خیالبافیام شود که مثل ساندویچ سوسیس انسانی تا پایین تپه غلت بخورم و فقط بروم خانه. برو چیزی بنویس. برو دوش بگیر. برو با کسی حرف بزن. برو کاری مفید انجام بده. اضطراب مثل فرفره دور سرم میچرخید و زمزمه میکرد که تنبلی را کنار بگذار، درحالیکه افسردگی مثل کلاهخودی خیلی تنگ بر فرقِ سرم نشسته بود.
کودکِ نوپایی را دیدم که از تپه به سمت پایین میدوید تا خود را در آغوش پدرش رها کند. او کاپشنی قرمز پوشیده بود و کلاهِ پشمی نارنجی رنگی به سر داشت و سبکبار و رها به سمت پایین میدوید. فریاد میکشید. از شدت لذت و خوشی پوستش میدرخشید. بلند شدم و اشکهایی را پاک کردم که از سر ناامیدی روی گونههام جاری شده بودند.
فهرست مطالب کتاب
1: پیش از شروع
2: وقتی دنیا از چرخش بازنمیایستد، به یاد آر
3: وقتی از ذهن خود میترسی، به یاد آر
4: وقتی میخواهی به خودت آسیب برسانی، به یاد آر
5: وقتی نمیتوانی بدنت را تحمل کنی، به یاد آر
6: وقتی شخص دیگری به تو آسیب میرساند، به یاد آر
7: وقتی شغلت را از دست میدهی، به یاد آر
8: وقتی تنهایی، به یاد آر
9: وقتی آنلاینی، به یاد آر
10: وقتی از کسی کمک میگیری، به یاد آر
11: وقتی اوضاع بهتر میشود، به یاد آر
12: وقتی غمگینی، به یاد آر
13: وقتی بارداری، به یاد آر
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب وقتی غمگینی به یاد آر: راهنمای روزهای خشم، اندوه و جنون |
نویسنده | مگى فان ایک |
مترجم | منصوره وحدتى احمدزاده |
ناشر چاپی | انتشارات بذر خرد |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 176 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7283-91-4 |
موضوع کتاب | کتابهای روان درمانی |