معرفی و دانلود کتاب هوس قمار آخر: بازخوانی پرونده درمانی عباس کیارستمی در گفتگو با پزشکان

معرفی کتاب هوس قمار آخر: بازخوانی پرونده درمانی عباس کیارستمی در گفتگو با پزشکان

کتاب هوس قمار آخر به قلم اسماعیل رمضانی درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی پرونده‌ی درمانی زنده‌یاد عباس کیارستمی، کارگردان برجسته‌ی ایران و جهان است. این اثر به بررسی یکی از جنجالی‌ترین مرگ‌های جامعه‌ی هنری ایران می‌پردازد که همچنان در میان جامعه‌ی پزشکی، هنری و عموم مردم محل بحث و پرسش است. این کتاب در گفت‌وگو با هفت پزشک، ماجرای این پرونده‌ی پیچیده را بازگو می‌کند.

درباره کتاب هوس قمار آخر

کتاب هوس قمار آخر اثر اسماعیل رمضانی شامل مصاحبه با دکتر رضا پایدار، معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی ایران و دکتر محمد سدهی، متخصص اورولوژی و از دوستان نزدیک کیارستمی و دیگر متخصصان پیرامون جزئیات پرونده‌ی پزشکی و درمان عباس کیارستمی است. شرح ماجرا از تماس تلفنی وزیر بهداشت وقت، دکتر هاشمی، با دکتر پایدار در شب 12 فروردین آغاز می‌شود. دکتر هاشمی خبر بستری شدن کیارستمی را به دکتر پایدار اطلاع داده و از او می‌خواهد وضعیت کیارستمی را بررسی کند. در آن زمان کیارستمی در بیمارستان جم بستری بوده و در وضعیت بحرانی و شوک عفونی یا سپتیک قرار داشته است. دکتر پایدار پس از مطالعه پرونده‌ی پزشکی کیارستمی، وضعیت را برای وزیر بهداشت شرح می‌دهد.

دکتر پایدار پس از بررسی‌ به این نتیجه می‌رسد که علت اصلی بیماری آسیب به حالب در حین عمل جراحی روده بزرگ بوده است. این آسیب منجر به عفونت و نشت ادرار شده و در نهایت وضعیت کیارستمی را وخیم‌تر کرده است. دکتر پایدار آسیب به حالب را جزو عوارض محتمل عمل جراحی روده‌ی بزرگ می‌داند و معتقد است قصور پزشکی در این مورد صورت نگرفته است اما احتمال تأخیر در درمان عوارض را مطرح می‌کند.

در کتاب از زبان دکتر پایدار به خستگی و بی‌حوصلگی کیارستمی در طول روند درمان اشاره شده است و ذکر می‌شود که کیارستمی گاهی به توصیه‌های پزشکان توجه نمی‌کرده و لجاجت می‌ورزیده است. عباس کیارستمی علی‌رغم اصرار پزشکان برای ادامه‌ی درمان در ایران، تصمیم به انتقال به فرانسه می‌گیرد. دکتر پایدار معتقد است این جابه‌جایی به دلیل وضعیت نامساعد کیارستمی، به صلاح او نبوده است.

در ادامه‌ی کتاب هوس قمار آخر به حضور دکتر سدهی به‌عنوان دوست صمیمی کیارستمی در روند درمان اشاره می‌شود. او وضعیت روحی نامناسب کیارستمی در طول درمان را تأیید می‌کند. با وجود تمام توضیحات و جزئیات ارائه شده در این مصاحبه‌ها، قضاوت درباره‌ی اینکه آیا در روند درمان کیارستمی قصور پزشکی صورت گرفته یا خیر، دشوار است.

در نهایت مرگ عباس کیارستمی اتفاق تلخی بود که جامعه‌ی هنری و پزشکی ایران را متأثر کرد. بررسی دقیق جزئیات این پرونده در اثر هوس قمار آخر نوشته‌ی اسماعیل رمضانی به صورت مستند و دقیق صورت گرفته است و می‌تواند به بهبود روند درمان بیماران و جلوگیری از تکرار چنین اتفاقاتی در آینده کمک کند.

این کتاب توسط انتشارات سیمای شرق در دسترس عموم قرار گرفته است.

کتاب هوس قمار آخر برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب هوس قمار آخر برای کسانی است که به خواندن درباره‌ی مرگ و بیماری افراد مشهور علاقه‌مند هستند.

در بخشی از کتاب هوس قمار آخر: بازخوانی پرونده درمانی عباس کیارستمی در گفتگو با پزشکان می‌خوانیم

داریوش مهرجویی، کارگردان معروف و دوست قدیمی عباس کیارستمی در مراسم یادبود او، پزشکان را بی‌عرضه و قاتل خطاب کرد. ویدیوی این مراسم به‌سرعت در فضای مجازی چرخید و جنجال بزرگی آفرید. این سرمنشأ اختلافی جدید بین صنف پزشکان و هنرمندان بود که تا مدت‌ها پس از آن ادامه داشت. طرفین در ادامه ماجرا سعی کردند تا خونسردی بیشتری از خود نشان دهند، اما برخی تحرکات جدید در حوالی بیمارستان جم، پزشک متخصص و معروفی را واداشت تا پاسخ داریوش مهرجویی را به شیوه خودش بدهد. او پلاکاردی را روبه‌روی بیمارستان جم و در معرض دوربین عکاسان به دست گرفت که متن آن داریوش مهرجویی را معتاد قلمداد می‌کرد و از او می‌خواست مواد صنعتی و سنتی را با هم قاطی نکند. این عکس و آن عبارت نه چنان مشهور شد که الان می‌توان از آن به‌عنوان یک ضرب‌المثل یاد کرد! دکتر حسن عباسی، فوق‌تخصص ارتوپدی بیمارستان جم همان پزشک جسور بود که خرق عادت کرد و تصویر دیگری از پزشکان را به نمایش گذاشت. کسی که اتفاقا خودش یکی از پزشکان مرجع برای قشر هنرمندان است و بسیاری از هنرمندان معروف از جمله خود عباس کیارستمی و حتی محمدرضا شجریان او را معتمد خود می‌دانستند. در گفت‌وگو با او سعی کردیم بی‌رودربایستی آن اتفاق عجیب، دلایل و پیامدهایش را واکاوی کنیم.

آقای دکتر، عکس‌العمل شما نسبت به تجمع جلوی بیمارستان جم خیلی جنجال‌برانگیز شد. درباره آن روز و اتفاقی که افتاد برایمان بگویید.

عکس‌العمل من به عمل خیلی حادی بود که گروه مقابل انجام دادند. عده‌ای جلوی بیمارستان جمع شده بودند و قرار بود حرکتی نمادین انجام بدهند. نمایشی در این مایه‌ها که تابوتی خالی را حمل کنند و یک نوع تئاتر خیابانی راه بیندازند. طبیعتا هیچ وقت دوست نداشتیم که چنین جریانی پیش بیاید و ما هم چنین عملی انجام بدهیم. مجبور به مقابله به این صورت شدیم.

فهرست مطالب کتاب

مرگ و دیگر... هیچ!
در ایران زنده می‌ماند
یکی از گرفتاری‌های آقای کیارستمی این بود که آقای کیارستمی بود!
نباید صندلی‌اش را عوض می‌کرد
هر دو قصور کردند؛ هم پزشک هم بیمار!
مستقیم حمله کردند، مستقیم جواب دادم
جان همه انسان‌ها با هم برابر است
همه چیز زیر سر «هپارین» است