معرفی و دانلود کتاب هفت روز (خاطرات اسارت)
برای دانلود قانونی کتاب هفت روز (خاطرات اسارت) و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب هفت روز (خاطرات اسارت)
تنها حاصل هشت سال جنگ عراق و ایران ویرانی نبود؛ بلکه این جنگ رشادتها و قهرمانیهای ایرانیان را به رخ جهانیان کشید. سید محمدرضا میرراضی رودسری در کتاب هفت روز (خاطرات اسارت)، به شرح وقایع روز اول تا روز هفتم اسارت خود میپردازد؛ روزهایی که در سولهی جهنمی شهر بعقوبه گذشت. سولهی شهر بعقوبه شاهد سرنوشت رنجآور جوانان ایرانزمین است؛ سرنوشتی که با قلم ساده و روان سید محمدرضا میرراضی رودسری در کتاب هفت روز (خاطرات اسارت) شرح شده و انتشارات جیسا اقدام به چاپ آن کرده است. خواندن خاطرات مدافعان سرزمین عزیزمان تلنگری است برای ما که جان بر کف برای آزادی و سربلندی میهن عزیزمان گام برداریم.
کتاب هفت روز (خاطرات اسارت) برای چه کسانی مناسب است؟
خواندن کتاب حاضر را به تمام علاقهمندان به خاطرات جنگ پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب هفت روز (خاطرات اسارت) میخوانیم
اوایل صبح با سرو صدای بچّهها از خواب بیدار شدم. پس از سلام و احوالپرسی با دوستان در حالت نشسته نظری به داخل سوله داشتم. عدّهای از بچّهها همچنان در خواب و استراحت و عدّهای دیگر در رفت و آمد و گروهی هم در جلوی درب آهنی انتظار گشودن دربها را میکشیدند. با طلوع خورشید و تابش نور آن که از روزنههای شکسته شده دیوار وارد میشد روشنائی خاصی به داخل داده بود ولی بوی زننده ناشی از دستشوئی اجباری بچّهها که در گوشه کناری و آنهم نزدیک محل استقرار ما واقع شده بود برایمان کاملاً آزار دهنده و غیرقابل تحمّل شده بود. البتّه به دلیل عدم وجود سرویسهای بهداشتی در داخل و عدم امکان خروج به محوطه، ناخواسته قسمتی از فضای داخلی به محل دستشوئی تبدیل شده که این امر با توجّه به شرایط موجود کاملاً طبیعی و ضروری به نظر میرسید. عدم رعایت بهداشت وضع اسفناکی ایجاد کرده بود و همه در رنج و بلا ایام را سپری میکردند.
همگی بچّهها منتظر گشودن دربها بودند و این انتظار با ساعتی تأخیر انجام شد. با باز شدن درب اصلی جمعیّت حاضر با عجله و شتاب برای هوا خوری صبح به بیرون از سوله میرفتند. با خروج بچّهها آرایش نظامی سربازان مسلّح عراقی بههمان صورت روز قبل بود. یعنی اینکه سربازان بلافاصله خود را به پشت تور فنس محوطه میرساندند تا بهتر و دقیقتر حرکات بچّهها را زیر نظر داشته باشند. مسلماً به لحاظ امنیتی هم حضور سربازان مسلّح در داخل محوطه به صلاح نبود. اکثر بچّهها برای از دست ندادن فرصت هواخوری با شتاب بیشتری در انجام کارهای شخصی شان بودند. در همین موقع خودروئی از نوع آیفای نظامی از تنها درب محوطه به داخل وارد شد. با نزدیک شدن خودرو به وسط محوطه و توقّف آن بود که بار حامل آن مشخص شد و آن همان نان سمونی بود که از کف تا سقف چادر خودرو بر روی هم کوپه شده بود. در تشبیه نانهای سمون هم باید گفت که همان نانهای ساندویچی شکل که از لحاظ اندازه کوچکتر از آن ولی به سبب خمیر نپخته داخل آن دو برابر وزن معمولی آن را داشت.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب هفت روز (خاطرات اسارت) |
نویسنده | سید محمدرضا میرراضی رودسری |
ناشر چاپی | انتشارات جیسا |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 120 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-7358-36-8 |
موضوع کتاب | کتابهای خاطرات دفاع مقدس |
بنظرم کتابی ضعیف و بی روح هست و زیاد تنوع و روزهای مورد تعریف راوی خیلی تکراری و بی هیجانی داره.
امادرعین حال از همه آزادگان عزیز از جمله راوی این کتاب تقدیر و تشکر دارم.