معرفی و دانلود کتاب نفس در قفس
برای دانلود قانونی کتاب نفس در قفس و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نفس در قفس
کتاب نفس در قفس نوشتهی بهناز عظیمی، رمانی است که داستان اقتدار پدرسالارانه را در دنیای امروز به تصویر میکشد. روایت این کتاب دربارهی پدربزرگی است که فرزندش را به خاطر ازدواج با دختری انگلیسی از خانه طرد کرده، اما حالا با نوههایش مواجه میشود.
دربارهی کتاب نفس در قفس
بهناز عظیمی در کتاب نفس در قفس، داستان زوال پدرسالاری را در جامعهی مدرن برای خواننده روایت میکند. نویسنده در این کتاب داستان پدربزرگ مقتدر، ثروتمند و بداخلاقی را روایت میکند که پسرش را به خاطر ازدواج با دختری انگلیسی از ارث محروم و از خانه طرد کرده است. پس از سالها، نوهاش گشتاسپ که همنام پدربزرگ هم هست، به رغم ناامیدی به ایران میآید تا او را ببیند. او به دشواری نوهاش را در خانه میپذیرد اما به او میگوید که خبری از پول و ثروت نیست. چندی بعد، گشتاسب دو خواهرش را نیز به خانهی پدربزرگ میآورد. پیرمرد نمیخواهد نوههای دخترش را بپذیرد اما دختر بزرگتر با حرفهایش پدربزرگ را قانع میکند. گشتاسپ در جریان رفتوآمدهایش به ایران دوستی به نام معراج پیدا کرده است. معراج در سفر گشتاسپ با خواهرانش به ایران، آنان را از فرودگاه به خانهی پدربزرگ میرساند. در این میان، او عاشق خواهر گشتاسپ میشود. داستان کتاب نفس در قفس، به عشق معراج به خواهر گشتاسپ هم میپردازد.
بهناز عظیمی در این کتاب به سنتهایی در جامعه میپردازد که به تدریج با مدرن شدن سبک زندگی، در حال از بین رفتن است. عقب کشیدن تدریجی پدربزرگ از کینهای که از پسرش در دل داشته، نمادی از زوال تدریجی سنتهای اشتباه در جامعه است. داستان از طریق راوی سومشخص روایت میشود تا خواننده به کلیت روایت احاطه داشته باشد. زبان نویسنده طبیعی و معیار است و روایت داستان ساده و بدون پیچیدگی است.
کتاب نفس در قفس با یادداشتی از مادر نویسنده، بهناز عظیمی آغاز میشود و شعرهایی از نویسنده را نیز در بر دارد. که البته این شعرها به قوت داستان او نیست.
کتاب حاضر به همت انتشارات طلایه به چاپ رسیده است.
کتاب نفس در قفس برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب برای کسانی که به رمان و داستانهای عاشقانه و اجتماعی علاقهمند هستند مناسب است.
در بخشی از کتاب نفس در قفس میخوانیم
چطور دست سرنوشت توانسته بود آنقدر بىرحم باشد که تنها فرزند یک خانواده را از آنها جدا کند؟ چطور پدر توانسته بود فرزند را به خاطر انتخاب عشق از خانه طرد کند؛ یعنى خواسته تنها فرزندش برایش مهم نبود؟ چطور توانسته بود این همه سال دورى او را تحمل کند؟ آیا او خودش را به خاطر این غرور سرزنش نمىکرد؟ این همه ثروت را براى که مىخواست؟ نکند فکر مىکند مىتواند این ثروت را با خود به گور ببرد! اگر اینطور نیست پس چرا رفتارش درست نمىشود. چرا از گناه پسرش نمىگذرد. آیا اصلاً او احساس تنهایى مىکند؟ غم تنهایى و پیرى تمام چهرهاش را که پوشاند، تنها دوستش پیپ دستش بود، شاید هم کتاب. اما هر کدام از آنها را بیش از صدبار خوانده بود؛ صفحه به صفحه کتابها را از بر بود. این زندگى که دیگر براى او لذتى نداشت. این روزگار به چه کسى وفا کرده بود تا به او بکند؟ خودش بهتر از هر کس مىدانست دیر یا زود رفتنى است؛ آفتاب لب بوم است. اى کاش این دم آخر گذشته را جبران مىکرد! گذشته تلخى که خودش آفریده بود.
پس آن همه عشق پدر به فرزند چیست؟ نکند اصلاً پدران فرزندان را دوست ندارند؟ حداقل که او اینطور نشان مىدهد. چطور پدرى نتواند از فرزندش بگذرد و او را براى همیشه از خانه و کاشانه طرد کند؟ این غیر ممکن بود اما حال ممکن شده بود. دو زوج جوان براى به هم رسیدن از همهچیز گذشتند، فقط به خاطر عشق و علاقه. آیا به فرزندانشان اجازه خواهند داد بار دیگر قصه عشقبازى آن دو را اجرا کنند یا آنها هم مثل پدران و مادرانشان فرزندان را ترک مىکنند؛ درست مثل لاکپشتى که به سختى تخمها را به دنیا مىآورد، به سختى زمین را مىکند اما بعد از مخفى کردن تخمها به حال خودشان رهایشان مىکند. ممکن است از هر ده بچه لاکپشت حتى یکى هم به ساحل نجات نرسد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب نفس در قفس |
نویسنده | بهناز عظیمی |
ناشر چاپی | انتشارات طلایه |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 352 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-7751-60-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |