معرفی و دانلود کتاب مشاهیر مرگ: قتل روی عرشه

معرفی کتاب مشاهیر مرگ: قتل روی عرشه

داستانی درباره‌ی یک قتل شیطانی! هارولد شکتر در کتاب مشاهیر مرگ: قتل روی عرشه، به سراغ یکی از قاتلین مشهور آمریکایی در قرن نوزدهم رفته است. کتاب مشاهیر مرگ: قتل روی عرشه، جلد اول از مجموعه‌ی مشاهیر مرگ است که ماجرای واقعی «آلبرت دابلیو هیکس»، قاتل افسانه‌ای آمریکایی را روایت می‌کند.

درباره‌ی کتاب مشاهیر مرگ: قتل روی عرشه

مشاهیر مرگ: قتل روی عرشه (The Pirate (Bloodlands Collection)) به قلم هارولد شکتر (Harold Schechter)، ماجرای جنجالی قتلی را روایت می‌کند که در سال 1860، در شهر نیویورک اتفاق افتاده است. نویسنده می‌کوشد تا در این کتاب، تحلیلی روانشناختی و جامعه‌شناختی از شخصیت و سرگذشت قاتل ارائه دهد و آن را با توصیفات خلاقانه و گیرا پیوند می‌دهد. تاجایی‌که احساس می‌کنید به تماشای یک فیلم سینمایی جنایی و جذاب نشسته‌اید.

این کتاب، داستان جنایت هولناکی‌ست که بر امواج آرام دریا، در بندر نیویورک رخ داده است. «دنیل سیمونز» و «ادوارد بارنز» تاجرانی بودند که به دنبال صید صدف، عازم دریا شدند اما به جای صید این خوراکی دریایی، در برابر یک کَرَجی غرق در خون قرار گرفتند؛ درحالی‌که نه از مقتول خبری بود و نه کسی از قاتل خبری داشت. این قتل به تدریج منشأ داستان‌سرایی‌هایی شد که آن را به یکی از جنایت‌های افسانه‌ای آمریکا در نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم تبدیل کرد. شکتر در کتاب مشاهیر مرگ: قتل روی عرشه، ماجرای ابهام و پیچیدگی‌های این پرونده را با بیانی جذاب و هیجان‌انگیز روایت می‌کند.

آلبرت هیکس که در دادگاه خود را به عنوان قاتل این پرونده معرفی کرده بود تا مدت‌ها با افسانه‌پردازی داوران دادگاه و اذهان مردم را به خود مشغول می‌کرد. این متهم دلیل جرم خود را تسخیر شدنش توسط شیطان می‌دانست و معتقد بود شیطان اجساد قربانیان را مخفی کرده است؛ اما آیا دادگاه سرانجام توانست ردی از مقتولان این حادثه پیدا کند؟

هارولد شکتر در کتاب مشاهیر مرگ: قتل روی عرشه، با اشاره به جزئیات پرونده و بازگویی دقیق نقل‌قول‌ها و شواهد، این کتاب را به یکی از وقایع‌نگاری‌های خواندنی و جذاب جنایی تبدیل کرده است. تصاویر و عکس‌هایی که او به این کتاب افزوده است، بیش از پیش موجب جذابیت آن شده است. کتاب مشاهیر مرگ: قتل روی عرشه با ترجمه‌ی شیوای بهرنگ مافی و از سوی انتشارات خوب به چاپ رسیده است.

درباره‌ی مجموعه‌ی مشاهیر مرگ

مجموعه‌ی مشاهیر مرگ (Bloodlands Collection)، شامل کتاب‎‌هایی است که هر کدام روایتگر یکی از قتل‌های زنجیره‌ای در آمریکا هستند. هارولد شکتر در این کتاب‌ها به کمک اسناد تاریخی و تحلیل‌های روانشناختی و جامعه‌شناختی، تصویری حقیقی از قتل‌های جنجالی آمریکا به مخاطب عرضه می‌کند؛ تصویری که فراتر از تیتر روزنامه‌ها و خبرهای داغ است! کتاب حاضر جلد نخست از این مجموعه است. جلد دوم آن با عنوان «سلاخ‌خانه کوچک شهر» به چاپ رسیده و جلد ششم آن نیز کتاب «آدمکش شاعر» است که ماجرای زندگی و قتل‌های چارلز اشمیت را روایت می‌کند.

کتاب مشاهیر مرگ: قتل روی عرشه برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب حاضر برای همه‌ی مخاطبان و دنبال‌کنندگان وقایع‌نگاری‌های جنایی مناسب است. اگر به مطالعه‌ی پرونده‌های قتل‌های مشهور علاقه دارید و وجود مستندات تاریخی و واکاوی روانشناختی قاتلان برای شما جالب است، مطالعه‌ی این کتاب را به شما توصیه می‌کنیم.

با هارولد شکتر بیشتر آشنا شویم

هارولد شکتر، زاده‌ی سال 1948، نویسنده و استاد کالج کوئینز در دانشگاه ایالتی نیویورک بود. این نویسنده آمریکایی، در آثار خود از ماجراهای واقعی قتل‌های زنجیره‌ای نوشته است. هارولد شکتر همچنین در کلاس‌های خود به تدریس ادبیات امریکا و نقد اسطوره‌شناختی می‌پرداخت. مقالات پژوهشی شکتر در نشریات متعددی از جمله نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال، لس آنجلس تایمز و اینترنشنال هرالد تریبون منتشر شده است. این نویسنده دوبار نامزد دریافت جایزه‌ی ادگار شده بود. از دیگر آثار هارولد شکتر می‌توان به کتاب «مشاهیر مرگ: آدم‌کش شاعر» و «مشاهیر مرگ: سلاخ‌خانه کوچک شهر» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب مشاهیر مرگ: قتل روی عرشه می‌خوانیم

بعدازظهر پنجشنبه، به پلیس گزارش شد که صبح روز قبل قایق کوچکی «با حالتی مشکوک» در نزدیکی دژ تامپکینز در استتن‌آیلند پهلو گرفته، درنتیجه نیروهای پلیس برای کنکاش و جست‌وجوی قایق کوچک اعزام شدند. قایق کوچک بادبانی «سمت جنوبی دژ به حال خود رها شده بود.» سرایدار دژ از مردی که قایق را پاروزنان به ساحل هدایت کرده بود، توصیف دقیق و مفصلی ارائه کرد: بلندقد و قوی‌هیکل با گونه‌های پوشیده از ریش پر و بلند مشکی. «کلاه پارچه‌ای لبه‌برگشته با تاجی بلند بر سر داشت، کت خاکستری‌ کوتاه تنگ که هر دو آرنجش وصله خورده بود و شلوار خاکستری پاچه‌گشاد ملوانی با وصله‌های سر زانو پوشیده بود و کیسه‌ای شبیه توبره با خود داشت که به نظر می‌آمد حسابی پر است.» پس از کشیدن قایق به ساحل، توبره را روی دوشش انداخته و راهی لنگرگاه وَندِربیلت شده بود. قایق‌های بخار از آنجا مسافران را به منهتن می‌بردند.

افسرها در تعقیب رد مظنون، با چندین شاهد صحبت کردند که صبح روز قبل به او برخورده بودند و شرح دقیقی از اقداماتش به دست آوردند.

طبق گفته‌ی مأمور اسکله‌ی لنگرگاه، ساعت 6 صبح بود و کشتی بخار تازه به‌سمت منهتن راه افتاده بود که غریبه پیدایش شد. وقتی فهمید کشتی بعدی یک ساعت دیگر حرکت می‌کند، پرسید: «کجا می‌شود چیزی برای خوردن و نوشیدن پیدا کرد؟» مأمور اسکله، آبراهام هیکبِرت، به دکه‌ی صدف‌فروشی همان حوالی راهنمایی‌اش کرد و خودش هم همراهش داخل شد. مرد دو لیوان جین داغ، سه تخم‌مرغ و یک کاسه خوراک صدف سفارش داد.