معرفی و دانلود کتاب مردی پر از ماهی گلی و هشت داستان دیگر
برای دانلود قانونی کتاب مردی پر از ماهی گلی و هشت داستان دیگر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مردی پر از ماهی گلی و هشت داستان دیگر
کتاب مردی پر از ماهی گلی و هشت داستان دیگر مجموعهی نه داستان نوشتهی گروهی از نویسندگان ایرانی، راوی گوشههایی از زندگی ایرانیانی است که در میان ایمان و تردید، جنگ و عشق و خاطره و حقیقت سرگردانند. داستانهای این مجموعه بخشهایی از تاریخ ملت ایران را به تصویر میکشد که در مواجه با جنگ تحمیلی و آثار باقیمانده از آن قرار گرفتهاند.
دربارهی کتاب مردی پر از ماهی گلی و هشت داستان دیگر
کتاب مردی پر از ماهی گلی و هشت داستان دیگر به روشی منحصربهفرد داستان این سرزمین را برایمان تعریف میکند. سرزمینی که در آن فرماندههایش گمنام میمیرند، دیوانهها حقیقت را فریاد میزنند و کودکان به دنبال گرگی که در کمینشان است، میگردند. جهانی وارونه، اما واقعی. جایی که یک جاکلیدی یا یک پلاک ضامن آهو، همهی ایمان و هویت یک نسل را با خودش به دوش میکشد.
این مجموعه داستانها با وجود داشتن نویسندگان مختلف، هویت واحدی را به دوش میکشند؛ زندگی مردمانی که واقعیت زندگیشان با رویاها و حسرتها درهم آمیخته است. داستان مردی پر از ماهی گلی قصهی پدری را روایت میکند که جسم و جانش در مرز میان مرگ و زندگی قرار گرفته است، به همراه زن و دختری که به تلخی روزمرهشان عادت کردهاند. راوی پل ارتباطی میان ما و این مرد خسته میشود.
داستانهای کتاب مردی پر از ماهی گلی و هشت داستان دیگر ما را به دل جغرافیایی میبرند که در آن ایران تنها یک کشور نیست، بلکه تداوم یک وضعیت است، تداوم سوگواری، انتظار، شفای معجزهوار و عشقهای دردمند. انتشارات علمی و فرهنگی این مجموعه را در دسترس علاقهمندان قرار داده است.
کتاب مردی پر از ماهی گلی و هشت داستان دیگر برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب مردی پر از ماهی گلی و هشت داستان دیگر برای کسانی مناسب است که دوست دارند زندگی بخشی از مردم ایران را در آینهی داستانهایی ببینند که دروغ نمیگویند، بلکه حقیقت را با زبانی شاعرانه بیان میکنند.
در بخشی از کتاب مردی پر از ماهی گلی و هشت داستان دیگر میخوانیم
به هر جانکندنی که بود پدر و مادرم را راضی کردم و خودم را رساندم به منزل آنها. شب عید کریسمس بود. هیچگاه یادم نمیرود، مادلین پیر بوقلمون پخته بود، یعنی تقریباً تمام بارون آواک را بوی بوقلمون برداشته بود! بعدها یوریک گفت: «غذای مخصوص مسیحیان در شب عید بوقلمون است و اگر کسی وسعش نرسد، غاز هم جور میکشد.» رفتیم پای درخت کاجی که یوریک تزئینش کرده بود. پدرش چند هدیۀ کوچک و بزرگ گذاشته بود پای درخت و مادلین هم مدام مسیر بین پذیرایی و آشپزخانه را به سختی میپیمود. یوریک درگوشی چیزی به من گفت و بعد هر دو زدیم به خیابان و با انبردستی افتادیم به جان لاستیک ماشینهای محله و هر آنچه سرب به آنها پرچ شده بود را جدا کردیم. برگشتیم خانه و رفتیم به زیرزمین. سربها را ریخت توی کاسهای فلزی و آنها را روی حرارت پیکنیک آب کرد.
بعد یک کاسۀ دیگر را آب کرد و با ملاقه مقداری از سربها را برداشت و ریخت توی آن و گفت: «بهت نگفته بودم! شب کریسمس بچهها سرب میریزن توی آب. ما اعتقاد داریم که سرب به هر شکلی دربیاد، همون سال اون وسیله رو به دست میاری!» بعد از او نوبت من شد و ملاقهای سرب توی کاسه ریختم. سرب او شبیه دوچرخه شده بود و سرب من چیزی شبیه کفتر! وقتی برگشتیم به پذیرایی بوقلمون روی میز غذاخوری قرار گرفته بود. حین شام یوریک پرسید: «یاشار، چرا اسم این شهر تبریز شد؟!» و من آنچه را از پدربزرگم شنیده بودم گفتم: «روزی زن هارونالرشید دچار مریضی سختی به نام تب نوبه شد. اونو به اینجا آوردن تا استراحت کنه، آب و هوای خوب این منطقه باعث شد که حالش خوب بشه و بعد از اون هارون دستور داد که شهری بسازن و اسمشو بذارن تب ریز، چون تب زنشو از بین برده بود.
همگی خندیدند و مادلین برای من و هوش و ذکاوتم کف زد. تازه یک تکه ران بوقلمون را به دهان میبردم که دوباره حمله شروع شد! یوریک از روی صندلی به زمین افتاد و به شدت تکان میخورد و میلرزید. دوباره از دهانش کف خارج شد و من میدیدم که مادلین چگونه لبهایش را میگزید. پدرش به سختی قاشق را زیر زبانش گذاشت و من پاهایش را گرفتم.
فهرست مطالب کتاب
مأموریت/ معصومه عیوضی
مَردی پُر از ماهیِ گلی/ مهدی زارع
آهو/ سمیه رشیدی
سربند بازنشده/ معصومه میرزایی
اینجا، کسی خواب نیست! / سعید تشکری
عزرائیل در سنگر بغلی است/ منصور آسترکی
کورسو/ ابوالفضل بصیری
یوریک/ احسان قدیری
جاکلیدی/ فاطمه جهانگشته
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مردی پر از ماهی گلی و هشت داستان دیگر |
نویسنده | گروه نویسندگان |
ناشر چاپی | انتشارات علمی و فرهنگی |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 101 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-436-069-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی، کتابهای داستان و رمان مذهبی ایرانی |