معرفی و دانلود کتاب ماه منظر
برای دانلود قانونی کتاب ماه منظر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ماه منظر
کتاب ماه منظر نوشتهی مهران محمدی، داستان واقعی خانوادهای از بن پریشان است، که نه حوادث روزگار بلکه بیخردی افراد خانواده و عدم استفاده از درسهای گذشته منشا آن هست.
در کشورمان چه زوجهایی که با امید و آرزو به منزل مقصود میرسند و چه دیوارهایی که بین آن دو میافتد و عشق را منهزم میسازد که زندگی بر تباهی میشود. اگر این زندگی فرزندی هم داشته باشد تباهی فزونتر است. زندگی خانوادگی بن مایهی هرگونه روابط اجتماعی و اختلالات روانشناسی و بیماریها و درگیریهای دیگر است.
این کتاب بیشتر مناسب نوجوانیست که تنهایی را تجربه میکند و در روابط اجتماعی عزلت را گزیده است و در کنجی گنجیده. مناسب جوانیست که عشق به دیگری بسته و عواقب را نمیسنجد. مناسب زوجهایی است که در زندگی هر چیز کوچکی را دستمایهی تقبیح یکدیگر میکنند. مناسب والدینی است که فرزندانشان را در مقام ارج و قربی که خداوند را پسند است قرار نمیدهند و به سرنوشت و آیندهی او بیتوجهاند و در آخر مناسب انسانیست که گذشت و گذشت و گذشت ندارد.
مسلما هر جامعهای که از انسانهای با تجربه و عالم بهره بگیرد جامعهای است رو به جلو که گذشته را پشت سر گذاشته اما فراموش نکرده و از درسهای آن نهایت بهره را میبرد. انسانها پیش از ورود به جامعه در بستر پرمحبت خانواده نمو مییابند. گاه پیشامدهایی رخ میدهد که این بستر پرمحبت به بستری پرمحنت مبدل میگردد.
در بخشی از کتاب ماه منظر میخوانیم:
زمان زیادی از محرمیت پدر حمید و رؤیا نگذشت که ختم به پیوندشان شد و پسر همچنان در اندیشههای خراب خود مستغرق بود. چون پدرش با رؤیا ازدواج کرده بود نمیتوانست با خود این را بگوید که حتما زن خوبی بوده که دیدگاه پدرش به او جلب شده برای زندگی و اگر زن خوبی نبود حتما پدرش رابطهشان را برهم میزد و تن به پیوستن با او نمیداد. نمیتوانست به انتخاب پدرش باور کند. به هر سو همچنان کاری از دستش بر نمیآمد و حتی اگر هم بر میآمد حمید در مورد رؤیا به قطعیتی نرسیده بود و همهاش خیال خام خود میپنداشت. بر این باور بود که با این خیالات نمیشود عملی انجام داد چرا که فرجام خوشی درپی نخواهد داشت. شب ازدواجشان یک مراسم کوچکی گرفته شد و از هر طرف خویشان نزدیک به مهمانی خوانده شده بودند. چشمان مهمانان همچون پنجرهای بود که هرچه در پستوی ذهنشان میگذشت را میشد از آن پنجره دید و خواند. اغلب شاید از خود میپرسیدند:" این پسر که از مادرش مهری ندیده و کینهای بار آمده با نامادریاش که اختلاف سنی کمی باهم دارند خواهند ساخت؟" در اینجور مواقع بیشتر از اینکه به روابط زن و شوهر فکر کنند بیشتر به روابط نامادری و فرزند خوانده میاندیشند که به نظر کلید آسایش زندگیشان در دست حمید و رؤیا بود. پدرش که خروسخوان تا شام هنگام بر سر کارش بود، این حمید و رؤیا بودند که باید با هم آبشان به یک جوی میرفت و از این سیما رابطهی حمید و رؤیا ویژهتر مینمایاند.
برای حمید شب بدی نبود. کمتر پیش میآید فرزندی در پیوند پدرش باشد. یکی از علتهایی که پدرش زودتر تصمیم به ازدواج گرفته بود و زمان را نکشت این بود که میگفت:" از سن ما گذشته و یکبار ازدواج کردهایم و دیگر دوران نامزدی چه معنیای دارد برای ما که بازپیوندمان است" اما علت دیگر هم وجود داشت که به نظر حمید بیتأثیر نبود بر روی تسریع روند ازدواج و آن علت خبر ازدواج مادرش با یکی از بستگاناش بود که بیگمان به گوش پدر تا کنون رسیده و او هم جایز ندانسته پس از ازدواج زودهنگام همسر سابقاش مجرد بماند و خواسته که به زندگیاش سرو سامانی با رویایش بدهد.
روزهای نخست پیوندشان بد نبود. اگر بخواهند از روی سپاسگذاری بنگرند شگفتانگیز هم بود. چنان خوب که پدر حمید مجبور شد برای لکه دار نشدن رابطهاش با رؤیا و ایجاد چند پارگی در خانه، مادرش را که کمی با رؤیا رابطهای سردی داشت به خانهی برادر بزرگتر باز گرداند. یکی از احتمالهایش شاید این بود که دیگر نیازی به حضور معنوی مادربزرگ نبود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ماه منظر |
نویسنده | مهران محمدی |
ناشر چاپی | انتشارات صالحیان |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 316 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-8959-44-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان واقعی ایرانی |