معرفی و دانلود کتاب قند تلخ
برای دانلود قانونی کتاب قند تلخ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب قند تلخ
کتاب قند تلخ نوشتهی مریم حاتمی، مجموعهای از درد و دلها و تجربیات دهها زن و مردی است که در چند شخصیت محوری داستان خلاصه شده و به نگارش درآمده، با این هدف که شاید حتی یک خوانندهی این رمان بتواند تصمیم بهتری در مسیر زندگی خود بگیرد.
نویسندهی کتاب از روزی که اولین جملهی این رمان را نوشته تصمیم گرفته بود به دنبال خیالپردازیهای افراطی و رویایی کردن موضوع نباشد و تا آنجا که بتواند با نگاهی واقعبینانه کلمه به کلمه پیش رود تا جایی که از اتفاقات زندگی و تجربههای تلخ و شیرین دیگران وام گرفته و داستان را به صورت واقعی و قابل درک و باور پیش برده است.
در بخشی از کتاب قند تلخ میخوانیم:
دفتر روبهروی رستوران بود و منم کاملاً بهش مشرف! از لای در که نیمهباز بود صدرا رو تو اتاقش دیدم، نمیدونم چرا بیدلیل نگران شدم! همیشه احساس نگرانی و مسئولیت در قبال صدرا داشتم شاید چون ذاتاً دختر دلسوزی بودم، این حس در من ایجاد میشد. صدرا پسر خیلی سالم و درستی بود و با اینکه موقعیتهای زیادی برای خوشگذرونیهای ناسالم داشت هیچوقت دست از پا خطا نمیکرد، خود این موضوع من رو تشویق میکرد تا بیشتر هواشو داشته باشم.
اینکه هیچوقت به خاطر وجود سمیه، کانون توجه نبوده و کودکی نکرده باعث شده بود که همیشه تو زندگی احساس خلأ و کمبود داشته باشه. تنها دلخوشی صدرا این بود که بعضیاوقات با من درد و دل کنه و من بشم سنگ صبورش! منم حس خوبی داشتم وقتی میتونستم شنوندهی غصههاش باشم و شاهد سبک شدنش! بالاخره بابا اومد و از دیدنم هم کلی ذوق کرد، کمی کنارش نشستم، دیگه وقت ناهار شده بود و سالن پر از مشتری! بابا عاشق آشپزی و رستورانهاش بود، البته فقط در مجموعه رفتوآمد داشت و به ندرت به چند رستوران دیگش سر میزد.
پشت صندوق نشسته بودم و هر وقت سرم خلوت میشد کمی هم نگاه به کتابهام میانداختم. صدای صدرا که با بابا داشت احوالپرسی میکرد غافلگیرم کرد، بلند شدم و رفتم کنارشون.
تا سفارش و خوردن غذا فرصتی داشتم که برای خرید بوم نقاشی واسه سمیه برم و برگردم. عاشق سمیه بودم، عالم و حال و هوای بچگی همیشه تو وجودش موج میزد و از سروکله زدن باهاش لذت میبردم.
مثل هر وقت دیگه که میرفتم رستوران، با بابا ناهار خوردم و به خونه برگشتم. خونهی ما تو یه آپارتمان پنج طبقهای بود که ما ساکن طبقهی سومش بودیم. هر وقت آسانسور خراب میشد تنها غصهی من این بود که بابا خسته و کوفته، شب چه جوری میخواد این پلهها رو بیاد بالا!
فهرست مطالب کتاب
مقدمهی نویسنده
فصل اول: ستاره
فصل دوم: صدرا
فصل سوم: شهرزاد
فصل چهارم: مؤلف
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب قند تلخ |
نویسنده | مریم حاتمی |
ناشر چاپی | انتشارات پر |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 200 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6041-13-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |