معرفی و دانلود کتاب قضاوت‌زدایی: شناخت باورهایی که شما را از زندگی خوب باز می‌دارند

معرفی کتاب قضاوت‌زدایی: شناخت باورهایی که شما را از زندگی خوب باز می‌دارند

گابریل برنستین کتاب قضاوت‌زدایی: شناخت باورهایی که شما را از زندگی خوب باز می‌دارند را برای کسانی نوشته که تمام مدت به قضاوت مشغولند. زمان آن رسیده و باید بپذیریم که هر چقدر در مورد کشمکش‌های شخصی خودمان با مسئله قضاوت‌‌ورزی صادقانه‌تر و واقع‌بینانه‌تر برخورد کنیم، نتیجه بهتری خواهد داد.

اگر آماده شروع سفرِ دست شستن از برداشت‌های اشتباه نسبت به جدایی و خاص بودن هستید، پس خود را برای ماجراهای پیش رویتان حاضر کنید! کتاب قضاوت زدایی (Judgment Detox) مسیری را برای از میان برداشتن الگوی قضاوت به جهت بازگشت به وحدت، صلح و توزان درونی پیش رو قرار می‌دهد. 

از لحظه جدایی در خواب ناخوشایندی به سر می‌برده‌ایم و عادت قضاوت باعث شده همچنان خواب بمانیم. شفا یافتن از قضاوت به معنای پایان دادن به مشاهده این خواب و بازگشت به صلح و آرامش است. فرآیند بیدار شدن از این خواب وقتی شروع می‌شود که از ماهیت قضاوت روزانه خود بیشتر آگاه شویم. لحظات ظاهرا بی قصد و غرض و جزئی قضاوت‌ورزی، به همان اندازه منفی‌گرایی و حمله بیرونی مخرب هستند. 

کتاب قضاوت‌زدایی به ما می‌گوید که، در فرآیند تغییر دادن سیستم باورهای قضاوت مدارانه، برای بازگشت به آرامش و صلح درونی تحمل رنج بسیاری لازم است. چرا که حقیقت، شفا می‌دهد. صرف نظر از اینکه هر کدام از ما چه اندازه انسانی معنوی، مهربان یا دلسوز باشد، همه ما گرفتار قضاوت هستیم. قضاوت امری فراگیر است. 

حقیقت یاد شده توسط گابریل برنستین (Gabrielle Bernstein) از این قرار است:

خود من همواره با قضاوت درگیرم. من ریز و درشت را قضاوت می‌کنم. من غریبه‌ها را به خاطر دیدگاه‌های سیاسی متفاوتشان قضاوت می‌کنم. آشنایانم را به خاطر نظرهایی که در رسانه‌های اجتماعی می‌نویسند قضاوت می‌کنم. من شیوه تربیتی والدین در خصوص فرزندانشان را به قضاوت می‌گذارم. دختری را که جلوی من در صف قرار دارد و آهسته حرکت می‌کند قضاوت می‌کنم. شوهرم را به این خاطر که دقیقا بر طبق انتظارات من به خواسته‌هایم جواب نمی‌دهد مورد قضاوت قرار می‌دهم. و البته، خودم را در ارتباط با هر موضوعی قضاوت می‌کنم. 

گابریل برنستین سالیان سال تلاش داشته قضاوت ورزی را که بنظرش رفتار بی‌ضرر و زیان می‌رسید توجیه کرده، برایش دلیل و منطق بتراشد یا کنار بگذاردش. به هنگامی که در مورد دیگران قضاوت می‌کنیم، برای چند لحظه حس خودرضامندی به ما دست می‌دهد. این احساس، به هنگام آسیب دیدن، حس عدم امنیت یا آسیب پذیری همچون تکیه‌گاهی کوچک عمل می‌کند. قضاوت ما نسبت به دیگران سبب می‌شود حس کنیم بهتر، باهوش‌تر، زرنگ‌تر، روشنفکرتر، سالم‌تر یا ثروتمندتر هستیم. 

البته این احساس بعد از مدتی کمرنگ شده و از بین می‌رود. وقتی دست به قضاوت می‌زنم، انگار از انرژی من کم می‌شود و افکارم خاموشی می‌گیرند. بارها و بارها پیش آمده از بابت قضاوت کردن در اعماق وجودم حس ناآرامی، انزوا و غریبه بودن با آن زنی را داشته‌ام که دوست دارم باشم. 

تعریفی که گابریل برنستین برای امر قضاوت در کتاب قضاوت زدایی مدنظر دارد بسیار ساده است، از نظر او قضاوت یعنی: جدا شدن از عشق. همان لحظه‌ای که خود را سوای از دیگری می‌بینیم، به دام نظامِ باور اشتباهی گرفتار می‌شویم که با ماهیت راستین ما یعنی همان عشق بیگانه است. همه ما در عمق وجود خود موجوداتی دوست داشتنی، مهربان و مشفقیم. برای نام بردن از حقیقت وجود انسان، از اصطلاحات معنوی زیادی مثل ماهیت بودا، روح،، منبع و خدا استفاده می‌شود.

در کتاب حاضر برای اشاره به این حالت از حقیقت، از کلمه عشق استفاده می‌شود. جدایی از عشق دلیل رخ دادن همه نوع مشکل از قلدری در زمین بازی گرفته تا نژادپرستی نظام‌مند، رهبران جهانی بیگانه هراس و حتی تروریسم است. ما در زمانه نفاق برانگیزی زندگی می‌کنیم که جدایی بدل به هنجار آن شده است. در زمانه‌ای که وقتی حس می‌کنیم کسی به ما حمله می‌کند ما نیز متقابلا به وی حمله می‌بریم. فکر می‌کنیم کار ما در حمله متقابل و دفاع از خودمان در برابر دیگری درست است. البته که این کار صرفا جدایی بیشتر را موجب شده و مسئله را پیچیده‌تر می‌کند.

متاسفانه اینترنت می‌تواند در تشدید این مسئله نقش داشته باشد. همه ما افرادی را دیده‌ایم که فارغ از سن و سالشان از طریق رسانه‌های اجتماعی به قلدری سایبری علیه دیگران می‌پردازند، امری که پیامدهای ویران کننده‌ای را بدنبال دارد. بسیاری از دانش‌آموزان دبیرستانی و کالج به خاطر پست‌های منفی و اذیت و آزارهایی که نسبت به آن‌ها روا شده دست به خودکشی زده‌اند، و حتی افرادی که سابق بر این زندگی شادی داشتند، پس از قیاس زندگی خود با تصاویر زندگی دیگران در قالب گالری‌های عکس در اپلیکیشن‌های اشتراک گذاری جمعی، به افسردگی مبتلا شده‌اند. 

در بخشی از کتاب قضاوت‌زدایی می‌خوانیم:

یکی از زیباترین اتفاق‌ها دربارۀ نگاه سختگیرانه به زندگی‌ و اهدافت این است که مجبورت می‌کند مسیر رسیدن به آن‌ها را مدام ارزیابی کنی.

آیا روزانه سی دقیقه ورزش‌ کردن، واقعاً به همان اندازۀ قدرتمندتر کردن و افزایش توانایی ذهنت، غیر ممکن است؟ مطمئناً، تو کمی عرق‌ریز و خسته می‌شوی، اما می‌توانی با شنیدنِ موسیقی موردِ علاقه‌ات، سپری‌ شدن زمان را حس نکنی؛ و اگرچه شروعش در ابتدا کمی سخت و گاهی دردناک است، اما سرانجام به آن عادت می‌کنی و قطعاً قوی‌تر خواهی شد.

فکر می‌کنی اگر ایدۀ خودت را در جلسه‌ای که شرکت کرده‌ای مطرح کنی، بدترین اتفاق ممکن چه خواهد بود؟ آیا اخراجت می‌کنند؟ پس چه؟ حتی اگر با تکالیف خطیرتری روبه‌رو شوی، وظایفی خیلی مهم‌تر و حساس‌تر، مانند سال‌ها مالیات معوقه، احتکار، گفتن حقیقت به کسی که مدت‌ها به او دروغ گفته بودی، باید بدانی که راهِ تغییر از همین کورسوهای اشتیاق شروع می‌شود.

این را بدان که ما عادت کرده‌ایم اتفاق‌ها و امور زندگی را در ذهنمان بزرگ‌تر از چیزی که هستند بسازیم. گفتنِ حقیقت، به‌ اندازۀ سفر رفت‌وبرگشت به صحرای آفریقا، مشقت‌بار جلوه می‌کند. اگر مشکل تو هم همین است، می‌توانی با تقسیم‌کردن وظیفه‌ات به بخش‌های کوچک‌تر اشتیاقی، مثل «برخاستن»، «بیرون‌ آمدن از تختخواب» و «بررسی‌ کردن ایمیل‌ها» و غیره تلاشت را بکنی.

البته ممکن است تو با مسائلی خیلی بزرگ‌تر از این مثال‌ها درگیر باشی، اما اگر کارت را درست انجام دهی، این الگو برای تمام مشکلات به‌صورت عالی و خارق‌العاده جواب می‌دهد. بیا فرض کنیم تو یک راز مخوف را برای مدت‌ها مخفی نگه داشته‌ای. شاید شرمنده باشی یا احساس گناه و افسوس تمام وجودت را گرفته باشد. شاید همین، چیزی باشد که قرار است زندگی‌ات را از این رو به آن رو کند. «آیا من مشتاقم که حقیقت را به کسی بگویم که مدت‌ها به او دروغ گفته بودم؟» وقتی تو این مسیر را برای خودت ترسیم می‌کنی، گفتن حقیقت فرصتی برای گفتگو، شنیدن پیش می‌آورد و سپس باید با عواقبش سروکله بزنی. ممکن است از مواجهه با آن بترسی، ولی از پسش برمی‌آیی.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
حقیقت، شفا می‌دهد
چرخه قضاوت
قضاوت الگویی اعتیاد آور است
به سوی شفا یافتن از قضاوت
جهانی ورای قضاوت
مزیت های شفایابی از قضاوت
منابع مهم جهت پشتیبانی
مرحله اول: بدون قضاوت ورزی، به نظاره قضاوت خود بنشینید
همه ما زخمی هستیم
بدون قضاوت ورزی، به نظاره قضاوت خود بنشینید
اولین قدم را به سوی روشنایی بردارید
لحظات معجزه را جشن بگیرید
مرحله دوم: زخم خود را ارج نهید
ضربه زنی جهت مسله قضاوت
ضربه زنی روی احساس قضاوت شدگی
ضربه زنی برای احساس شرم
مرحله سوم: عشق را در محراب قرار دهید
قضاوتی را که درصدد رهایی از آن هستید شناسایی کنید
دعا برای رهاسازی قضاوت
چگونه از این دعاها استفاده کنیم
به راهنمایی دریافتی توجه کنید
مرحله چهارم: دیدن برای اولین بار
مسیری که باید جهتِ دیدن برای اولین بار طی کرد
مرحله پنجم: ریسمان ها را قطع کنید
مراقبه صبحگاهی روز چهارم: مراقبه مانترا
مراقبه صبحگاهی روز 6: مراقبه اشعه های عظیم
مرحله ششم: سایه‌های خود را به نور بیاورید
مسیر بخشش
فایده بخشش
نتیجه گیری: چگونه قضاوت زدایی را اجرا کنیم
به خود آسان بگیرید
تمرکز خود را بر نرخ بازگشتتان بگذارید
به راهی که در پیش گرفته‌اید پایبند باشید
دوست یابی در مسیر معنوی
مسیر معنوی دیگران را قضاوت نکنید
حضور داشتن را تمرین کنید
در برابر امکان خلاقیت ورزی گشاده رو باشید
معجزات را جشن بگیرید
به افکار پوچ کوچکی که به ذهنتان می‌رسد بخندید
درصدد جبران لغزش‌ها بربیایید
به خود اجازه عشق ورزی بدهید
داشتن حال خوب را اولویت خود قرار بدهید
انتظار معجزه را داشته باشید