معرفی و دانلود کتاب فلسفه فیزیک: درآمدی بسیار کوتاه
برای دانلود قانونی کتاب فلسفه فیزیک و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب فلسفه فیزیک: درآمدی بسیار کوتاه
کتاب فلسفه فیزیک به یکی از موضوعات میانرشتهای میپردازد که فهم آن، به رسیدن درکی بهتر از جهان هستی کمک میکند. دیوید والاس فیزیک را ابتدا بهعنوان خود فلسفه و سپس بهمثابهی یک شاخهی منفصل از آن، مورد بررسی قرار میدهد و به شناختی عمیق دربارهی آن دست میزند.
دربارهی کتاب فلسفه فیزیک
تا چندصد سال پیش، عبارت «فلسفهی فیزیک» یک همانگویی به نظر میرسید؛ چرا که فیزیک، همان فلسفه طبیعی و وظیفهی فیلسوف طبیعی، درک جهان طبیعی بود. نوشتههای ارسطو به همان اندازه که دربارهی اخلاق و زیباییشناسی است، دربارهی ریاضی و علم نیز هست. نیوتون نیز کار خود را نوعی فلسفه میدانست و آن را با فلسفهی رقبای خود مقایسه میکرد. دیری نپایید که فیزیک، از فلسفه جدا شد و کار خود را بهعنوان یک رشتهی مستقل آغاز کرد. کتاب فلسفهی فیزیک (Philosophy of Physics) نوشتهی دیوید والاس (David Wallace) به تاریخ این شاخهی منشعب از فلسفه میپردازد و ابعاد و زوایای آن را بررسی میکند.
فیزیک، نه اولین رشتهی جداشده از فلسفه بود و نه آخرین آن است. اغلب گفته میشود که فلسفه هیچ پیشرفتی نمیکند، اما همین ایجاد رشتههای مستقل، نشاندهندهی پیشرفت فلسفه است: از دوران باستان تاکنون رشتههای زیادی اعماز ریاضیات، علوم کامپیوتر، زیستشناسی و علوم شناختی از فلسفه استخراج شده و بسیاری از مناقشات را حل کردهاند. فیلسوفی به نام دانیل دنت، فلسفه را به صورت کاری تعریف میکند که وقتی نمیدانیم چه سوالی بپرسیم، انجام میدهیم؛ اما وقتی به اندازهی کافی دریابیم که سوالات چیست و بتوانیم به آنها پاسخ دهیم، علم جدیدی از فلسفه زاییده میشود. فیزیک سه قرن فرصت داشت تا مستقل شود و اکنون جدایی آکادمیک آن از فلسفه تقریباً کامل شده است؛ بنابراین تعداد کمی از فیزیکدانان حرفهای، به اندازهی کافی فلسفه یاد میگیرند و تعداد کمی از فیلسوفان، چیزی بیش از اصول اولیهی فیزیک میدانند. پس فلسفهی فیزیک چگونه میتواند به بقای خود ادامه دهد؟
کتاب فلسفهی فیزیک اولین، واضحترین و سادهترین دلیل را این میداند که اگرچه مبانی مفهومی فیزیک، بسیار واضحتر از ماقبل نیوتون است، اما هنوز چیزهای زیادی وجود دارند که نمیفهمیم. فیزیک صرفاً محاسبات بدون تفکر نیست و فیزیکدانانِ خوب به شوق سوالات مفهومی و پارادوکسهایی زندهاند که در کارشان به وجود میآید و شفافیت فلسفی هنوز قادر است به پیشرفت فیزیک کمک کند.
دلیل دوم این است که روشهای علم و نگرشهایی که دانشمندان، فیلسوفان و بهطور کلی مردم باید نسبت به این روشها داشته باشند، بسیار مهم است؛ و این امر بدون دانستن جزئیات، امکانپذیر نیست. اگر این روشها را انتزاعی در نظر بگیریم، در بهترین حالت، بینش محدودی نسبت به روش علمی، یا نگرشی که باید نسبت به نظریه های علمی داشته باشیم، به دست میآوریم؛ بنابراین یکی از وظایف مهم فیلسوف فیزیک این است که به نتایج و فرآیندهای فیزیک نگاه کند و ببیند آنها بهطور کلیتر چه درسهایی درمورد علم به ما میآموزند.
وظیفهی سوم فیلسوف فیزیک از نظر دیوید والاس، تلاش برای تحقق این امر است: با نظریههایی که برای توصیف جهان هستی به کار میبریم، عملکرد آن را به بهترین شکل ممکن درک کنیم. در گذشته، درک ماهیت عمیق جهان، وظیفهی متافیزیک بود، اما در دوران مدرن، این درک بر بهترین نظریههای فیزیکی انتقادآمیز تکیه میکند. از این منظر، فلسفهی فیزیک پلی بین متافیزیکدان و فیزیکدان ایجاد میکند - یا به عبارت دیگر، فلسفهی فیزیک به ما میگوید که چگونه متافیزیکی را انجام دهیم که دارای جنبههای علمی هم هست.
فلسفهی فیزیک، موضوعی میانرشتهای است که بین فیزیک اصلی، جریان غالب فلسفه، و فلسفهی عمومی علم قرار میگیرد، و ایدهها و بینشها را بین آنها انتقال میدهد. این کتابی است درمورد فلسفهی فیزیک بهعنوان یک موضوع، نه بهعنوان نهادی آکادمیک در دانشگاههای قرن بیستویکم.
شما را به مطالعهی کتاب فلسفهی فیزیک با ترجمهی ناهید سادات ریاحی دعوت میکنیم. چاپ این اثر را انتشارات مازیار بر عهده داشته است.
کتاب فلسفهی فیزیک برای چه کسانی مناسب است؟
هرکس که به کتب علمی و فلسفی علاقهمند است، از مطالعهی این اثر لذت خواهد برد.
در بخشی از کتاب فلسفه فیزیک: درآمدی بسیار کوتاه میخوانیم
یک «نظریه»، در فیزیک میتواند طیف وسیعی از چیزهای بسیار خاص تا چیزهای کاملاً کلی را دربرگیرد. در یک سمت، نظریههایی (که گاهی اوقات «مدلها» نامیده میشوند) قرار دارند که سیستمهای مشخصی را توصیف کرده -حداقل در سطحی از توصیف- ویژگیهای سیستم و چگونگی رفتار آن را بهطور کامل مشخص میکنند. مکانیک سیارات منظومه شمسی این گونه است و میگوید هشت سیاره و خورشید وجود دارد که جرم آنها فلان است و به فلان صورت حرکت میکنند. در سطح کمی کلیتر، چارچوب انتزاعی مکانیک سماوی نیوتونی وجود دارد که نه فقط منظومهی شمسی ما، بلکه هر سیستمی از اجسام را که تحت تاثیر گرانش حرکت میکنند، در قلمرویی که نسبیت مهم نیست، دربر میگیرد.
میتوانیم بزرگنمایی بیشتری کنیم. نسبیت خاص هیچ سیستم یا مجموعهای از برهمکنشهای خاصی را توصیف نمیکند، بلکه چارچوبی است برای دربرگرفتن هر نظریهای که ساختار لخت آن همان چیزی است که ما از اصل نسبیت و اصل موضوعهی نور (یا اگر ترجیح میدهید بگوییم چیزی که ساختار طبیعی فضازمانش، فضازمان مینکوفسکی است) به دست میآوریم، خواه این نظریه مربوط به ذرات یک شتابدهنده باشد و خواه ماده در مقیاس بسیار بزرگتر. این نظریه، نه با نظریههای خاصی مانند مکانیک سماوی نیوتونی، بلکه با چارچوبهای جایگزین برای نوشتن چنین نظریههایی، مانند چارچوب توصیفشده توسط فضازمان گالیله، در تضاد است. بهطور مشابه، رویکرد اصل همارزی - اینکه گرانش موضعیسازی ساختار لخت است - چارچوبی برای نظریههای گرانش (یا، بهتر است بگوییم، چارچوبهای متعدد، بسته به اینکه ساختار لختی که باید موضعی شود، ساختار نیوتون و گالیله باشد یا اینشتین و مینکوفسکی) است. پس نظریههای عینی نسبیت عام و گرانش نیوتونی، درون آن چارچوبها توصیف میشوند.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
1. روش ها و ثمرات علم
2. حرکت و لختی
3. نسبیت و فلسفهی آن
4. تقلیل و برگشتناپذیری
5. اسرار کوانتومی
6. تفسیر کوانتوم
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب فلسفه فیزیک: درآمدی بسیار کوتاه |
نویسنده | دیوید والاس |
مترجم | ناهید سادات ریاحی |
ناشر چاپی | انتشارات مازیار |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 142 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7061-29-1 |
موضوع کتاب | کتابهای فیزیک کوانتوم |