معرفی و دانلود کتاب فصل‌های یک زندگی

عکس جلد کتاب فصل‌های یک زندگی
قیمت:
۳۰,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب فصل‌های یک زندگی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب فصل‌های یک زندگی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب فصل‌های یک زندگی

ژیلا شجاعی در کتاب فصل‌های یک زندگی داستان زندگی پرتلاطم دختری به نام ستاره را به تصویر می‌کشد. هر فصلی از زندگی به او صبر، استقامت، خودداری و شجاعت می‌آموزد و سرنوشت، او را از دختری ضعیف به زنی قوی تبدیل می کند.

درباره‌ی کتاب فصل‌های یک زندگی:

ستاره آدم ضعیفی بود که از خوشبختی دیگران دل گیر می‌شد و از شادی دوستانش گریان. او بر سر کوچک ترین موضوعی آن قدر قیل وقال راه می‌ا‌ نداخت که همه را از وجود خود پشیمان می‌کرد. افکارش از کودکی باعث شده بود که دختر پرخاشگری باشد. هیچ کس را دوست نداشت. حتی خودش را هم تحویل نمی گرفت. از خود متنفر بود. خودش را دختری زشت و بی استعداد قلمداد می‌کرد. با هیچ کس طرح دوستی نمی ریخت، چون حسادت در او باعث شده بود که گوشه‌گیر و منزوی باشد. با همه اطرافیانش دعوا داشت. حتی مادرش که همیشه پشتیبانش بود را، با زبان تلخش می رنجاند و به او زخم زبان می‌زد؛ اما طی سال های متمادی سرنوشت به او آموخت که چگونه باشد بهتر است.

اینکه باید صبور بود و خیلی مشقت از این روزگار کشید تا روزگار را به  زانو درآورد؛ شجاعی اکنون پنجاه سال سن دارد و زن موفقی محسوب می‌شود، با اعتمادبه نفس بالا؛ و این اعتمادبه نفس و موفقیتش را مدیون فصل های زندگی اش است که خداوند مهربان با قدرت بی کرانش همراه با تجربیاتی که کسب کرده به او عطا نموده است. بارها به خاطر ندانم کاری هایی که می کرد زندگی را برای خود، خانواده و اطرافیانش زهر می کرد؛ اما اکنون علیرغم تنهایی و بی مهری، توانست به زنی ایده‌آل که لااقل خودش احساس خوشبختی می‌کند، تبدیل شود.

کتاب فصل‌های یک زندگی مناسب چه کسانی است؟

اگر به رمان‌های واقعی با درونمایه‌ی اجتماعی علاقه دارید، خواندن این کتاب به شما پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب فصل‌های یک زندگی می‌خوانیم:

ستاره گفت: چه می دونم دیگه؟ آره دیگه؟ مادر گفت: ستاره تو هیچ وقت به خاطر خودت هیچ کاری رو انجام ندادی. همش به خاطر حرف مردم کار انجام دادی. از همون اول همین طوری بودی. تو دبیرستانم به خاطر حرف مردم حاضر بودی با هرکی از راه رسید عروسی کنی؟ بعد نشست روی مبل و گفت: آخه چرا ان قدر حرف مردم برات اهمیت داره؟ ستاره نشست روی مبل روبه روی مادر و گفت: طاقت حرف مردم رو ندارم مامان می فهمی؟ مادر با تعجب گفت: وای یعنی چی زندگی خودت و با حرف مردم پیش می خواهی ببری؟

ستاره بدون اینکه چیزی بگه بلند شد و رفت تو اتاقش و در رو بست. مادر بلند گفت: خدایا این دختر رو کمک کن با آرامش بره سر زندگیش. بعد در حالی که دستش و به زانوش می گرفت و به سختی از مبل بلند می‌شد گفت: داستانی شده زندگی این بچه من! بعد رفت آشپزخونه و مشغول درست کردن شام شد؛ و در حالی که قابلمه رو از توی کابینت برمی داشت گفت: ‌ای وای از دست تو دختر. به فکر نیست که! حداقل یه شب شام رو تو درست کن! بذار یه چیزی یاد بگیری. بعد همین طوری بلندبلند گفت: نمیاد کنار دست من آشپزی رو یاد بگیره که. ستاره که حرف مادر مثل پتک تو سرش کوبیده می‌شد از اتاقش اومد بیرون و داد زد. کوفت بخوره مامان کوفت بخوره. هرکی غذا می خواد خودش باید درست کنه.

مادر داد زد: وای ستاره تو آخر آبروی ما رو می‌بری. ستاره تو اتاقش شروع کرد به غرغر کردن که مامان و نگاه چه حرفایی می‌زنه انگار که من نوکرشون هستم. یا می‌خوان آشپز استخدام کنن. ستاره سرش بهتر شده بود، اما چون خیلی خسته بود بدون شام خوردن خوابید. صبح تو دفتر کمی کسالت داشت. آقای خان بابا وقتی دید ستاره حوصله نداره یه چایی براش آورد و رفت تو آبدارخونه.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب فصل‌های یک زندگی
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات متخصصان
سال انتشار۱۴۰۰
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات414
زبانفارسی
شابک978-622-7576-60-3
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان واقعی ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب فصل‌های یک زندگی

سارا مجیدزاده
۱۴۰۲/۱۰/۲۵
از نظر من داستان در قسمت‌های مختلف از سرعت یکنواختی  برخوردار نبود مثلا اول‌های داستان که دوران کودکی و نوجوانی ستاره رو توضیح داده بود خیلی کوتاه و مختصر بود و یک دفعه پرید به دوران جوانی و بعد از دبیرستان که بر عکس دوران کودکی و نوجوانی خیلی طولانی هست و زیاد در ان قسمت داستان رو طولانی کرده یکی نویسنده. از ایراد‌هایی که داستان داره این هست که زیاد در مورد پدر ستاره توضیح نداده و میشه گفت که کلا نادیده گرفته شده. و یک جای  داستان از نظر من خیلی تناقض داشت ان هم قسمتی بود که ستاره به خاطر اخراج لطیفی کلی عذاب وجدان گرفته بود و از ان طرف هم خیلی خوشحال بود که قراره لطیفی رو تو پست آبدارچی بذارند و ستاره از این موضوع دلش خنک میشد و خیلی خوشحال بود و دوست داشت که انتقام بگیره و این موضوع به نظرم از یک نویسنده حرفه‌ای بعیده. اما در کل داستان خوبی بود و خوندنش لذت بخش بود. یک نکته دیگر هم که به نظرم بد بود این بود که پدر ستاره بعد از بازنشستگی به جای استراحت به عنوان آبدارچی برای دخترش کار میکنه. پستی که اول های کتاب سر جریان دعوای لطیفی و‌ستاره کلی مورد تمسخر قرار گرفت.
Mary Sal
۱۴۰۱/۸/۶
من کتاب زیاد میخونم و این کتاب هم در ابتدا خوب شروع شد ولی خیلی گنگ بود و سوال یرانکیز، به یه سری جزئیات پوچ‌ مثل اینکه قاشق برداشت غذا رو گذاشت تو دهانش و... اشاره میکرد که مسخره بود ولی کلا پدری که تو داستان وجود نداشت و این همه کار میکرد و خونه برای دخترش بعنوان کادوی عروسی خرید بعد چند سال و در آخر میشه آبدارچی دفتر روزنامه.
مادرشم که کلا نقش کلفت و داشته و یه ذره وقت برای تربیت این دختر تایم نداشته و فقط می‌خواسته از دستش خلاص بشه.
دختر این داستان که اینقدر گستاخ و بس پروا بوده و تو دبیرستان اونقدر گستاخانه حذف میزده و برخورد می‌کرده روز عروسیش که او بلاهای مسخره سرش میاد لال میشه و حتی خانوادشم هیچی نمیگن...
کلا کتاب مسخره و سطح پایینی هست و برای علاقمندان به رمان توصیه نمیشه.
mitra.mh. 46
۱۴۰۱/۷/۱۸
نگارش و روانی داستان خوب بود، ستاره‌ی داستان گویا خودش اختلال دو قطبی داشت و ملاکش برای ازدواج بسیار ضعیف و پیش و پا افتاده بود، دختری لجوج، خودخواه و فوق العاده بددهن چنین دختری چه انتظاری از اطرافیان و طرف مقابل دارد؟ مگر از محبت و تواضع چقدر مایه گذاشت که توقع مهرورزی همسرش دارد؟ همسرش هم از رنج احتمالا مشکلی روانی میبرد و شخصیت مستقلی نداشت. داستان موضوعی کلیشه‌ای داشت که در کشور ما رواج زیادی دارد. از موضوع داستان که بگذریم میتوانیم از اشتباهات تایپی چشم پوشی کنیم اما غلط‌های املایی زیاد بود و این ربطی به اشتباه تایپی ندارد.
حسینی
۱۴۰۱/۷/۱۶
تقصیر دختره هم بود اگه با درستی با مردش حرف می‌زد این بی محلی نبود و همش برچسب روانی و دیوونه به مردش میزد که اخر روحیه مردش خراب شد مردش باهاش خوب بود ولی تو دلش اینقدر کینه تو دل مردک درست کرد... خوبه زن به فکر خودش باشه ولی دیگه خیلی زیاده روی می‌کرد
مهدی حسنی
۱۴۰۲/۶/۱۶
داستان قشنگی بود. تصویر سازی هاش رو دوست داشتم من از این نویسنده دو تا کتاب دیگر هم مطالعه کردم و لذت بردم ممنونم از کتابراه
فاطمه شجاعی
۱۴۰۰/۱۲/۱۵
بسیار عالی و داستان زندگی و اموزنده قلم روان
نازنین کریمی
۱۴۰۰/۱۱/۳
زندگی واقعی در ایران
مشاهده همه نظرات 7

راهنمای مطالعه کتاب فصل‌های یک زندگی

برای دریافت کتاب فصل‌های یک زندگی و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.