معرفی و دانلود کتاب علقمه

عکس جلد کتاب علقمه
قیمت:
۲۰,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب علقمه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب علقمه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب علقمه

کتاب علقمه نوشتۀ سید یدالله سید ناصر الدینی بر اساس زندگی نامه و خاطرات سردار شهید ابوالفضل رفیعی نوشته شده است.

در سال 1334 در روستای سیج از توابع شهرستان کلات، از پدر ومادری پارسا و متدین، کودکی به دنیا آمد. پدر به یاد آخرین پسرش که پنج‌ساله از دنیا رفت، نام او را جواد گذاشت.
مدتی نگذشت که جواد همانند هفت برادرش که قبل از آمدنش، از دنیارفته بودند، بیمار شد. پدر موافقت کرد نام او را به ابوالفضل تغییر دهند. نامی که در دوران بارداری و در میان خواب و بیداری مادر به او الهام شده‌بود: «نامش را ابوالفضل بگذار تا بماند.»

پس از پایان دوره راهنمایی، عمویش که خود در کسوت مقدس‌روحانیت بود، او را به مدرسه محرابخان از مدارس علمیه مشهد برد. درایام تحصیل، با گروه‌های مبارز و انقلابی و افکار بلند حضرت امام خمینی‌ آشنا شد و به تقلید و پیروی از آن حضرت پرداخت.

در سن هفده و نوزده سالگی، دوبار ازدواج کرد که حاصل آن 4 پسر و سه دختر است. یک سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، اقدام به تأسیس‌هیئت خاتم‌الاوصیا نمود. در این هیئت، علاوه بر برگزاری مراسم دعا ونیایش، برنامه‌ریزی و سازماندهی نیروهای انقلاب به منظور مبارزه با رژیم‌طاغوت صورت می‌گرفت.

پس از مراجعت به مشهد، فرماندهی سپاه خراسان، وی را به عنوان‌مسؤول گشت شب معرفی نمود. ابوالفضل سازماندهی سه هزار نفر ازنیروهای داوطلب که حدود چهارصد خودروی شخصی را برای حفاظت ازانقلاب به خدمت گرفته بودند، برعهده گرفت و مبارزۀ بی‌امانی را علیه‌قاچاق، فساد و گروهک‌های ضد انقلاب، آغاز نمود.

قبل از آغاز عملیات والفجر یک به فرماندهی تیپ امام صادق منصوب شد. با شروع عملیات، این یگان همانند دیگر یگان‌های سپاه باموفقیت به اهداف از پیش تعیین شده دست یافت و به پدافند از محور تحت‌امر خود مشغول گردید. مقاومت دلیرانۀ او و یگانش در برابر پاتک‌های‌ سنگین دشمن، موجب تثبیت محورهای عملیاتی و ناامید شدن دشمن از بازپس‌گیری ارتفاع استراتژیک کله‌قندی مهران گردید. این بار هم از ناحیه‌ی‌ سر، بازو و پا مجروح گردید و در بیمارستان بستری شد. پس از پایان دوران‌ نقاهت، عازم جبهه شد و به عنوان معاون دوم لشکر پنج نصر، در عملیات‌خیبر، نقش مهمی در هدایت یگان و موفقیت در گذشتن از هور داشت. درحین عملیات، یکی از گردان‌ها برای تصرف اهداف از پیش تعیین شده، دچارمشکل شده بود، تصمیم گرفت شخصاً به یاری آن‌ها بشتابد. با اصرار زیاد توانست موافقت فرماندهی را جلب کند و برای تصرف پل استراتژیک‌ العزیز از هورالعظیم گذشت. رد پایش را برتاریخ این مرز و بوم گذاشت و درصبح 62/12/5 در حال نبرد با دشمنان دین و میهن، جان شریفش را فداکرد و قامت رشیدش را به رهن گذاشت تا ما را برای همیشه مرهون و مدیون‌خود سازد.

فهرست مطالب کتاب

سخنی‌ با خواننده‌
مقدمه‌
زندگی‌نامه‌ی‌ شهید ابوالفضل‌ رفیعی‌
فصل‌ اول‌ - اسمش‌ را بگذار ابوالفضل‌
ابوالفضل‌
دست‌ و دل‌ باز
افتخار
صد تا پسر می‌ارزد
برکت‌ دعا
مرا خواهند کُشت‌
کتک‌ خورده‌
جلودار
چراغانی‌ در باد
نشانی‌
قتل‌ افشین‌
سرهنگ‌ شاه‌
عکس‌ حضرت‌ امام‌ (ره‌)
فصل‌ دوم‌ - آغاز فصل‌ سرخ‌
محافظ‌ حضرت‌ امام‌ خمینی‌
بهترین‌ هدیه‌
چهل‌ نفر به‌ جای‌ پنج‌ نفر
وام‌...
بخشندگی‌
خاک‌ خور
تغییر در زندگی‌
تقسیم‌
او این جا عزیز بود
فصل‌ سوم‌ - آغاز عشق‌ بعد از پیروزی‌ انقلاب‌
ابوالفضل‌ نیست‌!
ترفند
نماینده‌ مجلس‌ اول‌
اعتراف‌
برو فردا بیا
سرما نخورند
ما نمی‌فهمیدیم‌
شناسایی‌ منافقین‌
اعتماد به‌ مردم‌
قول‌ مردانه‌
بگو دست‌ بردارند
زندگی‌ خوب‌
تجمع‌ منافقین‌
رفیعی‌ هستم‌
چاپلوسی‌
قمار
نزن‌! نزن‌!
فصل‌ چهارم‌ - نبرد
تلافی‌
ازدواج‌
ضرب‌ شست‌
یادگاری‌
کمی‌ سرما لازم‌ است‌
گشت‌ زنی‌
اشکم‌ را درآوردند
این قدر جبهه‌ نرو
پسر عمو! شرمنده‌ام‌
الگو
فانوس ها
اصرار
دست‌ جدا
به‌ طرف‌ عراقی‌ها
پوتین‌های‌ تنگ‌
شربت‌ گوارا
ای‌ کاش‌
بهشت‌ کوچک‌
شفا
آب‌ رسان‌
ترانسپورت‌ ویژه‌
به‌ داد ابوالفضل‌ برسید
معبر
این جا چه‌ کار می‌کنی‌؟
تکبیر
دلاور
روضه‌ی‌ صحرای‌ کربلا
شرمنده‌
چرا ظلم‌ می‌کنی‌؟
دروغ‌ مصلحت‌آمیز
آب‌ سرد
شما بخورید
پس‌ گردنی‌
شفاعت‌
سیگار نکش‌
لباس‌ فرم‌
نیم‌ خورده‌
ادای‌ تکلیف‌
معرفی‌
سفارش‌
عامل‌، مثل‌ فرزند خودم‌ است‌
توی‌ سنگرها
مقام‌ بالاتر
فصل‌ پنجم‌ - کنار علقمه‌
علقمه‌
سفره‌ای‌ کنار علقمه‌
مگر کنار علقمه‌
من‌ نمی‌زنم‌
حسرت‌
گریه‌
این‌ بار فرق‌ می‌کند
آخرین‌ دیدار
جلوتر نرو
سوغات‌
اخلاق‌ فرماندهی‌
چشمک‌ به‌ خدا
خواب‌
رباعی‌
فصل‌ ششم‌ - گفتند و می‌گفت‌
گفتند و می‌گفت‌

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب علقمه
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات ستاره‌ها
سال انتشار۱۳۸۵
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات143
زبانفارسی
شابک978-600-5146-30-1
موضوع کتابکتاب‌های خاطرات دفاع مقدس
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب علقمه

BAHMAN J
۱۴۰۰/۱۱/۰۴
ایشون عموی مادرم هستند‌ چون عموی من هم هستند (عموی مادر؛ عموی خود ادم هم می‌شه) ما تو منزل می‌گیم عموجان؛ عمو ابوالفضل یا هم بعضی اوقات می‌گیم‌ عموشهید رفیعی دوست دارم یک روزی انیمیشنی در وصف این بزرگوار بسازم‌
مشاهده همه نظرات 1

راهنمای مطالعه کتاب علقمه

برای دریافت کتاب علقمه و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.