معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی و باز هم تنهایی

عکس جلد کتاب صوتی و باز هم تنهایی
قیمت:
رایگان
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی و باز هم تنهایی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی و باز هم تنهایی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی و باز هم تنهایی

داستان نابه‌سامانی‌های جامعه‌ای سرخورده و فلک‌زده. سوری رحیمی در کتاب صوتی و باز هم تنهایی داستان را با دو شخصیت به‌نام‌های آتابیک و محترم آغاز می‌کند و به‌تدریج کلاف درهم‌پیچیده‌ی شخصیت‌ها و اتفاقات را برایمان می‌گشاید.

درباره‌ی کتاب صوتی و باز هم تنهایی

داستان کتاب صوتی و باز هم تنهایی با شخصیتی به‌نام آتابیک شروع می‌شود؛ پیرمردی که در جاده‌ای پر پیچ و خم با پای پیاده مشغول راه رفتن به سوی مقصدی است که امانتی را به دست صاحبش برساند. آتابیک بقچه‌ای پتوپیچ را در دست دارد و از کنار جاده می‌گذرد. با قدم‌هایی که تندتر می‌شوند تا از سرمای فزاینده‌ی هوا و تاریکی تیره‌شونده‌ی آسمان در امان بماند؛ شمرده و با احتیاط، جوری که به هیئت کوچک پتوپیچی که در دست دارد کوچکترین آسیبی نرسد. یک موجود زنده، یک نوزاد کوچک و کم‌توان درون بقچه است. و این‌چنین است که داستان و باز هم تنهایی آغاز می‌شود. اما این نوزاد کیست و آتابیک چرا و به چه مقصدی با پای پیاده او را به دوش می‌کشد؟

کتاب صوتی و باز هم تنهایی در شمار آثار ادبیات اجتماعی قرار دارد. در این رمان ماجرای زنی عامی را می‌شنویم که با چالش‌های زندگی خود درگیر است. در روزگاری که همه‌ی مردم کمابیش با قحطی و فقر و جنگ دست‌وپنجه نرم می‌کنند. در این اجتماع متلاطم و بی‌سامان، زن از نازل‌ترین جایگاه برخوردار است و در جای‌جای کتاب، این مسئله به تصویر کشیده شده است. خواندن و شنیدن چنین آثاری در این روزها می‌تواند ما را آگاه سازد که از رهگذر چه مسیر پرفراز و نشیبی به نقطه‌ای که اکنون در آن هستیم، رسیده‌ایم.

کتاب صوتی و باز هم تنهایی به قلم سوری رحیمی و با صدای سیما میرهادی زاده، به همت کانون فرهنگی چوک تهیه و منتشر شده است.

کتاب صوتی و باز هم تنهایی برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به داستان‌های اجتماعی علاقه دارید، شنیدن کتاب صوتی و باز هم تنهایی را به شما توصیه می‌کنیم.

در بخشی از کتاب صوتی و باز هم تنهایی می‌شنویم

چند روزی از عروسی گذشت. زن‌هایی که در خانه‌ی ارباب مشغول بودند، نفس راحتی کشیدند. کمی کارشان سبک شد. اما صفورا خبر مهمانی بزرگی را داد که قرار بود در خانه‌ی اربابی برپا شود. مراسم پاگشای عروس که قرار بود با خانواده‌ی شوهرش انجام شود. این یعنی دوباره بزم و رقص و پایکوبی ساکنان خانه‌ی ارباب و کار طاقت‌فرسای کارگران مشغول در خانه‌ی اربابی. چند لاشه‌ی گوسفند بر شاخه‌های کلفت درخت گردو آویزان بود. چند مرد با سرعت آن‌ها را از پوست درمی‌آورند. گوشت‌هایش را قطعه‌قطعه می‌کردند و در مجمع‌های بزرگ می‌ریختند.

زن‌ها مشغول پاک کردن برنج و حبوبات بودند. گروهی نیز درکنار حوض مشغول شستن میوه و عده‌ای هم مشغول پاک کردن سبزی‌های معطر بودند. حال و هوای خیاط خبر از مهمانی بزرگی را می‌داد. گلی همراه با اکرم کنار حوض نشسته بودند. با دقت میوه‌ها را می‌شستند و در سبدهای بزرگ چوبی می‌چیدند. چند زن دیگر هم کنار آن‌ها مشغول انجام همین کار بودند. یکی از آن‌ها گفت: «امشب دوباره عاشیق‌ها رو دعوت کرده‌ن. تا آخر شب بزن و برقص دارن.» دیگری گفت: «کارمون دراومده. باز امشب دیر به خونه می‌رسیم. بچه‌م مریضه.»

فهرست مطالب کتاب صوتی

101 دقیقه
فصل یک تا ده
66 دقیقه
فصل یازده تا پانزده
75 دقیقه
فصل شانزده تا بیست
82 دقیقه
فصل بیست‌ویک تا سی
67 دقیقه
فصل سی‌ویک تا سی‌وشش
65 دقیقه
فصل سی‌وهفت تا پایان

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی و باز هم تنهایی
نویسنده
راویسیما میرهادی زاده
ناشر صوتی خانه داستان چوک
سال انتشار۱۴۰۱
فرمت کتابMP3
مدت۷ ساعت و ۳۶ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان اجتماعی ایرانی
قیمت نسخه صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی و باز هم تنهایی

𝓟𝓪𝓻𝓲𝔂𝓪 ...♡
۱۴۰۲/۰۱/۰۷
این رمان من رو در خودش گم کرد. من هنوز نیم بیشتر این داستان رو گوش نکردم اما تا اینجا که گوش دادم هر لحظه چشام بارید و بغض کردم. نمی‌دونم شاید این داستان تلخ بر اساس واقعیت نباشه
اما به هر حال زنانی بودند که از زندگی خاطره خوشی نداشتند و زیر بار
مسئولیت‌ها، مصیبت‌ها و همچنین رسم و رسوم بدی که و
داشتند له شدند هیچ وقت هم درباره‌ی زنددگی شوم اونها کتابی نوشته نشد
گلی زنی هست که هیچ وقت خوشی واقعی رو تجربه نکرده و زیر بار مشکلات خم شده خدا می‌دونه که من چقدر برای سرنوشت این دختر گریه کردم و صدای گریه هام رو خانواده فهمیدن و من هم گفتم که کتاب صوتی گوش میدم ازم خواستن براشون تعریف کنم اما حقیقتا
جرعتتش رو نداشتم.
ارزوم اینه که یه روزی یه نویسنده بزرگ بشم
و زندگی سختی که دختران ستم دیده‌ی کشورم داشتند رو به برگه بکشونم تا دختران ایرانی بدونن غم پایان ناپذیره
و اونها باید بجنگند
شکوفه امیری
۱۴۰۲/۰۳/۲۰
با درود، در مورد کتاب صوتی وباز هم تنهایی، اثرخانم سوری رحیمی.
کتابی با سبک درام بسیار غمگین، که از خاطرات خانمی گفته می‌شود، که از کودکی تا زمانی که همسر خود را در میانسالی از دست می‌دهد، درد‌هایی که گلی می‌کشد، بسیار برای ما اشناست، مانند زود ازدواج کردن دختران جوان، یا خانم مطلقه باید حتما چون
ازدواج کند، برای خانواده مشکل ساز می‌شدن، در زمان قدیم حتما دختران باید ازدواج می‌کردند، حتی اگر درسشان خوب بود و میخواستند تحصیل کنند. این داستان درد بانوان هست، چه رنج‌های اجباری باید متحمل شوند، این رمان به نظرم فمینیستی هست، بسیار زیبا قلم زده شده است، به شخصه بعضی جاها انگار خود گلی بودم، درد او را حس می‌کردم.
تنها بودن و همراهی نداشتن گاهی خیلی سخت است، گاهی همراه به ما ارامش می‌دهد، تا پیج و خم زندگی را رد کنیم، چون می‌دانیم کسی همیشه پشت ما هست، اگر ما اشتباهی مرتکب شویم، با مهربانی مارا گوشزد و عفو می‌کند، همیشه همراه همسر نیست، گاهی خیلی کسان هستند، که دلی مهربان و پرمهر برای عزیزانشان دارند.
نویسنده بسیار قلم خوبی دارد موضوع جالبی هم انتخاب کرده است.
گوینده هم خوب بود فقط کمی تند می‌خواند، ولی من مشکلی نداشتم، اما از صداهای پس زمینه خوشم نیامد
سمیرا ابراهیم پور
۱۴۰۲/۰۲/۲۳
کتاب صوتی و بازهم تنهایی داستان دختری به نام گلی است از زمان نوزادی تا ازدواج و صاحب فرزند و خانواده شدن و در انتها از دست دادن همسرش. گلی دختری که از ابتدای زندگی خود تک به تک عزیزانش را از دست میدهد و طعم تنهایی را میچشد با ازدواج با احمد اورا همه کس خود میپندارد و زمانی که همسرش فوت میکند او خود بازهم را تنها میپندارد و نام کتاب نیز برگرفته از همین روایت داستان است. در این کتاب به موضوعات مختلفی اشاره شده از جنگ و پیامدهایش برای مردم و اینکه افراد طبقات محروم به ویژه مردمان روستا همیشه متحمل بیشترین خسارت‌ها هستند اما موضوع اصلی که در جای جای داستان به چشم میخورد ظلم به زنان است این که زنان از گذشته در پایین‌ترین جایگاه قرار گرفته‌اند و همیشه از کوچکترین حقوق خود محروم بوده و قربانی اداب و رسوم و فرهنگ‌ها و قضاوت‌های غلط جامعه و مردم شده‌اند. صداگذاری افتضاح و اهنگ‌های نامربوط در میانه‌های داستان واقعا آزاردهنده بود. گویندگی نیز در فصل اول با سرعت زیاد و حالت فریاد زدن بود و در فصل‌های بعدی با لحنی افتضاح. ای کاش از گویندگانی خوش صدا و باتجربه استفاده شود تا ارزش کتاب‌ها از بین نرود
فریبا نوروزی
۱۴۰۳/۰۷/۲۴
رمان بسیار زیبایی بود و درام بود و بسیار غم انگیز. و خیلی خوب جامعه روستایی‌های روزهای گذشته ایران رو نشون داده بود. واقعا زنان در گذشته متحمل ظلم بزرگی می‌شدند. و همچنین آداب و رسوم مضخرف روستایی‌ها و خان‌های آن زمان که اینقدر به مردم روستا زور می‌گفتند و خان به راحتی محصولات کشاورزی رو که مردم به روستا بیزحمت بسیار دست می‌آوردند از آن‌ها به زور می‌گرفت و چه ظلم‌هایی که به مردم روستا روامیداشت. حتی به دختران و زنان روستا هم چشم داشتند بعضی خان‌ها و چقدر سختی‌هایی رو تحمل کردند در گذشته اگر میذاشتن دخترشون رو ببرند که شرافتشون میرفت واگر هم نمی‌گذاشتند کشته می‌شدند واقعا چقدر ظلم کردند به مردم ولی هنوز هم فقر فرهنگی وجود داره اما از لحاظ‌های دیگه. زنان مطلقه درگذشته خیلی بد تعریف می‌شدند و الان هم تو جامعه و توی شهرهای کوچک هم همینجور هست. وقتی دختری طلاق میگیره از حرف مردم به مشکلات عصبی دچار میشه. و حتی بعضی‌ها دست به خودکشی می‌زنند. اصلا در زمان قدیم طلاق رو ننگ می‌دانستند زن باید با شوهر لاابالی و هرزه و معتاد زندگی می‌کرد. کتک می‌خورد ولی طلاق نمی‌گرفت. ولی داستان به شدت غم انگیز بود. مرگ احمد از همه‌اش غم انگیز تر بود ولی خب راهی هست که همه باید بریم. من تا حالا داستانی به این غم انگیزی نشنیده بودم ولی واقعا احمد بسیار شوهر خوبی برای گلی و پدر خوبی برای بچه هایش بود.
ملیحه خاکسار
۱۴۰۳/۰۷/۲۱
کتاب صوتی جالبی بود پر از غم و اندوه و حقایق تلخ دوران گذشته و متاسفانه رسم و رسومات اشتباه و نابرابری و تجاوز به حقوق زنان در اجتماع و ظلمی که پیوسته در حق همه زنها در خانه می‌شده.
من با خواندن کتاب غمی بزرگ بر قلبم نشست و نمی‌توانستم اشکهای خودم را کنترل کنم چنان در داستان گم شده بودم انگار همه
چیز همین الان در حال وقوع بود و بی اختیار اشک میریختم و مدام گوش می‌دادم ببینم بالاخره چه می‌شود و پایان غم انگیزتر آن خیلی خیلی حال دلم را بد کرد و اما از شخصیت احمد بسیار خوشم آمد که مرهمی بر دردهای گلی بود و تکیه گاه مهربان و محکمی برای او شد کمی باورش سخت بود که دو نفر با این همه تجارب بد گذشته بتوانند اینقدر در کنار هم خوشبخت باشند و واقعا مانند رویا بود.
و اما همسر دوم گلی خوب خداوند سزای کارهایش را به او و معشوقه‌اش داد و به یاد این جمله افتادم که خدا جای حق نشسته و دنیا دارمکافات است و هر عملی عکس العملی دارد.
بعضی قسمت‌های کتاب ۲ بار تکرار میشد در اوایل فصل‌ها و یه مورد دیگر که برایم جالب نبود موزیکی که روی بعضی قسمتها گذاشته شده بود جالب نبود.
در بعضی قسمتها موزیک بقدری بلندتر از صدای گوینده بود که صدای گوینده به سختی شنیده می‌شد. در آخر فصل‌ها موزیک بلندتر و صداهای آخر اصلا شنیده نمی‌شد.
البته موزیک بعضی فصل‌ها هم بسیار خوب انتخاب شده بود و فوق العاده دلنشین بود.
با تشکر از زحمات شما
بدتون نیاد
۱۴۰۲/۰۹/۱۹
سلام
اگه با دید واقعی بخواهیم حساب کنیم گلی با اسد چه خوب و بد تا آخر عمر محکوم به زندگی بود ولی اگه با سیر تخیلی داستان بخواهیم جلو بریم متاسفانه عیوب زیادی دیده میشه دختری که از سایه خودش هم می‌ترسه چطور بعد از تحمل آن همه سختی که تازه خانواده‌ای مثل خاتون رو پیدا کرده مثل شیر میشه و میخواد به و
روستاش برگرده واقعا دلتنگ چه چیزی شده چیزی که من دیدم و بیاد دارم و از نزدیکان شنیده‌ام دختری که یکبار طلاق می‌گرفت دیگر نمی‌توانست به راحتی ازدواج کند مگر با یک پیرمرد و یا با مردی با چند بچه که برای کلفتی می‌رفت نه همسری کسانی سراغ دارم که چندین بار ازدواج کرده‌اند همش هم با دختر نه خانوم. مردی که با خانوم مطلقه ازدواج میکرد از خجالت نمی‌توانست سرش را در محل بالا بگیرد اینها تازه مربوط به دهه‌های ۵۰ و ۶۰ و ۷۰ است تاریخی که داستان از آن سخن میگوید مربوط به پیشتر بوده که شرایط خیلی بدتر بوده دختری که دو بار متارکه کرده در خانه شان را کسی از پاشنه برای خواستگاری در آورد همچنین چیزی امکان ندارد شرایط برای خانوم‌ها متاسفانه خیلی سختر بوده ولی نه به این تنوع با یک ازدواج یا خوشبخت میشدند یا نه گزینه دیگری نبود ولی به هر حال داستان متعلق به نویسنده است و حق دارد هر گونه دوست دارد بنویسد
با تشکر از کتابراه
پريا رضايي
۱۴۰۲/۰۹/۱۷
این دومین کتابی بود که از خانم سوری رحیمی شنیدم
کتاب اولش فرهنگ عشق بود که خیلی ازش لذت بردم
ایشان بیشتر داستانهاشون بنظرم واقع گرابانه هستش
درمورد این کتاب هم باید بگم که سرگذشت یه دختر معمولی مربوط به روستایی در میانه هست از سال ١٣٠٨ تا حدود ٤٠ سالگیش
با توجه به سرگذشتهای زیادی که از زبون و و
مادر بزرگهام مادر بزرگ شوهرم که شمالی بودند میشنیدم
این داستان خیلی خیلی بنظرم واقعی ملموس میامد
رنجی که مردم بخصوص قشر زنان در دهه‌های ابتدای این قرن میکشیدن تا همین الان
منتهی هردوره یه جور
این کشور همیشه بصورت مظلومانه‌ای مورد آسیب جنگها بوده
اینجا هم قشنگ بیان میکنه که توی جنگهای جهانی اول و دوم با وجودیکه رضاخان ابراز بیطرفی کرد
ولی چه مصیبتها که مردم بدبخت نکشیدن
جنگ سال ٥٩ هم که بماند که چه جوونا که از بین نرفتن واسه هیچ و پوچ
گلی یه بچه‌ای بود که پدر و مادر نداشت و با پدر بزرگ پیرش زندگی میکرد و توی سن کم به زور شوهرش دادن و در نهایت شوهر سومش احمد آدم خوبی از آب درومد ولی اونم در نهایت تو سن ٣٨ سالگی از دست داد
بنظرم شاید خیلی از جاها تو سرنوشتش مقصر نبود ولی اونجا که خونواده خونگرم لاهیجانی رو رها کرد و برگشت به روستای خودش
بزرگترین اشتباه رو کرد
در نهایت داستان رو دوس داشتم و با شوق گوش میکردم
ولی بیشتر غم و غصه هست تا شادی
ارزش شنیدن داره
خوانشگر هم با تسلط خوبی داستان رو خوانش میکنه
فقط یه جاهایی صدای آهنگ متن اینقدر زیاده که صدای ایشون نمیاد اصلا
ضمنا بیشتر جاها صداشون انگار از فاصله دور میاد
ممنون از کتابراه عزیز بابت زحمات زیادی که برای این کتاب کشیدن
🙏🌸
محمدرضا نظری
۱۴۰۲/۰۹/۰۸
باعرض سلام و احترام
رمان «و باز هم تنهایی» رمانی زیبا، اجتماعی، تا حدودی تاریخی، هست بسیار گیرا، بطوری که وقتی شروع به گوش دادن میکنی، تا آخرش رو میری، داستان مبارزه برای یه زندگی آرام هست، داستان دختربچه‌ای بنام گلی، در داستان تجربه یه عمر زندگی رو یاد میگیری، طلاق گرفتن نجات از باتلاق و رهایی رو
یاد میگیری، داستان غم انگیزی هست، داستان مهربانی و سنگدلی،،،، نویسنده سوری رحیمی بخوبی شخصیت پردازی کردن، و داستان نشان از تجربه بالای نویسنده داره، اما چند نظر شخصی هم دارم اسم کتاب یه جورایی سرنوشت قهرمان داستان رو لو میده، شاید بهتر بود اسم کتاب «داستان زندگی گلی» یا «درباره گلی» یا توی این مایه‌ها بود چون اسم داستان مرتب تداعی کننده اینه که آخرش چی میشه، نظر دومم در مورد خوانش کتابه، صدای خواننده خانم میرهادی زاده خوب و رسا هست اما یه مقدار تند خوانده میشه که سرعت خوانش رو روی ۰، ۸ گذاشتم بهتر بود یه شخصیت مرد هم می‌بود و صدای مردها رو میخواند که خیلی جذابتر میشد،
چون روی کتاب نمایشنامه نوشته شده در نمایشنامه غالبا چند نفر کتاب رو اجرا میکنند، در آخر آرزوی سلامتی و موفقیت برای نویسنده، و خواننده کتاب و شرکت کانون فرهنگی چک دارم، ممنونم
طهورا جعفری
۱۴۰۲/۰۴/۲۸
ممنون از داستان خوبتون
توصیف این کتاب از فضای داستان و مکان‌ها و شخصیت‌ها و.. بسیار عالی بود چون وصف آن باعث تصورش در ذهن میشد. همچنین در این داستان مهمان نوازی مردمان گیلان و مازندران به خوبی اشاره شد. روایت جنگ‌های جهانی و سختی که مردم ما در آن زمان تجربه کردند را به خوبی بیان کرد. یکی از مثبت و
جنبه‌های این داستان در روایت داستان احمد گلی در این بخش‌ها بود که احمد برای فرزندان خود، با توجه به ملیت و اعتقاداتش، اسم‌هایی با الگو گرفتن از بزرگان و امامان و پیامبران ما انتخاب کرد و در این داستان به خوبی به موضوع فرزند آوری اشاره شد. همچنین نتیجه ازدواج‌های گلی به خوبی یادآور این بود که ازدواج‌های اجباری و بدون فکر و علاقه نتیجه بسیار بد و بر عکس با علاقه و فکر و ایمان نتیجه‌ای مثل آرامش و آسایش و... دارد.
انتقاد من از این داستان: در بخشی از داستان آداب و رسوم این یک شهر یا روستایی که داستان در آن اتفاق افتاده بود را بیان کرد که این آداب و رسوم گوینده آن بود که اگر فردی خانواده‌اش راضی به آن ازدواج نباشند باید به زور به خانه بخت برود و به نظر من نباید در داستان گفته می‌شد زیرا با اساس کشور ما همخوانی ندارد. همچنین از جنبه‌های منفی داستان این بود که دختر باید با حقارت و بدون نظر خود ازدواج کند و و نشان دهنده این بود که دختران در ایران مورد تحقیر قرار می‌گیرند در حالی که در واقعیت اینطور نیست. چون دین اسلام زن را بالا می‌برد و به او مقام می‌دهد اما در این داستان برخلاف این اعتقاد نشان داده شد. در بخشی از داستان گفته شد که گلی به ازدواج تمایلی ندارد و همیشه نتیجه آن را بد می‌دانست اما در دین اسلام ازدواج سنت پیامبر است. در جایی هم احمد رادیو خرید و در پی آن موسیقی و.. که اصلا مناسب نبود.
علی نخعی
۱۴۰۲/۰۱/۱۴
گرچه سناریوی اصلی داستان تکراری بود ولی از جهاتی قابل توجه بود:
اول، جنگ در هر شرایطی چیز خانمانسوزی است و متضرر اصلی مردم هستن، خصوصا در شرایط فعلی که عده‌ای بدنبال تهاجم خارجی برای گذر از این مشکلات هستن، بدانند که جنگ یعنی نابودی.
دوم، در رمان به خدمات شاهان ایران خصوصا محمد رضا شاه اشاره از
شده، جمله اصلاحات ارضی و دادن زمین به روستائیان که از یوغ اربابان رها شودند، ایجاد کارخانه‌ها و ایجاد اشتغال، ایجاد شهرکهای مسکونی ارزان قیمت با همه امکانات شهری، تحصیل رایگان و.....
سوم، هر فرد مهاجری به تهران صاحب شغل و مسکن میشد، یعنی مشکل شغل و درآمد نداشت، مشکل امنیت نداشت و..
آیا الان و بعد از ۵۰ سال کسی که به تهران مهاجرت کند می‌تواند شغل و مسکن اختیار کند؟؟!!!!!!
تشکر از کتابراه و نویسنده
Mojgan Hatai
۱۴۰۲/۰۶/۱۵
داستان بسیار غم انگیز است. سرگذشت انسانی که زندگی بازی‌های زیادی با وی کرده است اما بی تعارف اگر بخوام کتابی در این زمینه به دوستی معرفی کنم حتما کتاب سمفونی مردگان استاد معروفی را پیشنهاد می‌دهم.
نکاتی که به نظرم اشاره‌ی مستقیم به آن‌ها خیلی درست نبود عبارتند از
۱- جایگاه زن در جامعه‌ی سنتی زن
ایران
۲- محدودیت رابطه‌ی عاطفی و شوهر در زمانه‌ی سنت و گهنگی
۳- خدمات و سیاست‌های درست حکومت زمان
به نظرم نویسنده باید به خواننده‌ی خود اجازه دهد تا برداشت خودش را از جامعه‌ی آن روز داشته باشد. اگر هم می‌خواهد مطلبی را به خواننده القا کند این مسئله باید غیر مستقیم باشد.
راوی لهجه‌ی زیبایی دارد اما با سرعت خیلی بالای داستان را نقل می‌کند و این جذابیت داستان را کم کرده است.
با سپاس از تیم کتابراه
مانا
۱۴۰۲/۰۴/۱۸
خوانِش نامناسب. موسیقی بسیار نامناسبتر با ریتم بالا. داستان بسیار ضعیف. در سالهایی که در کتاب اشاره شده، طلاق به این سادگی‌ها نبوده که یه زن به خاطر کتک‌های شوهر یا پیر بودن شوهرش، طلاق بگیره، در داستان، مادرِ گلی فقط به خاطر پیر بودن شوهرش او رو رها میکنه و پیش پدری برمیگرده که دختر ۲۵ سالهء خودش رو به خاطر ازدواج نکردن و بالا رفتن سنش، پذیرا نبود، بعد چطور همچین پدری میاد با عشق و محبت با دخترِ مطلقه و نوه دختری رفتار مناسبی داشته باشه!!!!!! در آن سالها مطلقه بودن بسیار ننگین و باعث سرشکستگی کل خانواده دختر بوده! بشدت غیر واقعی و بسیار بد. و در ادامه باز هم اتفاقات این چنینی و رفتارهای بشدت غیر واقعی.
نیلوفر حاج علی اکبری
۱۴۰۲/۱۲/۱۰
داستان رو دوست داشتم لحن و خوانش خواننده هم خوب بود بر خلاف نظر بقیه چون تند خوانده میشد مورد پسندم بود.
انتظاری که از گلی بعد جدایی اول می‌رفت این بود که مصمم و قاطع باشد و نگذارد بقیه برایش تصمیم بگیرند اما با توجه به شرایط اونموقع گوش به حرف فامیل بود.
در نهایت هم تصمیم درست را برادرش برایش
گرفت و راهنماییش کرد اما اجبار نه! وگرنه فامیل فقط به فکر خود بودند.
گلی نمونه کامل یک زنی بود که در روستا بزرگ شده و اندیشه‌های قدیمی رو داشت (زندگی‌های زمان گذشته) زمان شوهر دادن زینب این به شدت مشهود بود، همینطور پسر دوست بودن که توی رابطه با مرتضی داشت.
بنظرم خوشبختی و نجات خودش رو محتاج خانواده شمالی بود که از دست اسد رهاش کردند.
سهیلا جعفری آخا
۱۴۰۲/۰۴/۰۱
من امتیاز ۵ رو به خود قصه دادم
گوینده صدای خوب ورسایی داشت اما صدحیف انگار با هفت تیر دنبالش کرده بودند کتاب به این خوبی رو سنبل میکرد
کل قصه تراژیک بود جز بخش زندگی گلی با احمد قبل از بیماریش
اما نمی‌دانم‌چرا نویسنده گلی را با اصرار بر هر سال زاییدن خلق کرده بود با توجه به تجربیات تلخ گلی!!! ۶

از گلی بنیه‌ای با زاییدن بچه با ازدواج آخر انتظار نمی‌رفت
ازدواج دخترش روهم خیلی بد نوشته بود می‌تونست بهتر قصه پردازی کند
رویهم رفته من از کتابراه متشکرم
علیرغم تراژیک بودن کتاب رو دوست داشتم علیرغم اینکه بارها با گلی گریستم و واقعا سینه م سنگین میشد 🙏🙏🙏🙏
خانوم راد
۱۴۰۱/۱۰/۲۸
وای وای وای وای.. گرگ دنبال راوی کرده بود!!؟؟ این حس رو بهم دادکه شاگرد زرنگ کلاس روی سکو ایستاده ودرس جدید رو تند و باذوق روخوانی میکرد.. والا گوش من که به صداش نرسید😶اصلا فرصتی برا لمس داستان و تصویرسازی داستان نداشتم.. راوی حیف و میل کرد داستانو.. و تند تند توافق محو شد. موسیقی متن هم که لحن و حماسی داشت همخوانی بامحتوای اجتماعی داستان نداشت.. اما خود داستان خوب بود با تشکر از نویسنده تیم کتابراه🙏
مشاهده همه نظرات 364

راهنمای مطالعه کتاب صوتی و باز هم تنهایی

برای دریافت کتاب صوتی و باز هم تنهایی و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.