معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی مردی به نام مادر

برای دانلود قانونی کتاب صوتی مردی به نام مادر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی مردی به نام مادر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی مردی به نام مادر

کتاب صوتی مردی به نام مادر نوشته‌ی مجید اوریادی زنجانی، ماجرای زنی به نام راضیه را روایت می‌کند که فرزندش صحبت نمی‌کند و همسرش نیز به این موضوع توجهی ندارد. درنهایت، راضیه تصمیم می‌گیرد فرزندش را نزد پزشک ببرد تا بفهمد ریشه‌ی مشکل از کجاست.

درباره‌ی کتاب صوتی مردی به نام مادر:

مجید اوریادی زنجانی ماجرای مادری جوان را به تصویر می‌کشد که راضیه نام دارد. اتفاقات کتاب صوتی مردی به نام مادر در منزل پدرشوهر وی رخ می‌دهد. پسر کوچک راضیه سروش صحبت نمی‌کند و همین مسئله منجر به شکل گیری اختلافات خانوادگی بسیاری می‌شود. راضیه نگران این موضوع است اما احمد یعنی پدر سروش اصلا این موضوع برایش اهمیتی ندارد و مرد بی‌خیالی است. بالاخره راضیه سروش را با خود نزد پزشک می‌برد تا حقیقت ماجرا را متوجه شود.

کتاب صوتی مردی به نام مادر مناسب چه کسانی است؟

مجید اوریادی زنجانی قلمی قوی و جذاب دارد و با توصیفات دقیقی که ارائه می‌دهد شما را حیرت‌زده می‌سازد؛ بنابراین، اگر به دنبال تجربه‌ای متفاوت در میان داستان‌های ایرانی هستید کتاب صوتی مردی به نام مادر را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب صوتی مردی به نام مادر می‌شنویم:

توی آینه نگاه کرد رد چهار انگشت روی صورتش مانده بود. به چشمانش نگاه کرد. رمقی در آن‌ها نبود دریغ از حتی یک قطره اشک.

- نمی‌خوای شیر آب رو ببندی؟

به خودش آمد، لقبش به شدت می‌زد، صدای مادرشوهرش بود. چشم از خودش برنداشت دست برد و یک مشت آب آورد بالا و به صورتش پاشید. دوست نداشت دوباره آن صدا را بشنود. شیر را بست. صدای سروش نمی‌آمد. اگر بیشتر از این توی دستشویی می‌ماند حتما یک الم شنگه‌ای به پا می‌شد.

خیلی آرام از دستشویی بیرون آمد. سروش گوشه‌ی حال روی زمین خوابش برده بود. ماشینش هنوز توی دستش بود. وقتی داشت با احمد بلند بلند حرف می‌زد، چند بار نگاهش کرده بود.

فهرست مطالب کتاب صوتی

25 دقیقه
داستان مردی به نام مادر

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی مردی به نام مادر
نویسنده
راویمهدی رضایی، بهاره سرمدی، مریم کرمی، زهرا کامکار، علی فخاری، حسام عسگری
ناشر صوتی خانه داستان چوک
سال انتشار۱۴۰۰
فرمت کتابMP3
مدت۲۵ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان کوتاه ایرانی
قیمت نسخه صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی مردی به نام مادر

منیر تیموری
۱۴۰۰/۰۴/۱۱
خسته نباشید خدمت نویسنده کتاب خوبی بود ولی شما چرا شان یک زن یانه شان یک مادروبااستعاره مرد آورده بودید من خودم مادرم بادوتا بچه به خداوندی خدا حوصله و صبری که من نسبت به بچه هام دارم همسرم قدسرسوزن بهشون نداره چراپس بایدکنار اسم استوره‌ای به نام مادر اسم مرد بیاد من به خاطر اسم کتابتون یک ستاره کم دادم ولی کتاب موضوع خوبی داشت درحین غم انگیز بودن وداشتن فقرفرهنگی که بازهم به وفورتوی جامعه بیدادمیکنه شیرزنهایی هستن که جلوی کل دنیا می‌ایستن مانندشیرزن قصه من که لذت بردم
fari jafari
۱۴۰۰/۰۹/۲۸
سلام... خسته نباشید... ممنون از نویسنده عزیز، رنج و درد و حقارت یه مادر رو بخاطر بچه ش توصیف کردند.. به نظر من قیاس دو مادره... بخوام از عنوان نویسنده کمک بگیرم یکی مرد به معنای واقعی مادر فرشته گونه.. ودومی بد سیرت و بد خواه.. من و مادرم قصه رو شنونده بودیم. مادرم میگفت واقعا هستن مادرایی که مثل و مادر احمد اینقد بد جنس بد ذات باشن.. عنوان قصه قطعا نویسنده استعاره‌ای جاندار در خور شان و منزلت مادر پیدا نکردن.. چه بسا مادر بسان کوه... خورشید... پروانه.. وووو... راوی قصه آقای رضایی من روایات دیگه‌ی شمارو شنیدم.. به کرات گفتم.. شما تن و لحن صداتون خوبه. تو اجرا تو رل شخصیت‌ها فوق العاده این. تو روایت متاسفانه راوی خوبی نیستین.. هیچ فراز و فرودی تو گفته‌ها ندارین.. وجالب اینجاست.. بدون مکث و یه نفس میرین جلو.. تا شنونده بخواد به شما برسه.. ذهنش پرتاب میشه... چرا دروغ روایت ((اندوه)) چخوف رو هیچ وقت از یادها نخواهم برد.. کتابر اه نازنین تشکر ویژه از شما... امیدواریم در آینده آثار گوهر بار رو از شما داشته باشیم..... با آرزوی بهترینها برای همه‌ی ما....
Hadis.Qazi
۱۴۰۱/۱۱/۱۵
محتوای این کتاب درباره خانواده‌ای سه نفره است متشکل از یک زن و مرد و یک پسر کوچک به نام سهیل که مادرش متوجه میشود که سهیل توانایی تکلم ندارد و به صداها پاسخی نمیدهد به همین خاطر این موضوع را با همسرش در میان میگذارد تا به اتفاق سهیل را به گفتار درمانی ببرند اما همسرش از مادرش (که همراه با خانواده و به خاطر مسائلی مجبور شده‌اند خانه خود را اجاره بدهند با پسرشان در یک خانه باشند) که مخالف رفتن به گفتار درمانی است و میگوید که پسر خودش نیز دیر به حرف آمده و خودش خوب میشود؛ حرف شنوی دارد.. مادر سهیل نگران است و از سوی دیگر به خاطر تمسخرهای مادرشوهرش به ستوه آمده و در نهایت وقتی بی توجهی همسرش را میبیند از خانواده خودش هزینه درمان پسرش را گرفته و زندگی آزادانه و جدا از همسرش را شروع میکند.. این داستان قدرت و شجاعت و شهامت زن را به تصویر کشیده که در عین ظرافت زنانگی میتواند شیرزنی در برابر مشکلات باشد.
محتوای داستان خوب بود اما جمله بندی‌هایی گاها اشتباه و غیر ادبی دیده میشد. همچنین فهم ماجرا برای من گنگ بود در صورتیکه اول مادر میگفت سهیل صداها را میشنود اما سخن نمیگوید و اول به گفتار درمانی رفت اما در حین داستان سهیل به خوبی حرف میزد و درباره شنوایی نیز گاها مادر با سهیل حرف میزد که میشود این را عشق مادر دانست که نمیخواست ناشنوایی سهیل را قبول کند. از جهت گویندگی نیز در سطح متوسط بود. در کل داستان نسبتا خوبی بود اما انتخاب موضوع از نظر من میتوانست بهتر باشد و اگر از کلمه (مرد) به عنوان صفت استفاده نکنیم بهترست چون مرد یا زن بودن صرفا برای جنسیت است و یک زن قدرتمند را میشود (شیرزن) خطاب کرد.
عاطفه کاشانی
۱۴۰۰/۰۴/۱۹
داستان بسیار خوبی بود از ظلمی که در حق خانم‌ها میشه وصبر واستقامت واز خود گذشتگی که یک مادر به خاطر فرزندش انجام می‌ده ودر برابر هر ظلم وتوهین ‌تحقیر برای فرزندش به جون می‌خره اما چند نکته حائز اهمیته یکی اینکه صدای گوینده اصلا خوب نیست دوم اینکه چرا از صدای یک خانم استفاده نشده وسوم اسم کتاب هست چرا مثلا نگذاشتند قهرمانی به نام مادر اون مردی که درداسنان هست که پدر هم هست هم به زنش وهم بچه داره ظلم می‌کنه تازه اسم داستان روهم گذاشتند مردی به نام مادر به خاطر همین من یک ستاره کم میدم
هدی میرزامحمدی
۱۴۰۳/۰۵/۱۹
بخاطر کنجکاوی تا انتهای داستان را گوش دادم. موضوع جالبی نداشت. یک خانم تحصیل کرده با خانواده فرهنگی بعید میدونم تا چهار سالگی بچه‌اش اونو دکتر نبره. و از همه بدتر سروش تنها نوه آن‌ها بود بعید میدونم پدر هیچ احساسی به بچه‌اش نداشته. پدری که دو میلیون پول سمعک داده حتما براش مهم بوده. داستان ضد و شد نقیض داشت. اشاره که چهار سال با شوهرش هیچ رابطه‌ای نداشته. مسئله مهم اینه که اتاق خواب آن‌ها یکی بوده و این موضوع باید از فرهنگ ما بیرون بره که خانمها منتظر ابراز عشق از شوهرشون باشن. چرا تو داستان خواستید بگید که احمد کم توجه بوده؟ من در کل داستان دیدم که این خانم در حال گله و گریه بود. اصلا سعی نکرد با دلبری و عشق شوهرش را به طرف خودش بکشه. مرد خسته بود و سعی داشت هم پسر خوبی برای خانواده‌اش باشه هم پدر خوبی باشه. این داستان‌ها کلیشه‌ای شده که همیشه مردها مقصر هستند. و چرا همه این داستان‌ها در شیراز اتفاق میافته؟
راضیه دشتگرد
۱۴۰۲/۰۱/۱۳
داستانش بسیار معمولی و پیش پا افتاده بود اون خانم اگه واقعا مادر بود برای دفاع از بچش و درمان اون آنچنان فریادی سر شوهر و مادر شوهرش میزد که حساب کار دستشون بیاد نه اینکه با یک صدای یکنواخت و ناله کنان از شوهر بخواد که بچه رو ببرن دکتر. من به عنوان مادر سه فرزند اصلا اسم داستان رو مناسب اون مادر و نمیدونم اون مادر بسیار منفعل ضعیف و ناتوان بود اصلا مادری بلد نبود مادری که فقط به غصه خوردن و بی‌صدا اشک ریختن نیست.
مشکل دیگه داستان صدای هنرپیشه‌ها بودکه بسیار غیرحرفه‌ای و ناشیانه بود انگار برای اولین بار داشتن بازی میکردن. آخه تو دنیای واقعی کی اینجوری صحبت میکنه صداها هیچ فراز و فرودی و هیچ هیجانی نداشت بسیار یکنواخت و کسل کننده بود
شیدا جوان
۱۴۰۱/۰۶/۲۲
متاسفانه داستان اصلا موضوع جدید و یا جالبی نبود
هیچ ابتکار و خلاقیتی در شرح داستان وجود نداشت
و نحوه نگارش داستان هم ضعیف بود (شیوه شکسته نویسی که در بسیاری از موارد باعث جذابیت دوچندان داستان می‌شود در اینجا صرفا باعث گمراهی و سردرگمی شنونده می‌شود)
از نظر شخصیت پردازی هم این ضعف وجود داشت و
که شخصیت‌ها سیاه سفید بودند
یعنی راضیه خوب مطلق و خانواده شوهرش بد مطلق بودند که البته نحوه گویندگی اثر هم باعث تشدید این امر می‌شد
نویسنده با نگارش این داستان بحث جایگاه زن در خانه و اجتماع رو مورد هدف قرار داده ولی هیچ چیز تکان دهنده یا حتی آموزنده‌ای در مورد این داستان وجود نداره و داستان به شکل بیخود و بی جهتی تمام می‌شود
سارینا دهدشتی
۱۴۰۱/۰۶/۰۹
سلام و درود
خیلی زیبا و خوب مشکلات یک فرد بدون همراه و شریک در زندگی بنمایش گذاشته شد. زنی که از مشکلات فرزندش با خبره و مردی که پذیرفتن مشکل براش غیرممکنه.
مردان و زنان نابالغی که هنوز از نظر روانی و شخصیتی کودک هستند و تصور میکنند اگر به اطرافیان نه بگویند، آسمان به زمین می‌آید. حالا هرچقدر هم
که باعث سلب آرامش خود و اطرافیانشون باشه و والدین و خواهر و برادرهایی که بنام دلسوزی یا هم خونی، زندگی دو نفر دیگه رو تحت الشعاع افکار، عقاید، خواسته‌ها و خلاصه خودخواهی خودشون میکنن.
و مایی که هنوز یاد نگرفتیم مسئولیت پذیر باشیم، وقتی که فرد یا افراد دیگه‌ای رو وارد زندگی خودمون میکنیم.
ممنون از عوامل کتاب و کتابراه
سمیراشهاب
۱۴۰۲/۱۰/۱۳
اول از همه اسم کتاب را نپسندیدم. کلمه مادرسرشار از عرفان و انسانیت و فداکاری هست دلیلی ندارد کلمه مرد را کنارش بگذاریم. اگر هم مرد واقعی در جامعه پیدا شود دلیلش داشتن مادری واقعی بوده است. تنها مرد این قصه احمد بود. احمد متاسفانه مادرنااگاهی داشت و قصه این زن قصه بسیاری از زنان سرزمین است مداخله در مادرشوهر‌ها زندگی عروس ها... پس دو مادر اینجا داریم یکی مادر احمد ناآگاه و قدیمی و یکی مادر سروش آگاه و امروزی.. بنده از صمیم قلب مادر سروش را درک میکنم و بسیاری از مشکلات زناشویی به علت عدم تربیت صحیح در دوران کودکیش. به وجود آمدن اختلالات شخصیتی و در نتیجه زنی که چون پای بچه در میانه باید بسوزه و بیازه
Monir Naghikhani
۱۴۰۰/۰۳/۲۲
باید بگویم نویسنده بسیار زیبا فقر فرهنگی را توضیح داده، البته نوشته دوستان هم خواندم، (همیشه مثل مردا بودی) این سخن ازروزی که بیاد دارم بهم گفته شده، البته شاید لفظیست ولی به این زودی ازبین نمیره، شاید به خاطر اینکه جنس مخالف همیشه قوی تربوده یک اصطلاح است، به امید روزیکه همه از تعصبات خشکشون دست بردارن وعاقلانه بیندیشن ومردمی آگاه باشیم.
Donya Dn
۱۴۰۰/۰۳/۱۸
چقدر بد که زن ستیزی میکنید حتی توی کتاب‌ها اصلا مادر آنقدر مقدسه آنقدر بالا که از هر مرد و زنی بالاتره مگه مرد خیلی خوبه که تازه مادر آنقدر فداکاری می‌کنه آنقدر از خود گذشتگی که تازه صفت مرد بهش بدین؟؟؟!!!!!! واقعا متاسفم
ملیحه دانش طلب
۱۴۰۱/۰۱/۲۹
آقای اوریادی زنجانی و آقای رضایی، فکر نمی‌کنین دیگه دوره واژه‌های جنسیت زدگی رو به اتمامه؟؟؟ چرا به وجود یک انسان برچسب جنسیت دیگه رو میزنین؟؟ یک مادرِقوی به تنهایی ارزشمند بودنش رو ثابت کرده ، چطور کنار اسم مادر واژه مرد رو به کار میبرین؟؟ 😡😡😡 مرد یک انسانه زن هم یک انسانه و کاملا با هم هیچکدام برابرند. بر دیگری برتری ندارند، دیگه دوره اینکه بگی مرد نماد قوی بودنه تموم شده ، انسانهای آگاه و کتابخوان امروز دیگه برچسبی رو به هیچ جنسیتی نمی‌زنند.
Mozhgan
۱۴۰۲/۰۹/۲۵
خوشبختانه امروزه با پیشرفت علم‌ و تکنولوژی‌ تقریبی ۶۰ تا ۸۰ درصد مشکل ناشنوایی درمان میشود و در کنارش گفتار درمانی و مدارس ناشنوایان کمک بزرگی به عزیزان ناشنوا میکند. داستان در مورد مادری بود که همسر و خانواده‌اش او را با رفتارشان اذیت میکردند و ناشنوایی فرزندش را به او نسبت میدادند شوهرهم از مادر پشتیبانی میکرد. زن که مشکلات زیادی داشت و مشکل فرزندش هم بیشتر از همه غمگینش کرده بود ولی مشتاقانه برای درمان فرزندش تلاش میکرد مثل همه مادران. به نظر من نام کتاب باید زنی‌ به نام‌مادرتغییر کند.
سما جعفری
۱۴۰۳/۰۸/۲۱
کتاب خیلی قشنگ و غم‌انگیزی بود. متاسفانه به دلایلی میتوانم وضعیت اینجور خانواده‌ها را خوب درک کنم، چرا که تجربیات تقریبا مشابهی را داشته و در اطرافیان نیز دیده‌ام. واقعا رفتارهای مغرضانه خانواده‌ی مرد خیلی غیر قابل تحمل بود. با این وجود زن با تمام مشکلاتی که داشت، سکوت میکرد و دم برنمیاورد. من هم و مثل سایر خوانندگان کمی از عنوان قصه دلگیر شدم. برای نمایش قدرت، پایداری، صبوری، عشق بی‌توقع واقعا نیاز نیست صفت مرد را به زنان مادران نسبت داد. زن بودن به تنهایی کافیست...
فریبا نوروزی
۱۴۰۱/۱۰/۲۲
داستان بسیارزیبا و آموزنده، که برگرفته از نتایج کارهای خود انسان است واینکه در بیشتر خانواده‌ها به جای اینکه به موضوع اصلی بپردازند (در اینجا ناشنوایی سروش) به فرعیات (اینکه توی خانواده ما اینجور بیماری‌ها اصلا نبوده حتما عیب از طرف مقابل هست) می‌پردازند، درصورتی که اون مادر فقط دلش میخواد بچه‌اش و سلامتی داشته باشه مثل بقیه بچه‌ها بازی کنه و اینکه ازدواجی که درست و اصولی نباشه و این خانم راضیه برای سقط بچه شروع کرده به قرص خوردن که بچه سقط نکرده و فقط باعث ناشنوایی بچه شده بود
مشاهده همه نظرات 365

راهنمای مطالعه کتاب صوتی مردی به نام مادر

برای دریافت کتاب صوتی مردی به نام مادر و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.