معرفی و دانلود کتاب صوتی مترسک
برای دانلود قانونی کتاب صوتی مترسک و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی مترسک
دوران نگهبانی مترسک کهنه بهتر است یا دوران نگهبانی مترسک نو و جوان؟ فرزاد عزیزی کدخدایی در کتاب صوتی مترسک، داستان کوتاهی با سبکوسیاق فانتزی روایت کرده و ما را با این سؤال به چالش میکشد: آیا بهراحتی میتوان قضاوت کرد که گذشتهی آدمیان بیشتر لایق سرزنش است یا آیندهای که بهزودی از راه میرسد؟
دربارهی کتاب صوتی مترسک
جزء به جزء مترسک پیر، از کلاهش گرفته تا کت و شلوار و حتی چشمهایش، تکههایی از گذشتهی تاریخی این سرزمین هستند. هر کدام از اجزا و لباسهای او بر تجربیات تلخ و شیرینی شهادت میدهند که در تاریخ این سرزمین بر مردمانش گذشته است. مترسک پیر هم شاهد جنایت جنایتکاران این سرزمین بوده، هم شاهد قربانی شدن مردم بیدفاع آن و هم شاهد جسارت قهرمانانش... اما در مقابل او، مترسک جوان هیچ خاطرهای ندارد.
فرزاد عزیزی کدخدایی در کتاب صوتی مترسک، داستان تقابل این دو قطب متضاد جامعه و جابهجایی قدرت میان آنها را روایت میکند.
مترسک جدید و جوان انگار که بر خاکی سست ایستاده باشد، هیچ ریشهای در گذشته ندارد؛ تنها میداند که از هرچه متعلق به تاریخ باشد بیزار است. خواستهی او این است که تمام نشانههای گذشته از بین بروند. اما حقیقت این است که تاریخ آمیختهای از خوبیها و بدیها، شیرینیها و تلخیها و سرافکندگیها و افتخارات است. فرزاد عزیزی کدخدایی در کتاب صوتی مترسک، داستان زمانی را روایت میکند که نیروی جدید در پی حذف تمام بخشهای گذشته است.
این داستان کوتاه در سه پرده روایت شده است. شخصیتهای پردهی ابتدایی و انتهایی انسان هستند و شخصیتهای پردهی میانی، مترسک، کلاه، دکمه، کت و شلوار. کتاب صوتی مترسک را نشر صوتی گیوا با صدای حسین نصیری و بهرام سیفالدین در اختیار مخاطبان قرار داده است. این کتاب، جلد 146 از مجموعه داستان کوتاه انتشارات گیوا است.
کتاب صوتی مترسک برای چه کسانی مناسب است؟
گوش سپردن به کتاب صوتی مترسک برای علاقهمندان به داستانهای کوتاه فارسی مناسب است.
در بخشی از کتاب صوتی مترسک میشنویم
کُت پلکهایش را باز میکند و به مترسک پیر چشمغرهای میرود. بعد یکی از آستینهایش را بهسوی جیبش میبرد و میگوید: «چندبار باید بگم؟ من این بوها رو از پیراهن صاحبم به ارث بردم. من دیدم چطور صاحب اولم با دو دستش چشم درمیآورد. بعدها هم که کت نوهاش شدم، چندبار خون سر بریدهی آدمها روی آستینم پاشید.»
مترسک جوان تکانی میخورد. کت خمیازهای میکشد و ادامه میدهد: «امان از این بوی درهمبرهم قجری! تجسم کن! تخم مگسی را با شاش شتر و بچهقورباغهی لهشده قاطی کنی و آن را بمالی زیر بغل زنهای روسپی.»
مترسک جوان ابروهایش را بالا میاندازد و داد میزند: «حالم بههم خورد!»
کت به قیافهی حیران مترسک جوان پوزخندی میزند، پلکهایش را روی هم میگذارد و چندی بعد، صدای خروپفش بلند میشود. مترسک پیر زیرچشمی نگاهی به کت میاندازد و میگوید: «از همان اول هم از حالت وارفتهی یقهاش بدم میآمد. ببین! از بس زیر آفتاب بوده نه دکوپُزی برایش مانده، نه رنگورویی.»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی مترسک |
نویسنده | فرزاد عزیزی کدخدایی |
راوی | حسین نصیری، بهرام سیف الدین |
ناشر صوتی | انتشارات گیوا |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۲۷ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |