معرفی و دانلود کتاب صوتی ایستگاه انقلاب
برای دانلود قانونی کتاب صوتی ایستگاه انقلاب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی ایستگاه انقلاب
تنهایی، سرنوشت مشترک بسیاری از بازماندگان دوران پرشوری مانند انقلاب و جنگ است. فرزاد عزیزی کدخدایی در کتاب صوتی ایستگاه انقلاب داستان مردی با همین سرنوشت را روایت میکند که اکنون در اوج تنهایی به دیوانگان میماند. این داستان کوتاه، جامعهای تغییرچهرهداده و رنگعوضکرده را مورد انتقاد قرار میدهد.
دربارهی کتاب صوتی ایستگاه انقلاب
سالها پیش وقتی هنوز جنگ تمام نشده بود، مرد یکی از آدمهای عادی همین جامعه بود. اما حالا شبیه دیوانهای ژولیده و کارتنخواب است که دیدنش مردم را میترساند. فرزاد عزیزی کدخدایی در کتاب صوتی ایستگاه انقلاب، داستان غمانگیز مردی تنها و آشفتهحال را روایت میکند.
مرد مثل همیشه، وفادارانه، سوار اتوبوسی میشود که هیچ مسافری در آن باقی نمانده و همه از آن پیاده شدهاند. کتاب صوتی ایستگاه انقلاب، داستان مردی است که ناگهان به خودش میآید و میبیند کسی دوروبرش نمانده و ناامیدانه به دنبال مادر و خاطرات دلگرمکنندهی گذشتهی خود میگردد. اما نهتنها هیچ خبری از هیچکدام آنها نیست؛ بلکه دیگر کسی نمانده که مرد را بشناسد و حتی بداند که او چه نام دارد. مرد برای همهی آدمهای این جامعه غریبه و ترسناک است...
کتاب صوتی ایستگاه انقلاب را نشر صوتی گیوا با صدای حسین نصیری در اختیار مخاطبان قرار داده است. این کتاب، جلد 151 از مجموعه داستان کوتاه انتشارات گیوا است.
کتاب صوتی ایستگاه انقلاب برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب صوتی ایستگاه انقلاب برای علاقهمندان به داستان کوتاه فارسی با درونمایههای اجتماعی و سیاسی مناسب است.
در بخشی از کتاب صوتی ایستگاه انقلاب میشنویم
باد سردی در اتوبوس پیچیده و هوای داخل اتوبوس سرد و تاریک میشود. مسافرها یکییکی پیاده میشوند. حس تنهایی میآید سراغ مرد. پلکهایش را باز میکند. دوروبرش خالی شده است. سراسیمه پایین میرود. راننده پای درِ اتوبوس ایستاده و به تکتک مسافرها پوزخند میزند. مرد به اخم وسط چشمهای سیاه و درشت راننده نگاهی میاندازد و میگوید: ا... انقلاب چی شد؟
راننده تسمهی کمربندش را سُر میدهد روی شکم برآمدهاش و نگاهی به سرووضع مرد میاندازد و میگوید: ماسید! تو هم برو خونه. برو تا هوا تاریک نشده و سرما نخوردی.
مرد تسبیحش را میچرخاند و میگوید: م... مادرم رو ندیدی؟
راننده نگاهی به کفشهای لنگهبهلنگهی مرد میاندازد و میگوید: خونهست. مادرت خونهست.
مرد با تعجب میگوید: پ... پس اونم دیگه م... مسجد نمیره؟
راننده سری تکان میدهد و میگوید: نه دیگه. نمیره.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی ایستگاه انقلاب |
نویسنده | فرزاد عزیزی کدخدایی |
راوی | حسین نصیری |
ناشر صوتی | انتشارات گیوا |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱۳ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |