معرفی و دانلود کتاب صوتی تو، تویی؟!
برای دانلود قانونی کتاب صوتی تو، تویی؟! و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی تو، تویی؟!
کتاب صوتی تو، تویی؟! اثر امیررضا آرمیون، دربرداندهی چندین داستان کوتاه و شگفتانگیز دربارهی موفقیت و مثبتاندیشی است که تلاش میکند زاویه دید شما را به زندگی تغییر دهد.
کتاب صوتی تو تویی؟! (You are you) مجموعهای است از داستانهای کوتاه با درونمایههای اخلاقی و اجتماعی که بسیاری آنها را با صفت شگفتآمیز و برخی با عنوان داستانهایی واقعی معرفی کردهاند. اما شاید صحیحترین تعریف برای داستانهای این مجموعه، داستانهایی شگفت از انسانها و موقعیتهایی حقیقی باشد.
امیررضا آرمیون در این کتاب صوتی بیش از 60 داستان کوتاه و خارقالعاده با موضوع انسان و احساسات انسانی مانند خداشناسی، موفقیت، عشق، مرگ و بسیاری از احساسات ناب و شگفت انسانی را جمعآوری کرده است. احساساتی که بسیاری از انسانها وقت ندارند تا در مورد آنها تمرکز کنند.
قدرت اصلی این کتاب صوتی در بیان نکاتی کلیدی است که در موارد گوناگون و در درون بسیاری از ما نیز پنهان است اما به آن توجهی نداریم و یا حتی مفاهیمی که برای بسیاری از ما تبدیل به یک معضل عمیق خانوادگی و یا اجتماعی شده اما تاکنون دریچهای برای نگاهی متفاوت به آن متصور نبودهایم و بیشتر از هر چیز از منظر امری ثابت و حتمی به آن نگاه میکردهایم. این اثر از همین زاویه و با حرکتی هنرمندانه و زیبا شما را به سمتوسوی دیدی جدید برای مقابله با این رویدادها، نقطهنظرها و احساسات انسانی هدایت میکند. کتاب صوتی تو، تویی؟! با صدا و نوایی دلنشین، فرصتی برای شما فراهم میکند تا در موقعیتهای گوناگون فرصت تمرکز بیشتری بر مفاهیم آن به دست آورید.
امیررضا آرمیون نویسندهی درخشان و برجسته کتابهای روانشناسی و انگیزشی در قالب داستان کوتاه در کشور خودمان است. او کارشناسی ارشد برق و دکتری تخصصی مدیریت و مهندسی پزشکی دارد. دیگر آثار او عبارتند از: زندگی کن، من و ما، من منم، خوشحالی یعنی، جملات هشت ریشتری، تشخیص حرکت در پردازش تصویر و ریاضی را قورت بده.
در قسمتی از کتاب صوتی تو تویی؟! میشنویم:
«هر لحظه را به گونهای زندگی کن که گویی واپسین لحظه است. و کسی چه میداند، شاید آخرین لحظه باشد! دوستی میگفت: خیلی سال پیش که دانشجو بودم، بعضی از اساتید عادت به حضور و غیاب داشتند. تعدادی هم برای محکم کاری دو بار این کار را انجام میدادند، ابتدا و انتهای کلاس، که مجبور باشی تمام ساعت را سر کلاس بنشینی. هم رشتهای داشتم که شیفته یکی از دختران هم دوره اش بود. هر وقت این خانم سر کلاس حاضر بود، حتی اگر نصف کلاس غایب بودند، جناب مجنون میگفت: استاد همه حاضرند! و بالعکس، اگر تنها غایب کلاس این خانم بود و بس، میگفت: استاد امروز همه غایبند، هیچکس نیامده! در اواخر دوران تحصیل، باهم ازدواج کردند و دورادور میشنیدم که بسیار خوب و خوش هستند. امروز خبردار شدم که آگهی ترحیم بانو با این مضمون چاپ شده است: هیچ کس زنده نیست… همه مُردند.»
«دخترک به میز کار پدرش نزدیک میشود و کنار آن میایستد. پدر که به سختی گرم کار و زیر و رو کردن انبوهی کاغذ و نوشتن چیزهایی در تقویم خود بود، اصلاً متوجه حضور دخترش نمیشود تا اینکه دخترک میگوید: «پدر! چه میکنی؟»
و پدر پاسخ میدهد: «چیزی نیست عزیزم! مشغول مرتب کردن برنامههای کاریم هستم. اینها نام افراد مهمی هستند که باید در طول هفته با آنها ملاقات داشته باشم.»
دخترک پس از کمی مکث میپرسد: «پدر! آیا نام من هم در بین آنها هست؟»
«روزی خورشید و باد در حال گفتگو بودند. باد به خورشید میگفت: «من از تو قویترم» و خورشید هم ادعا میکرد که او قدرتمندتر است. خواستند هر کدام در عمل ادعایشان را ثابت کنند.
در همین حال دیدند مردی در حال عبور است و کتی به تن دارد. باد ادعا کرد که میتواند کت آن مرد را از تنش درآورد... باد وزید و وزید... با تمام قدرتی که داشت به زیر کت مرد میکوبید. در این هنگام مرد که دید نزدیک است کتش را از دست بدهد، دکمه کتش را بست و با دو دستش محکم آن را چسبید... باد هر چه کرد، نتوانست کت را از تن آن مرد درآورد و با خستگی تمام رو به خورشید کرد و گفت: عجب آدم سرسختی بود، هرچه سعی کردم موفق نشدم. مطمئن باش که تو هم نمیتوانی.
خورشید لبخندی زد و شروع کرد به تابیدن. پرتوهای پُرمهرش را به سوی مرد تاباند... او را گرم کرد. مرد که تا چند لحظه قبل با تمام قدرت سعی در حفظ کت خود داشت، متوجه شد که هوا تغییر کرده است. با تلاش مداوم و پُرمهر خورشید، او نیز گرم شد و دید که دیگر نیازی به اینکه کت را به تن داشته باشد نیست؛ به آرامی کت را از تن درآورد...
باد با دیدن این صحنه، سر به زیر انداخت و فهمید که خورشید با عشق و محبت چگونه توانست کاری را که میخواست انجام دهد.»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی تو، تویی؟! |
نویسنده | امیررضا آرمیون |
راوی | علیرضا ناصحی، الهه گل پری |
ناشر صوتی | انتشارات ذهن آویز |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۴ ساعت و ۴۷ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی ایرانی |