معرفی و دانلود کتاب صوتی قدم بخیر مادربزرگ من بود

معرفی کتاب صوتی قدم بخیر مادربزرگ من بود

مجموعه‌ای از داستان‌های خیال‌انگیز یوسف علیخانی! کتاب صوتی قدم بخیر مادربزرگ من بود ما را به سفری درون فرهنگ روستانشینان الموت دعوت می‌کند. این اثر که افتخارات فراوانی را برای خالق خود به ارمغان آورده از دوازده داستان کوتاه تشکیل شده است که هر یک با روایت زندگی اشخاص متفاوت گوشه‌ای از سنت‌ها، باورها و عرف محلی مردم این منطقه را به تصویر می‌کشند.

درباره‌ی کتاب صوتی قدم بخیر مادربزرگ من بود

اثر مقابل شما از دوازده داستان کوتاه ایرانی تشکیل شده که توسط یوسف علیخانی به تالیف درآمده‌اند. اگر با نوشته‌های قبلی او آشنایی دارید احتمالا می‌دانید فرهنگ محلی روستای زادگاهش نقش پررنگی در آثار وی ایفا می‌کند و کتاب صوتی قدم بخیر مادربزرگ من بود نیز از این قاعده مستثنا نیست.

خوشی‌ها، دغدغه‌ها، روزمرگی‌ها و عرف شکل‌دهنده‌ی شخصیت‌های این کتاب همگی تحت‌تاثیر فرهنگ روستای میلک قرار دارند. او در این مجموعه داستان ما را به گذشته می‌برد، برشی از تاریخ که ریشه‌ی خود اوست و به حکم هم‌وطن بودن و وجود بسیاری از مشترکات در فرهنگ روستانشین ریشه‌ی ما نیز هست. ماجرای کتاب در زمانی می‌گذرد که جمعیت این روستا به دلیل هجرت‌ها و وقایع مختلف کاهش یافته و عده‌ی کمی هم اکنون در آن زندگی می‌کنند.

تنهایی، بالا رفتن سن و باورهای گاه خرافی باعث شده آن‌ها در هر پدیده‌ای به دنبال نشانه‌ای از جهان دیگر بگردند و گاه به رفتارهایی عجیب دست بزنند. برای مثال شخصیت اول داستان «رعنا» زنی میانسال و تنهاست که پس از مرگ همسرش دچار خیالاتی غریب می‌شود. او روزها به تماشای منظره اطراف می‌نشیند تا به شکلی ایام را سپری کند و کم‌کم شاهد زنانی است که روی شاخه‌ی درختان نشسته و به فرزندان خود شیر می‌دهند... .

دوازده داستان کتاب صوتی قدم بخیر مادربزرگ من بود هر کدام دارای جذابیتی منحصربه‌فرد هستند و توجه گروهی خاص از شنوندگان را به خود جلب می‌کنند. این اثر به همراه «اژدهاکشان» و «عروس بید» سه‌گانه‌ی یوسف علیخانی را تشکیل می‌دهند. نسخه‌ی کاغذی این اثر توسط انتشارات آموت منتشر و نسخه‌ی گویای آن به وسیله نشر صوتی آوانامه منتشر شده است. همچنین لازم به ذکر است یوسف علیخانی از لهجه‌ی زادگاهش برای دیالوگ‌ها استفاده کرده، لذا پیشنهاد می‌شود قبل از تهیه کتاب به نسخه‌ی نمونه گوش دهید.

جوایز و افتخارات کتاب قدم بخیر مادربزرگ من بود

• نامزد دریافت کتاب سال
• برنده جایزه ویژه شانزدهمین جشنواره روستا
• سه داستان از این مجموعه برنده جایزه صادق هدایت بوده‌اند

کتاب صوتی قدم بخیر مادربزرگ من بود مناسب چه کسانی است؟

اگر از شنیدن ادبیات داستانی معاصر کشورمان لذت می‌برید و به داستان‌های کوتاه علاقه‌مندید این کتاب را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

با یوسف علیخانی بیشتر آشنا شویم

او یکی از نویسندگان معاصر و خوش‌قریحه‌ی ایرانی است. یوسف علیخانی در روستایی از شهرستان الموت به دنیا آمد و کودکی خود را در قزوین گذراند. به گفته‌ی خودش تجربیات متنوع و دشوار سال‌های ابتدایی زندگی تاثیر بسیاری در خلق کتاب‌هایش داشته و این موضوع را می‌توان در سرنوشت پرآشوب شخصیت‌های داستانی او مشاهده کرد. جالب است بدانید این نویسنده‌ی پرطرفدار، به‌عنوان مدیر نشر آموت نیز فعالیت می‌کند. از افتخارات یوسف علیخانی در زمینه نویسندگی می‌توان به کسب جوایز قلم زرین سال، مهرگان ادب، حبیب غنی پور و نامزدی دریافت جوایز جلال آل احمد و کتاب سال جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد.

مجموعه داستان «اژدهاکشان» و «عروس بید» و رمان‌های «بیوه‌کشی» و «خاما» آثاری هستند که تاکنون از یوسف علیخانی منتشر شده است. او همچنین تالیف کتاب‌های صوتی «به دنبال حسن صباح»، صائب تبریزی و «ابن بطوطه» را برعهده داشته است.

در بخشی از کتاب صوتی قدم بخیر مادربزرگ من بود می‌شنویم

هنوز اگر زنده باشد لابد می‌نشیند توی تَلار و رو می‌کند به باغستان پایین خانه که درخت‌هایش از کوچه بین خانه و چپر باغچه اول شروع می‌شود و می‌رود پایین. درخت‌های باغچه حالا دیگر آمده‌اند بالا و وقت فندق‌چین که برسد می‌شود فندق‌ها را از نوک شاخه‌ها که برابر پشت‌بام هستند دیدار کرد. می‌دید که روی هر تک شاخه‌ای یکی نشسته و دارد به بچه‌هایش شیر می‌دهد. بعد هم زل می‌زدند به تلار و پوست تخت که او رویش نشسته. همه سینه‌های پر شیر دارند و به دهان بچه‌هایشان فرو می‌کنند.

دیگر برای رعنا هم عادی شده بود. فقط کافی بود که بیاید و پوست تخت را پهن کند و رویش بنشیند تا بعد هم نگاهی به دورتر بیاندازد، آنجا که دیگر باغستان نبود و کوه‌ها به دیدار می‌آمدند. خود رعنا شاید یادش نیاید که دیدن این منظره برای اولین‌بار چقدر تعجب داشته. وقتی شوهرش مرده بود، حسابی به سرش زده بود. موهایش را کنده بود، توی صورتش ناخن کشیده بود و بعد هم که همه رفته بود دیده بود که کاری ندارد جز اینکه پوست تخت را بردارد و بیاندازد روی تلار... .

فهرست مطالب کتاب صوتی