معرفی و دانلود کتاب سیپتیموس هیپ 1: افصون

معرفی کتاب سیپتیموس هیپ 1: افصون

کتاب سیپتیموس هیپ 1: افصون نوشتۀ انجی سیج نخستین رمان جذاب و خواندنی از مجموعۀ «سیپتیموس هیپ» است که در فهرست پرفروش‌های نیویورک تایمز قرار دارد. نویسنده در این اثر مهیج داستان پسری را روایت می‌کند که طبق یک نقشه شرورانه در ساعات اولیهٔ تولد از مادرش جدا شده است...

دربارۀ کتاب سیپتیموس هیپ 1: افصون

اثر پیش رو، با عنوان سیپتیموس هیپ 1: افصون (Magyk: Septimus Heap, Book 1) نخستین رمان بلند انجی سیج (Angie Sage)، نویسندۀ انگلیسی، به شمار می‌رود. کتاب حاضر، جلد نخست از مجموعۀ هفت جلدی «سیپتیموس هیپ» است. سیپتیموس هیپ شخصیت اصلی این مجموعه کتاب به حساب می‌آید و کتاب افصون نقطۀ ورود ما به سرزمین جادویی و اسرارآمیزی است که خانم انجی سیج خلق کرده است. این مجموعه کتاب جذاب و خواندنی در فهرست پرفروش‌های نیویورک‌تایمز قرار دارد.

داستان کتاب از این قرار است: خانوادۀ هیپ نوزادی را گم کرده‌اند؛ در واقع، یک نفر به دستور شخصیت شروری فرزند آن‌ها، سیپتیموس هیپ را زمانی که فقط دوازده ساعت از تولدش گذشته بود از مادرش جدا کرده است. قابله می‌گوید نوزاد از دنیا رفته اما اوضاع پیچیده‌تر از این صحبت‌هاست. از طرفی، سیلان پدر سیپتیموس هیپ به طور تصادفی نوزاد دختری را سر راه خود می‌بیند که در برف‌ها رها شده است؛ دختری با چشم‌های بنفش... او تصمیم می‌گیرد این دختر را با خود ببرد و مانند فرزندش بزرگ کند.

کتاب افصون شامل ماجراهای خنده‌دار و فوق‌العاده‌ای از یک شاگرد جادوگر و تلاش او برای تبدیل شدن به یک جادوگر ماهر است. هر یک از کتاب‌های این مجموعه در نوع خود داستانی جذاب و خواندنی را روایت می‌کنند که اگرچه از نظر محتوا با هم در ارتباط هستند، هر یک از این هفت جلد به تنهایی اثری مستقل به شمار می‌روند. درست است که مخاطب این اثر نوجوانان هستند، اما بزرگسالانی که هنوز اشتیاق و علاقه خود را به دنیای جادویی قصه‌ها از دست نداده‌اند، جذب این کتاب خواهند شد.

درباره مجموعه کتاب‌های سیپتیموس هیپ

سیپتیموس هیپ یک مجموعه هفت جلدی نوشتۀ خانم انتی ایج است که در دسته رمان‌های فانتزی و تخیلی قرار می‌گیرد. سیپتیموس هیپ، شخصیت اصلی این مجموعه، شاگرد جادوگر فوق‌العاده‌ای به نام مارسیا اوراسترند است. «افصون»، اولین کتاب این مجموعۀ خواندنی در سال 2005 به چاپ رسید و آخرین جلد این مجموعه نیز تحت عنوان «عاتش» در سال 2013 منتشر شد. خالق این مجموعه ماجراهای جذاب سیپتیموس هیپ را روایت می کند که قدرت جادویی خارق‌العاده‌ای دارد. در هر یک از رمان‌های مجموعه‌ٔ حاضر، شخصیت اصلی با چالش‌های زیادی مواجه می‌شود که باید بر آن‌ها غلبه کند. لازم به ذکر است این مجموعه جزو پرفروش‌های نیویورک تایمز بوده است.

جوایز و افتخارات کتاب سیپتیموس هیپ 1: افصون

• پرفروش‌ترین کتاب هفته‌نامهٔ ناشران
• پرفروش‌ترین کتاب نیویورک‌تایمز
• پرفروش‌ترین اثرِ کتاب‌سنس
• کتاب پرفروش بین‌المللی

نکوداشت‌های کتاب سیپتیموس هیپ 1: افصون

• نگاهی تازه به دنیای جادو. (مجلۀ چایلد)
• اثری با داستان‌سرایی روان و کاریزماتیک. (ای‌ال‌ای بوک‌ لیست)
• اولین کتاب از مجموعه سیپتیموس هیپ یک پیشنهاد مسرورکننده و هوشمندانه است. (بولتن مرکز کتاب‌های کودک در ایلینوی آمریکا)
• اولین رمان از مجموعه کتاب جذاب نوشتۀ انجی سیج، خوانندگان را به سفری خارق‌العاده در کنار شخصیت‌های عجیب‌وغریب و معجون‌ها و طلسم‌های جادویی می‌برد. افصون، داستانی از هویت‌های گم‌شده و پیدا شده‌ای است که سرشار از روایت‌های نغز و طنز است. (آمازون)

کتاب سیپتیموس هیپ 1: افصون برای چه کسانی مناسب است؟

رمان افصون مناسب ردهٔ سنی نوجوان است. اگر شما هم به خواندن داستان‌های اسرارآمیز و جادویی علاقه‌ دارید، پیشنهاد می‌کنیم این اثر جذاب را بخوانید. همچنین اگر از طرفداران هری پاتر هستید، این مجموعه کتاب هم به نظرتان خواندنی و جالب خواهد آمد.

با انجی سیج بیشتر آشنا شویم

انجی سیج نویسندۀ انگلیسی متولد سال 1952و نویسنده‌ٔ مجموعۀ پرطرفدار سپتیموس هیپ است که شامل کتاب‌های «افصون، پرواز، فیزیک، جست و جو، سایرن خبیس، سیاهی و آتش» می‌شود. عمدۀ شهرت او با انتشار همین مجموعه کتاب به دست آمده است. با این حال، انجی سیج تصویرگر و نویسندۀ آثار دیگری نیز برای کودکان و نوجوانان بوده است. از دیگر کتاب‌های او می‌توان به مجموعه کتاب‌های «آرمنته جن‌زده و تادهانتر مون» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب سیپتیموس هیپ 1: افصون می‌خوانیم

امروز ده سال مى‌شد که مارسیا، جادوگر ویژه شده بود. در مسیرى که مى‌رفت، افکارش به سمت گذشته برگشتند. روزهایى را به یاد آورد که به عنوان یک موجود فقیر و امیدوار، هر کتابى را که درباره‌ى جادو پیدا مى‌کرد، مى‌خواند. امیدوار بود آرزوى دست‌نیافتنى‌اش برآورده شود: کارآموزِ یک جادوگر ویژه شدن، یعنى آلتر میلا. مارسیا چه سال‌هاى شادى را که در اتاق کوچک خانه‌هاى تو در تو، بین چند امیدوار دیگر نگذرانده بود. بیش‌تر آن‌ها به کارآموزى با جادوگرهاى معمولى قانع شدند. ولى مارسیا نه. او مى‌دانست چه مى‌خواهد و بهترین را مى‌خواست. ولى وقتى کارآموزِ آلتر میلا شد، به سختى باورش مى‌شد. هر چند که کارآموزِ آلتر میلا شدن به این معنى نبود که جادوگر ویژه‌اى شده است، ولى براى رسیدن به آرزویش، قدمى به جلو بود. پس مارسیا هفت سال و یک روز بعد را به عنوان کارآموز جادوگر ویژه، در برج جادوگرها زندگى کرد.

مارسیا وقتى یادش آمد آلتر میلا چه جادوگر ویژه‌ى خوبى بود، لبخندى به خودش زد؛ درس‌هاى آلتر میلا نوعى تفریح بودند، وقتى طلسمى خوب کار نمى‌کرد، صبور بود و همیشه لطیفه‌ى جدیدى براى مارسیا داشت. آلتر جادوگر ویژه‌ى قدرتمندى بود و تا وقتى مارسیا یک جادوگر ویژه نشده بود، نمى‌دانست آلتر چه مرد خوبى است. ولى مهم‌تر از همه فقط این بود که آلتر میلا مردى دوست داشتنى بود. مارسیا وقتى یادش آمد چه‌طور جاى او را گرفته است، لبخندش محو شد. روز آخر زندگى آلتر میلا یادش آمد، روزى که سرپرست اعلا به آن روز اول مى‌گفت.

مارسیا غرق در افکارش از پله‌هاى باریکى بالا رفت که به لبه‌اى پهن و حفاظ‌دار مى‌رسید. لبه، درست زیر دیوار قلعه قرار داشت. این سریع‌ترین راه براى رسیدن به بخش شرقى بود که حالا به آن خانه‌هاى تو در تو مى‌گفتند و امروز مارسیا به آن‌جا مى‌رفت.

فهرست مطالب کتاب

درباره‌ى نویسنده
1: چیزى در برف
2: سارا و سیلاس
3: سرپرست اعلا
4: مارسیا اوراسترند
5: در خانه‌ى هیپ‌ها
6: به طرف برج
7: برج جادوگرها
8: شوت زباله
9: چایخانه‌ى سالى مالین
10: شکارچى
11: رد پا
12: موریل
13: تعقیب و گریز
14: جوى عمیق
15: نیمه‌شب در ساحل
16: بوگارت
17: آلتر به تنهایى
18: کلبه‌ى نگهبان
19: عمه زلدا
20: پسر 412
21: موش موشک
22: جادو
23: یک جفت بال
24: حشرات محافظ
25: جادوگرهاى وندرون
26: جشن شب چله
27: سفر استنلى
28: یخ‌بندان بزرگ
29: موش‌ها و پیتون‌ها
30: پیغامى براى مارسیا
31: بازگشت موش پیغام‌رسان
32: آب شدن بزرگ یخ‌ها
33: ببین و مراقب باش
34: کمینگاه
35: برگشتن به سطح زمین
36: خشک شده
37: آب‌بینى
38: باز شدن
39: قرار ملاقات
40: ملاقات
41: کشتى انتقام
42: توفان
43: کشتى اژدها
44: به طرف دریا
45: جزر
46: میهمان
47: کارآموز
48: میهمانى شام کارآموز
49: سیپتیموس هیپ
50: چیزى که عمه زلدا در برکه‌ى آغل مرغابى‌ها دید
51: و بعد؛ چه اتفاقى افتاد براى...