معرفی و دانلود کتاب سلحشوران پارله آن

معرفی کتاب سلحشوران پارله آن

کتاب سلحشوران پارله آن، ماجرایی هیجان‌انگیز و حماسی را پیش روی خواننده‌های علاقه‌مند به داستان‌های ایرانی قرار می‌‌دهد. سید علی خواسته، نویسنده‌ی کتاب، خواننده را به سرزمینی افسانه‌ای با نام پارله آن می‌برد. این رمان نوجوانان روایت‌گر داستان جوانی است که در سرزمینی اسطوره‌ای به دنبال خواهر ربوده‌شده‌اش می‌گردد.

درباره‌ی کتاب سلحشوران پارله آن

کتاب سلحشوران پارله آن، روایتی فانتزی و پرهیجان را در خود گنجانده است و سید علی خواسته، نویسنده‌ی کتاب، ماجراهای هیجان‌انگیز، نبردهای نفس‌گیر با موجودات جادویی و رازهایِ پنهان در سرزمین پارله‌آن را در این اثر پیش روی مخاطب قرار می‌دهد. داستان این کتاب درباره‌ی چندین نوجوان است که با شهامت به رویارویی با دشمنان می‌روند و برای دست‌یابی به هدف‌های‌شان از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کنند. در پی اتفاق‌هایی، خواهرِ شخصیتِ اول داستان، ربوده می‌شود. قهرمان این کتاب، حاضر است برای نجات جان خواهرش، هر کاری انجام دهد و حتی از جانش هم بگذرد. دخترِ ربوده‌شده، در چنگال اهریمن‌های بی‌رحمی گرفتار است که قدرت‌های ویرانگری دارند و با سحر و جادو، راه را بر قهرمان داستان سد می‌کنند. در این بین، پسر نوجوانی که شخصیت اول داستان سلحشوران پارله آن به‌حساب می‌آید، به‌تنهایی از عهده‌ی شکست هیولاها و نجات خواهرش، بر نمی‌آید. از قضای روزگار، با چندین نوجوان دیگر آشنا می‌شود. این نوجوان‌ها، برای کمک به قهرمانِ داستان و نجات دخترک، آستین بالا می‌زنند. همکاری نوجوان‌ها برای نابودی هیولاها و آزادی دخترِ اسیرشده، خواننده را با روایتی خواندنی و جذاب روبه‌رو می‌کند.

شخصیت‌های داستان در کتاب سلحشوران پارله آن به‌خوبی پرداخته شده‌اند و هر کدام ویژگی‌ها و خصوصیات منحصر‌به‌فرد خود را دارند. خواننده به راحتی می‌تواند با شخصیت‌ها ارتباط برقرار کند و با قهرما‌ن‌های دلخواهِ خود، تا انتهای ماجرا همراه باشد. سید علی خواسته، برای ساخت جهانِ مورد نظرش در کتاب حاضر، از اساطیر کهن ایرانی بهره گرفته است. این ویژگی، داستان سلحشوران پارله‌ آن را برای خواننده‌هایی که اهل مطالعه‌ی داستان‌های اساطیری ایرانی هستند، خواندنی‌تر می‌کند. رازورمز‌های بی‌شماری در گوشه‌وکنارِ دنیایِ این داستان، پنهان است. در خلال داستان، به مفاهیم اخلاقی مانند دوستی، شجاعت، فداکاری و عدالت نیز پرداخته می‌شود. خواننده ضمن لذت‌بردن از داستان، آموزه‌های ارزشمندی را از کتاب سلحشوران پارله آن فرا می‌گیرد. لحنِ روایت‌ِ ماجراهای این اثر، ساده و خوش‌خوان است و خواننده با مطالعه‌ی کتاب سلحشوران پارله آن، فرصتی برای خواندن داستانی سرگرم‌کننده، آموزنده و الهام‌بخش پیدا می‌کند. اتفاق‌های هیجان‌انگیز و پیش‌بینی‌نشده، دنیایی افسانه‌ای و رازورمزهایی که در دنیای داستان نهفته‌اند، سلحشوران پارله آن را به کتابی تبدیل کرده که خواننده به‌راحتی نمی‌تواند آن را کنار بگذارد. کتاب سلحشوران پارله آن را انتشارات افق، چاپ و روانه‌ی بازار کرده است.

جوایز و افتخارات کتاب سلحشوران پارله آن

• کتاب برگزیده‌ی هشتمین جشنواره‌ی کتاب برتر کودک و نوجوان
• کتاب تقدیری چهارمین دوره‌ی جایزه‌ی مهر طه

کتاب سلحشوران پارله آن برای چه کسانی مناسب است؟

نوجوانانِ علاقه‌مند به قصه‌های اساطیری، مخاطب‌های اصلی کتاب سلحشوران پارله آن به‌حساب می‌آیند. مطالعه‌ی این کتاب برای طرفداران داستان‌های ایرانی نیز خالی از لطف نخواهد بود.

در بخشی از کتاب سلحشوران پارله آن می‌خوانیم

احساس سبکی نشاط‌انگیزی داشتم. چیزی شبیه به احساسی که انسان بعد از کار‌کردن در یک روز گرم و طولانی، هنگام فرو‌رفتن در آبی خنک دارد. نمی‌توانستم چیزی ببینم، ولی حس می‌کردم در تاریکیِ بی‌انتهایی در حال صعود هستم. تاریکی‌ای که انگار هیچ‌وقت نوری بر آن نتابیده بود و هرگز هم نخواهد تابید. بعد ناگهان، بی‌هیچ‌ هشدار و نشانه‌ای، به دریایی از رنگ‌ها پا گذاشتم: هزاران هزار ریسمان رنگی و مواج که با درخششی افسون‌کننده نورافشانی می‌کردند، در اطرافم پراکنده بودند. می‌توانستم تمام رنگ‌ها را ببینم. رنگ‌هایی که همگی جلوه‌ای متفاوت داشتند. حتی ریسمان‌های سیاه هم، درخششی خاص داشتند. طوری‌که در جهان خودمان هرگز امکان نداشت. درواقع آن جا همان جایی بود که من بهش می‌گفتم: جهان افکار.

ریسمان‌ها تا بی‌نهایت امتداد داشتند و در پیچ‌وتابی فریبنده بودند. ترکیب‌شان، هرلحظه مناظر شگفت‌انگیز و تازه‌ای می‌آفرید. مانند همیشه، لحظاتی محو تماشای آن جهان بی‌مانند شدم، اما سرانجام به خودم آمدم و یاد هدفم افتادم. بنابراین به خواهرم و هر چیزی که ازش به‌خاطر داشتم فکر کردم. چهره‌اش، صدایش، خنده‌هایش... کمی بعد، متوجه شدم یکی از ریسمان‌های نازک شروع به درخشیدن کرد: یک نشانه‌ی آشنا. در مسیر همان ریسمان شروع به حرکت کردم. نیازی به تکان‌دادن دست و پایم نداشتم، چون اصلاً جسمی نداشتم. فقط به حرکت، فکر می‌کردم و پیش می‌رفتم. دنیای واقعی محو و شبح‌وار در پایین دیده می‌شد. انگار از درون آب یا مه غلیظ و خاکستری به آن نگاه می‌کردم. پیش می‌رفتم و مواظب بودم به هیچ‌کدام از ریسمان‌ها بیش از حد نزدیک نشوم، چون اصلاً دوست نداشتم گرفتار "افکار ماری" بشوم. این نامی بود که من به آن‌ها داده بودم: به بعضی از ریسمان‌های آن جهان که ناگهان مرا به‌سمت خود جذب می‌کردند و مانند یک مار دورم می‌پیچیدند. بعد کم‌کم قدرت حرکتم را از دست می‌دادم و احساس می‌کردم چیزی درون سرم جریان پیدا می‌کند. هم‌زمان با این اتفاقات مناظر جدیدی هم به آهستگی جلو چشم‌هایم شکل می‌گرفت. البته در آن چند مورد استثنایی که گرفتار افکار ماری شده بودم، در آخرین لحظات توانسته بودم فرار کنم.

فهرست مطالب کتاب

سرآغاز
1. مسافران
2. نامه‌ی نیاکان
3. سایه‌گیر
4. نقش بر آب
5. آذرخش و آتش
6. کابوس زیر نور ماه
7. نَسناس
8. نگهبان‌های تاریکی
9. ترس‌ربا
10. سرانجام