معرفی و دانلود کتاب زبان و مغز
برای دانلود قانونی کتاب زبان و مغز و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زبان و مغز
چگونه مغز ما را قادر میسازد تا با دیگران گفتگو کرده و گفتههای آنها را درک کنیم؟ کتاب زبان و مغز نوشتۀ لورین کی. آبلر و کریس جرلو، با بررسی سطوح متفاوت زبان و اختلالات نظاممند آنها در افراد آسیب دیده مغزی و بیماران دمانس و ابعاد عصبی کالبدی مغز تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد.
در این زمینه ارتباط بین مغز و زبان، موضوعات بنیادی در زمینه اعصاب، ماهیت و ساختار نیمکرههای مغز، زبانپریشی و اختلالات زبانی بعد از آسیبهای مغزی، نقش نیمکرهها به ویژه نیمکره راست در پردازش زبان، روش جمعآوری دادههای زبانی از بیماران زبانپریش، خوانشپریشی و نوشتارپریشی مطالعه میشوند. همچنین مطالعه رفتار زبانی گروههای متعدد اطلاعاتی در مورد اینکه چگونه زبان در ذهن افراد یک زبانه و دو زبانه سازمان مییابد ارائه میدهد. مطالعه کتاب زبان و مغز (Language and the brain)، دانش قابل توجهای در اختیار دانشجویان رشتههای زبانشناسی، آموزش زبان، گفتاردرمانی و علوم شناختی قرار میدهد. علاوه بر این، روانشناسان زبان، عصبشناسان زبان و متخصصان آسیبشناسی گفتار از مخاطبان خاص آن هستند.
حوزه عصبشناسی زبان - مطالعه زبان در مغز - هر دوی ما را از روزهای آغازین مطالعات دوره دکتری به خود مجذوب کرده است. به عنوان زبانشناس، توجه هر دو ما از زیبایی تئوریهای انتزاعی درباره ساخت زبان به این باور معطوف گردید که الگوها، ساختارها و قواعدی که زبانها آشکار میسازند در مغز پایهریزی شده و در واقع جای میگیرند.
از آنجایی که رشته عصبشناسی زبان حوزههای زیادی را تلفیق میکند، حوزههایی فراتر از زبان همچون مطالعه عصبشناسی رفتاری، زبانپریشی، آسیبشناسی زبان گفتاری، عصب روانشناسی و علوم شناختی را نه فقط به خاطر محتوای این رشتهها، بلکه برای رویکرد تحقیقی که هر کدام از آنها در مطالعه عصبشناسی زبان دارند در بر میگیرد. این مواجهه با حوزههای تحقیقی متفاوت که نسبتا در اواخر دورۀ آموزشی ما اتفاق افتاد به ویژه الهام بخش بوده است و ما را قادر ساخت تا نقاط قوت و ضعف روششناسی زبانشناختی را تشخیص دهیم. تقابل بین رویکرد تحقیقی حوزه میان رشتهای که به آن وارد میشدیم.
تصنیف کتاب درباره عصبشناسی زبان بسیار مشکل است زیرا حوزهای چند وجهی است. بعضی از مباحث مقدماتی درباره این حوزه یا به ویژه زبانپریشی، جنبههای متفاوتی از زبان یا کنش زبانی (مانند واجشناسی، صرف، نحو، خطاهای نوشتاری و غیره) را در بر میگیرد. چنین کتابی بنا را بر آشنایی با بیماران آسیب دیده مغزی به ویژه زبانپریش میگذارد که از آنها دادههای عصب زبانشناختی به دست میآید. ما فرض میکنیم که بسیاری از خوانندگان این کتاب چنین دانشی ندارند و بنابراین در اکثر فصلهای این کتاب بر جمعیتهای خاصی تمرکز داریم که به ما دانش سازمانیابی زبان در ذهن را ارائه میدهند. در پایان هر فصلی که دربارۀ یک جمعیت مطالعه شده است، آنچه را که از آنها درباره سازماندهی زبان در مغز میتوانیم یاد بگیریم خلاصه میکنیم. تنها در یک فصل مانده به آخر همه اطلاعات جمعآوری شده از جمعیتهای تحقیقی متفاوت درباره واقعیت روانشناختی پدیدهها و سطوح زبان شناختی متفاوت را یک جا میآوریم.
از آنجایی که تصور میشود خوانندگان این کتاب از رشتههای متفاوتی باشند، لورین کی. آبلر (Loraine K. Obler) و کریس جرلو (Kris Gjerlow) فهرست واژهای را، در انتهای کتاب تهیه کردند که اصطلاحات زبانشناسی، عصبشناسی، آسیبشناسی زبان گفتاری و غیره را در بر میگیرد. همچنین هنگام معرفی هر اصطلاح تعریفی از آن در متن آورده شده است. علاوه بر این توضیحات اضافی در هر فصل آورده شده و با این احتمال که همه خوانندگان کتاب را از ابتدا تا انتها نخوانند، واژهنامه را در نظر گرفته شده تا خوانندگانی که میخواهند قبل از فصول ابتدایی نگاهی اجمالی به فصلهای بعدی داشته باشند بتوانند تعاریفی را که نیاز دارند بدون مراجعه به نمایه پیدا کنند.
در بخشی از کتاب زبان و مغز میخوانید:
سومین پیشرفت عمده اخیر که به نظر میرسد احتمالا در حوزه عصبشناسی زبان تداوم داشته باشد مطالعه ساختارهای زبانی خاص ویژه یک یا چند زبان و نه همه زبانهاست که ممکن است در دستورپ ریشی دچار اختلال شوند. گروهی از محققان فنلاندی تحت سرپرستی نِیِمی و لِین (برای مثال لِین و همکاران، 1994) دائما مرزهای آنچه که ما اکنون درباره اختلالات دستورپریشی و شبه دستورپریشی میدانیم را در زبان بسیار تصریفیشان گسترش میدهند، در حالی که دانشمندان زبان بسیار تحلیلی چینی ما را از روشهایی آگاه میسازند که توسط آنها در زبانهای دارای تعداد کمی عنصر تصریفی و واژههای نقشی اجباری اختلال رخ میدهد (لو، 1994 و پاکارد، 1993). برای مثال در زبانهای بسیار تصریفی یک واژه ممکن است اساسا تا 15 وند داشته باشد که اکثر آنها اختیاری باشند. دستورپریشهای فنلاندی زبان تقریبا همه عناصر اختیاری را حذف خواهند کرد و با ساختارهای نسبتا ساده شده صحبت میکنند، احتمالا حتی واحدهایی را بر روی محور جانشینی در موارد شبه دستورپریشی جایگزین میکنند، بدون اینکه خطاهای صریح داشته باشند (نِیمی و همکاران، 1990).
برعکس در زبان چینی تعداد بسیار کمی عنصر تصریفی وجود دارد و تقریبا همه واژههای نقشی تکواژهای مستقل نامقید هستند. در این زبان به احتمال زیاد حذف یا جایگزینی این واحدها در بیماران دستورپریش و شبه دستورپریش دیده شود. همچنین همه واژههای نقشی اختیاری در جملهها به کار نمیروند. واژه همآوای zai را ملاحظه نمایید که دو نقش متفاوت دارد: نشانه مکانی و نشانه نمود مستمر. دومی به وضوح در دستورپریشی بیش از اولی دچار اختلال میشود (لو، 1994)، احتمالا به خاطر اینکه معنای کمتری را حمل میکند.
یک نمونه از کاربرد پدیدههای خاص زبان برای ارزیابی نظریهها توسط یرما و فریدریچی (1994) گزارش میشود. دقیقا به خاطر اینکه زبان فرانسوی جفتهای کمینه La و Le را ارائه میدهد که هر کدام میتوانند هم حرف تعریف و هم ضمیر میباشند، آنها قادرند تمایز قابل شوند بین نظریه تواناییهای حفظ شده برای پرداختن به مقوله جنس در دستورپریشی در برابر نظریهای که بیان میکند واحدهایی که در جمله نقش تتا دریافت میکنند (مانند عامل یا موضوع یعنی مفعول) دچار اختلال نمیشوند. در واقع پنج دستورپریش فرانسوی زبان آنها، به وضوح در اشاره به تصویر درست در مقایسه با تصویر دیگری که انتخاب شده بود تا توجه آنها را جلب کند و هنگامی که صورتهای حرف تعریف La و Le ارزیابی شدند در مقایسه با زمانی که آنها به عنوان ضمیر مورد بررسی قرار گرفتند بهتر عمل کردند که نشان دهنده این امر است که توانایی ایفای نقش کردن در جمله («تخصیص نقش تتا») نمیتواند تبیینی برای عدم اختلال واژههای نقشی معین باشد.
نمونه دیگری از پردازش صرفی بدون اختلال، در زبانپریشی در فرآیند ترکیب دیده میشود. در این زمینه زبان آلمانی به ویژه برای بررسی زبان خوب به نظر میرسد زیرا ترکیب یک فرآیند بسیار زایای دخیل در واژگان ذهنی است. در واقع در یک تکلیف نامیدن که در آن از یک گروه مختلط زبانپریشها خواسته شد تا تصاویر را تا حد ممکن با جزئیات نام ببرند، همه گروههای بیماران زبانپریش نشان دادند که حتی هنگامی که آنها خطا داشتند واژههای مرکب را به یاد میآوردند. اکثریت خطاها برای هر گروه، نابهجا گویی کلامی یا نوواژهسازی بود (هیتمر -دلازر، 1994). جالب اینکه هنگامی که یکی از دو تکواژ سازنده حذف میشد، سازه حذف شده غالبا سازه اول بود نه سازه دوم. اگرچه انتظار میرفت که این الگوی صرفی به ویژه در میان بیماران بروکا دچار اختلال شود (به ما گفته نمیشود که آیا هیچ یک از آنها دستورپریش هستند)، اما در واقع الگوی جالب نتایج در بیماران بروکا، نامپریش، ورنیکه و حتی ترانس کرتیکال کاملا شبیه بهم است.
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار مترجمان
پیشگفتار مؤلفان
سپاسگزاری
1: عصبشناسی زبان
2: مغز
3: چگونه سازماندهی زبان در مغز را درمییابیم؟
4: زبانپریشی: طبقهبندی نشانگان
5: زبانپریشی: عامل اصلی نشانگان چیست؟
6: زبانپریشی دوران کودکی و اختلالات زبانی دیگر
7: ضایعه نیمکره راست
8: زوال عقل
9: اختلالات واژه نوشتاری: خوانشپریشی و نوشتارپریشی
10: دوزبانگی
11: سازماندهی زبان
12: آینده مطالعات عصبشناختی زبان
واژهنامه
منابع
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زبان و مغز |
نویسنده | لورین کی. آبلر، کریس جرلو |
مترجم | موسی غنچه پور، مهدیه پاک زاد مقدم |
ناشر چاپی | انتشارات نویسه پارسی |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 219 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-7030-43-1 |
موضوع کتاب | کتابهای زبان شناسی عمومی |