معرفی و دانلود کتاب روون و نگهبان کریستال

معرفی کتاب روون و نگهبان کریستال

کتاب روون و نگهبان کریستال نوشته‌ی امیلی رودا، نویسنده‌ی معروف استرالیایی‌ است که به خاطر مجموعه‌ رمان‌های روون، سه بار برنده‌ی جایزه‌ی شورای کتاب کودک استرالیا شده. روونِ خجالتی، این‌بار، با مادرش همراه می‌شود تا نگهبان کریستال را از میان مردم ماریس انتخاب کند. اما با مسموم شدن مادر، او باید با شجاعت و تیزهوشی خود، مردم رین و ماریس را نجات دهد.

درباره‌ی کتاب روون و نگهبان کریستال

کتاب روون و نگهبان کریستال (Rowan and the Keeper of the Crystal) یکی از رمان‌های بسیار جذاب مجموعه‌ی روون است که نشر افق آن را با ترجمه‌ی خوب نسرین وکیلی به چاپ رسانده. این رمان، وقتی شروع می‌شود که مردی با ظاهری عجیب و ماهی‌مانند، خود را با عجله به دهکده‌ی رین می‌رساند تا پیامی را به مردم برساند: «کریستال کم‌سو می‌شود، انتخاب‌کننده‌ احضار می‌شود.»

این پیام به آن معنی است که رهبر مردم ماریس در حال مرگ است. حالا فردی که انتخاب‌کننده نام دارد، باید به ماریس برود تا رهبر جدید را از میان نمایندگان سه قبیله‌ی آن انتخاب کند. روون، که پسری خجالتی و ضعیف به نظر می‌رسد، اما تا به حال بارها دهکده را از خطرات هولناکی نجات داده است، این بار در کمال ناباوری می‌فهمد که انتخاب‌کننده، همان مادرش است. حالا، مادر روون به همراه فرزند ارشدش باید به ماریس بروند تا نگهبان کریستال را انتخاب کند. اما موضوع به این سادگی نیست.

به زودی، جیلر، مادر روون، مسموم می‌شود و همه‌چیز به گردن روون می‌افتد. اوست که باید با حل معماهایی عجیب، بتواند پادزهری برای نجات مادرش پیدا کند، انتخابی شایسته برای نگهبان کریستال داشته باشد و مردم سرزمینش را از خطری ناشناخته که از سمت افق نزدیک می‌شود دور نگه دارد. اما آیا موفق می‌شود؟

در فضای فانتزی حیرت‌آور کتاب روون و نگهبان کریستال، نوجوانان با داستانی معمایی و مهیج روبرو هستند که باعث می‌شود نتوانند کتاب را زمین بگذارند. حل یک به یک معماهایی که روون با آن برخورد می‌کند و تصمیم‌گیری‌های شجاعانه‌ و هوشمندانه‌ای که با آن دست و پنجه نرم می‌کند، برای مخاطبان به شدت جذاب است.

فضاسازی‌های کتاب بسیار روشن است و توصیفات به قدری خوب ارائه می‌شود که می‌توان تصویر هر اتفاق را به‌خوبی در ذهن مجسم کرد. به علاوه، شخصیت‌هایی که امیلی رودا (Emily Rodda) می‌آفریند، بسیار باورپذیرند و همدلی مخاطب را به خوبی جلب می‌کند. همین است که کتاب روون و نگهبان کریستال‌ را ارزنده‌ی دریافت دیپلم افتخار شورای کتاب کودک استرالیا می‌کند.

امیلی رودا، نویسنده‌ی کتاب روون و نگهبان کریستال‌، نه فقط با مجموعه رمان‌های روون، بلکه با تعداد زیادی رمان فانتزی نوجوان و بزرگسال که تا به امروز نوشته است، یکی از بهترین فانتزی‌نویسان حوزه‌ی کودک و نوجوان در استرالیا و حتی در جهان شناخته می‌شود. او جوایز متعددی را از آن خود کرده است. خوانندگان کتاب‌های امیلی رودا، به خاطر فضاهای عجیب، داستان‌های پرکشش و شخصیت‌های دوست‌داشتنی‌اش، دوستش دارند.

درباره‌ی مجموعه‌ کتاب‌های روون

مجموعه‌‌رمان‌های روون شامل چهار جلد کتاب نوشته‌ی امیلی رودا درباره‌ی روون، پسرکی ضعیف در روستای رین است که در هریک از رمان‌ها، باید به طریقی، با تکیه بر توانایی‌های فردی و شجاعت خود، مردمش را از خطرات نجات دهد. این مجموعه رمان‌های فانتزی، با اینکه شخصیت اصلی و فضایی یکسان دارند، اما داستان‌هایی کاملا مجزا و مستقل را روایت می‌کنند و هرکدام می‌توانند به‌تنهایی هم خوانده و درک شوند. کتاب‌های این مجموعه سه بار برگزیده‌ی جایزه کتاب سال شورای کتاب کودک استرالیا شده و جوایز متعددی را از آن خود کرده است. ترجمه‌ی این مجموعه از نشر افق را نسرین وکیلی بر عهده داشته است.

نکوداشت‌های کتاب روون و نگهبان کریستال

• یک فانتزی درجه‌یک. (لیست کتاب ای ال ای)
• داستانی گیرا و جذاب. ترکیبی عالی از طرحی پرتعلیق، شخصیت‌هایی غیرمعمول و قهرمانی جذاب. ( مجله‌ی کتاب شاخ)
• پرتعلیق، هوشمندانه. (کرکس ریویو)

کتاب روون و نگهبان کریستال برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب روون و نگهبان کریستال برای نوجوانانی که به رمان‌های فانتزی و معمایی علاقه‌مندند جذاب خواهد بود.

در بخشی از کتاب روون و نگهبان کریستال می‌خوانیم

روون احساس ترس و تنهایى مى‌کرد. با خود گفت: «اى‌کاش مى‌توانستم با یک کسى که بشود به او اعتماد کرد، صحبت کنم!»

نگاهى به پشت سر خود کرد. نامزدها پشت سر هم به دنبال او در حرکت بودند. آشا که درخت‌ها و دریا در شنل نقره‌اى‌اش انعکاس یافته بودند، اولین نفرى بود که نزدیک او به نرمى حرکت مى‌کرد.

روون ناگهان متوجه این قضیه شد که چرا او این‌قدر آشنا به نظر مى‌آید! آشا با وجود لباس و ظاهر عجیبش، مادرش جیلر را به یاد او مى‌آورد. او به نظر بسیار شریف، جدى و رو راست مى‌آمد و در انجام آن‌چه که به نظرش درست مى‌آمد، مصمم بود؛ به هر قیمتى که تمام مى‌شد!

دوباره به جلو چشم دوخت و به حرکت ادامه داد. در آن لحظه جزیره را دور مى‌زدند و به زودى ساحل ماریس از چشم پنهان مى‌شد.

هم‌چنان در فکر بود. بله آشا او را به یاد مادرش مى‌انداخت. با وجود خشمش نسبت به او، به خاطر این‌که هیچ حمایتى از او نمى‌کرد، دلش مى‌خواست به او اعتماد کند. به یادش آمد این آشا بود که در مورد دور از چشم بودن آن سوى جزیره، هشدار داده بود.

با خود گفت: «اما او مى‌دانست که با این دلیل من براى رفتن به آن سوى جزیره درنگ نخواهم کرد. شاید هم مى‌دانست که این قضیه مرا مصمم‌تر خواهد کرد.»

مربیان آن‌ها مى‌دانند که شما چگونه فکر مى‌کنید.

روون به خود گفت: «هرگز نباید این جمله را فراموش کنم، هرگز!»

افکارش را متوجه سى‌بورن کرد که بلندقد و محکم در لباس سبز پشت سر آشا گام برمى‌داشت. سى‌بورن پرانرژى، قوى و داراى اعتماد به نفس بود. کسى که مى‌شد به او اتکا کرد.

فهرست مطالب کتاب

درباره‌ى نویسنده
1. پیام
2. کریستال ماریس
3. انتخاب‌کننده
4. سفر
5. خطر
6. زهر
7. نگهبان
8. نامزدها
9. شعر
10. جزیره
11. آغاز
12. دور از چشم
13. آب نقره‌اى از عمق
14. برکه‌ى گرسنه
15. نقشه
16. جنگنده
17. هولناک‌ترین ترس
18. زمان انتخاب
19. یک قطره
20. فریبکار
21. انتخاب
22. وحشت
23. خداحافظى