معرفی و دانلود کتاب دیدنیهای خواندنی: زوتوپیا
برای دانلود قانونی کتاب دیدنیهای خواندنی: زوتوپیا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دیدنیهای خواندنی: زوتوپیا
سوزان فرانسیس در کتاب دیدنیهای خواندنی: زوتوپیا داستان انیمیشنی به همین نام را برای کودکان به رشته تحریر درآورده است. شاید بپرسید حال که انیمیشن را دیدهایم، خواندن داستان آن چه سودی دارد؟ این سؤال مهمیست که پاسخ آن یک کلمه است: تخیل! خواندنِ داستان انیمیشن بانمک زوتوپیا باعث میشود این بار موقع خواندن خودتان کارگردان قصه باشید و به تخیل بپردازید. خود را برای یک داستان مهیج و بامزه آماده کنید! این شما و این زوتوپیا...
دربارهی کتاب دیدنیهای خواندنی: زوتوپیا
روزی از روزها سوزان فرانسیس (Suzanne Francis)، نویسندهی داستانهای علمی و تخیلی، در خانهاش نشسته بود که ناگهان یک فکر بکر به سرش زد! با خودش گفت هر سال کلی انیمیشن تازه در جهان ساخته میشود و بسیاری از آنها در سایتهای معتبر نمرهی بالایی کسب میکنند و افراد بسیاری به تماشایشان مینشینند. حالا که ما فرصت نداریم با همهی این انیمیشنها آشنا شویم، باید به طریق دیگری به سراغشان برویم. مثلاً تصمیم بگیریم بعضی از این انیمیشنها را به جای آنکه ببینیم، بخوانیم! عجیب است، نه؟ کتابی که پیش روی شماست، دقیقاً همچین چیزی است. سوزان فرانسیس در کتاب دیدنیهای خواندنی: زوتوپیا داستان یک انیمیشن مشهور را برایتان تعریف میکند: انیمیشن زوتوپیا (Zootopia) که نامش در واقع بازی با دو کلمهی Zoo (باغوحش) و Utopia (آرمانشهر) است.
ماجرای کتاب دیدنیهای خواندنی: زوتوپیا (Zootopia: the Official Handbook (Disney Zootopia)) از این قرار است: جودی، نام خرگوشِ داستانِ ماست. او فارغالتحصیل آکادمی پلیس زوتوپیاست. خرگوشی باهوش که حسابی زحمت کشیده و عرق ریخته تا بتواند پلیس شود. جثهی جودی نسبت بقیهی دانشجوها، که اغلب فیل، کرگدن و گاومیش هستند، کوچک است، اما ارادهای بسیار قوی دارد.
برای آنکه بدانید جودی تا چه اندازه زحمت کشیده، مثالی برایتان میآوریم. تصور کنید با این جثهی کوچک، گذراندن درس تربیتبدنی تا چه اندازه برای او دشوار بوده! برای این درس، دانشجوها باید درون فضاهای شبیهسازیشده، از موانعی میگذشتند. این فضاها بر اساس همهی دوازده زیستبوم منحصربهفردی طراحی شده بود که شهر زوتوپیا را تشکیل میدهند. هر زیستبوم چالشهای مخصوص به خودش را داشت، گاهی باید روی دیوار یخی دوام میآوردی تا زنده بمانی و گاهی وسط طوفان داغ شن.
جودی بیشتر از بقیه زمین میخورد. توی ذهنش صدای پدر و مادرش و استاد تربیتبدنیاش را میشنید که همه میگفتند نمیتواند پلیس شود. همین صداها بود که باعث میشد جودی سختتر از بقیه کار کند. او با پشتکار و استقامت توانست همگام با دیگران پیش برود. با این همه، اگرچه حالا وقت آن رسیده که همه از موفقیتهای جودی انگشتبهدهان بمانند، اما در واقعیت، کسی او را جدی نمیگیرد.
اجازه دهید ماجرای اولین روز کاری جودی را برایتان تعریف کنیم. جودی سروقت در محل کار حاضر شده. در اتاق جلسه، کرگدنها، بوفالوها، اسبهای آبی و فیلها خودشان را برای روز کاری آماده میکنند. همگی چند سروگردن از او بلندتر هستند، ولی جودی مشکلی با این قضیه ندارد. هیجانزده از صندلی غولآسایی که برای فیلها مناسب است بالا میرود و به دورتادور اتاق نگاه میکند. کمی بعد، جودی دستش را برای کرگدنی غولآسا که روی برچسب اسمش نوشتهاند شاخبلند دراز میکند و محترمانه میگوید: «سلام. افسر جودی هستم. آمادهای که دنیا رو به جای بهتری تبدیل کنیم؟»
شاخبلند خُرخُر میکند و با بیمیلی مشتش را به مشت جودی میکوبد و کم مانده است او را از صندلی پایین بیندازد.
این هم مثال دیگری بود از اینکه کسی به جودی، تواناییها و باورهایش اعتماد ندارد.
اوضاع از زمانی آشفتهتر میشود که مأموریت افسرها را بیان میکنند و جودی متوجه میشود که او را برای پارکبانی انتخاب کردهاند. او اگرچه کمی سرخورده شده، اما بیدی نیست که با این بادها بلرزد! جودی تصمیم دارد هرطور که شده جهان را به جای بهتری تبدیل کند و هیچ اتفاقی نمیتواند مانع او شود. حتی اگر به جای مبارزه با حیوانات شرور، به او وظیفهی نوشتن جریمه برای ماشینها را بسپارند. گفتنیست جودی در این مسیر با روباهی به نام نیک همراه میشود و آن دو به همراه هم ماجراهای مختلفی را رقم میزنند.
برای کسانی که کارتون را تماشا کردهاند، شیوهی آشنایی نیک و جودی از بانمکترین و جالبترین سکانسهای انیمیشن است: جودی به بستنیفروشی فیلها رفته تا به آنها دربارهی تخلفشان، یعنی بستنی برداشتن با خرطومِ بدون خرطومپوش تذکر بدهد.در این حین، فیلها پشت پیشخان با خرطومشان بستنی میریزند توی کاسه و آن را با آجیل و خامهی فرمگرفته و گیلاس تزیین میکنند. جودی روباه را جلوی صف صندوق میبیند. جِری جامبو جونیور، فیل صندوقدار، سرِ روباه داد میزند: «گوش کن، نمیدونم چرا صبحها اینجا میپلکی، ولی من دنبال دردسر نمیگردم. پس بزن به چاک!»
نیک مظلومانه میگوید: «من هم دنبال دردسر نمیگردم قربان. فقط میخوام یه بستنیچوبی بخرم...» بعد به پشت سرش اشاره میکند و میگوید: «... برای پسر کوچولوم. قرمز میخوای یا آبی، پسرم؟»...
بد نیست اشاره کنیم که این انیمیشن افتخارات زیادی را از آنِ سازندگاناش کرده است که به شکل مختصر به آنها اشاره میکنیم:
- برگزیدهی جشنوارهی فیلمهای پویانمایی بروکسل در بلژیک، در سال 2016
- نامزد دریافت جایزهی بهترین ترانه برای رسانهی دیداری در پنجاهونهمین مراسم جایزهی گرمی
- فروش بیش از یک میلیارد دلار در سال 2016 و کسب عنوان «چهارمین فیلم پرفروش» در همان سال
اگر انیمیشن را دیده باشید، ممکن است دربارهی خواندن این کتاب کمی تردید کنید؛ آخر اگر فیلم چیزی را دیدهایم، دیگر شنیدن داستان آن به چه کارمان میآید؟! همانطور که در ابتدای این معرفی بیان کردیم، پاسخ شما یک کلمه است: تخیل! زمانی که کتاب دیدنیهای خواندنی: زوتوپیا را بخوانید، از نو همهی شخصیتها و فضاها را متصور میشوید. برای همین است که امکان دارد انیمیشنی که شما با تخیلتان میسازید، کلاً با آنچه والت دیزنی پیکچرز ساخته است، متفاوت باشد. با سوزان فرانسیس همراه شوید زوتوپیا را بخوانید؛ یا شاید هم بهتر باشد بگوییم خود را برای دوباره دیدن این انیمیشن آماده کنید!
گفتنیست کتاب دیدنیهای خواندنی: زوتوپیا را نیلوفر امنزاده برای انتشارات پرتقال ترجمه کرده است.
دربارهی مجموعهی دیدنیهای خواندنی
در مجموعه کتاب دیدنیهای خواندنی مخاطب داستان انیمیشنهایی خواهید بود که هم بسیار پرطرفدار و مشهور هستند و هم فروش بالایی داشتهاند. در گردآوری مجلدهای این مجموعه تلاش بر این بوده تا داستان انیمیشنهایی با موضوعات مختلف به رشتهی تحریر درآیند. از این رو، این داستانها مضمونهای متنوعی را در بر میگیرند؛ از داستانهایی با موضوعات شخصی و آرزوهای درونی گرفته تا اسطورهها و افسانههای قدیمی.
گفتنی است این مجموعه به همت انتشارات پرتقال روانهی بازار کتاب شده است. آنچه در ادامه ملاحظه میکنید، نام برخی از مجلدهایی است که ذیل مجموعهی دیدنیهای خواندنی به انتشار رسیدهاند: «رنگو» (Rango)، «کوکو» (Coco)، «زوتوپیا» (Zootopia) و «روح» (Soul).
در نکوداشت کتاب دیدنیهای خواندنی: زوتوپیا
- کلانشهر زوتوپیا مانند هیچ شهر دیگری نیست. متشکل از زیستگاههای گوناگون از جمله صحرای بزرگ تا محلهی سرددشت با آبوهوای یخبندان. مهم نیست چه جانوری هستید؛ میتوانید به هر رؤیایی که دارید جامهی عمل بپوشانید. وقتی افسر جودی، خرگوش خوشبین، به زوتوپیا میرسد، میفهمد اولین خرگوشِ ادارهی پلیس است و این موضوع در جایی که همهی حیوانات جثهی بزرگی دارند، کار راحتی نیست. جودی مصمم است خودش را به بقیه ثابت کند. او از فرصتی که پیشآمده برای این کار استفاده میکند، حتی اگر به این معنا باشد که با نیک، روباه کلاهبردار، مدتی را همکار باشد! (وبسایت آمازون)
کتاب دیدنیهای خواندنی: زوتوپیا برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب دیدنیهای خواندنی: زوتوپیا طرفداران انیمیشن زوتوپیا را شیفتهی خود میکند. همچنین در سایت پرتقال، ردهی سنی این کتاب بالای 10 سال تعیین شده است.
در بخشی از کتاب دیدنیهای خواندنی: زوتوپیا میخوانیم
جودی آنقدر با ماشینبرقیاش اینوروآنور رفت تا بالاخره چشمش به نیک افتاد که کالسکهی بچهای را توی خیابان راه میبُرد. وقتی دیدش لبخند زد. «سلام! آهای! باز منم!»
نیک پوزخندی زد و گفت: «ببین کی اینجاست! افسر بوقبوق.»
جودی خندهای مصنوعی کرد تا شوخیاش را بیجواب نگذاشته باشد. «هاهاها! ولی راستش اسمم افسر جستوخیزه. اومدهام اینجا که چندتا سؤال دربارهی یه پرونده بپرسم.»
نیک گفت: «چی شده خاله پارکبان؟ کسی مخروط ترافیکی دزدیده؟ من که نبودم.»
نیک به راهش ادامه داد، به تقاطع رسید و کالسکه را چرخاند. گفت: «من باید برم سر کار.»
«این مسئلهی مهمیه جناب. گمونم رسیدگی به موشبستنیهای دهدلاری رو بتونین بذارین برای یه وقت دیگه.»
نیک روبهرویش ایستاد و ابروهایش را بالا داد. «من روزی دویست دلار درمیآرم کُرکی. سیصدوشصتوپنج روز سال، از وقتی دوازده سالم بود. وقت طلاست، پس همینجوری بپربپر دور شو.»
جودی گفت: «لطفاً فقط یه نگاه به عکس بنداز.» و عکس آقای سموریان را بالا گرفت. «این موشبستنی رو تو به آقای سموریان فروختی، درسته؟ میشناسیش؟»
«خانم، من همه رو میشناسم. این رو هم میدونم که یه جایی یه اسباببازیفروش هست که عروسک پشمالوش رو گم کرده. پس پیشنهاد میدم برگردی توی جعبهت.»
گوشهای جودی آویزان شد. گفت: «خیلیخب. پس باید از راه سخت وارد بشم.» قفل چرخ را برداشت و کوبید روی چرخ کالسکه و سر جا متوقفش کرد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دیدنیهای خواندنی: زوتوپیا |
نویسنده | سوزان فرانسیس |
مترجم | نیلوفر امن زاده |
ناشر چاپی | انتشارات پرتقال |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 112 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-274-294-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی نوجوان |