معرفی و دانلود کتاب خودنویسم را از آفتاب پر میکنم: نامههای پرویز شاپور به فرزندش کامیار
برای دانلود قانونی کتاب خودنویسم را از آفتاب پر میکنم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب خودنویسم را از آفتاب پر میکنم: نامههای پرویز شاپور به فرزندش کامیار
کتاب خودنویسم را از آفتاب پر میکنم، دربردارندهی نامهها و حرفهای صمیمانهی پرویز شاپور، پدری دلسوز و فداکار است که به مدت هشت سال پسرش را برای ادامه تحصیل به کشور انگلستان راهی میکند تا بهترین آینده را برای خود رقم بزند.
دربارهی کتاب خودنویسم را از آفتاب پر میکنم:
نامهها سخنان آدمها هستند که تا همیشه ماندگار میمانند. تک تک کلمات یک نامه احساس دارند و روحیات نگارندهی آن را نشان میدهند. از یک قرن پیش تا به حال که تکنولوژی پیشرفت زیادی کرده است، هنوز هم افراد زیادی هستند که احساساتشان را از طریق نامه بازگو میکنند. از میان جملات یک نامه به بسیاری از چیزها میتوان پی برد؛ نگرانیها، افسوسها، دلتنگیها، خواهشها و ... .
این کتاب شامل نامههای پرویز شاپور به فرزندش کامیار است که به مدت هشت سال از یکدیگر دور هستند. پدری که میخواهد در طی این سالها در زندگی پسرش حضوری معنوی داشته باشد و اجازه نمیدهد دوری بینشان فاصله ایجاد کند. تک تک این نامهها، شیرین و پر از طنز و شوخی هستند و به شما نکات جالبی از زندگی را آموزش میدهند.
کتاب خودنویسم را از آفتاب پر میکنم برای چه کسانی مناسب است؟
بدون شک میتوان گفت افرادی که طرفدار نامهنویسی و خواندن نامههای تأثیرگذار هستند و به حوزهی ادبیات علاقهی بسیار دارند، این کتاب برایشان مفید خواهد بود.
با پرویز شاپور بیشتر آشنا شویم:
پرویز شاپور در سال 1302 در قم متولد شده است. او به دلیل نوشتن کاریکلماتور، نوشتههای کوتاه (اغلب تک خطی) هستند بسیار شهرت یافت. این نویسندهی ایرانی در سی سال نخست هیچگاه چیزی ننوشت، اما در 46 سال بعدی آثار کم حجم اما پرمحتوایی را به نگارش درآورد که تا سالها باقی خواهند ماند.
وی در سال 1329 با فروغ فرخزاد ازدواج میکند که حاصل پیوند آنها پسری به نام کامیار بود. متأسفانه رابطهی زناشویی آنان به دلیل حسودی شاپور به فروغ فرخزاد در سرودن شعر، پس از پنج سال به جدایی انجامید. شاپور بعد از جدایی از فروغ هرگز ازدواج نکرد و تا آخر عمرش به همراه پسر و برادرش در یک خانهی قدیمی زندگی کردند. و سرانجام در سال 1378 چشم از جهان فروبست.
پرویز شاپور در طول عمر خود آثاری مانند با گردباد میرقصم، فانتزی سنجاق قفلی، قلبم را با قلبت میزان میکنم، تفریحنامه (طرحهای مشترک بیژن اسدی پور و پرویز شاپور)، به نگاهم خوش آمدی و... را به نگارش درآورد.
جملات عاشقانهی کتاب خودنویسم را از آفتاب پر میکنم:
- در این مدّت من برای تو نامه مینویسم و تو هم جواب میدهی و بدینترتیب میتوانیم باز هم با یکدیگر مهربان و صمیمی باشیم.
- تو برای من نامه بنویس شاید این نامهها اندکی از بار رنج و غم من بکاهد این بهترین وسیلهایست که ما میتوانیم به واسطه آن مکنونات قلبیمان را آشکار سازیم.
- آرزویم این است که روزی با چشمان خودم خوشبختی تو را ببینم و درک کنم که زندگی تو دوباره جریان طبیعی خودش را طی میکند و تو در زندگی راضی هستی.
در بخشی از کتاب خودنویسم را از آفتاب پر میکنم میخوانیم:
کامی جان سلام امیدوارم حالت خوب باشد نامهای که به من و خانم بزرگ نوشته بودی سه روز قبل به دستمان رسید خواندیم و خوشحال شدیم امیدوارم امتحاناتی که دادهای خیلی خوب شده باشد و امتحاناتی را که باید بدهی هم خیلی خوب بشود و خلاصه نمیدانم تابستان یا زمستان خدمت نور چشمی میرسیم خود من مثل خودت با آمدن زمستانیات موافقم ولی خانم بزرگ مثل این که با تابستان روی موافق نشان میدهند در هر صورت من فکر میکنم اگر هم تابستان بخواهی بیایی میتوانی آخرین ماه تعطیلات تابستانی را بیایی و دو سه ماه دنبال کار نقاشی و دیدن موزهها باشی باری بگذریم که زندگی محل گذر است. ظهر غذای لذیذی را در خدمت آقای محصص و خانم وندی صرف شد بسیار چسبید و درست به اندازهی شما هم غذا اضافه آمد که اگر تهران بودی و جایت خالی نبود میتوانستی بخوری و از آن لذت ببری به خصوص از مهر وندی موطلایی و محصص عزیز.
موضوع ازدواج آقای محصص را هنوز کسی نمیداند جز چند نفری این است که مطلب خدمت خود آقا بماند. دیروز برایت پول حواله هوایی کردم (8 ژوئیه) همین روزها به دستت میرسد بابت هزینهی یک ماهه. کامی جان کار نوشتن و کشیدن در این چند روز اخیر خوب پیشرفت ندارد چون همان طوری که تو گرفتار امتحان هستی و به نقاشی مدتی است نرسیدهای بنده هم برای آخرین مرحله کار بازنشستگی مقداری گرفتاری دارم که به آنها میرسم و خلاصه از خط هنری حسابی خارج شدهام ولی خیلی خوشحالم که این آخرین درگیری اداری است باری بگذریم که زندگی محل گذر است. امشب خیال دارم در کافه چارلی (میکده) آقا شمس را ببینم و سلام شما را به ایشان برسانم آقای نادرپور و صلاحی و آقای محصص سلام میرسانند. صلاحی مدتی است غیبت دارد و گرفتار ازدواج و کار اداری و امور زندگی است نادرپور را هفتهای یکی دو بار میدیدم که آن هم به علت آتش گرفتن کافه تریا فعلا دو هفتهای است ندیدهام آقای محصص قرار است یک ماهه سری به آمریک (آمریکا) بزند و قطعا با استعداد نبوغ آسایش میتواند ره آورد بسیار خوبی برای دوستانش بیاورد.
فهرست مطالب کتاب
آدرس اول: Bradfild Road Stretford (در نزدیکی منچستر)
آدرس دوم: WELLINGTON ROAD FALLOW FIELD MANCHESTER
آدرس سوم: ATWOOD. ROAD. DIDSBURY. MANCHESTER
آدرس چهارم: HASTINGS AVENUE CHARLTON MANCHESTER
آدرس پنجم: HAZLERIGG RUTLAND
آدرس ششم: FALKNER COURT LOUGHBOROUGH
آدرس هفتم: HALFMOON LANE LONDON
آدرس هشتم: BLENHEIM ROAD LONDON
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب خودنویسم را از آفتاب پر میکنم: نامههای پرویز شاپور به فرزندش کامیار |
مترجم | فرناز تبریزی، کامیار شاپور |
ناشر چاپی | انتشارات مروارید |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 191 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-191-457-0 |
موضوع کتاب | کتابهای نامه نگاری |