معرفی و دانلود کتاب خدا هرگز دیر نمیکند
برای دانلود قانونی کتاب خدا هرگز دیر نمیکند و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب خدا هرگز دیر نمیکند
کتاب خدا هرگز دیر نمیکند به قلم شهین ترک زبان، داستان پرفراز و نشیب دختری را به تصویر میکشد که حضور دو مرد عاشق در زندگیاش او را با چالشهایی عجیب مواجه میکند.
دربارهی کتاب خدا هرگز دیر نمیکند:
این کتاب رمانی اجتماعی با مضمونی عاشقانه است که داستان زندگی دختری به نام زری کیانی را روایت میکند. زری به تنهایی زندگی میکند و همسایهای متاهل به نام مراد دارد که مزاحمتهایی برای او ایجاد میکند. مراد با وجود اینکه 30 سال از زری بزرگتر است و همسر و فرزند هم دارد، اصرار دارد تا به صورت پنهانی با او ازدواج کند. زری همهی تلاش خود را میکند تا این مرد را از خود دور کند. در محل کارِ زری، کامران رئیس شرکت، به زری علاقهمند است و رفته رفته رابطهی این دو صمیمیتر میشود تا اینکه فاش شدن حقیقتی از زندگی زری، او را با مشکلات جدیدی روبهرو میکند...
کتاب خدا هرگز دیر نمیکند مناسب چه کسانی است؟
علاقهمندان به رمانهای اجتماعی و عاشقانهی ایرانی از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب خدا هرگز دیر نمیکند میخوانیم:
رئیس با ابهت خاصی از پشت میز بلند شد و در حالی که دستش را پشت کمرش زده بود، پشت پنجره به طرف خیابان ایستاد و گفت: مسأله دیر سر کار آمدن شما نیست، ببینید خانم میدانم زنهای تنها در جامعه چقدر مشکل دارند و نگاههای زنها و همکاران و همسایهها که یا به دنبال فریب دادن اویند یا اینکه او را از خود طرد میکنند که مبادا وارد زندگیشان شود، و هزاران مشکل دیگه.
گفتم: آقای رئیس چیزی شده؟ یا کسی چیزی گفته؟ او به طرفم برگشت. چند قدم برداشت و گفت: نه خانم من که همه چیز را میدانم، لازم نیست کسی چیزی را بگوید.
او نزدیک آمد و در کنار من نشست و به طرفم رو کرد و در حالی که دستهایش را تکان میداد گفت: میدانم زنهای تنها در این جامعه امنیت ندارند، که یک دفعه دستش به من خورد.
و احساس کردم که حتماً او منظوری دارد و فقط دارد فلسفهبافی میکند. از کوره دررفتم و با عصبانیت برخواستم و از دفترش بیرون امدم. آه خدایا این دیگر ماجرای تازهایست، نمیتوانم بفهمم چرا هر که میفهمد زنی تنها گیر آورده، احساس مالکیت میکند. چرا زن نباید استقلال داشته باشد، حتی رئیسم، نه نه شاید من زیاده از حد حساس شده باشم و شاید منظوری نداشت و اتفاقی بود.
فهرست مطالب کتاب
تقدیمنامه
ناگهان آن مرد توی پارک را دیدم
عکس مردی شیک پوش در صندوق زیر زمین
در کوچهای خلوت ناگهان چهرهی او را دیدم...
از خستگی روی تخت ولو شدم که صدای در اتاق مرا به خود آورد...
پسر ارباب چیزی در گوش خان گفت، و از این پچ پچ وحشت کردم
وقتی فهمیدم همسر آیندهام برادرم است
پیرمرد و دخترش در ترمینال
گم شدهای در زلزله
یک معجزه
فضای معنوی و روحانی
پسران دوقلو
تصویر ذهنی حسین در ماه عسل
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب خدا هرگز دیر نمیکند |
نویسنده | شهین ترک زبان |
ناشر چاپی | انتشارات سارات |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 266 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6027-68-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |