معرفی و دانلود کتاب خاطرات زنان جانباز
برای دانلود قانونی کتاب خاطرات زنان جانباز و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب خاطرات زنان جانباز
ناهید اسدی در کتاب خاطرات زنان جانباز، کوشیده تا بخشی از واقعیت چهره زن مسلمان انقلابی را به تصویر بکشد و با شیوایی، حقیقت ایمان زنان و همسران جانباز را نمایان سازد.
زنان خاصه مادران و همسران شهدا، جانبازان و اسرا، نقش عظیمی در ترویج ارزشها و فرهنگ انقلاب اسلامی دارند. اگر آنها نبودند به طور یقین، روحیه شهادت طلبی در میان آحاد ملت نبود. استکبار با استحاله مدل خانواده، قصد تغییر سبک زندگی مسلمانان و در سیر مذکور، نقشه راه دشمن در براندازی نرم نظام جمهوری اسلامی ایران است. به واقع تنگه احد جنگ نرم، خانواده است و این استراتژی مهمترین و کارآمدترین راهبردهای تحقق امپراتوری و دهکده جهانی دانسته شده است.
ناهید اسدی در این کتاب به زندگینامهی، چهار زن جانباز «خاطرات مژگان قنبری، خاطرات توران دخت بخشی، خاطرات شعله میرانی، خاطرات شکر هراسی» پرداخته است.
هدف نویسنده از نوشتن کتاب خاطرات زنان جانباز، آشنایی اقشار مختلف جامعه با جنگ و هشت سال دفاع مقدس بوده که نقش زنان را در این دوران ترسیم کرده است.
در بخشی از کتاب خاطرات زنان جانباز میخوانید:
نزدیک مدرسه ما، ساختمان سپاه بود، با توجه به وقایع دیروز 6 نفر از جوانان، جان بر کف، تیر باری را با زحمت بالای ساختمان میکشیدند. تا از مردم و مدرسه دفاع کنند.
ولی ناگهان هواپیماها اول ساختمان سپاه و آن جوانها را با راکت مورد هدف قرار دادند و همه آنها شهید شدند و بعد با خیال راحت و با آرامش چند دور بالای مدرسه زدند تا ببینند کجا را بزنند بهتر است و دختران زیادی میمیرند. ما دراز کشیده بودیم ولی جا نبود چون بچهها به صف ایستاده بودند. ناگهان آن خدانشناسها با بمب و راکت ساختمان مدرسه و هم حیاط مدرسه را مورد اصابت قرار دادند. ما با چشمان خود راکتی را که به سوی ما میآمد میدیدیم، ولی کاری نمیتوانستیم انجام دهیم و آرام دراز کشیده بودیم.
وقتی با صدای رعبانگیز راکتها منفجر میشدند، دیگر چیزی نتوانستیم ببینیم، چون همهجا را دود و سیاهی فرا گرفت. من که تا آن لحظه دستان لرزان افسانه دستم بود، فکر کردم کور شدم، ولی از افسانه خبری نبود. دخترانی که تا چند لحظه پیش زیبا و جوان بودند، دیگر قابل شناسایی و رؤیت نبودند.
هر چند افسانه را صدا کردم، چیزی نشنیدم. چون کسی نمانده بود. لباسهایمان از تنمان کنده و پاره شده بودند. دختری که پهلویش دریده و زمین ریخته بود، دختری که دست و پایش قطع شده بود و خون عین آب بیرون میجهید. و دختری که سر نداشت و بدنش رعشه گرفته بود و با دویدن چند متر بدنش نقش بر زمین شد؛ و دخترانی که با صورتهای سوخته و خونین تا ابد آرام خوابیده بودند، چیزهایی بودند که دیدم و همیشه خواهم دید.
پس آن دختران زیبا رو و شاداب چه شدند؟ آیا اینها همان دختران بودند. سرم را هر طرف میچرخاندم با صحنه دلخراشتری مواجه میشدم. سرم را در دستانم گرفتم و فریاد زدم: کجایی یا حسین. کجایی یا زینب. ما را ببین چگونه در خضاب خون غوطه میخوریم. گریه امانم نمیداد. بعضی از دخترها که پای سالمی داشتند لنگان لنگان به خانههایشان میرفتند چون خلبانان این بار مدرسه و خیابان را به رگبار بسته بودند و میخواستند که کسانی را که زنده مانده بودند را هم به قتل برسانند. من هم خواستم به خانه بروم و آثار جنایتم را به خانوادهام نشان بدهم. کمی جا به جا شدم ولی هر چه زور زدم نتوانستم پای چپم را حتی ذرهای تکان بدهم.
چشمم به پایم افتاد و همان جا میخکوب شدم. کمی بالاتر از زانو شلوارم پاره شده بود و گوشت پایم معلوم بود از داخل پایم بخار بلند میشد. استخوان ران پایم شکسته بود. قلبم فشرده شد و عقل از سرم پرید. آیا من هم ترکش خوردهام. پس ترکش این است. پس رزمندگان ما هم در جبههها چه میکنند. حس کردم سینهام خیس میشود. گفتم شاید آب دهانم است و دستم را به طرف صورتم بردم ولی دستم به ناهمواریهایی برخورد و دستم به دندانهایم برخورد کرد، که وحشت کردم، چون تکههای دستم را پر از خون کرد. ناگهان مچ دستم را دیدم ترکش وارد دستم شده که از دو جا پاره و سوراخ شده بود و خون مثل فوران به بیرون میزد. و الان هم آن ترکشها است.
دیگر کاری از دستم بر نمیآمد. سر جایم نشستم و منتظر شدم. یک دفعه گوشه دیوار را دیدم که دختران پشت تانکر نفت پنهان شده بودند ولی همه آنها جزغاله شده بودند. موج انفجار بچهها را به طرف دیوار کوبیده بود و مثل برگ خزان به زمین ریخته بودند. تکه و پاره، بیسر و بیدست و پا، معصوم و آرام.
فهرست مطالب کتاب
پیش گفتار
مقدمه
خاطرات مژگان قنبری
خاطرات توران دخت بخشی
خاطرات شعله میرانی
خاطرات شکر هراسی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب خاطرات زنان جانباز |
نویسنده | ناهید اسدی |
ناشر چاپی | انتشارات نظری |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 48 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-289-561-5 |
موضوع کتاب | کتابهای خاطرات دفاع مقدس |