معرفی و دانلود کتاب حرف اول اسمش نون بود: مجموعه داستان به هم پیوسته
برای دانلود قانونی کتاب حرف اول اسمش نون بود و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب حرف اول اسمش نون بود: مجموعه داستان به هم پیوسته
کتاب حرف اول اسمش نون بود، به نویسندگی حافظ خیاوی هشت داستان کوتاه را در برمیگیرد که ماجرای آنها به یکدیگر پیوسته است. نویسنده این قصهها را با طنز و تراژدی زندگی شخصی خودش به عنوان یک داستاننویس ترکیب کرده و اثر اجتماعی جذابی را از خلال آن پدید آورده است.
دربارهی کتاب حرف اول اسمش نون بود
حافظ خیاوی در کتاب حرف اول اسمش نون بود، سختیها و لذتهای زندگی در یک شهر کوچک را تعریف میکند. شهری که تفاوتهای زیادی با روحیات و رفتارش از اجتماعی که در آن زندگی میکند، دارد. او برای تعریف این داستان و بررسی این موضوع، به عنوان سوژه روی خودش دست میگذارد. حافظ خیاوی که متولد شهر خیاو در مشکینشهر است به خوبی میداند نویسنده بودن در یک شهرستان کوچک چه تبعاتی برای فرد در پی دارد. برای مثال یکی از ویژگیهای محیطی که هر نویسنده برای انجام کار خلاقانهی خود به آن نیاز دارد تنهایی است. نوشتن اغلب یک تلاش تکرارنشدنی است که نیازمند ساعتهای طولانی تمرکز است. نویسندگان ممکن است با احساس تنهایی بهویژه در دورههایی از کار خلاقانه شدید مواجه شوند. حالا تصور کنید در شهرستان کوچکی که همهی افراد یکدیگر را میشناسند و مراودات فامیلی نزدیکی بین خانوادهها برقرار است این کار چقدر میتواند دشوار باشد!
حافظ خیاوی در کتاب حرف اول اسمش نون بود به بررسی روابط خانوادگی، اجتماعی و نسبت آنها با یک فرد تنها در محیط شهرستان، میپردازد. نویسنده با استفاده از شیوهی طنزآمیز و درعینحال بازتاب واقعیتهای زندگی روستایی، خواننده را به عمق مسائل اجتماعی و فرهنگی روستایی هدایت میکند. داستانهای این کتاب به زندگی ساده ولی پرماجرا در شهرستانها پرداخته و با شخصیتهای جذاب و اتفاقات طنزآمیز، خواننده را به خود جذب میکنند. هر داستان به نحوی موضوعات مختلفی را مطرح میکند که از جمله آنها میتوان به روابط خانوادگی، تضادهای فرهنگی و اجتماعی، تلاش برای تطبیق با محیط جدید و تحمل مشکلات زندگی اشاره کرد.
همانطور که پیشتر گفتیم این کتاب مجموعهای از هشت داستان کوتاه معاصر ایرانی است که در سال 1400 منتشر شده. هر چند که داستان کوتاه به تازگی در ایران با اقبال روبهرو شده اما سبقهای طولانی در فرهنگ زبان فارسی داشته و بازگشت به آن میتواند برای مخاطب ایرانی بسیار جذاب باشد.
داستانهای کوتاه که نیاکان ما آن را به عنوان «قصه» میشناختند تاریخی غنی در ایران دارند که به قرونی پیش از حال میرسد. در حالی که شکل مدرن داستانهای کوتاه در قرنهای 19 و 20 میلادی ظاهر شد، سنت داستانگویی و روایتهای شفاهی در فرهنگ ایرانی ریشههای عمیقی دارد که به زمانهای باستانی باز میگردد. در دهههای اخیر، نوشتن داستانهای کوتاه فارسی ادامه یافت و خوانندگان با دستهای گسترده از صداها و دیدگاههای مختلف روبهرو شدند. نویسندگانی همچون شهرنوش پارسیپور، محمود دولتآبادی و زویا پیرزاد برای داستانهای کوتاه خود شهرت جهانی کسب کردهاند و به موضوعاتی از جمله جنسیت، حافظه، تبعید و شرایط انسانی پرداختهاند.
کتاب حرف اول اسمش نون بود یکی از بهترین نمونههای داستان کوتاه فارسی در سالهای اخیر است که میتواند خوانندگان را با جذابیت داستان کوتاه آشنا کند. در عین حال دید جدیدی نسبت به زندگی در شهرستان و بودن در محیطی که با آن احساس پیوندگسیختگی میکنید، بدهد. از آنجایی که نویسندگان قدرت تأثیرگذاری و الهامبخشی را از طریق کلماتشان دارند و فارغ از اینکه در حیطهی رمان، ناداستان، شعر یا روزنامهنگاری فعالیت میکنند میتوانند عقاید را شکل دهند، تفکرات را تحریک کنند و احساسات گوناگون را در خوانندگان به وجود آورند. بررسی زندگی یک نویسنده در محیطی کوچک و سنتی میتواند برای مخاطبان بسیار جذاب باشد!
کتاب حاضر را انتشارات نیماژ چاپ کرده و در اختیار مخاطبان علاقهمند به داستان و رمانهای ایرانی قرار داده است.
کتاب حرف اول اسمش نون بود برای چه کسانی مناسب است؟
علاقهمندان به داستانهای طنز اجتماعی و همچنین افرادی که به تحلیل و بررسی داستانهایی با پسزمینه فرهنگی و اجتماعی علاقهمند هستند، از خواندن این کتاب بهرهمند میشوند.
در بخشی از کتاب حرف اول اسمش نون بود: مجموعه داستان به هم پیوسته میخوانیم
آمدم پایین که هلش بدهم روشن شود، که راه افتاد ماشین و به سرازیری مانندی که رسید دور گرفت و رفت و رفت و پرت شد توی دره. ولی لابد او انتظار دارد که من نوشته باشم وقتی سیامک جان داد، وقتی مرد، گذاشتمش تو ماشین، بعد هلش دادم ماشین را، بعد از اینکه رفت و پرت شد تو دره، افتاد آن پایین و یک عالمه پرنده با سروصدا بلند شدند و من هم از آن بالا نگاه کردم و چند دقیقهای منتظر ماندم که حالا کی آتش بگیرد، کی بسوزد و جزغاله کند سیامک را و دیدم که نه، خبری نشد، آتش نگرفت، خودم رفتم پایین. ولی آن خرگوش را نوشتهام که وقتی میرفتم پایین یکهو دیدمش. مرا که دید، متوجه من که شد و همانطوری که کُپ کرد و خیره شد به من، سنگی برداشتم و پرت کردم طرفش و فحشش هم دادم که چرا تو این هیر و ویر توی نحس باید جلویم سبز شوی.
البته نوشتهام که خرگوش را کنار جاده دیدم، وقتی که رفتم لب پرتگاه. چیزی از پایین رفتنم ننوشتهام. هیچی از اینها نیست تو دفترچه. فقط چیزهایی را نوشتهام که تو دادگاه هم گفتم. چیز زیادی هم نگفتم آنجا. نباید هم میگفتم. اگر تو دادگاه میگفتم وقتی رفتم پایین، وقتی که کلهی سیامک و گلویش را دیدم، دیدم که حتی گَردی رویش ننشسته و آب از آب تکان نخورده و قشنگ معلوم است که کسی دندان در خرخرهاش فرو کرده و بریده و کشته، چند ساقه علوفه خشکیده از پای سنگی کندم با فندک روشنش کردم و انداختم روی آن تکه خاکی که بنزین از جایی قطره قطره میچکید و خیسش میکرد و آتش که گرفت، دویدم دورتر که رفتم، چند ثانیهای که گذشت منفجر شد. اگر تو دادگاه اینها را میگفتم امکان نداشت که برادرهایش و بهخصوص خواهرش همان که ابروهای به هم پیوستهای داشت به دیه راضی شود و از خون برادرش بگذرد، همانکه آنوقتها با عیسی دوست بود و گویا روزی که دیده بوده عیسی سر کوچهی مخابرات ایستاده و به دخترهایی که دارند میگذرند نگاه میکند و به بعضی هم متلک میگوید، از آنطرف خیابان تند آمده، سراغ عیسی رفته و کشیدهای تو گوشش نواخته و عیسی که کمی عقب رفته و «چی شده تهمینه؟» گفته، لگدی هم انداخته و لای پایش خوابانده بود که عیسی میگفت هر وقت پای دختری از آن کفشهای نک تیز دو رنگ که آن روز تهمینه پوشیده بود میبینم موهای تنم سیخ سیخ میشود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب حرف اول اسمش نون بود: مجموعه داستان به هم پیوسته |
نویسنده | حافظ خیاوی |
ناشر چاپی | انتشارات نیماژ |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 96 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-367-713-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |