معرفی و دانلود کتاب جنون مادرانه
برای دانلود قانونی کتاب جنون مادرانه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب جنون مادرانه
کتاب جنون مادرانه، نوشتهی آدرین مارتینی، یک خاطرهنویسی در باب بارداری و افسردگی پس از زایمان است که با ریتمی تند و صداقتی قابل تحسین تجربهی دردناک افسردگی و اختلالات روانی نویسنده را روایت میکند. نویسنده بهعنوان یک مادر و دختر خانوادهای که در مشکلات روحی روانی سابقه دارند، میخواهد یک بار برای همیشه، همهی چیزهایی که او و خانوادهاش را به این جهنم سیاه کشانده است، بررسی کند.
دربارهی کتاب جنون مادرانه
بعضی از ما انگار با زخمی بزرگ به دنیا آمدهایم. با غبطه به کسانی نگاه میکنیم که چشمانشان همیشه برق میزند و فقط باید با مشکلاتی بجنگند که دنیای بیرون برایشان درست کرده است. آنها با خودشان در صلحند، چیزی درونی آزارشان نمیدهد، سرشان پر از صدا نیست و بیشتر قدرتشان صرف مهار آتش درونیشان نمیشود. برعکس چیزی که روانشناسان موفقیت میگویند، بیشتر مشکلات روحی و بیماریهای روانی، ژنتیکی منتقل میشوند. چه در بهترین شرایط محیطی باشیم چه نه، بعضی از ما بیشتر از دیگران احتمال دارد افسردگی بگیریم، اضطراب راحتتر به سراغ بعضی از ما میآید و بعضی از ما ممکن است شب بخوابیم و صبح دیوانه از خواب بلند شویم. ژنها کار خودشان را میکنند؛ کاری که با آدرین مارتینی (Hillbilly Gothic: A Memoir of Madness and Motherhood)، نویسندهی کتاب جنون مادرانه (Adrienne Martini) کردند. او وقتی گریههای مادرش در اتاق خواب را میشنید، تصمیم گرفت هیچوقت مثل مادرش خود را در آغوش افسردگی رها نکند، اما بعد از زایمان مجبور شد در بیمارستان اعصاب و روان بستری شود. به چه دلیل؟ بچهاش را دوست نداشت؟ امکان ندارد. اوضاع باب میلش نبود؟ بعد از زایمان، باب میل چه کسی هست؟ دختر ضعیفی بود؟ به نظر نمیرسید. پس جواب این سؤال چیست؟ در کتاب جنون مادرانه، مارتینی تمام تلاشش را میکند که با بررسی همه جانبهی سابقهی خانوادگی، شرایط زندگی، افکار، احساسات، باورها و هر چیزی که ممکن است تاثیرگذار باشد، به این سؤال سخت پاسخ دهد.
کتاب جنون مادرانه، روایتی صریح و قانعکننده دارد. نویسنده که سالها کار روزنامهنگاری کرده است، به این بیوگرافی با دیدی انتقادی نگاه میکند و از آمار و ارقام کمک میگیرد تا به خودش، فرزندش و مخاطبانش کمک کند افسردگی را با دیدگاهی مسئولانه و همدلانه درک کنند. کتاب جنون مادرانه را مینا وحیدیونسی ترجمه کرده و انتشارات آوند دانش به چاپ رسانده است.
نکوداشتهای کتاب جنون مادرانه
- روایتی هوشمندانه، پرجاذبه، گاه و بیگاه غمگین و سرگرمکننده از افسردگی پس از زایمان و روانپریشی... (کتی هاناور، نویسنده)
- نوشتههای آدرین مارتینی مانند کاغذ که میبرد تیز و سریع است. داستان او به ما متذکر میشود که زندگی رنجآور است، با این حال همهی ما میتوانیم بهتر شویم. (آلیسون گلاک، نویسنده)
- آدرین مارتینی با ترکیبی کمنظیر از روراستی، شوخطبعی و همدلی، میراث رنجآور خانوادگی خود از بیماری روانی را به نمایش میگذارد. روبهرو شدن او با افسردگی پس از زایمان که به طرزی بسیار شجاعانه آن را بررسی میکند، در عین دلخراش بودن امیدوارکننده است. کتابی الهامبخش برای همهی کسانی که از پیچیدهترین وضعیت انسانی آسیب دیدهاند. (دکتر هنری امونز، نویسنده)
- ...نویسنده از سد دفاعی شما عبور میکند و داستانهایش را در گوش شما زمزمه میکند تا جایی که مقاومتتان را کنار میگذارید و کمتر احساس تنهایی میکنید. من این کتاب را همراه بسیار خوبی یافتم. (ماریون وینیک، نویسنده)
کتاب جنون مادرانه برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب جنون مادرانه برای کسانی که گاه و بیگاه دچار افسردگی میشوند و درگیر آسیبهای روانی هستند دلگرمکننده و همدلانه است. همینطور برای آنها که میخواهند دیدگاهی انسانی، طبیعی و صادقانه نسبت به این مشکلات پیدا کنند نیز کتابی خواندنی است.
در بخشی از کتاب جنون مادرانه میخوانیم
شبهای آخر هفته، قربانیان تیراندازی با پسران مست خوابگاههای خصوصی دانشجویی و مرمتکنندگان روانرنجور طبقهی متوسط روبهبالای خانههای ویکتوریایی از محلههای اعیاننشین اطراف با هم ادغام میشدند. اینجا یک پروژهی مسکن عمومی است که با ماشین، پنج دقیقه با برخی از خانههای گرانقیمت ناکسویل فاصله دارد؛ شهری که منطقهبندی در آن معنایی ندارد.
در حین ارزیابیهای خاله بی، گواهینامهی رانندگی و کارت بیمهام را بهسمتش پرتاب کردم. او به کامپیوترش ضربه میزند. «تو دو هفته پیش یه دختربچه به دنیا نیاوردی؟» سرم را بهنشانهی تأیید تکان دادم. ننشستم. نمیخواستم صندلی را خیس کنم. «چی تو رو کشونده اینجا؟» با گریه توضیح مختصری دادم: «با نخوابیدن شروع و با صحبت تلفنیای که با پرستار متخصص زنانم داشتم، تموم شد. پرستار گفت که بچه رو به یه آدم مطمئن بسپرم و فوراً خودم رو برسونم اورژانس.» تقریباً جعبهی دستمالکاغذی روی پیشخان کنار کامپیوتر خاله بی را خالی کردم.
او نه از سر بیمهری، به اتاق انتظار اشاره کرد و گفت: «برو اونجا بشین.» فقط زوج مسنی در بعدازظهر آن روز تعطیل خاص در بخش اورژانس بودند. بهشدت از بینی زن خون میآمد و جراحتهای مرد که موهایش را مدل مولِت زده و پیراهن طرح ناسکار پوشیده بود، مشخص نبود. قسمتهایی از یک آهنگ در سرم تکرار میشد، درست مثل این چند روز اخیر. هیچچیز مثل آن آهنگهای گوشنوازی نیست که همهمان گوش میدهیم؛ نغمههایی که یک یا دو روز قبل از بههمریختن حال روحی به ذهن نیمهآگاه آدم خطور میکند. این ترکیبی داغ و باحال است از یک یا دو سطر چند آهنگ. انگار با رادیوی ماشینی زندگی کنی که تصادفی، ساعتها شبکههای آن تا آخر بالا و پایین شود. نمیتوانم خاموشش کنم. اگر قرار بود چیزی روی مخم برود و عصبانیام کند، قطعاً همین بود. به خودم میگفتم نکند این عوارض بیخوابی یا نشانهای از فروپاشی روانی باشد.
همینطور که منتظرم، گریه هم میکنم و نمیدانم نگهبان پارکینگ چه فکری دربارهام میکند. فکر میکند به ملاقات یکی از اقوام بیمارمان آمدهام؟ یا اینکه میفهمد رسماً عقلم را از دست دادهام و باید خودم را به تیمارستان برسانم؟
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب جنون مادرانه |
نویسنده | آدرین مارتینی |
مترجم | مینا وحیدیونس |
ناشر چاپی | انتشارات آوند دانش |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 178 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-262-100-1 |
موضوع کتاب | کتابهای خاطرات، کتابهای افسردگی |