معرفی و دانلود کتاب جدال اژدها و عقاب (رقابت چین و آمریکا بر سر هژمونی)
برای دانلود قانونی کتاب جدال اژدها و عقاب (رقابت چین و آمریکا بر سر هژمونی) و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب جدال اژدها و عقاب (رقابت چین و آمریکا بر سر هژمونی)
حسین علی پور در کتاب جدال اژدها و عقاب (رقابت چین و آمریکا بر سر هژمونی) به مباحثی چون نظام بینالملل و ویژگیهای آن، هژمونی، علتهای ظهور چین، بررسی علتهای رقابت دو قدرت، امریکا و چین و... میپردازد.
از گذشتههای دور تاکنون نظام بینالمللی معمولاً عرصهی رقابت و نیز گاهی همکاری قدرتهای بزرگ بوده و قدرتهای پایین دست تحت تأثیر ارادهی قدرتهای برتر بودهاند. آنچه از درس تاریخ روابط بینالملل آموختهایم، مؤید این است که روزی امپراتوریهای ایران و روم و روزگارانی نزدیکتر اسپانیا و پرتغال و از قرن نوزدهم تا اوایل قرن بیستم میلادی پنچ قدرت بزرگ دیگر اروپایی شامل روس، پروس، اتریش هنگری، فرانسه و بریتانیا زمامدار امور بودهاند و به دنبال وقوع جنگهای جهانی اول و دوم و افول ستارهی بخت قدرتهای اروپایی، دو قدرت نوظهور در عرصهی جهانی وارد عرصهی رقابت و کشمکش با یکدیگر میشوند و به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، رقابتهای موجود بین این دو، جنگ سردی را رقم میزند که تا بیش از چهار دهه همهچیز را تحتالشعاع خود قرار میدهد، به نحوی که همهی فعل و انفعالات بینالمللی و به عبارتی سیاست بینالملل در سایهی خواست و ارادهی این دو ابر قدرت معنا مییابد؛ ولی از آنجا که قرار نیست قدرتها برای همیشه بر سر قدرت بمانند و جبر زمانه آنها را وادار به جابهجایی و واگذاری قدرت میکند از بین این دو قدرت بر آمده از جنگهای جهانی اول و دوم، در حال حاضر یکی از بین رفته و دیگری نیز در تقلای ماندن است، در حالیکه از همان سالهای آغازین قدرتیابی ایالات متحدهی آمریکا در عرصهی نظام بینالمللی و با این تصور که این قدرت نوظهور باید به هر نحو ممکن رقیب خودش را از صحنه به در کند همهی برنامهریزیهایش را حول محور این امر مهم انجام داد، تا آنجا که جرج کنان از دیپلماتهای کارکشتهی آمریکا و از کارکنان سفارت آمریکا در مسکو نظریهای را با عنوان «سد نفوذ» و با هدف مهار کمونیسم به رهبری شوروی ارائه داد.
پیشبینی جرج کنان این بود که با توجه به ماهیت ایدئولوژیک حزب کمونیست و نیز ساختار سیاسی اقتدارگرای حاکم بر شوروی، این نظام در دههی شصت میلادی فرو خواهد پاشید. فرض کنان بر این بود که مقامات کرملین، نظامی توتالیتر را در شوروی پی افکندهاند که میکوشد در عرصهی رقابت بینالمللی از رقیب خود عقب نماند و از آنجا که نماد قدرت در آن روزگاران، برتری نظامی بود، به زعم جرج کنان مقامات کرملین همهی توش و توان خود را در عرصه رقابت نظامی و تسلیحاتی به ویژه تسلیحات هستهای و فضایی به کار خواهند گرفت و از آنجا که ورود در عرصهی این رقابت هزینهبر است، ناگزیر بخش اعظم درآمدهای خود را باید مصروف این امر نمایند. در نتیجه توجه بیش از حد به این حوزهی رقابتی هم باعث عقبماندگی شوروی در سایر حوزههای رونق و پیشرفت میشود و هم مقامات کرملین ناگزیرند رفاه مالی را از مردم دریغ کنند و در کام فن سالاران نظامی بریزند و مردمی که هم از مزیتهای آزادی مدنی و دموکراسی محروم ماندهاند و هم گرسنگی و عقب ماندگی را به عنوان دستاوردهای نظام کمونیستی احساس میکنند دیر یا زود دست به طغیان خواهند زد و فریاد سقوط رژیم کمونیستی را سر خواهند داد. از نگاه جرج کنان و دیگر صاحب نظران حامی نظام سرمایهداری و پیرو اندیشهی لیبرال دموکراسی وظیفهی رهبران ایالات متحده آمریکا بهعنوان رهبری این نظام به کارگیری همهی امکانات برای محاصره و مهار شوروی است، در غیر این صورت با چنگاندازی سریع شوروی و تعمیم ارزشهای کمونیستی به حوزههای نفوذ غرب، نظام سرمایهداری با خطر جدی و ویرانگر روبهرو خواهد شد. به هر حال، هر چند پیشبینی جرج کنان مبنی بر فروپاشی نظام کمونیستی شوروی در دههی 1960 میلادی محقق نشد، به هرحال در دو دههی بعد این برآورد جامه عمل پوشید و ابرقدرتی که سایهی وحشت را بر بخش اعظم جهان گسترده بود با همه ید و بیضایش فرو پاشید.
با فروپاشی شوروی، آمریکاییها سرمست پیروزی شدند و رهبران آن عنوان میکردند که اندیشهی لیبرال دموکراسی و نظام سرمایهداری بر اندیشهی مارکسیستی و نظام کمونیستی فایق آمده و پیروز میدان است؛ در نتیجه از این پس همگان باید به نظام آیندهی بینالمللی که تک قطبی و به رهبری ایالات متحده آمریکا خواهد بود اذعان کنند و شرایط آن را بپذیرند. در همین ایام جورج بوش پدر رئیسجمهور وقت آمریکا که در آستانهی فروپاشی شوروی سکان رهبری ایالات متحده آمریکا را در اختیار داشت، مغرور از این پیروزیِ مورد انتظار در پنج دههی گذشته، آیندهی نظام بینالمللی را در قالب طرحی نو با نام نظم نوین جهانی ترسیم و اعلام کرد قرن آینده یک «قرن آمریکایی» است و ارزشهای آمریکایی باید الهامبخش زندگی انسانها در سراسر جهان قرار گیرد.
به دنبال ارائهی این الگو نظریههای دیگری چون نظریهی جنگ تمدنهای هانتینگنون و نظریهی پایان تاریخ فوکویاما و نیز در همین راستا نظریهی ثبات مبتنی بر سیطرهی کیندلبرگر با تأکید بر رهبری بلامنازع و در عین حال گریز ناپذیر آمریکا و بر پایهی یک نظام تک قطبی به رهبری ایالات متحده آمریکا پیریزی و ارائه شد. رویکردها، برنامهها و اقدامات دولتمردان و سیاستگذاران آمریکایی هم تا چند سالی بعد از فروپاشی شوروی تأکیدی بود بر این نظر که نظام بینالمللی آینده، نظامی تک قطبی به رهبری ایالات متحده و دیگران است و باید بر این رهبری گردن نهند و خودشان را با شرایط جدید تطبیق دهند؛ ولی بهتدریج و در پی حوادثی چند از جمله حادثهی یازدهم سپتامبر 2001 و حملات آمریکا به افغانستان و به ویژه به عراق در 2003 آشکار شد که قدرتهای موجود دیگر از جمله متحدین استراتژیک ایالات متحده در اروپا، به ویژه فرانسه و آلمان و نیز روسیه و چین این «غول خفتهی» در حال بیدار شدن سر آن ندارند که چشم و گوشبسته به خواستهها در سایهی رهبری آمریکا تن بدهند و به عبارتی در همهی احوال و در هر شرایطی گوش به فرمان آمریکا باشند. بههرحال، همهی شواهد و علایم گواه این بود که جهان بعد از جنگ سرد، رهبری بلامنازع آمریکا را برنمیتابد و به دنبال استقرار نظام چند قطبی است که هر کدام از قدرتهای موجود متناسب با ظرفیتها و پتانسیلهایشان جایگاه و نقش خود را ایفا میکنند.
در هر صورت در شرایط پس از جنگ سرد و با توجه به جابهجایی ارزشها و کمرنگ شدن ارزشهای ایدئولوژیک و نظامی و اولویت یافتن اقتصاد و توانمندیهای اقتصادی، در این میان چین اراده کرده است که با توجه به مجموعهی ظرفیتها و پتانسیلهایی که در خود سراغ دارد در برابر آمریکا قد علم کند و موقعیت ایالات متحده را بهچالش بکشد. بر اساس این هدف والا و در این راستا خیزهای بلندی نیز تاکنون برداشته و موفقیتهایی نیز نایل آمده است. رشد اقتصادی بالای 10 درصدی این کشور طی دستکم یک دههی گذشته در برابر رشد اقتصادی 2/3 درصدی آمریکا و غرب در این مدت و سبقت گرفتن در عرصهی تجارت بینالملل از رقبای غربی خود گواهی بر این ادعا است، درحالیکه در حوزههای پیشرفت نظامی و فناوریهای نوین هوا و فضا نیز غافل نمانده است و قصد دارد در آینده به یک ابر قدرت همهجانبه تبدیل شود، تا جاییکه بهزعم کارشناسان و صاحبنظران غربی و براساس پیشبینیهای صورت گرفته، چین حداکثر تا سال 2050 بیتردید ایالات متحده آمریکا را پشت سر خواهد گذاشت.
نکتهی قابل تأمل در ارزیابی وضعیت کنونی امروز جهان تا حد زیادی شرایط نظام بینالمللی دهههای آغازین قرن بیستم را در ذهن تداعی میکند که آمریکا خود را برای برعهده گرفتن رهبری جهان پیش رو آماده میکرد. این آرزو در پی وقوع جنگهای جهانی اول و دوم و در پی ضربههای واردهی ناشی از این دو جنگ بر ساختار قدرت اروپای بیرقیبی که تا سه قرن رهبری جهان را بر عهده داشت تا حدود زیادی تسریع شد و جلو افتاد و اروپا آماده میشد که مسئولیت رهبری جهان را در آیندهای نه چندان دور به ایالات متحده آمریکا واگذار کند. با این تفاوت که در دورهی پیش رو، تغییر ساختار نظام بینالملل و ظهور قدرت یا قدرتهای جدید در سایهی نبرد نظامی صورت نمیگیرد و آمریکا نیز همانند اروپای سالهای پس از جنگ ضعیف نیست و نکتهی مهمتر در این راستا این است که در آستانهی ظهور آمریکا، اروپا و ایالات متحدهی آمریکا مجموعههای بههم پیوستهی غرب بودند که از ارزشهای مشترک لیبرال دموکراسی و نظام سرمایهداری پیروی میکردند و بیتردید در سایهی این اشتراکات فرهنگی، مرامی و مسلکی بود که اروپا در ارتقای جایگاه و تثبیت رهبری آمریکا نقش تعیینکنندهای ایفا کرد، در حالی که امروزه چین و آمریکا در همهی عرصهها از جمله عرصهی ایدئولوژیکی، فرهنگی و ارزشی در مقابل یکدیگر قرار دارند و حداقل در این زمینهها مشابهتهایی بین آنها دیده نمیشود، جز اینکه یکی برای برآمدن تلاش میکند و دیگری برای نرفتن و میدان را خالی نکردند. البته این نکته را نباید از یاد برد که در عین رقابت جدی در حوزههای مختلف بین آمریکا و چین بیتردید بر اساس ضرورتهای زیست بینالمللی از جمله شرایط وابستگی متقابل جوامع به یکدیگر، این دو قدرت بزرگ اقتصادی نیز ناچارند در عرصههای مختلف اقتصادی، صنعتی، و تجاری با یکدیگر میباشند به نحوی که چین امروزه «بزرگترین شریک تجاری» آمریکا محسوب میشود. لذا میتوان با قاطعیت گفت که هرچند در شرایط نوین بینالمللی چین و ایالات متحدهی آمریکا رقیب جدی یکدیگر هستند، در عین حال در عرصههای مختلف نیز با یکدیگر همکاری دارند.
تأکید نویسندهی محترم کتاب جدال اژدها و عقاب، نیز در عین تبیین وضعیتهای رقابتآمیز این دو قدرت جهانی، توصیف و تحلیل حوزههای همکاریجویانه بین آنهاست؛ رقابت و همکاری دو قدرت بزرگ جهانی که در یکی نشانههایی از افول مشاهده میشود و دیگری با تلاش وصفناپذیر میکوشد هرچه زودتر پلههای ترقی را تا رسیدن به عالیترین جایگاه در نظام بینالملل کسب کند.
بنابراین مؤلف محترم کتاب، که از کارشناسان حوزهی روابط بینالملل است، کوشیده است زمینههای همکاری و رقابت این دو قدرت را که یکی به بلوک غرب و دیگری به شأن شرقی تعلق دارد با تکیه بر مؤلفههای اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی در حوزههای مختلف ژئوپلتیک به خوبی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
در بخشی از کتاب جدال اژدها و عقاب میخوانیم:
امپراطوری امروزی که در جهان شاهد آن هستیم، از بسیاری جهات شبیه امپراطوری روم است، چرا که ما دوران تک قطبی مشابه را در امپراطوری قرن اول میلادی روم دیدهایم. هر چند امپراطوری امریکا عمیقتر و همهگیرتر است. ما برای اولین بار پس از قرن اول میلادی شاهد نظام تک قطبی هستیم.
امریکا از نظر نظامی دارای جایگاهی بیسابقه است! بودجهی نظامی آنها از بودجهی نظامی دومین، سومین، چهارمین، پنجمین و ششمین قدرتهای اقتصادی جهان و چین، پرجمعیتترین کشور جهان با بیش از یکوسه دهم میلیارد نفر جمعیت، و روسیه، قویترین قدرت اروپا با بیش از پنج هزار کلاهک هستهای، بیشتر است و به رقمی بالغ بر هفتصد و بیست میلیارد دلار رسیده است.
این قدرت نظامی غولآسا فضای مناسبی را برای اعمال سیاستهای امریکا و رسیدن به اهداف سلطهگرایانهاش فراهم کرده است.
در زمینهی اقتصادی نیز باوجود بحران مالی اخیر با بیش از یازده تریلیون دلار تولید ناخالص و بودجهی سالانه بیش از دوونیم تریلیون دلار موتور اقتصادی جهان است که بقیه کشورها به آن نیازمند هستند.
در حیطهی سیاسی، عملکرد ساختار سیاسی، مشروعیت داخلی و آزادیهای سیاسی امکان سلطهی جهانی بر بشر توانمندی داخلی سیاسی را میسر ساخته است. مشروعیت داخلی از سویی فضای لازم را برای نخبگان تصمیم گیرنده فراهم کرده تا با اتکا به انسجام داخلی و توانمندی بالا، به دفاع از منافع ملی ایالات متحده در صحنهی جهانی بپردازند و از طرفی کشورهای مخالف سلطهگری امریکا را محروم از تضعیف خاستگاه داخلی تفوق جهانی گردانند.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
دیباچه
فصل اول. نظام بینالملل و ویژگیهای آن
توسعهی رفاه
تقویت امنیت
1-1-4- بررسی نظریهها، تئوریهای سه قلو
پایان تاریخ، رهیافتی نوین
دیدگاه برخورد تمدنها
دیدگاه موج سوم
1-1-5- تئوریها در راستای هدف!
1-2- بخش دوم: بازیگران نظام نوین جهانی
1-2-1- قطبیت
1-2-2- تک قطب هژمون
1-2-3- آخرین ابرقدرت
1-2-4- ماهیت نظام بینالمللی کنونی
1-3- بخش سوم: سناریوهایی برای آینده
1-3-1- روسیه به دنیای احیای نقش
1-3-2- ژاپن زیر پرچم امریکا
1-3-3- اتحادیهای اروپا، نوپاترین قدرت
1-3-4- چین، رقیبی استراتژیک!
چین و اتحادیهی اروپا.
1-4- تحلیل
فصل دوم. هژمونی
2-1- بخش اول: تعریف و ویژگیها
2-1-1- تعریف هژمونی
2-1-2- ویژگیهای هژمون
2-1-3- هژمونی در سیاست بینالملل
2-2- بخش دوم: امریکا و هژمونی
بعد اقتصادی هژمونی
بعد نظامی هژمونی
بعد سیاسی هژمونی
2-2-3- امریکا، امپراطوری نه، هژمونی آری!
2-2-4-"آزادی"، ماهیت هژمونی امریکا
2-2-5- چالش بزرگ، اژدهای زرد آسیایی!
2-3- تحلیل: چین و تلاش برای کسب هژمونی در قرن بیستویکم
فصل سوم. علتهای ظهور چین
3-1- درآمد چین، حرکت با چراغ خاموش!
3-2- بخش اول: نگرش رهبران
3-2-1- دنگ شیائوپینگ، معمار چین نو
3-2-2- مائو و دنگ، دو رهبر، دو نگاه!
3-2-3- سیاست خارجی چین، از انقلابیگری به توسعهگرایی
انقلاب و جنگ مائو
"توسعه و صلح، دنگ"
1. دگرگونی در اصول راهنما
2. کمرنگ شدن باورهای اعتقادی در روابط با سایر کشورها
3. نگاه نوین به اقتصاد بینالملل
4. دگوگون شدن رفتار از جنبش به دولت ملی
5. رشد جایگاه تعاملات اقتصادی در سیاست خارجی چین
6. دگرگونی در الگوی همکاری در سازمانهای بینالمللی
3-3- بخش دوم: نگاه چین به نظام بینالملل
3-3-1- تغییر نگاه ایدئولوژیک به نگاه اقتصادی، سیاسی، امنیتی
3-3-2- ظهور مسالمت آمیز، انتخاب استراتژیک
1. ایجاد محیطی مسالمت آمیز برای پیشبرد فرآیند نوسازی اقتصادی خود
2. سوق دادن نظم بینالمللی بهسوی چند قطبی
3. هموارسازی مسیر ظهور چین
3-3-3- نگاه چینی
نگاه چینی
3-4- بخش سوم: ظهور اقتصادی چین
3-4-1- چین: دومین اقتصاد بزرگ دنیا
3-4-2- اقتصاد چین
3-4-3- قابلیتهای چین در عرصهی انرژی
3-4-4- رشد اقتصادی چین در دهه اول قرن بیستویکم
3-5- بخش چهارم: ظهور نظامی چین
3-5-1- نگاهی به سند دفاع ملی چین
1. نظم بینالمللی: تداوم ثبات سیستمی
2. تهدیدات پیش روی چین و راههای مقابله
3. محیط امنیتی و همکاری بینالمللی
3-5-2- روند نوسازی نظامی ارتش چین
1. پایان جنگ سرد و تغییر محیط امنیتی چین
2. انقلاب در امور نظامی
3. معضل تایوان
1. مبارزه با فساد
2. افزایش سریع بودجه نظامی
3. کاهش نیروها
4. نوسازی تسلیحات
5. افزایش قدرت نیروی نظامی
6. گسترش برنامهای تأثیرگذاری فضایی
7. افزایش سطح نیروهای نظامی
8. 3-5-3- چین نظامی مدرن
3-5-4- واکنشها
3-6- بیداری غول خفته، چین و گامهای بلند به سوی توسعه
فصل چهارم. بررسی علتهای رقابت دو قدرت، امریکا و چین
4-1- درآمد
4-2- بخش اول: حوزهی عملی
4-2-1- "جنگ پنهان امریکا و چین"
4-2-2- رقابت بر سر سهم از کیک اقتصاد جهانی
4-2-3- رقابت بر سر منابع انرژی جهان
4-2-4- تقابل ارزشهای کنفوسیوسی و غربی
4-2-5- مسألهی تایوان
4-2-6- بحران هستهای کرهی شمالی
4-2-7- حقوق بشر
4-2-8- توسعهی توان نظامی چین
4-3- گفتار دوم: حوزهی تئوری
4-3-1- علتهای تعارض دو قدرت
تغییر وضع موجود و حفظ وضع موجود.
3. چندجانبهگرایی و یکجانبهگرایی
3. صلح در مقابل امنیت
4. کسب هژمونی
تحلیل نهایی. پایان رقابت عقاب و اژدها
تحلیل نهایی پایان رقابت عقاب و اژدها
کتابنامه
منابع فارسی
1. کتابهای فارسی
2. مقالات فارسی
3. منابع اینترنتی فارسی
4. گزارشهای راهبردی و بولتنها ومصاحبه
منابع انگلیسی
Books
Articles
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب جدال اژدها و عقاب (رقابت چین و آمریکا بر سر هژمونی) |
نویسنده | حسین علی پور |
ناشر چاپی | انتشارات نسل نواندیش |
سال انتشار | ۱۳۹۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 175 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-236-522-7 |
موضوع کتاب | کتابهای سیاست خارجی |
این کتاب نمایانگر مسئلههای مهم تاریخی، رقابتی، استعماری، اندیشه کمونیستی، اندیشه سرمایه داری و بیانگر روابط عمومی چین و آمریکا است.
با مطالعه این کتاب میتوان به دو موضوع کلیدی دست یافت اولا مطالعه این کتاب مطالعه قرن بیستم است و ثانیا به ساختار نظام بینالملل پی میبریم.