معرفی و دانلود کتاب تمیان
برای دانلود قانونی کتاب تمیان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب تمیان
کتاب تمیان دومین اثر داستانی هایده رحیمی، نویسندهی جوان ایرانی، است. رحیمی در این کتاب داستان دو جوان را میگوید که از بالکن یک برج بلند، فعالیتهای ساکنین ویلای روبهرو را رصد میکنند و در همین اثنا درگیر ماجرایی غیرمنتظره میشوند. داستان با نثر جذاب نویسنده، از خلال گزارشها و نامههای این دو جوان شرح داده میشود و ما را با وقایع جاری، احساسات و گذشتهی آنها آشنا میکند.
دربارهی کتاب تمیان
دو جوان که از بالکن یک برج بلند واقع در شمال شهر تهران، محلهی الهیه، یک ویلا را به طور نامحسوس زیر نظر گرفتهاند و تمامی وقایع آن را در گزارشی ثبت میکنند. همه چیز در همین حد نمیماند و آنها کمکم درگیر ماجراهایی ناخواسته میشوند که زندگیشان را زیر و رو میکند. این دو جوان که هستند؟ برای چه کسی اطلاعات میفرستند؟ آیا عضوی از یک باند خلافکارند یا برای پلیس گزارش تهیه میکنند؟ صاحب ویلا و افرادی که به آن رفت و آمد دارند، چه کسانی هستند و فعالیتهایشان به چه دلیلی برای این دو جوان مهم است؟ کتاب تمیان به قلم هایده رحیمی، ما را به اولین روز کاری این دو جوان میبرد و تمامی گزارشهای آنها را در اختیارمان قرار میدهد تا ماجرا را از همان اول دنبال کنیم.
سوران و اشکان، همان دو جوان حدوداً سی سالهای هستند که از یک شهرستان کوچک واقع در استان کردستان به تهران آمدهاند. اگر بخواهیم کمی عقبتر برویم و ببینیم چه اتفاقاتی آنها را به تهران کشانده، باید به شرایط اقتصادی شهرشان اشاره کنیم. شهرستانی که بیکاری در آن بیداد میکند. سوران و اشکان به هر دری میزنند تا سرو سامانی به زندگیشان بدهند، اما آنها نیز مانند بسیاری از جوانان دیگر شهر با بیکاری و فقر دستوپنجه نرم میکنند. یک روز پیشنهاد کاری عجیبی از تهران به آنها میرسد. دستمزد پیشنهادی این شغل بسیار وسوسهانگیز است، اما کاری که باید انجام بدهند، در نظرشان مشکوک و غیرمعمول میآید. آنها بعد از کلنجار رفتن با خودشان تصمیم میگیرند به این پیشنهاد کاری جواب مثبت بدهند و به این واسطه تغییری در وضعیت اقتصادی زندگیشان ایجاد کنند. صاحبکارشان از آنها میخواست در بالکن یک برج مستقر شوند، ویلای روبهروی آن را زیر نظر بگیرند و از تمام وقایع آن ویلا گزارش تهیه کنند.
همانطور که گفتیم، کتاب تمیان از اولین گزارش کاری این دو جوان و مستقر شدنشان در بالکن مذکور شروع میشود. گزارشها و نوشتهها به وقایع ویلا محدود نمیماند و ذرهذره از احساسات، زندگی و گذشتهی خود پسرها هم میگوید. هایده رحیمی که خود متولد شهر بوکان است، با نقبی به گذشتهی این دو دوست، زندگی در یک شهرستان کوچک را نیز به خوبی به تصویر میکشد.
شکل روایی کتاب تمیان در قالب نامه و گزارش طراحی شده است. راوی نوشتهها اشکان و سوران هستند و به این ترتیب تمام وقایع داستان از زبان و از زاویهی دید آنها روایت میشود. بنابراین به عنوان خواننده، در جایگاه کسی مینشینید که این گزارشها را دریافت میکند که همین مسئله بر جذابیت و کشش داستان افزوده است. رمان با یک موقعیت جنایی و پلیسی آغاز میشود و پایانی غیرمنتظره دارد. در طول داستان نیز شخصیتها، ارتباط میان آنها و نقاط مبهم داستان مرحله به مرحله روشن میشود و شما را تا آخر به دنبال خود میکشاند. گفتنی است که رفاقت، وفاداری و صداقت از دغدغههای اصلی شخصیتهای داستان است.
بد نیست به معنای نام کتاب نیز اشاره کنیم. «تمیان» واژهای کردی به معنای اندوهی است که همچون مهی زندگی و جان آدمی را در خود فرو میبرد. اندوهی خزنده که همچون مه نامرئی به نظر میرسد و نمیتوان با کسی در میان گذاشت.
کتاب تمیان را انتشارات هیلا، زیرمجموعهی گروه انتشاراتی ققنوس روانهی بازار کتاب ایران کرده است.
کتاب تمیان برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی این کتاب را به علاقهمندان ادبیات معاصر ایران، به ویژه دوستداران کتابهای سبک نامهنگاری پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب تمیان میخوانیم
ساعت نه شب شیفت من شروع شد و در بالکن حاضر شدم. از اینکه از گزارشهاى من راضى بودید خیلى خوشحال شدم. اشکان هم سر از پا نمىشناسد از اینکه شاید تا آخر تابستان اینجا بماند. مىگوید تهران پر از «داف» است و قرار است کلى خوش بگذراند. یادآورى کردم که شما تأکید کردهاید در این سه ماه دور هرچه «دختربازى» است خط بکشیم. گفت که قرار نیست کارمان را به خطر بیندازد. بعد هم از تجارب سه ماه گذشتهاش گفت که چه روزهاى خوشى را گذرانده. تماماً خیال و رؤیا بود البته. این اضافه حقوق خیلى بیشتر از چیزى است که انتظارش را داشتم. از پاداش اشکان خیلى بیشتر است. من چیزى نپرسیدم اما تا اساماس واریز پول را دید با هیجان گفت: «یا پیغمبر... دو تومن انعام داده آبادى.» از دیدن این ذوقهاى کودکانهاش کیف مىکنم. اشکان با اینکه همسنوسال من است کودک درون فعالى دارد که ارتباط با او را خوشایند مىکند.
خواسته بودید بیشتر از خودم و خانوادهام بنویسم. راستش تا به حال مادر و سیا را تنها نگذاشتهام. بعد از مرگ پدر، من شدم مرد خانه. بیست سالم بود. خیلى ناگهانى مرد. انصاف نبود اینقدر راحت بمیرد. اما ظاهراً انصافى در کار نیست. دوست داشتم ذرهذره بمیرد. مثلاً ده سال مردنش طول بکشد. وقتى اینها را به مادر مىگفتم، مىخندید و مىگفت: «من تو این زندگى فقط همین یه بار رو شانس آوردم، اون وقت تو مىگى کاش ده سال تر و خشکش مىکردم بعد مىمرد؟»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب تمیان |
نویسنده | هایده رحیمی |
ناشر چاپی | انتشارات هیلا |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 192 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6662-26-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی ایرانی |