معرفی و دانلود کتاب تاج خانم
برای دانلود قانونی کتاب تاج خانم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب تاج خانم
مرضیه فانی، داستاننویس ایرانی در رمان تازهی خود کتاب تاج خانم، حالوهوایی آشنا و دلنشین از عشقهای قدیمی را به خوانندگان خود هدیه میکند. داستان این کتاب از زبان دختری جوان بازگو میشود. راوی داستان در آستانهی سن ازدواج قرار دارد و قصهی خود را از ماجرای خواستگاری علاء آغاز میکند؛ کسی که هیچگاه تصور نمیکرد برای خواستگاری از او پا پیش بگذارد!
دربارهی کتاب تاج خانم
اگرچه نویسندهی داستان تاج خانم در ابتدا اشاره میکند که تمامی اتفاقات و اسامی روایت، خیالی هستند؛ بااینحال ماجرای این رمان خواندنی از مرضیه فانی، چنان به گوش و چشم خواننده آشناست که شاید هرکس بتواند گوشهای از آن را در زندگیها و روایتهای واقعی اطراف خود پیدا کند.
داستان رمان تاج خانم، در فضای یک روستا و با سبک و سیاق زندگی مردمان محلی روایت میشود. جایی که در هر کوچه و پسکوچهی آن داستانهای ریز و درشتی از عشق و عاشقی، قهر و دعوا، چشم و همچشمی و گاهی بخل و حسادت دیده میشود. قهرمان قصه و راوی اصلی ماجرا یکی از دخترهای جوان همین روستاست. او در کنار باباعلی و بیبی و در خانوادهای پرجمعیت زندگی میکند و همچون هر دختری که در سن او قرار دارد، منتظر است تا هر آن درِ قدیمی خانه برای خواستگاری به صدا دربیاید. اما شاید در میان اینرفتوآمدها، کمتر کسی تصور میکرد که علاء، جوان عابد و سربهزیر روستا، خاطر دختر را بخواهد؛ مخصوصاً دختری که بهتازگی مراسم عقدش بههم خورده.
کتاب تاج خانم، رمانی ساده و خواندنی با روایتی سرراست و صمیمیست. توصیف ظریف حالوهوای روستایی و توجه به جزئیات زندگی سنتی را میتوان از ویژگیهای اصلی قلم نویسنده در این داستان دانست. همچنین انتخاب راوی اول و شرح حوادث از زاویهی دید دختر، از دیگر انتخابهای هوشمندانهی مرضیه فانی در این رمان است، که به نزدیک شدن مخاطب با حسوحال قهرمان داستان نیز کمک ویژهای کرده. داستان تاج خانم از رمانهای قابلتوجه ادبیات داستانی معاصر ایران است که با تلاشهای انتشارات افسانه نیاکان به دست علاقهمندان میرسد.
کتاب تاج خانم برای چه کسانی مناسب است؟
این اثر خواندنی را به علاقهمندان داستانهای بلند و بهویژه رمانهای ایرانی که در حالوهوایی قدیمی روایت میشود، پیشنهاد میدهیم.
در بخشی از کتاب تاج خانم میخوانیم
وقتی آنها رفتند من و انسیه مثل ابر بهار اشک میریختیم و من خدا و ائمه را قسم میدادم. چشمهای انسیه سرخ شده بود. زرینتاج مات و مبهوت به ما نگاه میکرد.
مهرانگیز گریه میکرد و نمیدانستم چطور ساکتش کنم. شهگل خوابیده بود و گفتم خوش به حالش از هیچچیز خبر ندارد. زمان خیلی دیر میگذشت، هر لحظهاش یک ساعت بود. ذکر میگفتم، قلبم تندتند میزد. بعد از دو ساعت زنگ خانه به صدا در آمد، خدا را شکر آقای حکاک و علاء بودند. علاء خیلی حالش بهتر شده بود و گردنش طبیعی بود. آقای حکاک میگفت آمپول ضدحساسیت به علاء زدند. اگر آن آمپول پیدا نمیشد دور از جان آقاعلاء معلوم نبود چه میشد. انسیه و زرینتاج از خوشحالی به هوا میپریدند. من هم اشک شادی از چشمانم روان بود. دستپاچگی چای درست کردم و جلوی آقای حکاک و علاء گذاشتم. به همین دو سه ساعت گونههای علاء بیرون زده و صورتش فرو رفته بود. بالاخره آن روز به خیر گذشت.
روز اولی که توی اهواز انسیه به مدرسه رفت، اتفاقی برایش افتاد که بعدها برایم تعریف کرد چون او میگفت اگر به شما میگفتم میآمدید مدرسه و دوست نداشتم.
انسیه میگفت: روز اول مدرسه بود، اسمها را که خواندند همه رفتیم توی کلاس. بیشتر بچهها با هم دوست بودند چون اهوازی بودند و از سالهای قبل همدیگر را میشناختند من غریب بودم. به پشت سرم برگشتم، داشتم به حرفهای دو نفر که برایم جالب بود گوش میدادم، کلاس هنوز تشکیل نشده بود و معلم هنوز نیامده بود. یک دفعه دستی مثل صاعقه توی سرم فرود آمد. با حیرت و درد به ناظم نگاه کردم، با تندی گفت چرا سر کلاس حرف میزنی؟ برگشتم و چیزی نگفتم. سرم مثل زغال گداخته داغ شده بود و میسوخت، اشک یکی پس از دیگری از چشمانم فرو میریخت. بغض گلویم را فشار میداد.
انسیه همیشه از آن دستهای سنگین و بیرحم به بدی یاد میکرد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب تاج خانم |
نویسنده | مرضیه فانی |
ناشر چاپی | انتشارات افسانه نیاکان |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 301 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-90074-4-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |