معرفی و دانلود کتاب بدترین پسر دنیا

معرفی کتاب بدترین پسر دنیا

کتاب بدترین پسر دنیا، یک رمان کودکانه سرگرم‌کننده و جذاب نوشته‌ی اوئن کالفر، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک‌تایمز است که در سال 2008 برنده‌ی مدال کارنگی شده. ویل، پسر خوبی است و خانواده‌ی خوبی هم دارد، مادری مهربان، پدری زحمت‌کش، مادربزرگ و پدربزرگی دوست‌داشتنی و البته چهار تا برادر غرغرو. اما هیچکس در این شلوغی نیست که به ویل توجه کند و همین هم حسابی ویل را به هم ریخته است!

درباره‌ی کتاب بدترین پسر دنیا

افرادی که در خانواده‌های شلوغ بزرگ شده‌اند، می‌دانند تنهایی، در میان جمع چه معنایی دارد. ممکن است در خانه‌ای شلوغ زندگی کنی، اما کسی نباشد که مشکلاتت را با او در میان بگذاری و حرف‌هایت را بگویی. شخصیت ویل در کتاب بدترین پسر دنیا (The Legend of the Worst Boy in the World)، دقیقا همین مشکل را دارد. او چهار تا برادر دیگر دارد که نمی‌گذارند مامان وقت برای سر خاراندن داشته باشد. آن‌ها، مدام در حال غر زدن هستند و مامان هم دائما به آن‌ها، خصوصا سه تا برادر کوچکتر می‌رسد. بابا هم شب‌ها دیر به خانه می‌آید و فقط برای یک نفر وقت دارد. آن هم برادر بزرگتر است. پس ویل چه می‌شود؟ شاید پدربزرگ، برای حرف زدن خوب باشد. اما پدربزرگ هم، کلی حرف و داستان برای گفتن دارد و به شنیدن حرف‌های ویل نمی‌رسد. این تازه اول ماجراست و ویل تصمیم گرفته هر طور شده جایی برای خودش در خانه باز کند! اگر می‌خواهید به دنیای ویل قدم بگذارید و از زندگی‌اش سر در بیاورید، بهتر است ادامه‌ی ماجرا را در کتاب بدترین پسر دنیا، نوشته‌ی اوئن کالفر (Eoin Colfer) بخوانید.

اوئن کالفر، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک‌تایمز، در کتاب بدترین پسر دنیا، با زبانی ساده و کودکانه دنیا را از دید ویل به ما نشان می‌دهد. نگاه کالفر، به شدت شبیه بچه‌ای دبستانی است و دغدغه‌ها و مشکلاتش، به کودکان در این سن و سال شباهت دارد. پس بچه‌ها، به راحتی با کتاب ارتباط می‌گیرند و غرها و ناراحتی‌های ویل را درک می‌کنند. درعین‌حال، دنیای ویل، با بسیاری از کودکان در این سن و سال متفاوت است چون بچه‌ها، اکثرا در خانواده‌های کوچک زندگی می‌کنند، و تجربه‌ی زندگی با تعداد زیادی خواهر و برادر را ندارند.

زبان ساده‌ی کتاب باعث شده حتی بچه‌های دبستانی هم بتوانند آن را راحت و به‌تنهایی بخوانند و جلو بروند و انگار با دوست صمیمی‌شان نشسته‌اند و درد دل می‌کنند. زبان داستان همین‌قدر صمیمانه و در بعضی قسمت‌ها، شوخ‌طبعانه است. تصاویر کتاب بدترین پسر دنیا هم، ساده و دیدنی هستند و باعث می‌شوند، دنیای ساخته‌شده در ذهن کودکان با کلمات، واضح‌تر شود. ترجمه‌ی کتاب بدترین پسر دنیا، بسیار روان است و باعث می‌شود کودکان، به خوبی به کتاب جذب شوند. شیوا رنجبر، این کتاب را به زبان فارسی برگردانده و نشر افق، آن را به چاپ رسانده است.

نکوداشت‌های کتاب بدترین پسر دنیا

• خنده‌دارترین کتاب سال... یک شاهکار کوچولو. (دیلی میل)
• با خواندن کتاب بدترین پسر دنیا یک‌عالمه از ته دل ریسه می‌روید... (ساندی تایمز)
• کتابی معرکه... (بیگ تایم دیزنی)

کتاب بدترین پسر دنیا برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب بدترین پسر دنیا برای کودکان 9 تا 12 ساله خواندنی است.

در بخشی از کتاب بدترین پسر دنیا می‌خوانیم

من داشتم یواش‌یواش به طرف کلاهک‌های نارنجی می‌رفتم. راستش را بخواهید، کمی از این بازی راه رفتن روی خط خسته شده بودم، قیرهایی هم که به پاهایم چسبیده بودند کارم را سخت‌تر کرده بودند. صدای ماشین‌هایی که از جاده‌ی قدیمی می‌آمد دیگر بلندتر شده بود و گردوغباری را می‌دیدم که از عبور کامیون‌ها توی هوا بلند شده بود. البته وقتی دو سالم بود معنی کلاهک‌های نارنجی و گردوغبار را نمی‌دانستم. احتمالاً فقط می‌دانستم: ویل خسته است. ویل مامان می‌خواهد.

اتفاقاً آرزویم برآورده شد و صدای مامان را از پشت سرم شنیدم. برگشتم و پشتم را نگاه کردم که دیدم مامان از روی حصار پرید و توی جاده به طرف من دوید. مامان داشت دست‌هایش را تکان می‌داد و داد می‌زد. حالا می‌دانم که با این کار می‌خواست همان ‌جا بایستم. ولی آن‌ موقع فکر کردم می‌خواهد با من بازی «بدو تا بگیرمت» را بکند.

من بازی «بدو تا بگیرمت» را خیلی دوست داشتم، برای همین تا جایی که قیرهایی که به پاهایم چسبیده بودند می‌گذاشتند، تند دویدم و یک‌راست به طرف کلاهک‌های نارنجی رفتم. حتماً برنده کسی بود که زودتر به آن‌ها می‌رسید. مامان بلندتر داد زد، برای همین من هم تندتر دویدم. خیلی خوش می‌گذشت.

من با جیغ گفتم: «بازی، بازی. ویل دو! ماما بگیره.»

فهرست مطالب کتاب

عادلانه نیست
بابابزرگ
ورقه‌ی آلومینیومی
پاستیل آدمکی
لباس خرگوشی
لباس خرگوشی خالی
راه‌پله‌ی مارپیچ پاچوبی