معرفی و دانلود کتاب ای وای قلبم شکست

معرفی کتاب ای وای قلبم شکست

چرا دوستانش او را برای بازی صدا نزدند؟ چرا توپشان بستنی رنگارنگ او را روی زمین انداخت؟ چرا انقدر تنهاست و حتی ماهی‌ها هم با او حرف نمی‌زنند؟ کسی می‌داند باید با قلب شکسته‌اش چه‌کار کند؟ کتاب ای وای قلبم شکست نوشته‌ی الیف یمنجی قصه‌ی غریبی نیست؛ همه‌ی ما حداقل یک‌بار احساسش کرده‌ایم و می‌دانیم طرد شدن و تنها ماندن مثل اشک شور و بدمزه است. داستان ای وای قلبم شکست سعی دارد به کودکان بگوید: «درست است که قلبت شکسته و غمگین هستی، اما نگران نباش. به‌زودی حالت بهتر می‌شود.»

درباره‌ی کتاب ای وای قلبم شکست

بعضی از روزها، هیچ‌کس آدم را دوست ندارد. پفک‌ها زودتر از باقی اوقات تمام و برف‌ها قبل از اینکه روی زمین بنشینند، آب می‌شوند. زمانی که منتظر هستیم تا شاید دوستمان بیاید و با او بازی کنیم، از مامان او می‌شنویم که با خاله و دختر خاله‌هایش به سفر رفته و تا هفته‌ی بعد هم برنمی‌گردد. بعضی از روزها تنها هستیم، خیلی تنها؛ آرزو می‌کنیم تا کسی بیاید و به ما بگوید: «با من دوست می‌شوی؟» اما انگار هیچ‌کس ما را نمی‌بیند و آدم‌ها فراموشمان کرده‌اند. دلمان برای خودمان می‌سوزد و مطمئن می‌شویم که دیگر قرار نیست آدم خوشحالی باشیم. تصمیم می‌گیریم تا آخر عمر دیگر با هیچ‌کس حرف نزنیم و سرنوشت تلخمان را بپذیریم، اما بالاخره پرنده‌ای پیدا می‌شود که یک صدف دریایی را به ما هدیه دهد و یادمان بیندازد که می‌شود قلب شکسته را ترمیم کرد.

کتاب ای وای قلبم شکست (Eyvah Kalbim Kırıldı) ما را در احساسی غرق می‌کند که هزاران بار آن را چشیده‌ایم اما حتی هنوز هم نامش را نمی‌دانیم. دلتنگی؟ طرد شدن؟ تنهایی؟ شاید بهترین نام همان «شکستن قلب» باشد؛ حسی که باعث می‌شود از چشم‌هایمان قطره‌های غمگین شور سرازیر شوند و همه‌چیز را کمرنگ‌تر و غم‌انگیزتر ببینیم.

نمی‌دانیم «کالبن» را می‌شناسید یا نه؛ احتمالاً نه؛ زیرا این دختر کوچولو تنهاتر از آن است که کسانی در سرتاسر دنیا او را بشناسند؛ اما الیف یمنجی (Elif Yemenici) می‌خواهد شما را با او آشنا کند. کالبن تا دیروز فکر می‌کرد دوستان خوب و صمیمی دارد؛ اما از امروز که آن‌ها را در خیابان مشغول بازی دید و فهمید که او را برای بازی صدا نزده‌اند، دیگر مطمئن نیست که اصلاً در این دنیا دوستی دارد یا نه! البته تمام ماجرا همین نیست. شاید اگر توپ بازی دوستانش به بستنی قیفی او برخورد نمی‌کرد و خوش‌مزه‌ترین موجود دنیا نقش زمین نمی‌شد، تا این اندازه حس دوست‌نداشتنی بودن و غم به‌سراغش نمی‌آمد. نکند تا آخر عمر تنها بماند و دیگر هیچ‌کس با او دوست نشود؟ نه این افکار فایده‌ای ندارد و باید هرطور شده خود را خوشحال کند.

کالبن به‌سراغ ماهی‌ها می‌رود تا شاید آن‌ها با او صحبت کنند؛ اما ماهی‌ها هم مثل دوستانش هستند، او را نمی‌بینند و با او حرف نمی‌زنند. داستان کودک «ای وای قلبم شکست» او را به‌سراغ بچه گربه‌ها می‌برد تا شاید راه شادی را در بازی‌های آن‌ها پیدا کند اما نه. هیچ‌چیز فایده‌ای ندارد. او باید بپذیرد که تا آخر عمر تنهاست و دیگر هیچکس را ندارد؛ اما معجزه‌ای از آسمان به‌سوی او می‌آید؛ معجزه‌ای سفید که قرار است قلب شکسته‌ی او را مداوا کند و دوباره رنگ و نور را به دنیای کالبن هدیه دهد.

کتاب ای وای قلبم شکست برای گروه سنی 6 تا 8 سال، با ترجمه‌ی نازلی خلیلی صفا در انتشارات برکه آبی منتشر شده است.

کتاب ای وای قلبم شکست برای چه کسانی مناسب است؟

ما آدم بزرگ‌ها به اینکه قلبمان شکسته شود، کسی دوستمان نداشته باشد و بود و نبودمان برای کسی فرقی نکند، عادت کرده‌ایم؛ اما بچه‌ها نباید در این احساس غرق شوند؛ دنیا بی‌رحم‌تر از آن است که بتوانیم از آن‌ها در مقابل رنج و غم مراقبت کنیم؛ هر جا که باشند بالاخره اندوه پیدایشان می‌کند و دلشان را می‌شکند؛ ما چاره‌ای نداریم که جز اینکه به آن‌ها یاد بدهیم هنگامی که تنها مانده‌اند و هیچ‌چیز ندارند جز قلبی شکسته، باید چه‌کار کنند و چطور روح غم‌زده‌شان را دوباره خوشحال کنند.