معرفی و دانلود کتاب اژدهای عینکی کله اره‌ای

معرفی کتاب اژدهای عینکی کله اره‌ای

کتاب اژدهای عینکی کله اره‌ای نوشته‌ی حمید اباذری، داستانی برای کودکان است که موضوع تنهایی کودکان امروز را دست‌مایه‌ی پردازش در کارگاه خیال قرار داده. نویسنده داستان کودکی را روایت می‌کند که با اینکه اسباب‌بازی‌های زیادی دارد، اما تنهاست و به چیزی فراتر از این‌ها نیازمند است. چیزی شبیه به یک اژدها. این کتاب برگزیده‌ی مسابقه و کارگاه خلق کتاب تصویری در سال 1393 نیز هست.

درباره‌ی کتاب اژدهای عینکی کله‌اره‌ای

حمید اباذری نویسنده‌ی کتاب‌های «ما دوستیم؟»، «زنان و مردانی که ایران را ساخته‌اند: بیماری که پزشک شد» و «انجمن یوزهای شریف»، این بار در کتاب اژدهای عینکی کله‌اره‌ای، داستان پسری را روایت می‌کند که از فرط تنهایی، به ساختن یک اژدها دست می‌زند.

شخصیت اصلی داستان پسری است که با اینکه کلی اسباب‌بازی دارد، اما باز حوصله‌اش سر می‌رود. زیرا کسی نیست تا با او بازی کند. او دوست دارد یک اژدها داشته باشد، اما چگونه؟ پسرک از گوشه و کنار خانه چیزهایی برمی‌دارد و با آن‌ها برای خود اژدهایی دست‌وپا می‌کند. حالا دیگر پسرک تنها نیست. او با اژدهایش در اتاق می‌گردد و بازی می‌کند. اژدهایی که از یک پیراهن، یک عینک و یک اره ساخته شده. اما اژدها گرسنه است و پسرک، تنها چیزی است که می‌تواند آن را بخورد.

داستان با توجه به مشکلات کودکان امروز نوشته شده است. کودکانی که اسباب‌بازی‌های زیادی دارند اما والدین‌شان به قدری درگیر مسائل زندگی شده‌اند که نمی‌توانند به کودکانشان توجه کنند و آنان را تنها می‌گذارند.

ویژگی بسیار برجسته‌ی کتاب اژدهای عینکی کله‌اره‌ای، قدرت خیال نویسنده است. نویسنده در این داستان توانسته است دنیا را از نگاه یک کودک ببیند. کودکی که از فرط تنهایی به دنیای خیال خود پناه برده و دوستی برای خود ساخته که در دنیای خیالی او، از خانواده‌اش جاندارتر و زنده‌تر است.

کتاب اژدهای عینکی کله‌اره‌ای نوشته‌ی حمید اباذری، با تصویرگری مریم یکتافر به همت انتشارات پرنده آبی به چاپ رسیده است.

جوایز و افتخارات کتاب اژدهای عینکی کله‌اره‌ای

• اثر شایسته‌ی تقدیر دومین سالانه‌ی هنر طراحی کتاب نشان شیرازه؛
• برگزیده‌ی مسابقه و کارگاه خلق کتاب تصویری در سال 1393.

کتاب اژدهای عینکی کله‌اره‌ای برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای کودکان 5 تا 8 سال مناسب است.

در بخشی از کتاب اژدهای عینکی کله اره‌ای می‌خوانیم

پسرک برگشت به اتاقش.
از توی کیسه‌اش اره‌ی پدر، لباس مادر و عینک خواهر را بیرون آورد و دور خودش چید.
فریاد کشید: حالا باحال‌ترین و بامزه‌ترین اژدهای دنیا را می‌سازم.
و طولی نکشید که اژدها را ساخت؛ یک اژدهای لباسی کله‌اره‌ای با عینک!