معرفی و دانلود کتاب آنچه بر من گذشت

معرفی کتاب آنچه بر من گذشت

رمضانعلی تقی‌پور گیلانی در کتاب آنچه بر من گذشت به شرح داستان زندگی خود می‌پردازد. مشقت‌های زیاد زندگی روستایی، درگیری با بیماری‌های گوناگون، جدایی از خانواده و تن دادن به مصلحت‌اندیشی بزرگان فامیل زندگی پرفرازونشیبی را برای نویسنده رقم زده که در ادامه و با مطالعه‌ی کتاب نامبرده آن‌ها را مطالعه می‌کنید.

درباره‌ی کتاب آنچه بر من گذشت

اتوبیوگرافی یا خودزندگی‌نامه، روایت ماجرا و سرگذشت زندگی به دست خودِ فرد است. به عبارت دقیق‌تر، نویسنده در خودزندگی‌نامه داستان زندگی‌اش را تعریف می‌کند. کتاب آنچه بر من گذشت اثر رمضانعلی تقی‌پور گیلانی در همین ژانر نوشته شده است. نویسنده در این کتاب، شرح‌حالی از وقایع و حوادث زندگی خود را با جزئیات ذکر کرده است و با روایتی ساده و گیرا چنان اثری در مخاطب می‌گذارد که بعید است به‌راحتی بتواند از کتاب دست بکشد. نویسنده در ابتدای متن هدف خود از این حسب‌حال‌نویسی را ارائه‌ی افقی روشن به جوانانی که ممکن است قدری نسبت به زندگی ناامید شده باشند را عنوان می‌کند و این نوید را می‌دهد که خداوند متعال همان‌گونه که او را هیچ‌گاه بی‌نصیب نگذاشته جوانان را بی‌نصیب نخواهد گذاشت.

رمضانعلی تقی پور گیلانی داستانش را از کودکی شروع می‌کند. او به‌واسطه‌ی این‌که پدرش مسئول رسیدگی به شکایات و میانجی‌گری اهالی روستا بوده، بسیار مورد احترام و مقبول مردم واقع شده است. با درگذشت زودهنگام پدر، اوضاع برای خانواده‌ بسیار وخیم می‌شود. زندگی پرفرازوفرود رمضانعلی تقی‌پور گیلانی از این قسمت آغاز می‌شود. جدایی فرزندان از مادر، تقسیم برادران و خواهران بین عموها، مرگ دو برادر و کار زیاد مشکلاتی است که شاید برای یک جوان امروزی قابل‌درک نباشد. او پس‌ از این دوران و رسیدن به جوانی، عصر تازه‌ای به رویش گشوده می‌شود و خود را در راستای تحولی عظیم می‌بیند.

نکته‌ی قابل‌توجه در کتاب آنچه بر من گذشت اثر رمضانعلی تقی‌پور گیلانی شیوه‌ی روایت اوست. او بدون جهت‌گیری خاصی سعی دارد داستانش را به زبانی ساده نقل کند. وی در قسمت‌های مختلفی بیان می‌کند که این اتفاقات و حوادث را در آن زمان خوب متوجه نمی‌شده و یا آن‌ها را جدی نمی‌گرفته است. این موضوع را می‌توان از جنبه‌های مختلفی مورد تحلیل قرار داد؛ اتفاقات ناگواری که جنبه‌ای متأثرکننده به داستان زندگی راوی بخشیده است در آن زمان بدیهی و طبیعی قلم داد می‌شده‌اند و تفاوت نگاه راوی با خواننده‌ی امروزی سبب می‌شود تا هریک از منظر متفاوتی نسبت به داستان نگاه کنند و شیوه‌ی تحلیل آن به شکل دیگری صورت گیرد.

کتاب آنچه بر من گذشت بر خواننده تأثیر شگرفی می‌گذارد و او را با سختی‌ها، احساسات پاک و معصومانه، خوشحالی و شادی، غرور و شکست‌های رمضانعلی تقی‌پور گیلانی آشنا می‌کند. این کتاب به شکلی کامل و جامع زندگی روستاییانی که از تملک و توانایی مالی برخوردار نبودند را نمایان می‌کند. گفتنی‌ست کتاب آنچه بر من گذشت توسط انتشارات پادینا عرضه شده است.

کتاب آنچه بر من گذشت مناسب چه کسانی است؟

کتاب آنچه بر من گذشت به دوستداران کتاب‌های زندگی‌نامه و حسب‌حال‌نویسی توصیه می‌شود.

در بخشی از کتاب آنچه بر من گذشت می‌خوانیم

یکی از آرزوهای شیرین من این بود که دلم خیلی می‌خواست به مدرسه می‌رفتم و با بقیۀ بچه‌ها درس می‌خواندم. همیشه آرزو داشتم مثل بچه‌های محل و پسرعمو‌هایم می‌توانستم به مدرسه بروم. گاهی که صف بچه‌ها را در حیاط مدرسه یا ظهر که تعطیل می‌شدند و با صف از کوچه می‌گذشتند می‌دیدم تنها آرزویم این بود که‌ای کاش توی صف آن‌ها بودم. به خودم می‌گفتم آیا روزی من هم مثل آن‌ها کتاب‌ زیر بغل می‌گیرم و به مدرسه خواهم رفت؟ یک بار یواشکی رفتم کنار پنجرۀ مدرسه، بچه‌ها را دیدم که روی نیمکت چوبی نشسته بودند و کتاب‌هایشان باز بود. کلاس اول بودند. آن‌ها متوجه من نشدند بعد از اینکه سروصدای بچه‌ها خاموش شد، معلم اسم یکی از شاگردان را صدا زد و گفت کتاب فارسی را بخوان. او شروع کرده بود به خواندن این کلمات «رضا مریض است. سرما خورده بود. ناپرهیزی کرد. مرض او سخت شد. دکتر او را دید گفت نباید چیزهای بد بخورد.» با شنیدن این جملات به یاد برادرم افتادم که او هم مریض بود. او هم ناپرهیزی کرد و مُرد؟! نه! دکتر او را ندیده بود و اگر دکتر او را می‌دید و دوا می‌داد شاید نمی‌مرد.

در همین فکرها بودم که یک‌دفعه آقا معلم را بالای سر خود دیدم. او مرا می‌شناخت چون زیاد به منزل عمویم می‌آمد. به من گفت پسر جان چرا اینجا ایستادی؟ من سرخ شدم و چیزی نگفتم. خیلی دلم می‌خواست دستم را می‌گرفت و می‌برد پیش بچه‌ها می‌نشاند یک کتاب هم به من می‌داد می‌گفت، از امروز بیا درس بخوان. اما او چنین نکرد، گفت مثل اینکه خیلی دوست داری به مدرسه بیایی نه؟ باز چیزی نگفتم و سرم پایین بود اما او حرفی زد که یقین کردم دیگر امکان رفتن به مدرسه برایم وجود ندارد. گفت من با عمویت دربارۀ تو صحبت کردم، تو سنت زیاد است و نمی‌توانی به مدرسه بیایی.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
آغاز زندگی جدید
خاطره مراسم پنجاهمین سالگرد ازدواج
فعالیت‌های اجتماعی
ازدواج پسرم علی
تقدیم به پیشگاه مبارک و مقدس امام زمان (عج)
به یاد شهید «حسین توسلی»، شهید عارف و ساده‌زیست، و تمامی شهدای انقلاب اسلامی