معرفی و دانلود کتاب آزارشان به مورچه هم نمیرسید
برای دانلود قانونی کتاب آزارشان به مورچه هم نمیرسید و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آزارشان به مورچه هم نمیرسید
کتاب آزارشان به مورچه هم نمیرسید نوشتهی اسلاونکا دراکولیچ، خواب شما را مختل میکند، نسبت به خوبی خود مرددتان میکند و به اندیشیدن و پرسیدن سؤالات دشوار وادارتان میسازد به گونهای که تسلیم ایدئولوژی جمعی نشوید.
روزی روزگاری، در سرزمینی دور در اروپا سرزمینی زیبا به نام یوگسلاوی وجود داشت. مردمانش از شش ملیت و سه مذهب بودند و به سه زبان مختلف صحبت میکردند. آنها اسلووِنیایی، مقدونی، کرُوات، مونتهنگرویی، صِرب و مسلمان بودند اما طی چهل و اندی سال در کنار یکدیگر کار میکردند، درس میخواندند، پیمان زناشویی میبستند و در صلح و آرامش زندگی میکردند. اما این سرزمین پایان خوشی ندارد. یوگسلاوی در جنگی هولناک و خونین تجزیه شد. جنگی که جان حدود 200 هزار نفر را گرفت، دو میلیون نفر را آواره ساخت و کشورهای جدیدی به نامهای اسلووِنی، بوسنی، کرواسی، صربستان و مقدونیه را به وجود آورد.
کتاب آزارشان به مورچه هم نمیرسید (They Would Never Hurt a Fly) درباره آدم بدها، مجرمان، افراد مظنون به قتل، تجاوز و صدور فرمان کشتارهای جمعی است. به عبارتی دیگر، این اثر محاکمات مظنونین به جنایات جنگی در دیوان بینالمللی کیفری برای یوگسلاوی سابق (آیسیتیوای) در لاهه که متهم به ارتکاب جنایات سالهای 1991 تا 1995 شدهاند را برای ما به تصویر میکشد.
اسلاونکا دراکولیچ (Slavenka Drakulić) در این کتاب هشدار میدهد که در صورت عدم آگاهی ملتها از تاریخ واقعی خود و دوری از خردورزی و تن دادن به هیجانات احساسی که سیاستمداران با بهرهگیری از ابزارهای تبلیغاتی به راه میاندازند، حتی در عصر متمدن کنونی نیز بیم وقوع جنگ هست و نمیتوان از آتش خانمانسوز آن در امان ماند.
اسلاونکا دراکولیچ در سال 1949 در کرواسی به دنیا آمد. در دانشگاه زاگرب در رشته ادبیات تطبیقی و جامعهشناسی تحصیل کرد. در اوایل دهه 90 کرواسی را به دلیل مسائل سیاسی ترک کرد و عازم سوئد شد. آثار او در بسیاری از نشریات اروپایی و بینالمللی مانند استامپا، فرانکفورتر آلگماینه ازایتونگ، نیشن، یوروزین چاپ شده است. دراکولیچ در این کتاب با حضور در محکمههای متهمان جنایات جنگی، به بررسی جنگ از دیدگاه جنگ افروزان پرداخته است و در پی شناخت عواملی است که میتواند یک انسان عادی را به هیولایی تبدیل کند که به راحتی مرتکب جنایاتی فجیع و ضد انسانی شود.
وی در مورد کتاب خود بیان میکند: «به شخصه از نگارش این کتاب بهعنوان سومین بخش سهگانهای درباره جنگهای یوگسلاوی سابق (قطار سریعالسیر بالکان، انگار آنجا نیستم) خوشحال نبودم. جنگهایی که سرزمینم را پارهپاره کرد و دهها هزار کشته، زخمی و معلول بهجای گذاشت، ولی پس از نگارش کتابهایی از دید قربانیان، از خودم سؤال منطقی کردم: مجرمان چه کسانی هستند؟»
این نویسنده میخواهد با شفافسازی این فجایع، از تبدیل شدن انسانهای معمولی به هیولاهای خونریز و بیرحم جلوگیری کند. در زمان فعلی و با اتفاقات خاورمیانه و جنگهای در حال وقوع، خواندن این کتاب تلنگری برای مخاطبان خواهد بود و یادآوری میکند که هیچکس مبرّا از شرارت نیست. وقتی این اثر را میخوانیم پی میبریم که آدمهای مجرم با ما تفاوت چندانی ندارند. تنها شاید بتوانیم از تسلیم شدن در برابر موقعیتهایی که ما را به چنین هیولاهایی بدل میکند، دوری کنیم.
در بخشی از کتاب آزارشان به مورچه هم نمیرسید میخوانیم:
روزهای پیاپی در دادگاه هر چه بیشتر تماشایش میکردم و هر چه بیشتر با اداهایش آشنا میشدم (با چشمهایش که جمعیت را وارسی میکرد، با حالات چهرهاش، حرکاتش، تیکهای عصبیاَش)، بیشتر پی میبردم که چیزی از این مرد نمیدانستم. هر چه باشد، او نه تنها یکی از بزرگترین تبهکاران قرن بیستم بود، بلکه زندگی مرا نیز تغییر داد. جز شگفتی در مورد اینکه اسلوبودان میلوشویچ واقعاً کیست، کاری از من برنمیآید. چه نوع فردی پشت آن حالت تهاجمی، آن چهرۀ رنگپریده، آن سیل واژگان پنهان است؟ مردی که در ورای این بازیگر، این سیاستمدار است، کیست؟ جالب است که به دانستن آنچه در ورای وجهۀ عمومی تیتو بود، احساس نیاز نمیکردم؛ آنچه که دیدیم برایم کفایت میکرد. میلوشویچ فردی کاملاً پنهان کار است، اما به خوبی با الگوی استبدادی تناسب دارد: تیتو و استالین نیز دربارۀ زندگی خصوصیشان پنهانکاری میکردند.
دربارۀ میلوشویچ بسیار زیاد نوشته شده است، اما اکثراً دربارۀ شخصیت سیاسی و نقش او در جنگ. میدانیم که والدینش خودکشی کردهاند، که خیلی زود با همسرش آشنا شد، که دو فرزند و دوستانی بسیار معدود دارد و اینکه فقط به خانوادهاش بسیار اهمیت میدهد. چیزی بیشتر از آن نمیدانیم، به طور حتم اینها برای درک اینکه چه چیزی او را شاخص ساخت، کافی نیست. تقریباً انگار که این مرد هیچ شخصیتی به جز شخصیت اجتماعی خود ندارد. من چهار زندگینامه از اسلوبودان میلوشویچ و دفتر خاطرات همسرش یعنی میرا مارکوویچ را خواندهام، به این امید که انگیزههای این مرد را درک کنم. اما هر زندگینامۀ جدید مرا ناامیدتر کرد. کتابهای دوسکو دودِر، فلورانس هارتمن، اسلاوولیوب جوکیچ و ویدوساو استفانوویچ فقط بر یک یا دو جنبۀ او تمرکز میکنند: ارتقای او به مقام ریاست جمهوری و نقش او در جنگ. این کتابها زندگینامۀ سیاسی هستند. با وجود این، هر از گاهی یک مقرراتی مکار، بیرحم و بیعاطفۀ حزب کمونیست پدیدار میشود که بیش از هر چیز دیگر یک فرصتطلب است.
فهرست مطالب کتاب
یادداشت اختصاصی نویسنده برای نسخه فارسی
پیشگفتار
مقدمه
فصل 1) چرا دیوان لاهه؟
فصل 2) قضاوت ملالآور است
فصل 3) نوعی سناریوی خودکشی
فصل 4) شبی خاموش در اکتبر
فصل 5) پسرها فقط تفریح میکردند
فصل 6) آزارش به مورچه هم نمیرسید
فصل 7) پیروزی شر
فصل 8) یک روز از زندگی دِراژِن اِردِموویچ
فصل 9) جانوری در قفس
فصل 10) روبانها و گرههای تزئینی
فصل 11) انتقام خدایان
فصل 12) دگردیسی بیلیانا پلاوشیچ
فصل 13) چرا به هیولاها نیاز داریم
کلام آخر) برادری و اتحاد
سپاسگزاری
دربارهی نویسنده
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آزارشان به مورچه هم نمیرسید |
نویسنده | اسلاونکا دراکولیچ |
مترجم | نازیلا محبی |
ناشر چاپی | نشر ستاک |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 240 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-96418-9-5 |
موضوع کتاب | کتابهای تاریخ سیاسی |