معرفی و دانلود کتاب یادداشت‌های شیطان

معرفی کتاب یادداشت‌های شیطان

وقتی ابلیس در برابر دروغ و ریاکاری‌های انسان شکست می‌خورد... کتاب یادداشت‌های شیطان اثر لئونید آندریف رمانی خلاقانه و شگفت‌انگیز در دنیای ادبیات روسیه است که ماجرای سفر ابلیس به زمین و سیر و سیاحت او در میان انسان‌ها را روایت می‌کند. اثری که در زیرلایه‌های داستانی خود مفاهیم فلسفی و اخلاقی مهم و رگه‌هایی از طنز گزنده‌ای را پنهان کرده است و از این مسیر ساختار بورژوازی و تسلط مادی‌گرایی بر جامعه‌ی پس از جنگ جهانی اول را به نقد می‌کشد.

درباره‌ی کتاب یادداشت‌های شیطان

لئونید آندریف (Leonid Andreyev) در رمان یادداشت‌های شیطان (Satan's Diary) بشریت را از دریچه‌ی نگاه ابلیس به تصویر می‌کشد. شیطان در پی تصمیمی خودخواسته به زمین فرود می‌آید و به هیچ وجه قصدی برای جنگ با انسان‌ها و فریب آن‌ها ندارد بلکه می‌خواهد کمی تفریح کند و در میان انسان‌ها به گردش مشغول شود تا هم نوع بشر را بهتر بشناسد و هم تفریح کند؛ برای همین در ظاهر یک میلیونر آمریکایی به اسم هنری واندرگود، هدفش را عملی می‌کند اما نمی‌داند قرار است چه تجربه‌هایی را از سر بگذراند.

شیطان که انتظار دارد قدرت و شکوه بی‌نظیر انسان‌ها را به چشم ببیند، شروع می‌کند به نوشتن خاطرات سفرش و اولین یادداشتش را هجدهم ژانویه‌ی 1914 می‌نویسد؛ زمانی که سوار کشتی آتلانتیک می‌شود. او در خلال سفر خود با اتفاقات غیرمترقبه و حجم عظیمی از ریاکاری، طمع و دروغ مواجه می‌شود. شیطان در این سفر با افراد مختلفی ملاقات می‌کند؛ از افراد ثروتمند گرفته تا سیاستمداران و افراد برجسته‌ی دنیای فرهنگ. حتی به دختری زیبا دل می‌بازد اما هرچه بیشتر به این افراد نزدیک می‌شود، زوال اخلاقی جامعه‌ی انسانی را بیش از پیش درک می‌کند و منزجرتر از پیش سفرش را ادامه می‌دهد.

وقتی شیطان از زوال اخلاقی بشر می‌گوید

رمان کلاسیک یادداشت‌های شیطان در سال 1920 به انتشار رسید؛ اثری که به آخرین رمان لئونید آندریف بدل شد، چراکه او در همان سال درگذشت و حتی فرصت نکرد داستانش را به انتها برساند. با این حال این رمان ناتمام از طرح کاملی برخوردار است و به خوبی تمام ماجرا و دیدگاه نویسنده را به مخاطب منتقل می‌کند. آندریف در واقع تلاش دارد با نگاهی نقادانه به جامعه‌ی پس از جنگ جهانی اول نظر بیندازد تا از این رهگذر حقایقی غیر قابل انکار نظیر زوال ارزش‌های اخلاقی و تسلط مادی‌گرایی را عیان کند.

لئونید آندریف در رمان فلسفی یادداشت‌های شیطان با نثری روان و طنزی ظریف و هوشمندانه و در عین حال تلخ و گزنده مخاطب را به شکل صریح و بی‌پرده‌ای با ضعف‌های انسانی مواجه می‌سازد و او را در این باره به تأمل وامی‌دارد. این رمان فلسفی منحصربه‌فرد و خواندنی را نشر مات با ترجمه‌ی زینب خانه‌زر در دسترس علاقه‌مندان به ادبیات روسیه قرار داده است.

کتاب یادداشت‌های شیطان برای شما مناسب است اگر

• به خواندن داستان و رمان فلسفی خارجی با رگه‌های طنز انتقادی علاقه دارید.
• از طرفداران ادبیات روسیه هستید و می‌خواهید اثر مهم یکی از نویسندگان برجسته‌ی روس را بخوانید.
• دلتان می‌خواهد در خلال خواندن یک داستان گیرا، درمورد مفاهیم اخلاقی و ویژگی‌های نوع بشر به تفکر بپردازید.

در بخشی از کتاب یادداشت‌های شیطان می‌خوانیم

صبح دوباره حالم خوب بود. احساس سرزندگی و زیبایی می‌کردم؛ مثل بازیگری که تازه از اتاق گریم خارج شده است، مشتاق بازی کردن بودم. واضح است که فراموش نکرده بودم اصلاح کنم. سرعت رشد موهای این واندرگود تفاله مثل سرعت رشد خوک‌های زرین پوستش است. راجع‌به این موضوع برای تاپی، وقتی در حال گردش در باغ منتظر مگنوس بودیم، شکایت کردم. تاپی هم مقداری فکر کرد و حکیمانه پاسخ داد:

-‌بله! آدم وقتی خواب باشد هم ریش‌هایش رشد می‌کند. باید هم همین‌طور باشد... به خاطر آرایشگرها!

مگنوس سررسید. نسبت به دیروز خوش‌روتر نبود و چهره رنگ‌پریده‌اش نشان غیر قابل انکاری از خستگی داشت، اما آرام و مؤدب بود. چه‌قدر در روشنایی روز ریش‌هایش سیاه بودند. نزدیک دیوار ایستاده بودیم، دستم را فشرد و گفت:

-‌از کامپانیا رومانا لذت می‌برید، آقای واندرگود؟ چه منظرۀ باشکوهی! می‌گویند کامپانیا به تب‌هایش شهره است، ولی در من تنها تبی که ایجاد می‌کند، تب اندیشه است!

ظاهراً واندرگود خیلی از طبیعت خوشش نمی‌آمد و من هم هنوز نتوانسته بودم در خودم علاقه‌ای به چشم‌اندازهای زمینی ایجاد کنم. چیزی که من می‌دیدم تنها یک دشت خالی بود. از سر ادب منظره ییلاقی پیش رویمان را برانداز کردم و گفتم:

-‌آدم‌ها بیشتر مرا جذب می‌کنند، جناب مگنوس...
با آن چشم‌های تیره‌اش، نگاه دقیقی به من انداخت. صدایش را پایین آورد و با جدیت و بیزاری آشکاری که در کلامش بود گفت:

-‌در مورد مردم فقط دو کلمه وجود دارد، آقای واندرگود! به‌زودی با دخترم ماریا ملاقات خواهید کرد. سه میلیارد ثروت من، اوست. درک می‌کنید؟
سرم را به نشانۀ تأیید تکان دادم.

فهرست مطالب کتاب

پیش‌گفتار
بخش اول
18 ژانویه 1914: سوار بر کشتی آتلانتیک
7 فوریه 1914: رم، هتل اینترناسیونال
14 فوریه: هتل اینترناسیونال
رم، هتل اینترناسیونال
21 فوریه 1914: رم، ویلای اورسینی
بخش دوم
22 فوریه: رم، ویلای اورسینی
23 فوریه: ویلای اورسینی
2 مارس: رم، ویلای اورسینی
9 مارس، 1914: رم، ویلای اورسینی
18 مارس: رم، کاخ اورسینی
26 مارس: رم، کاخ اورسینی
بخش سوم
29 مارس: رم
2 آوریل، رم: کاخ اورسینی
6 آوریل. 1914
8 آوریل، رم
16 آوریل، رم
19 آوریل، جزیرۀ کاپری
23 آوریل رم: کاخ اورسینی
بخش چهارم
25 مه 1914، ایتالیا
26 مه، ایتالیا
27 مه