معرفی و دانلود کتاب گوی برفی - جلد اول

معرفی کتاب گوی برفی - جلد اول

کتاب گوی برفی - جلد اول، داستانی علمی تخیلی و پادآرمان‌شهری از پارک سویونگ، نویسنده‌ی کره‌ای، است. او در کنار روایت داستانی جذاب و نفسگیر، مفاهیم مهمی مانند تغییرات اقلیمی و نابرابری اجتماعی را در این اثر بررسی کرده است. داستان در آینده‌ای دور رخ می‌دهد؛ درحالی‌که بیشتر قسمت‌های کره‌ی زمین یخ زده و بسیاری از انسان‌ها در شهری با نام گوی برفی زندگی می‌کنند... گفتنی‌ست این رمان نوجوان نامزد جایزه‌ی اوکلاهما سکویا بوده است.

درباره‌ی کتاب گوی برفی - جلد اول

کتاب گوی برفی - جلد اول (Snowglobe) خواننده را با داستانی علمی تخیلی و جذاب همراه می‌کند. پارک سویونگ (Soyoung Park)، نویسنده‌ی کتاب، با الهام از اتفاق‌های مهم و حساسی مانند تغییرات اقلیمی و نابرابری انسان‌ها، دنیایی را خلق کرده که در سرمایی زیر صفر فرو رفته است. داستان کتاب در آینده‌ای دور اتفاق می‌افتد. در آن زمان، سیاره‌ی زمین بر اثر بحرانی اقلیمی به دنیایی یخ زده تبدیل شده است، تمامی شهرها از بین رفته‌اند و فقط یک شهر باقی مانده است. این شهر در زیر گنبد بزرگ شیشه‌ای قرار دارد و ساکنین آن از سرمای بیرون، در امان هستند. پارک سویونگ، نام گوی برفی را برای این شهر انتخاب کرده است.

شهروندان گوی برفی در محیطی گرم زندگی می‌کنند و چیزی کم و کسر ندارند. افرادی نیز در بیرون از این گنبد روزگار می‌گذرانند و با کارهای سخت در نیروگاه‌ها، انرژی لازم برای تولید گرما در گوی برفی را تامین کنند. این کارگران تماشاگر تصاویری هستند که از این شهر خوشبخت در تلویزیونشان پخش می‌شود. در گوی برفی، ثروت و امنیت به بهای نظارت کامل بر زندگی مردم فروخته و حریم خصوصی به واحد پول جدیدی تبدیل شده است.

ماجراجویی در زیر گنبد برفی

رمان علمی تخیلی گوی برفی - جلد اول با ماجراهای جئون چوبام، دختری شانزده ساله و جسور آغاز می‌شود. تنها تسلی این دختر تنها، تماشای برنامه‌ی زندگی مردم شهر گوی برفی است. ستاره‌ی این برنامه، شباهت بسیار زیادی به چهره‌ی جئون چوبام دارد. این شباهت به اندازه‌ای است که حتی مادربزرگ چوبام نیز نمی‌تواند تفاوت میان این دو را تشخیص دهد. چوبام، در بیرون از گوی برفی گرفتار است و آرزو دارد به جای کار در نیروگاه‌ها برای تولید برق، به داخل شهر برود و با سازنده‌های این برنامه‌ی واقع‌گرایانه همکاری کند. از قضای روزگار، ستاره‌ی برنامه‌ای که شباهت بسیار زیادی به جئون چوبام دارد، می‌میرد.

به دنبال اتفاق‌هایی، کارگردانی صاحب‌نام به منزل چوبام می‌آید و از او درخواست می‌کند تا با توجه به شباهتش به سلبریتیِ فوت شده، مخفیانه جای او را بگیرد و برنامه‌ی تلویزیونی را ادامه دهد. این اتفاق‌، ماجراهای جالب و پیش‌بینی‌نشده‌ای سر راه شخصیت‌های داستان نوجوان گوی برفی قرار می‌دهد.

داستان فانتزی گوی برفی - جلد اول را انتشارات دانش آفرین با ترجمه‌ی بهاره صادقی، چاپ و روانه‌ی بازار کرده است.

جوایز و افتخارات کتاب گوی برفی - جلد اول

• کتاب پرفروش نیویورک تایمز
• بهترین کتاب نوجوانانِ سال از نگاه کازموپلیتَن
• بهترین کتاب سال کِرکِس ریویوز
• نامزد جایزه‌ی اوکلاهما سکویا
• رمان منتخب ویراستاران آمازون

نکوداشت‌های کتاب گوی برفی - جلد اول

• یک تریلر پادآرمان‌شهری تاریک، جذاب و به‌شدت اعتیادآور... با حال و هوای غریب، مایوس‌کننده و هیجان‌انگیز فیلم‌های برف‌شکن و هانگر گیمز. (سوزان لی، نویسنده‌ی کتاب سوُل مِیت)
• یک تمثیل هوشمندانه و هیجان‌انگیز از پارک سویونگ درباره‌ی اینکه ما اکنون در کجا هستیم و به کدام سمت در حرکتیم. (دیوید یون، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز)
• این کتاب پارک سویونگ، یک تریلر پادآرمان‌شهری با تم واقع‌نمایی تلویزیون و رسانه است که برای طرفداران سریال بازی مرکب یا فیلم برف‌شکن، جذاب به نظر می‌رسد. (بوک‌لیست)

کتاب گوی برفی - جلد اول برای شما مناسب است اگر

• می‌خواهید یک رمان نوجوان هیجان‌انگیز و ماجراجویانه مطالعه کنید.
• به داستان‌های پادآرمان‌شهری با مضمون‌های نابرابری طبقاتی و تغییرات اقلیمی علاقه دارید.
• از خواندن تریلرهایی با پیچِش‌های داستانی غیرمنتظره و اتفاق‌های نفسگیر لذت می‌برید.
• از طرفداران فیلم‌های هانگر گیمز، برف‌شکن و سریال اسکویید گیم هستید.

در بخشی از کتاب گوی برفی - جلد اول می‌خوانیم

هربار که آرام آرام به خواب فرو می‌روم، چشمان خونین کوپر در ذهنم ظاهر می‌شوند و مرا از خواب می‌پرانند. در نهایت دیگر سعی نمی‌کنم بخوابم و در عوض از پشت پنجره به گستره‌ی وسیع آسمان سیاه‌رنگ نگاه می‌کنم. نمی‌دانم از زمانی که ستارگان کم‌فروغ شدند و تاریکی با تراوش نور سپیده‌دم محو شد و جای خود را به رنگ ارغوانی داد چه مدت می‌گذرد. وقتی سرتاسر آسمان به رنگ صورتی درمی‌آید و افق دوردست به رنگ قرمز آتشین، صدای توی بلندگو رسیدن قریب‌الوقوع ما به گوی برفی را اعلام می‌کند. سپس هواپیما به سمت چپ تغییر مسیر می‌دهد و نگاه کاوشگرم به گنبد شیشه‌ای آن پایین می‌افتد که زیر نور سپیده‌دم می‌درخشد. حیرت‌زده از خودم می‌پرسم یعنی هنوز رو سیاره زمینم؟ این منظره بسیار غیرواقعی‌ست. آن نقطه‌ی غول‌آسا تنها دایره‌ی سبزی است که در گستره‌ی وسیع سفیدرنگ قرار دارد.

هواپیما فرود می‌آید و آن نقطه‌ی سبزرنگ بزرگتر می‌شود. صحنه‌ای مینیاتوری از ساختمان‌ها، آسمان‌خراش‌ها و وسایل نقلیه‌ی رنگارنگی به اندازه‌ی مورچه که در بزرگراه‌ها حرکت می‌کنند به چشم می‌آید. قلبم دیوانه‌وار می‌تپد و در جستجوی مدرسه فیلم‌سازی هستم که در حافظه‌ام نقش بسته چون از روی بروشوری که به دیوار اتاقم چسبانده بودم، هر روز با دقت آن را نگاه می‌کردم.

«نظرت چیه؟ دوستش داری؟» صدای کارگردان چا رشته‌ی افکارم را پاره می‌کند.

در حالی که نگاهم روی منظره‌ی بیرون قفل شده، سرم را به علامت تأیید تکان می‌دهم. اگر هیجان‌زده هم باشم، نمی‌خواهم که او آن را ببیند. هنوز نه.

می‌گوید: «آهای، هه‌ری.»

بدون اینکه خودم بخواهم سرم را می‌چرخانم. نمی‌دانم چطور این را بپذیرم.

فهرست مطالب کتاب

شخصیت‌ها
بخش 1: من
دوران گوی برفی
اکثریت مردم عادی
مهمانان مرموز
مرگ یک نفر
کاری که برای من در نظر گرفته شده
درمانی برای درد
یک شخصیت کمتر
بخش 2: تو
فصل یک
سرزمین موعود
گروه رسانه‌ای یی‌بون
من در آینه
هواشناس
بخشی از یک راز
عشق و وقار
یک پایان خوش؟
جوینده‌ی مصیبت
اتاقی متعلق به خودم
بدون فیلمنامه
دومین درخواست
منطقه‌ی ورود ممنوع
توافقات مخفیانه
برترین برنامه
فصل دو
مهمان غیرمنتظره
تماس تلفنی
حقیقت
بخش 3: ما
تبعیدشده
جایگزینی برای یک جایگزین
دل به دریا زدن
نجات‌یافته
محققین
همزاد
برنامه ادامه دارد
یک کپی دیگر
دختران دوست‌داشتنی همسایه
تب ‌و تاب جمعه شب
تصرف
عهدی دیرینه
افشاگری
خداحافظ، کانال 60
یک شروع تازه
بخش آخر
دعا می‌کنم که او زنده باشد.
بیداری
آرزوی یک آدمکش
چندین سال قبل...