معرفی و دانلود کتاب فابیان: سرگذشت یک اخلاق گرا

معرفی کتاب فابیان: سرگذشت یک اخلاق گرا

کتاب فابیان، داستانی با موضوعاتی اجتماعی و تاریخی از ادبیات کلاسیک آلمان را پیش روی خواننده قرار می‌دهد. اریش کستنر، نویسنده‌ی کتاب، در این اثر به نقد فساد اخلاقی و پوچی آلمانِ دوران جمهوری وایمار پرداخته است. داستان فابیان، خواننده را با ماجرای فردی با همین نام همراه می‌کند که شاهد اتفاق‌های سیاسی و اجتماعی آلمانِ قبل از جنگ جهانی دوم است.

درباره‌ی کتاب فابیان

کتاب فابیان (Fabian: The Story of a Moralist)، یکی از شاهکارهای ادبیات قبل از جنگ جهانی دومِ آلمان را در بر گرفته است. اریش کستنر (Erich Kästner)، نویسنده‌ی کتاب، در این اثر در قالب داستانی خواندنی، وضعیت اجتماعی و سیاسی آلمانی‌های دوران جمهوری وایمار را نقد کرده است.

داستان فابیان، خواننده را با ماجراهای دکتر یاکوب فابیان، متخصص زبان و ادبیات آلمانی همراه می‌کند. شخصیت اول داستان فابیان، در ابتدای قصه، زندگی شبانه‌ی آلمانی‌های دوران قبل از جنگ جهانی دوم را به نظاره نشسته است. فابیان، تجربه‌های خود از بازدیدِ باشگاه‌های زیرزمینی و عشرتکده‌ها را در داستان با نگاهی کنایه‌آمیز بیان کرده است. در بخش‌های نخست، فابیان ناظری است غیر منفعل که به غیر از مشاهده و کنایه‌گویی، رفتاری بر علیه سبک زندگی نادرست همشهری‌های خود انجام نمی‌دهد. شخصیت اول داستان، چشم انتظار معجزه‌ای برای برچیدن ریشه‌ی فساد در برلین است.

وقتی اصول اخلاقی به تنها دارایی یک فرد تبدیل می‌شود

اریش کستنر، در ادامه‌ی داستان فابیان، کاراکتر اول را در معرض جریان‌های سیاسی قرار می‌دهد. به دنبال اتفاق‌هایی، فابیان از مردم برای تغییر سبک زندگی‌ِشان ناامید می‌شود. او به این نتیجه می‌رسد که فقط می‌تواند رفتار خودش را اصلاح کند. در این بین، ماجرایی عاشقانه به داستان فابیان اضافه می‌شود. شخصیت اول این قصه با بانویی زیبا آشنا می‌شود. فابیان به این زن زیبارو نَرد عشق می‌بازد. به دنبال اتفاق‌هایی، فابیان شغل خود را از دست می‌دهد و زن دلخواهش نیز حرفه‌ی هنرپیشگی را به او ترجیح می‌دهد. به رغم تمامی این اتفاق‌های ناخوشایند، فابیان همچنان سعی می‌کند تا اصول اخلاقیِ خود را زیر پا نگذارد. داستان فابیان با پایانی تأمل‌برانگیز و خواندنی خاتمه پیدا می‌کند.

کتاب فابیان را انتشارات بیدگل با ترجمه‌ی اژدر انگشتری، چاپ و روانه‌ی بازار کرده است.

اقتباس‌های سینمایی و فرهنگی از کتاب فابیان

• فیلم فابیان به کارگردانی وُلف گِرِم، محصول آلمان غربی در 1980
• فیلم فابیان، رفتن به سوی تباهی، به کارگردانی دامینیک گِرَف، محصول 2021
• اجرای تئاتر فابیان در سالن تئاتر لاندس آلتنبورگ در 2016
• اجرای تئاتر فابیان در 2021
• اجرای تئاتر فابیان در سالن تئاتر اشتاتس در 2023

کتاب فابیان برای شما مناسب است اگر

• به مطالعه‌ی آثار ادبی کلاسیک آلمان علاقه دارید.
• علاقه‌مند به خواندن رمان‌هایی هستید که داستان آن در دوران جمهوری وایمار در آلمان اتفاق افتاده باشد.
• قصد مطالعه‌ی داستانی را دارید که در آن به مشکلات سیاسی و اجتماعی آلمان در دوران قبل از جنگ جهانی دوم پرداخته شده باشد.

در بخشی از کتاب فابیان: سرگذشت یک اخلاق گرا می‌خوانیم

جوری خندید که انگار غذا توی گلویش پریده باشد، و دستش را گذاشت روی زانوی فابیان. «واقعاً!... می‌گن که من یه تخیل بی‌قرار دارم. اگه تا شب میلتون زد بالا که من رو برسونین خونه، من و آپارتمانم با اینکه کوچولوییم ولی قرص و محکمیم.»

آن دست بی‌قرارِ غریبه را از روی زانویش برداشت و گفت: «هر چیزی ممکنه. فعلا می‌خوام یه سری به بار بزنم.» پایش نرسید به بار. همین‌که بلند شد و برگشت، زنی قدبلند و خوش‌بنیه جلویش بود و گفت: «الآن وقت رقصه.» قدش بلندتر از فابیان بود، تازه بلوند هم بود. آن ورّاجِ موسیاهِ ریزاندام از مقررات پیروی کرد و زد به چاک. پیشخدمت گرامافون را به کار انداخت. از سرِ میزها بلند شدند. رقصیدند.

فابیان به‌دقت خانم بلوند را ورانداز کرد. صورتی رنگ‌پریده و بچگانه داشت و از روی رقصش می‌شد فهمید که تودارتر از چیزی بود که نشان می‌داد. فابیان ساکت بود و حس می‌کرد که تا چند دقیقۀ دیگر به درجه‌ای از سکوت می‌رسد که شروع یک گفت‌وگو، حتی گفت‌وگویی بی‌اهمیت، غیرممکن می‌شود. خوشبختانه فابیان پایش را لگد کرد. زن به حرف افتاد. دو بانو را نشان داد که چند وقت پیش افتاده بودند به جان هم. تعریف کرد که خانم زومر با آن کوتولۀ سبزپوش سروسرّی دارد، و توضیح داد که جرئت نمی‌کند این رابطه را مجسم کند. دست‌آخر هم از فابیان پرسید که می‌خواهد هنوز آنجا بماند. داشت می‌رفت. فابیان هم دنبالش رفت.

در کورفورستندام برای یک تاکسی دست تکان داد، آدرس را گفت، سوار شد و به فابیان اصرار کرد که کنارش بنشیند. فابیان طفره رفت: «ولی من فقط دو مارک دارم.»