نقد، بررسی و نظرات کتاب سمفونی مردگان - عباس معروفی
مرتبسازی: پیشفرض
کیومرث صدیق وزیری
۱۴۰۲/۰۶/۱۸
174
این کتاب داستان همیشگی نسل جوان و نسل قبل از خود است که در بسیاری موارد زندگی افراد را در جهات مختلف تحت تاثیر قرار داده است. کتاب به صورت جملات کوتاه و مقطع نوشته شده و به منفیترین شکل ممکن به این مطلب پرداخته است. متن نوشته به شکل تقطیع شده میباشد که به کرات به زمانهای گذشته و حال میپردازد که تا حدی باعث آزردگی خواننده میشود. در فصل چهار یا به قول نویسنده موومان چهار جملات تقطیع شده و تا حدودی نامفهوم به اوج میرسد. داستان در فضایی غم انگیز پیش میرود.
داستان بسیار قوی و عالی بود، بسیار ملموس و آشنا چون تقریبا بیش از نیمی از جمعیت ایران درگیر خودخواهی و نادانی پدر و مادرهایی هستند که فقط صرف داشتن رابطه جنسی، بچه دار شدن و آگاهی لازم و کافی از مسوولیت و اینکه صاحب بچه هاشون نیستن ندارند، یه جاهایی شدیدا منقلب شدم و همزاد پنداری کردم و متاسف شدم که در واقع همچین جامعه ناآگاه و کم دانی داریم
خیلی زیبا بود کتابی که واقعیتهای زندگی فرزندان پدر دیکتاتور و به شدت دهن بین و مادری که بین بچهها فرق میذاره رو توصیف کرده و مشخص نبودن راوی در ابتدای فصلها از جذابیتهای کتابه که ذهن خواننده رو درگیر میکنه و جمله بندیها بین زمان حال و گذشته به خصوص در فصل آخر در رفت و آمده که گیج کننده است یه مقدار اما به نظر من اگه کتاب رو با فاصله زمانی زیاد نخونده باشیم میشه درکش کرد
در کل کتاب خوبی بود و سبک خاص خودش چقدر داستان غم انگیز بودو اینکه جهالت یک نفر تو خانواده اون هم بعنوان یک پدر چطوری کل خانواده و به تباهی کشوند ولی کلا اینجور داستان ها با روحیه من سازگار نیست و خیلی بهم انرژی منفی میده ولی سبک نوشتاری داستان و دوست داشتم و برام جذاب بود هر چند که اذیت شدم ولی تا تهش خوندم داستان جوری پیش میره اگه شروع کنی به خوندن نمیتونی وسط راه رهاش کنی
کتاب جالبی بود، اگر از اون دسته افرادی هستید که داستان هایی که به سبک جریان سیال ذهن نوشته شده اند براتون گیج کننده نیست و از خوندن اونها لذت می برید این کتاب رو بهتون پیشنهاد می کنم. چون اتفاقاتی که در این کتاب روایت شده طوری کنار هم امده اند که داستانی هیجان انگیز رو روایت می کنن و خواننده هر لحظه مشتاق هست بدونه خب بعدش چی....!!
داستانی آشنا برای خیلی از خانواده های سنتی که نقش پدر به عنوان بزرگتر را نشان میدهد که با طرز فکر و دیدگاهش خانواده را از هم میپاشاند با اینکه به لحاظ جایگاه اجتماعی در دوران خودشان جایگاه خوبی داشتند ولی به لحاظ مدیریت و پدری کردن و تبعیض بین دختر و پسر این بلا را سر خانواده میآورد