نقد، بررسی و نظرات کتاب یکی پس از دیگری - فریدا مک فادن
4.4
603 رای
مرتبسازی: پیشفرض
Somayeh Sami
۱۴۰۱/۳/۶
185
کتاب خوبی بود ارزش خوندنو داره، یکی از مزیت هاش این بود که بین داستان که از زبان کلیر تعریف میشد داستان زندگی قاتل و ویژگی هاش رو برا خواننده نمایش داده بود و از همون اول به دنبال انطباق اون ویژگیها با قاتل هستیم تا حدودی حدس اولی که میزنیم درسته ولی هر چه جلوتر میره داستان شک و تردید بیشتر میشه و مدام در حال حدس زدن قاتل هستیم چون نویسنده جوری داستان قاتل رو شرح میده که به تمام افراد اون داستان میخورد به خاطر همین حدس زدن قاتل سخت میشد و این داستانو جذاب کرده بود دومین مزیت این بود که داستان رو به جنگل برده بود و کشش داستان رو بیشتر کرده بود و داستان رو دلهره آور تر کرده بود و در آخر که وارد یه کلبه میشن اوج داستان شکل میگیره و پایانش هم برا کسایی که کتاب و آنگاه هیچکس نماند را خوندن آشنا هست، در کل کتاب خوب و پر کششی هست پیشنهاد میشه
این دومین کتاب است که از فریدا مک فادن میخوانم کتاب قبلی که خواندم بخش دی بود که داستان ان نیز سناریویی شبیه همین داستان داشت فقط فرقی که داشت این بود که ان در بیمارستان رخ داده و این در یک جنگل. اگر قصد مطالعه این کتاب رو دارید شک نکنید که با کتاب معمایی رو به رو میشوید که سعی دارید هر چه زو تر پایان این کتاب رو بخوانید. داستان جنجالی این کتاب واقعیت غیر قابل انکاری رو در دنیای غرب نشان میده که این موضوع چه بلاهایی میتواند بر روی زندگی خانوادگی افراد داشته باشد و ما در این کتاب این واقعیت رو عامل اصلی قاتل در انجام دادن قتلها مشاهده میکنیم این عامل چیزی نیست جز خیانت زن و شوهر به هم. اگر حوصله سخنان من رو دارید این رو هم اضافه کنم که ما مسلمانها خوشبخت رین آدم های روی این زمینیم به این خاطر که این قدر که در دین ما بر روابط سالم زناشویی تاکید شده است در هیچ فرهنگی ما این موارد را مشاهده نمیکنیم ممکن است در فرهنگهای دیگر از این روابط به عنوان آزادی یاد شود ولی آنچه که عیان است این است که این آزادی درنده است و مثل حیوان وحشی اگر قفسش باز باشد همه را میدرد این هوای نفس هم اگر محدود نباشد انسان را نابود میکند
خطر اسپویل :
با سلام داستان درباره ۳ زوج و دوست هست که تصمیم میگیرن به یک سفر دور از شهر و تمدن شهری بروند در هتلی اقامت کنند و در جنگل پیاده روی کنند ولی وسط راه ماشین خراب میشه و وسط ناکجا آباد گیر میکنند و نمیتونن هتل رو پیدا کنند. از بین این ۶ نفر یک قاتل وجود داره و در طی دو روز ۴ نفر یکی پس از دیگری از بین آن ها کشته میشه و فقط یک زوج به خونه برمی گردن. داستانی جنایی، معمایی و هیجان انگیز بود به دور از حاشیه پردازی و با زبان ساده و روان نوشته شده. و طوری است که خواننده رو تشویق به خواندن ادامه ماجرا می کنه و تا لحظه آخر کنجکاو هست. بیان داستان به نحوی است که خواننده کاملا فضای آن را در ذهن تجسم می کند و مانند یک فیلم تمام صحنه هارا میبیند. همچنین علاوه بر بیان داستان توسط راوی، راوی دیگری نیز داستان را بیان میکند که همان قاتل است و کمک می کنه که قاتل رو حدس بزنید. با تشکر
با سلام داستان درباره ۳ زوج و دوست هست که تصمیم میگیرن به یک سفر دور از شهر و تمدن شهری بروند در هتلی اقامت کنند و در جنگل پیاده روی کنند ولی وسط راه ماشین خراب میشه و وسط ناکجا آباد گیر میکنند و نمیتونن هتل رو پیدا کنند. از بین این ۶ نفر یک قاتل وجود داره و در طی دو روز ۴ نفر یکی پس از دیگری از بین آن ها کشته میشه و فقط یک زوج به خونه برمی گردن. داستانی جنایی، معمایی و هیجان انگیز بود به دور از حاشیه پردازی و با زبان ساده و روان نوشته شده. و طوری است که خواننده رو تشویق به خواندن ادامه ماجرا می کنه و تا لحظه آخر کنجکاو هست. بیان داستان به نحوی است که خواننده کاملا فضای آن را در ذهن تجسم می کند و مانند یک فیلم تمام صحنه هارا میبیند. همچنین علاوه بر بیان داستان توسط راوی، راوی دیگری نیز داستان را بیان میکند که همان قاتل است و کمک می کنه که قاتل رو حدس بزنید. با تشکر
زباد خوشم نیومد!! انتقادم اینه که منطقه ی کلرادو از سمت غرب به شهرای یوتا و لاس وگاس نزدیکه و از سمت شرق به نبراسکا، ینی یک جای مدرن. و درسته که یه منطقه ی جنگلی داره ولی نویسنده انگار داستان ۳۰ سال پیشو تعریف کرده! چرا نواً قبلا با مَپ یا نقشه هتل رو پیدا نکرده بود درحالیکه گوشیا هوشمندن! و بدون تحقیق با چند نفر که خیلی هم جور نیستن قرار سفر گذاشتن. چرا پاوربانک نداشتن تا شارژ گوشیشون تموم نشه؟ چرا از جاده و مسیر اصلی خارج شدن و تو جنگل رفتن؟ چرا یک زن معلم که کلیر باشه قبل سفر ماشین رو نبرده تعمیرگاه یا همسرش نبرده؟ چرا لازم بوده با یک ماشین برن؟ چرا قرصهای سیر کننده که تو آمریکا زیادن و آب و دستگاه تصویه آب کوچک هر کدوم نداشتن، چون تو آمریکا زیاده؟! اول داستان کلیر میگه نواً ته ریش خاکستری داره و عینکیه و۱۵ ساله زندگی کردیم پس نواً باید مردی ۴۰ الی ۴۴ ساله و کلیر زنی ۳۷ تا ۳۹ سال باشن! مرز میانسالی، ولی داستان طوری نوشته شده انگار دوتا جوون ۲۵ یا ۲۷ ساله هستن!! فقط موندم نویسنده، خانوم فریدا که بیوگرافیشو خوندم یک پزشک مغز و اعصابه، چرا اینقدر تو داستاناش مرد ستیزه؟ و چطور داستانهاش مقام اول روزنامه ی نیویورک تایمز رو میگیره!! آیا ما زیادی باهوش و نکته سنجیم؟ ولی آمریکاییا زیادی ساده لوحن یا چی؟ بهر حال بنظرم داستان بدرد نوجوونا میخوره. و فریدای نویسنده بهتره به پزشکیش برسه. البته عکسشو دیدم و خیلی قیافه ی ساده لوح و سطحیی داره بهش نمیخوره اینقدر تو مغزش داستان جنایی جا بشه. با احترام به کتابراه فقط نقدم ازچند کتابیه که از این نویسنده خوندم.
موضوع داستان با اینکه تکراریه (گم شدن چند نفر تو جنگل) اما خود داستان به شدت جذاب هست، ازون داستانهایی هست که تا تموم نکنی ول نمیکنی نویسنده به خوبی هم سرنخ میده (به نظرم سرنخ اولیه خیلی تابلو بود و هم گمراه میکنه) و اینکه قاتل هم از کودکیهاش روایت میکنه باعث میشه آدم بفهمه چطور والد بدسرپرست یه بچه رو تبدیل به فرد قاتل و ضد اجتماع میکنه. ترجمه هم روان هست فقط، جایی گفته میشه قابل بازپرداخت نیست که باید میگفت پول قابل برگشت نیست، یا توزیرنویس مربوط به بامبی میگه ماده گوزنی که گوساله به دنیا میآورد (به بچه گوزن گوساله نمگن)
درکل داستان خوبی بود، و اون رو هم به علاقمندان رمان جنایی و هم روانشناسی و همپدر و مادرها توصیه میکنم.
درکل داستان خوبی بود، و اون رو هم به علاقمندان رمان جنایی و هم روانشناسی و همپدر و مادرها توصیه میکنم.
سلام خب داستان بیشتر از اینکه شخصیتهایی برای الگو برداری خواننده داشته باشه به درس عبرت تبدیل شده و خب بیشتر شبیه فیلمهای درام و تخیلی شد این یه سبک جدید میتونه باشه ولی خب خیانت دلیل جذابی برای استفاده از اطلاعات علمی و واکنشهای احساسی برای قتل، همین قدر غیر طبیعی گزینهی مناسبی نبود. و خب به احتمال زیاد خواننده دوس نداشت همچنان شاهد بی اعتمادی دو والدین به همدیگه باشه. این داستان همه رو قربانی کرد و باید تکلیف بچهها مشخص میشد و حداقل اینکه بجای خالهی بچه ها
صاحب القابه و کارکنان هتل باید پیگیر میشدن و احتمال بدن که اتفاقی افتاده بر حال حاله ارتباط خواهری که بچه هارو نگهداشته با هتل قطع نبوده به حدی که نشه سه روز یا بیشتر بازی چید!
صاحب القابه و کارکنان هتل باید پیگیر میشدن و احتمال بدن که اتفاقی افتاده بر حال حاله ارتباط خواهری که بچه هارو نگهداشته با هتل قطع نبوده به حدی که نشه سه روز یا بیشتر بازی چید!
سلام
کتاب بسیار پرکششی بود که تا تمومش نکردم اروم نگرفتم
تقریبا غیر قابل حدس بود و زیبایی کتاب را دوچندان میکرد مخصوصا اخرین صفحه کتاب که اون مگنت چقدر میتونه برای کلیر تو مخ باشه
درسته کتاب جذابیتهای خودش را داشت ولی از نظرانگیزه برای ارتکاب به قتل عامل ضعیفی بکار برده شده بود
اگر قراره که هر فردی به همسرش خیانت کنه و یا خیانت اورا بپذیره و تحمل کنه و این قضیه سبب مرگ او بشه که درصد زیادی از مردم باید به جان هم می افتادند و همدیگر را میکشتند مخصوصا در جامعه غربی که تعهد زیادی در بین همسران وجود ندارد
بهتر بود از نظر انگیزه قتل روی چیز دیگری غیر از خیانت کار میکرد
کتاب بسیار پرکششی بود که تا تمومش نکردم اروم نگرفتم
تقریبا غیر قابل حدس بود و زیبایی کتاب را دوچندان میکرد مخصوصا اخرین صفحه کتاب که اون مگنت چقدر میتونه برای کلیر تو مخ باشه
درسته کتاب جذابیتهای خودش را داشت ولی از نظرانگیزه برای ارتکاب به قتل عامل ضعیفی بکار برده شده بود
اگر قراره که هر فردی به همسرش خیانت کنه و یا خیانت اورا بپذیره و تحمل کنه و این قضیه سبب مرگ او بشه که درصد زیادی از مردم باید به جان هم می افتادند و همدیگر را میکشتند مخصوصا در جامعه غربی که تعهد زیادی در بین همسران وجود ندارد
بهتر بود از نظر انگیزه قتل روی چیز دیگری غیر از خیانت کار میکرد
داستان دربارهی سه زوجه (نواً و کلر، لیندزی و وارنر، جک ومیشل) که تصمیم گرفتن تعطیلاتی یک هفتهای رو درهتلی دورازشهر بگذرونن به همین خاطربا ماشین ونِ کلر راه میفتن تااینکه توی جنگل ماشینشون خراب میشه واین درحالیه که موبایلشون هم آنتن نمیده اما این اول ماجراست چون قراره اتفاقات بدتری براشون پیش بیاد...
داستانی بدون گزافه گویی وحاشیه پردازی بی مورد که تا صفحهی آخر جذابیتش رو حفظ میکنه باترجمهای خوب و روان. بزرگترین حسن کتاب اینه که کوتاه بود. بدون پرداختن به حاشیه اضافی و با پایان خوب و غافلگیر کننده. در کل برای خوندن مناسبه
داستانی بدون گزافه گویی وحاشیه پردازی بی مورد که تا صفحهی آخر جذابیتش رو حفظ میکنه باترجمهای خوب و روان. بزرگترین حسن کتاب اینه که کوتاه بود. بدون پرداختن به حاشیه اضافی و با پایان خوب و غافلگیر کننده. در کل برای خوندن مناسبه
من این کتابو تو کمتر از یه روز تمومش کردم.
رمانهای فریدا مک فادن رمانهای خیلی زیبایی هستن مثل بخش دی که فوق العادست اما چند تا نکته داشت: اولا اینکه انگیزهٔ قتل لیندزی انگیزهٔ ضعیفی بود. اخه چرا باید سر یه خیانت که اونم دوسش کرده و یه بوس الکی با کلی عذرخواهی بعدش ادم بکشه؟
دوما اینکه پایان باز و بدی داشت و معلوم بود نویسنده میخواست سریع جمع و جورش کنه و ببنده.
و سوما اینکه موضوع داستان تکراری بود و شخصیتهای داستان زیاد به مرگ رفیقاشون واکنشی نشون نمیدادن و احساسات قشنگی تو داستان نبود. نویسنده خوب به کار نبرده بود.
این ضعیفترین داستانی بود که از فریدا مک فادن خوندم و انتظار چیز بهتری از این نویسندهٔ قَدَر داشتم.
رمانهای فریدا مک فادن رمانهای خیلی زیبایی هستن مثل بخش دی که فوق العادست اما چند تا نکته داشت: اولا اینکه انگیزهٔ قتل لیندزی انگیزهٔ ضعیفی بود. اخه چرا باید سر یه خیانت که اونم دوسش کرده و یه بوس الکی با کلی عذرخواهی بعدش ادم بکشه؟
دوما اینکه پایان باز و بدی داشت و معلوم بود نویسنده میخواست سریع جمع و جورش کنه و ببنده.
و سوما اینکه موضوع داستان تکراری بود و شخصیتهای داستان زیاد به مرگ رفیقاشون واکنشی نشون نمیدادن و احساسات قشنگی تو داستان نبود. نویسنده خوب به کار نبرده بود.
این ضعیفترین داستانی بود که از فریدا مک فادن خوندم و انتظار چیز بهتری از این نویسندهٔ قَدَر داشتم.
من واقعاً باید یاد بگیرم که برای توصیهها به طور اکید به بررسیها اعتماد نکنم، زیرا به نظر میرسد بیشتر و بیشتر خود را در تضاد با اکثریت میبینم. این «هیجانانگیز» فرضی منظور من را به زیبایی نشان میدهد. در حالی که اکثر کسانی که کتاب را بررسی کردند آن را "فریبنده" میدانستند، من آن را خسته کننده و زائد یافتم، پر از شخصیتهایی بود که از همان ابتدا از آنها متنفر بودم. داستان از نظر جزییات کوتاه بود، به جز سه یا چهار مورد خاص که در حالت تهوع تکرار میشد - کلر ناراضی است، کلر عاشق فرزندانش است، میشل یک ماهی سرد است، وارنر خوش تیپ است. بر فراز. و تمام. و تمام. سه ستاره برای تلاش و این واقعیت که به طرز رحمتی کوتاه بود.
داستان درموردسفر سه زوج هست سفری مهیج و ترسناک درحالیکه قاتل درمیان خودشان هست نویسنده باهنرمندی طوری داستان را شرح میده که مابه همه اوناشک میکنیم که قاتل باشن و این موضوع باعث جذابیت داستان میشه انقدرکشش کتاب زیاد بود جوری که میخواستی هرچه زودتر تموم کنی تا بفهمی آخرش چی میشه! علاوه برکلیرکه راوی اصلی داستان بودراوی ناشناس هم، داشتیم که به روندداستان کمک زیادی میکردوایده جالبی بود. ریتم داستان از اول بسیار عالی و خوب بود ولی درپایان نویسنده خیلی سریع خواست چمع وجورش کنه و این لطمهای به داستان واردکردولی بااین حال ازجذابیتهای دا ستان چیزی کم نشد. توصیه میکتم حتما بخونین، ولذت ببرین. ممنون ازکتابراه
من دوسش داشتم... توی چند ساعت خوندم خیلی گرفت منو 😂 سریعا کنجکاو میکنه آدم رو که خب بعدش یعنی چی میشه؟ و واقعا تا آخرش دلم برا نواً کباب بود 😭 وقتی هم توی آلونک اپن قضیه رو گفت دیگه ول کن ماجرا شدم وگرنه واقعا دلم شکسته بود که کلیر باهاش اون کارو کرد اینطوری بودم که نواً برو این زن رو طلاق بده ارزش تو بیشتر از این حرفاست... ولی به هر حال رمان مهیج و جذابیت خوشبختانه آب بندی هم نبود که تهش نفهمیم چی به چیه تقریبا همه چی رو میتونیم تقصیر مامان لیندزی بندازیم بچهای که یه مدت طولانی توی سرما بیرون خونه ایستاده و داره تنبیه میشه احتمال اینکه آدم خیلی سالمی نباشه هست... خلاصه رمان خوبی بود
به جرات و از صمیم قلب میتونم بگم بعد از شاید بیست سال یه کتاب خوندم که واقعا لذت بردم. جزء معدود کتابهای جنایی معمایی که مثل اکثر این داستانها از اول نمیتونید اخرش رو حدس بزنید یا قاتل رو شناسایی کنید. بعد سالها خوندن داستانهای سر آرتور کانن دویل و آگاتا کریستی وسیدنی شلدون خیلی راحت میتونم پایان داستانهای روانشناسی و جنایی رو بفهمم و قاتل رو بنا به توصیه کانن دویل که یاد داده همیشه دورترین احتمال، نزدیکترین احتمال هستش، شناسایی میکنم. اعتراف میکنم این داستان منو شکست داد. مخصوصا عاشق پایان داستان شدم. یه پایان باز، اما نه بی سروته وبی معنی. بلکه پایانی برای شروع، برای ذهنهای ماجراجو
کشش کتاب بسیار بالا بود جوری که دلت میخواست هرچه زودتر تا آخرشو بخونی قدرت بالایی در جذب مخاطب داره و این بلد بودن نویسنده رو میرسونه که نشون میده به خوبی با ژانر وحشت و جنایی آشنایی داره. ترجمه عالی بود و روان
و اما داستان کتاب! بسیار کلیشه ای! یاد فیلمهای جنایی امریکایی افتادم از زمان بچگی من تا الان هزارتا فیلم جنایی ساختن که همه عین هم. ولی هربار که یه فیلم جدید دیگه میاد و میبینی تا آخر فیلم نمیتونی تکون بخوری بازم جذب میشی وقتی تموم میشه میگی"اینکه شبیه فلان فیلم بود! ولی قشنگ بود" این کتاب هم همینه
و اما داستان کتاب! بسیار کلیشه ای! یاد فیلمهای جنایی امریکایی افتادم از زمان بچگی من تا الان هزارتا فیلم جنایی ساختن که همه عین هم. ولی هربار که یه فیلم جدید دیگه میاد و میبینی تا آخر فیلم نمیتونی تکون بخوری بازم جذب میشی وقتی تموم میشه میگی"اینکه شبیه فلان فیلم بود! ولی قشنگ بود" این کتاب هم همینه
داستان جالبی بود موضوع اصلی و کلی کمی کلیشهای بود یکم هم بین صحبتهای اول داستان از زبون فرد ناشناس و کلیت داستان تضاد بود انگار یک سری گرهها و نقاط کور هنوز حل نشده استفاده از اسم یه شخصیت تو کتاب دیگه همین نویسنده ایده جالی بود ولی کاش ربط هم پیدا میکرد به داستان اصلی و ان قدر بی ربط نبود محتویات خونه خیلی گنگ بود و دلیلش رو نفهمیدم ولی در کل با توجه به موضوع کلی کلیشهای که داشت باز هم تنوعها و غافلگیریهای خودش رو داشت که نمیگذاشت بتونیم انتهای داستان رو حدس بزنیم و داستان به شکل کلیشهای پیش نرفت فقط باید صبور باشیم تا ببینیم ادامه و انتهای داستان متفاوته
کتابی در ژانر وحشت و جنایی بود تقریبا. داستان پردازی توصیف صحنهها و پایان جذابی داشت. ارزش یکبار خوندن رو داره. کلا کتابهای فریدا مک فادن پایانهای چالشی و جالبی دارند و اکثرا مایههای روانشناسانهای درشون هست. وجه مشترکی که در کتابهایش دیدم این بوده که اصولاً ریشه مشکلات روانی افراد را در کودکی نشان داده. البته خیلی حساب شده این رو آورده که خود خواننده به این نتیجه برسه. مثلاً عدم دریافت محبت کافی لیندزی از مادر و پدر و تحقیر شدنش و نتیجه گیری اش از نبود پدرش باعث شده دست به جنایت بزنه و یک روح روانپریش داشته باشه. کتاب پر از اتفاقات غیر منتظره است بخوانید و لذت ببرید.
جالب بود کسایی که طرفدار داستانای مرموز هستن رو میتونه تا حد قابل قبولی راضی کنه و جذابیتش بنظر من اونجاهایی بود که اون وسطا به بچگیهای "ناشناس" هم میپرداخت و آدمو وادار میکرد مدام حدس بزنه پشت این ماجراها و شخص ناشناس کیه.. نمیشه گفت خیلی غافلگیرانه ست البته این بستگی به مخاطب داره چون من همون اولا حدس زدم زیر سر کیه ولی بازم دچار تردید میشدم و همین باعث میشد هیجانش حفظ بشه و در آخر هدفش از اون کارا چیزی نبود که حدس زده باشم که اینم جالب بود فقط یکم آخرای داستان سریع جمع و جور شد و.... در کل دوستش داشتم❤️
سلام...
بنظر من واقعا کتاب خوبیه و ارزش خوندن رو داره، داستان گیرایی داره و آدمو غرق میکنه و دوس داری زودتر تمومش کنی..
یکی از نکات خوب و قابل توجه و کتاب اینه که شخص قاتل هم روای زندگیش هست و به صورت ناشناس تعریفش میکنه، و خواننده ویژگیهای که اون فرد بیان رو میکنه رو با تک تک آدمای موجود تو داستان مطابقت میده که بتونه قاتل رو شناسایی کنه، ولی رفته رفته حل معما سخت تر و هیجانش بیشتر میشه و یه پایان خیلی خفن و شُکه کننده رقم زد..
به نظر من که قلم فریدا مک فادن عالیه
بنظر من واقعا کتاب خوبیه و ارزش خوندن رو داره، داستان گیرایی داره و آدمو غرق میکنه و دوس داری زودتر تمومش کنی..
یکی از نکات خوب و قابل توجه و کتاب اینه که شخص قاتل هم روای زندگیش هست و به صورت ناشناس تعریفش میکنه، و خواننده ویژگیهای که اون فرد بیان رو میکنه رو با تک تک آدمای موجود تو داستان مطابقت میده که بتونه قاتل رو شناسایی کنه، ولی رفته رفته حل معما سخت تر و هیجانش بیشتر میشه و یه پایان خیلی خفن و شُکه کننده رقم زد..
به نظر من که قلم فریدا مک فادن عالیه
درود؛ کتابی بود بسیار عالی و با کششی فوقالعاده. نقاط عطف زیادی داشت و بخشهای غافلگیرانش هم بسیار بود. با این که چهار چوب داستان، چهار چوب جدیدی نبود اما شیوه نگارش که به صورت وجود دو راوی بود و شیوهی پی گیری داستان اون رو خاص و متمایز کرده بود. اگر کتاب «و آنگاه هیچکس نماند» رو مطالعه کرده باشید میشد نحوه پایان پذیری داستان رو حدس زد ولی حدس این که کی در این کتاب نقش منفی داشت غیر ممکن بود. سپاس.
به نظر من فریدا مک فادم دیگه داره لذت کتاب هاشو از بین میبرهکل کتاب هاش داره از یه الگوریتم تکراری پیروی میکنه: معصومترین و دوراز فکرترین کارکتر رو در نظر بگیر. همون قاتل و جنایتکار اصلیه. تمام. این داستان خوش خوان بود. کشش خوبی داشت و پردازش شخصیت هاش دقیق بودولی پایانش واقعا زد تو ذوقممن عاشق پایانهای غافلگیر کننده هستم ولی این پایان رو اصلا دوست نداشتم. انگار نویسنده دیگه خیلی زیادی تلاش کرده بود تا بتونه یه پایان عجیب و غریب رو خلق کنه.
۴ تا کتاب از این نویسنده خوندم همشون تقریبا الگوی مثل هم داشتن ولی واقعا همشون غیرقابل پیش بینی بودن
برای اتفاقاتی که میفته هی پیش خودتون میگین خب این کار فلان شخص بود هر چی جلو میره افراد مد نظرتون تغییر میکنه و آخر داستان میفهمین کسی که حتی فکرشم نمیکردین نقش اصلی ماجراست
جالب بودن همه کتاباش برام
و اینکه بازگشت به گذشته رو که تو کتاباش میاره دلیل قتلی که انجام میشه رو منطقی میکنه و با اینکه میدونین ماجرا از چه قراره آخر غیرمنتظرهای داره
برای اتفاقاتی که میفته هی پیش خودتون میگین خب این کار فلان شخص بود هر چی جلو میره افراد مد نظرتون تغییر میکنه و آخر داستان میفهمین کسی که حتی فکرشم نمیکردین نقش اصلی ماجراست
جالب بودن همه کتاباش برام
و اینکه بازگشت به گذشته رو که تو کتاباش میاره دلیل قتلی که انجام میشه رو منطقی میکنه و با اینکه میدونین ماجرا از چه قراره آخر غیرمنتظرهای داره
سلامبه طور اتفاقی کتاب را دیدم اول نمونه آزمایشی رو خوندیم بعد دیدم فایل صوتی هم داره یکی هم نه ۲ تا داره با دو راوی مختلف راوی اول صدای جیغ مانندی داشت و نظرات کاربران هم خیلی جالب نبود راوی دوم خوب بود اما متاسفانه بخشهایی از کتاب را نخواند و حذف میکرد که به نظر من اشتباه بود. پس کتاب را خریدم و خواندم. کتاب متوسطی بود. پیشنهاد میکنم اگر واقعا بیکار شدید بخوانید در غیر این صورت کتابهای بهتری هم هست.... مثل جایی که خرچنگها آواز میخوانند
تا لحظه اخر فک میکردم نواً قاتله اما از همه بی تقصیر تر و مظلومتر بود اینکه عاشقش بود از اولم مشخص بود چون ادم تا وقتی عاشق نباشه بحث نمیکنه اما از کلیر در تعجبم ک چرا حتی برای مشاوره نرفت و فقط قضاوتش کردو بعد هم دست به خیانت زد یه خیانت باعث تمام اتفاقای پیش رو شدشاید برای کلیر ساده بود یا برای نواً اما برای دوست کلیر سخت بود چون تمام بدبختیهای زندگیشو به پای خیانت پدرش به مادرش گذاشته بود درکل داستان هم جذاب بود و هم عبرت آموز.
بیشتر کتاب های کالین هوور رو خوندم کتاب های قبلی خیلی جذاب تر بود ولی این کتاب هم ارزش خوندن داشت تا حدی نمیشد تشخیص داد ماجرا چیه و تا پایان کتاب اصلا نتونستم حدس بزنم قاتل کیه و این برام جذاب بود و کلا فکر میکردم قاتل بین 6 نفر نیست و حسابی قافل گیر شدم گرچه انگیزه ی قتل ها زیاد جالب نبود معمولا انگیزه ی قتل ها کتاب رو مهیج تر میکنه و چون انگیزه قتل برام جالب نبود کتاب رو ضعیف تر از کتاب های قبلش دادم با تشکر از کتابراه
داستان چند زوج و دوست قدیمی که باهم به سفر ناشناخته میرن، داستان دوستی که سال هاست شخصیت اصلی خودشو مخفی نگهداشته، داستان دوستی که از روابط سرد دوست خودش سو استفاده میکنه و خودشو به زنش نزدیک میکنه....
داستان پر کشش دور از گذافه گویی و توضیحات اضافه
ترجمه هم بسیار روان و دلنشین این رمان درباره دوستیها و اعتمادهای بیش از حده اخر داستان به شکل بسیار جنایی و جذاب تموم میشه و در کل ارزش خوندن داره 🌹
داستان پر کشش دور از گذافه گویی و توضیحات اضافه
ترجمه هم بسیار روان و دلنشین این رمان درباره دوستیها و اعتمادهای بیش از حده اخر داستان به شکل بسیار جنایی و جذاب تموم میشه و در کل ارزش خوندن داره 🌹
بعد از کتاب بخش دی دنبال یه کتاب دیگه از این نویسنده فوق العاده گشتم و کتاب یکی پس از دیگری رو پیدا کردم عاشق فضای پر از شک و شبههای هستم که در کتاباش به تصویر میکشه و تا آخر داستان شمارو با خودش میکشه میبره این کتاب رو تا تموم کنم ذهنم آروم نمیشد تا بفهمم جواب معمایی که نویسنده با اوج هنرمندی مطرح کرده چیه خیلی از خوندنش لذت بردم امیدوارم شما هم بتونید با این رمان رمز آلود ارتباط برقرار کنید و به دلتون بشینه
با وجود شبیه بودن داستانش به کتاب (و انگاه هیچکس نماند)، داستان جالب و رازآلودی رو بیان میکنه، به طوری که احتمالا یک شبه کل داستانو میخونید. همزمان با اینکه داستان از زبان یکی از قربانیها روایت میشه، خود قاتل هم داستان خودش رو میگه و باعث میشه ذهنتون به چالش کشیده بشه که کدومشون قاتل واقعیه، با این وجود حتی یک درصد هم حدس نمیزدم اون یکی قاتل باشه! در کل ارزش خوندن رو داره حتما بخونید ❤
به نام خدا
سلام من تازه دو روزه کتاب راه و نصب کردم و این دومین کتاب جنایی و معمایی بود که همین چند لحظه پیش تموم کردم. کتاب نثر کاملا روانی رو داره و عالی ترجمه شده نویسنده سعی کرده داستان و الکی طولانی نکنه نکته بعدی این که واقعا تا اخر داستان قاتل قابل تشخیص نبود و شک تردید بین ۴ نفر بود و نکته اخر اینه که آدم نمیشه به کسی به طور قطع اطمینان کنه و وارد زندگیش کنه.
ممنونم از کتاب راه🌹
سلام من تازه دو روزه کتاب راه و نصب کردم و این دومین کتاب جنایی و معمایی بود که همین چند لحظه پیش تموم کردم. کتاب نثر کاملا روانی رو داره و عالی ترجمه شده نویسنده سعی کرده داستان و الکی طولانی نکنه نکته بعدی این که واقعا تا اخر داستان قاتل قابل تشخیص نبود و شک تردید بین ۴ نفر بود و نکته اخر اینه که آدم نمیشه به کسی به طور قطع اطمینان کنه و وارد زندگیش کنه.
ممنونم از کتاب راه🌹
این که نویسنده راجع به کاراکتر اطلاعات گمراه کننده رو به طور مستقیم بده با این که طوری اطلاعات رو بده که خود خواننده به اشتباه کنار هم بچینه متفاوته، مثلا «قتل در قطار سریع السیر شرق» کاملا مصداق بارز دومین مورده و خواننده رو پس از نتیجه از هوش میبره! برعکس این کتاب که تقریبا قابل حدس بود و البته کمیک!
ولی چینش کریستوفر نولان طور زندگی قاتل ما بین داستان از نکات جالب کتاب بود
ولی چینش کریستوفر نولان طور زندگی قاتل ما بین داستان از نکات جالب کتاب بود
یک کتاب هیجان انگیز، پیچیده و جذاب.
بعضی جاها واقعا ترس و دلهره رو همراه با شخصیتهای قصه احساس میکردم.
ترجمه خانم فرانک سالاری مثل سایر کتابهاشون عالی و روان و ویرایش کتاب هم بدون ایراد بود.
اما پایان کتاب اونطور که انتظار داشتم چندان برام غافلگیر کننده نبود و یه جورایی قابل حدس بود.
اما در کل برای سرگرمی افرادی مثل خودم که به ژانر معمایی علاقه مند هستن، کتاب خوبیه.
بعضی جاها واقعا ترس و دلهره رو همراه با شخصیتهای قصه احساس میکردم.
ترجمه خانم فرانک سالاری مثل سایر کتابهاشون عالی و روان و ویرایش کتاب هم بدون ایراد بود.
اما پایان کتاب اونطور که انتظار داشتم چندان برام غافلگیر کننده نبود و یه جورایی قابل حدس بود.
اما در کل برای سرگرمی افرادی مثل خودم که به ژانر معمایی علاقه مند هستن، کتاب خوبیه.
این دومین کتابیه که از این نویسنده خواندم. داستان جالبی رو دنبال می کنه و به نظرم ارزش خوندن داره یک نقطه ضعفش عادی و تا حدی تکراری بودن ایده داستانه که به نظرم مک فادن یک روند کلی مشابهی رو در رمانهایش پیش می گیره. و نقطه قوتش هم که جالب بود برایم نویسنده با ان که سرنخ میدهد ولی باعث میشه شما در ابهام بمونید و نتونید درست حدس بزنید که چه اتفاقی افتاده در کل دوست داشتم کتاب رو
موضوع داستان غیر قابل پیش بینی بود، و از اول داستان سر نخهایی بهت میده که درواقع به فردی که تمام این برنامهها رو چیده و به قول معروف قاتل داستانه اصلا سر نخها حتی نزدیک هم نیستن.
ترجمه روان و خوبی داشت، هرلحظش اتفاق جدیدی میوفتاد که احساس میکردی دیگه اینجا اخرشه و فهمیدی ادم بده کیه و ادم خوبه کیه اما کلا برخلاف انتظارات تموم میشه مرسی از مترجم و نشر البرز
ترجمه روان و خوبی داشت، هرلحظش اتفاق جدیدی میوفتاد که احساس میکردی دیگه اینجا اخرشه و فهمیدی ادم بده کیه و ادم خوبه کیه اما کلا برخلاف انتظارات تموم میشه مرسی از مترجم و نشر البرز
تا تمومش نکردم دلم آروم نگرفت. عالی بود. خیلی درسا میشد ازش گرفت. مثل دانستن قدر چیزایی که هر روز استفاده میکنیم و برامون عادی شده یا دانستن قدر و ارزش زندگی. دیگه اینکه ترسناک هم بود. ذهن نویسنده خیلی خلاق و باذکاوت بوده چون به هیج عنوان انتهای داستان قابل پیش بینی نبود. خلاصه اینکه حتما بخونیدش. لذت میبرید
داستان که تقریبا داستان تکراریه. همون گم شدن تو جنگل و اتفاقایی که برای شخصیتا پیش میاد که مثلشو احتمالا قبلا زیاد دیدید. از یک چیز خوشم اومد اونم خلاقیت نویسنده تو پیش بردن داستانه. یعنی همزمان با داستان اصلی یه فلش بکهایی به گذشته میزنه و آخرش هم یه سری چیزا مشخص میشه که خیلی جالبه. اگه یکم اهل فیلم هم باشین این ازون داستاناییه که ۶ از ۱۰ میگیره مثلا.
به نظرم زیاد جالب نبود
دلیل اصلی قاتل برای قتل دوستانش زیاد منطقی نبود اما خود اشاره شده بود که قاتل بیمار هست اما نسبت به کتاب هی دیگه فریدا مک فارن کمی ضعیف بود ولی خوندنش خالی از لطف نیس قلم ایشون جوریه که تا اخر داستان نمیتونی درست خدس بزنی که واقعا قاتل چه کسیه و ادمو وادار میکنه کتاب رو دنبال کنی و این باعث جذابیت کتابهاشونه اما کلیت داستان جالب نبود
دلیل اصلی قاتل برای قتل دوستانش زیاد منطقی نبود اما خود اشاره شده بود که قاتل بیمار هست اما نسبت به کتاب هی دیگه فریدا مک فارن کمی ضعیف بود ولی خوندنش خالی از لطف نیس قلم ایشون جوریه که تا اخر داستان نمیتونی درست خدس بزنی که واقعا قاتل چه کسیه و ادمو وادار میکنه کتاب رو دنبال کنی و این باعث جذابیت کتابهاشونه اما کلیت داستان جالب نبود
کتاب خیلی جذابی بود، از ان دست کتابها که تا تمام نکنی نمیتونی زمین بذاری آخرش کمی زیادی غیر واقعی و غیر منطقی تموم شد با این حال چیزی از لذت همراه شدن با شخصیتهای داستان کم نکرد این کتاب هم مثل خیلی از کتابهای جنایی دیگر در قسمت دلیل همهی اتفاقات مشکل داشت قطعا دلیل و علت اتفاقاتی که در کتاب افتاد به اندازهی کافی قانع کننده نبود
کتاب خیلی هیجان انگیزی هست، وقتی شروعش میکنی دیگه نمیتونی کنار بذاریش و مدام میخوای بدونی بعدش چی میشه. قسمتهایی که از زبون خود قاتل بود خیلی کتاب رو جذاب کرده بود و به شدت داستان رو معمایی کرده بود، یه خوبیش اینه که اصلا نمیتونی حدس بزنی اخر داستان چه اتفاقی میوفته. اخر داستان به تمام معنا غافلگیر میشی، در کل کتاب خوبیه، پیشنهاد میکنم مطالعهاش کنین
کتاب خوب و هیجان انگیزی هست و آدمو کنجکاو میکنه هی ادامشو بخونی. و نکته خوبی ک داشت این بود بهتره هرکس تو زندگی زناشویی ک ب مشکل میخوره اول برای رفع مشکلات و علت سردی دو طرف پیدا کنن بعد حلش کنن. بهترین و قابل اعتمادترین هر فرد میتونه زن یا شوهرش باشه در حالی ک فکر میکنی میتونی همه رازها و حرفای زندگیتو ب دوستت بگی درست از همون نقطه ضربه میخوری!!
کتاب عالی بود. پیدا کردن قاتل درش جذاب بود. و اینکه پایان بندیش به ذهن هیچ کس نمیرسه. برخی از از دوستان یک سری ایرادات گرفتن که صحیح نبود و به نظرم کتاب عالی بود من خودم یک روزه تمومش کردم.
بخوام نمره بدم به بخش آغازینش (۵۰ صفحه اول) میدم ۱۷ از ۲۰ بخش میانی (صفحه ۵۰ تا ۱۵۰) میدم ۱۹ از ۲۰ و بخش پایانی هم یعنی ۵۰ صفحه اخر میدم ۲۰ از ۲۰
بخوام نمره بدم به بخش آغازینش (۵۰ صفحه اول) میدم ۱۷ از ۲۰ بخش میانی (صفحه ۵۰ تا ۱۵۰) میدم ۱۹ از ۲۰ و بخش پایانی هم یعنی ۵۰ صفحه اخر میدم ۲۰ از ۲۰
خیلی خوب بود، من عاشق کتابهاییم که تا آخرش باید فکر کنی که کی مقصره، حتی اگه قابل حدس باشه، این کتاب هم تا آخرای داستان همینطوری جلو میره. اگه اهل خوندن این مدل کتابها باشین، بعد از یه مدت قدرت تصور عجیب غریبترین داستانا رو پیدا میکنین، برای همین جذابن. بخش دی از همین نویسنده هم عالیه. اگه اینو دوست داشتین حتما اونو هم بخونیدش.
این کتاب رو من در کمتر از یک روز خوندم که هم نکته مثبته و هم منفی به این علت که فلسفه خاصی نداره و صرفا یک جریانی جنایی هستش نکته منفی و نکته مثبتش کشش بسیار زیادش هست شخصیت پردازی به جز نفر اصلی نقطه عطف کاملا درست هستش ولی پی رنگ و بهانه داستان که در نقطه عطف روشن میشه به نظرم زیادی بچه گانس ولی در کل ارزش مطالعه داره
کتاب خیلی خوبی بودش، اولش که شروع کردم به خوندنش فک نمیکردم اونقدر هیجان انگیز و پرماجرا باشه، در بعضی از فصلها نویسنده به گذشته بر میگرده و شخصیتی که توی گذشته ازش میگه مشخص نیس کیه، منکه فک میکردم یا جک باشه یا یکی از مردا ولی متاسفانه حدسم کاملا نادرست بودش، و تا اخر کتابم ذهن انسان درگیر ماجرا هستش
واقعا از خوندنش لذت بردم ترجمهای روان و زیبا و داستانی پرکشش و جنایی
تنها کتابی بود که میخواستم هر چه زودتر به پایان غافلگیر کنندهاش برسم
مشکلاتی که زوجین بعد از سالها در کنار هم بودن دچارش میشوند به خوبی بیان شده بود و همچنین راه حل این مشکلات که کفتگو و صبر و گذشت است به زیبایی در لابلای داستان پنهان شده بود
تنها کتابی بود که میخواستم هر چه زودتر به پایان غافلگیر کنندهاش برسم
مشکلاتی که زوجین بعد از سالها در کنار هم بودن دچارش میشوند به خوبی بیان شده بود و همچنین راه حل این مشکلات که کفتگو و صبر و گذشت است به زیبایی در لابلای داستان پنهان شده بود
واقعا یکی از بهترین کتابهایی ک تاحالا خونده بودم این کتاب ازون دسته از کتابهایی است که هی میخوای ببینی تهش چی میشه و نویسنده مهارت خاصی در نوشتن این کتاب داشته که تونسته کسی که این کتاب رو میخونه جذب کنه و همچنین کتاب ۲۳۰ صفس ک انقدر جذاب بود تو یک روز خوندمش بدون این ک خسته بشم از خوندنش و مشتاق بودم تهش چی میشه
بعد از مدتها یه کتابی که منو وادار کرد بی وقفه بخونمش. پایان داستان به هیچ وجه قابل پیشبینی بود ولی چیزی که جذاب ترش میکرد این بود که طبق داستانهایی که از دید ناشناس بیان میشه بعد به طور خیلی زیرپوستی با نفر بعدیای که نویسنده میخواد شما بهش شک کنین مچ میشه و طی داستان ذهنتون به سمت همه میره جز اونی که نباید!
داستان جذاب و پر کششی داشت. تا وسطای داستان همه چیز اسرار آمیز و جالب بودن، طوری که نتونستم کتابو نصفه ول کنم. ولی آخرای کتاب، ریتم داستان بهم ریخت. همه چیز خیلی اجمالی برملا شدن انگار که نویسنده میخواست هرچی زودتر همه چیز تموم بشه.
اما در کل با وجود نقاط ضعفش، کتاب خوبی بود، ارزش یبار خونده شدن رو داره.
اما در کل با وجود نقاط ضعفش، کتاب خوبی بود، ارزش یبار خونده شدن رو داره.
این دومین کتاب از این نویسنده بود که خوندم ولی یک جورهایی دیگه دستت میاد که نویسنده اونی که کمتر راجع بهش حرف میزنه و کمتر بهش شک میکنی دقیقا همون قاتل اصلی هست و شاید دیگر برات جذاب نباشه کتابهای دیگهای از این نویسنده خوند چون یک جورهایی دیگه معماگونه نیست و برات تکراری و قابل حدسه.
جالب بود ولی اون انتظاری که داشتم از ژانر جنایی و رازآلود رو برآورده نکرد کتابای آلیس فنینی و آگاتا کریستی توقع خواننده رو بالا میبرن و منم این ژانر رو با کتابای همچین نویسندههایی شروع کردم به نظرم کتاب خدمتکار از این نویسنده خیلی جالب تر بود و کشش بیشتری در خواننده برای ادامه دادن ایجاد میکرد
کتاب خوبی بود واقعا تا انتها نتونستم حدس بزنم که قاتل چه کسیه و کی این مشکلات رو بوجود اورده. نویسنده صحنهها رو خیلی خوب با هم جور کرده بود. جالبتر اینکه باعث ایجاد شک و تردید در قهرمان اصلی داستان تا پایان عمر شده بود. از خواندن کتاب لذت بردم. ترجمه کتاب هم خوب و روان بود. ممنون از کتابراه.
کاملا شبیه یه فیلم ترسناک و البته معمایی بود... شخصیت کاراکترهادرست سرجاش بود و کاری میکرد هر لحظه مظنون ذهنی آدم تغییر کنه... اگر فیلمش رو بسازن جذاب میشه به شرطی که پایانش تغییر کنه... انتظار داشتم پایان داستان غافلگیرانهتر باشه.. اگر اسپویل نمیشد ایده شخصیمو برای آخر داستان هم میگفتم