نظر مژگان پاک برای کتاب یکی پس از دیگری

یکی پس از دیگری
فریدا مک فادن، فرانک سالاری
۷۱۳ رای
مژگان پاک
۱۴۰۳/۰۳/۲۵
زباد خوشم نیومد!! انتقادم اینه که منطقه ی کلرادو از سمت غرب به شهرای یوتا و لاس وگاس نزدیکه و از سمت شرق به نبراسکا، ینی یک جای مدرن. و درسته که یه منطقه ی جنگلی داره ولی نویسنده انگار داستان ۳۰ سال پیشو تعریف کرده! چرا نواً قبلا با مَپ یا نقشه هتل رو پیدا نکرده بود درحالیکه گوشیا هوشمندن! و بدون تحقیق با چند نفر که خیلی هم جور نیستن قرار سفر گذاشتن. چرا پاوربانک نداشتن تا شارژ گوشیشون تموم نشه؟ چرا از جاده و مسیر اصلی خارج شدن و تو جنگل رفتن؟ چرا یک زن معلم که کلیر باشه قبل سفر ماشین رو نبرده تعمیرگاه یا همسرش نبرده؟ چرا لازم بوده با یک ماشین برن؟ چرا قرصهای سیر کننده که تو آمریکا زیادن و آب و دستگاه تصویه آب کوچک هر کدوم نداشتن، چون تو آمریکا زیاده؟! اول داستان کلیر میگه نواً ته ریش خاکستری داره و عینکیه و۱۵ ساله زندگی کردیم پس نواً باید مردی ۴۰ الی ۴۴ ساله و کلیر زنی ۳۷ تا ۳۹ سال باشن! مرز میانسالی، ولی داستان طوری نوشته شده انگار دوتا جوون ۲۵ یا ۲۷ ساله هستن!! فقط موندم نویسنده، خانوم فریدا که بیوگرافیشو خوندم یک پزشک مغز و اعصابه، چرا اینقدر تو داستاناش مرد ستیزه؟ و چطور داستانهاش مقام اول روزنامه ی نیویورک تایمز رو میگیره!! آیا ما زیادی باهوش و نکته سنجیم؟ ولی آمریکاییا زیادی ساده لوحن یا چی؟ بهر حال بنظرم داستان بدرد نوجوونا میخوره. و فریدای نویسنده بهتره به پزشکیش برسه. البته عکسشو دیدم و خیلی قیافه ی ساده لوح و سطحیی داره بهش نمیخوره اینقدر تو مغزش داستان جنایی جا بشه. با احترام به کتابراه فقط نقدم ازچند کتابیه که از این نویسنده خوندم.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟