نقد، بررسی و نظرات کتاب مأمور راه آهن - اریک لومکس
4.2
313 رای
مرتبسازی: پیشفرض
Arash .H
۱۳۹۹/۰۹/۰۳
142
واقعا یکی از بزرگترین تناقضهای دنیا رفتار و جنایتهای ژاپنیها در جنگ جهانی دوم هست. در حال حاضر ژاپن از امنترین کشورهای دنیا هست که این امنیت به خاطر نیروی پلیس یا قانون خوب نیست بلکه به خاطر فرهنگ و ادب ژاپنی هاست. اما در طول جنگ همین ژاپنیهای آرام و مودب در حق اسیرها و مردم شهرهای مغلوب چنان جنایتهای هولناکی مرتکب شدند که هیتلر و حزب نازی طی نامهای از اونها خواهش کردند از خشونت خود کم کنند و با مردم و اسرا انسانی تر رفتار کنند. ببینید چی بوده که نازیها هم وحشت کرده بودند. اینها مستند هست و تبلیغات یا دروغهای متفقین نیست و عکس و فیلم بعضی از چنین رفتارهایی هم موجود هست. من فکر میکنم یک دلیل چنین چیزی میتونه روحیه قانونمندی و اطاعت ملت ژاپن باشه. یعنی وقتی امپراطور قدرت رو به چند ژنرال خشن تفویض میکنه و وقتی قانون میشه دستورات چند نظامی خشن ملت ژاپن اون وجه ارام و مهربان شخصیت خود رو به عقب میرونن و تحت عناوینی مثل شرافت و افتخار و پیروزی دست به هر جنایتی زدند. این نشون میده اطاعت محض و روحیه شورش نداشتن همیشه هم خوب نیست. و ممکنه یک ملت رو به جایی برسونه که نسلهای بعد بابت رفتار اجدادشون اظهار شرمندگی کنند. هرچند به خاطر حمله اتمی امریکا به ژاپن معمولا حرف جنگ جهانی که میشه اکثرا توی ذهن خودشون ژاپن رو مظلوم میدونند ولی اگه کمی تاریخ بخونید متوجه میشید در اون جنگ جنایتکارترین ارتش ارتش ژاپن بود. و بیشتر ظلم و جنایتشون هم درباره چینیها اتفاق افتاد چون ژاپنیها کینه و نفرت اونها رو داشتن و یکجورایی اونها رو نژاد پستی میدونستند و وقتی طرف مقابل رو پست تر از انسان بدونی موقع جنایت کمترین عذاب وجدانی نخواهی داشت.
با وجودی که نویسنده یک نویسنده حرفهای نیست وبه سان یک انسان عادی فقط خاطرات خود را نوشته است، نوشتههای وی دلکش و با جزئیات به سان یک نوشته ادبی توسط یک رمان نویس میماند، چه بسا در جای جای احساسات وی با او گریستم وبه شقاوتی که میتواند از انسان سر بزند گریستم، درد نویسنده ره ودیدگاه خصمانهاش را وقتی که به دنبال انتقام است با گوشت وپوست واستخوانم درک میکنم، چون خود نیز گوشهای از آن را در افغانستان تجربه کرده ام، اما باز احساس میکنم اینکه اتفاقی که برای وی افتاده است چنان بزرگ جلوه کرد که در باره آن کتابها نوشته شد وبه سان یک اتفاق استثنایی ازآن در چندین جای یاد شد، به غربت هزاران کودک و غیر نظامی در افغانستان گریستم که با دردی بزرگتر و اتفاقاتی عظیم تر دست وپنجه نرم کردند وهزاران بار مردند ودر میان خاطره هیچ کس ناپدیدشدند، گویی هرگز در این دنیا نبودهاند ودرد آنها را هیچ کس ندیده ونشنیده است، نویسنده جای جای ذکر میکند که چیزی که بروی گذشته است در تاریخ بدترین شقاوتها بوده است، اما همانطور که خود نیز میگوید، درد هرکس به خودش معلوم است وبه راحتی قابل انعکاس به دیگران نیست، آنچه که برنویسنده گذشته از طرف دولت بریتانیای کبیر به ۲. ۴ میلیون هزاره در افغانستان در ۱۸۹۰ گذشته که چه بسا رنج نویسنده در دوسال خلاص شده ولی رنج انسان هزاره ارزگان هنوز بردوشش است وآنرا به ایران وپاکستان باخود میکشد، وهرجای تکهای برمیدارد وآنرا سنگین ترش میکند، شاید آنچه برمردم افغانستان در زمان حال میگذرد نشاَت گرفته ازآه همان مردم بیچارهای است که در مظلومترین حالت ممکن کشته شدند، آواره شدند و سلاخی شدند ونسل کشی شدندوقربانی جهل واستعمار شدند، بهرحال یادشان گرامی وبه امید پایان درد.
این کتاب مجموعهی از زندگی و خاطرات اریک لومکس، ویژگیهای محل زندگی و مختصری از خصوصیات فردی و اجتماعی پدر و مادرش در ابتدا و علاقمندی و سرگرمی دوران کودکی که لکوموتیوهای زغال سنگی و توربینی و گشت و گذار در ایستگاه راه آهن بیان شده است، ادامه دادن شغل پدرش در اداره پست و تلگراف،
آغاز جنگ دوم جهانی، اعزام به مستعمرات انگلیس در شرق آسیا و جنگ با ژاپن، دستگیری در جنگ و بیان خاطرات خود بطور دقیق که چه سختیها و مشکلاتی را تحمل کرده و بارها تا پای مرگ پیش رفته و برگشته، جنگ به پایان
می رسد و او به وطن خود بر میگردد و دچار چالش روحی و روانی میشود، او میخواهد مردم او را درک کنند که چه سختیهای را پشت سر گذاشته است ولی مردم با او همدردی میکنند در صورتی که درکی از اسارت نداشتهاند، و این بر مشکلات او میافزاید و خواستار فرار از جامعه خود میشود، کینهای که در جنگ از ژاپنیها داشته او را درگیر خود میکند، تا خانم دکتری در بیمارستانی با او ارتباط درمانی برقرار کرده و از طریق روانشناسان خود به مداوای او میپردازند، حالا کسی به حرفهای او گوش میدهند، وضع روحی و روانی او روز به روز بهتر شده و حتی با
شکنجه گر خود در ژاپن هم ارتباط برقرار میکند و موجب میشود که کینه و نفرت او به دوستی و رفاقت تبدیل شده و خود به آرامش درونی برسد و دنیا را دوباره زیبا ببیند، خاطرات دوران اسارت او برای من خیلی جالب بود زیرا خاطرات زیادی از اسارت خوانده و شنیده بودم، اسارت خیلی سخت است حتی اگر در بهترین شرایط هم باشد، که نیست.......
آغاز جنگ دوم جهانی، اعزام به مستعمرات انگلیس در شرق آسیا و جنگ با ژاپن، دستگیری در جنگ و بیان خاطرات خود بطور دقیق که چه سختیها و مشکلاتی را تحمل کرده و بارها تا پای مرگ پیش رفته و برگشته، جنگ به پایان
می رسد و او به وطن خود بر میگردد و دچار چالش روحی و روانی میشود، او میخواهد مردم او را درک کنند که چه سختیهای را پشت سر گذاشته است ولی مردم با او همدردی میکنند در صورتی که درکی از اسارت نداشتهاند، و این بر مشکلات او میافزاید و خواستار فرار از جامعه خود میشود، کینهای که در جنگ از ژاپنیها داشته او را درگیر خود میکند، تا خانم دکتری در بیمارستانی با او ارتباط درمانی برقرار کرده و از طریق روانشناسان خود به مداوای او میپردازند، حالا کسی به حرفهای او گوش میدهند، وضع روحی و روانی او روز به روز بهتر شده و حتی با
شکنجه گر خود در ژاپن هم ارتباط برقرار میکند و موجب میشود که کینه و نفرت او به دوستی و رفاقت تبدیل شده و خود به آرامش درونی برسد و دنیا را دوباره زیبا ببیند، خاطرات دوران اسارت او برای من خیلی جالب بود زیرا خاطرات زیادی از اسارت خوانده و شنیده بودم، اسارت خیلی سخت است حتی اگر در بهترین شرایط هم باشد، که نیست.......
کتاب رمان مامور راه آهن حاصل علاقه ی اریک لومکس به قطار و لوکوموتیو بخار در زمان جنگ جهانی دوم است. نویسنده ی این اثر یک مؤلف حرفه ای نبود. با شروع جنگ جهانی دوم در عنفوان جوانی به دایره جنگ کشیده شده و در سنگاپور که از مستعمرات بریتانیا به شمار می رفت، اسیر نیروهای ژاپنی شده بود. در لابلای این کتاب اطلاعات دقیقی درباره ی تاریخ، زمان، نام افراد نظامی و درجات آن ها به چشم خواننده خواهد رسید. بدیهی است که جزئیات زیادی درباره ی ماشین های بخار و قطارهای اولیه نیز در این اثر ذکر شده است. این کتاب در سال 1995 میلادی به چاپ رسید و از آن تاریخ به بعد به طور دائمی تجدید چاپ شده است و از همان اولین چاپ در رأس پر فروش ترین کتاب ها قرار گرفت.
برای من دوست داشتنی نبود چون ایشون فقط خاطراتش را تعریف کرده. اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم این آقا خودش متجاوز بوده. همه جای دنیا با اسیر ها بد رفتاری میشه. اسمش روشه اسیر. خیلی بدتر از اینها را برای اسیر های ایران خودمان داشتیم حالا نمی خواهم احساسی نظر بدهم. خیلی اشتباه نوشتاری داشت. مثلا ( به همان.. را نوشته بود بهمان) و قواعد دستور زبانی را رعایت نکرده بود مثل.، و! برای من که برای دختر نوجوانم می خواندم خیلی بد بود مدام مجبور بودم رفع اشکال کنم. لذت نبردم. میدانم که خاطرات بود ولی خیلی از تاریخ و زمان ها پشت سر هم استفاده کرده بود. خسته کننده شده بودمی توانست بگه در همان سالها. تا اینکه دوباره همان سال را بگوید.
کتاب رمان مامور راه آهن حاصل علاقهی اریک لومکس به قطار و لوکوموتیو بخار در زمان جنگ جهانی دوم است. نویسندهی این اثر یک مؤلف حرفهای نبود. با شروع جنگ جهانی دوم در عنفوان جوانی به دایره جنگ کشیده شده و در سنگاپور که از مستعمرات بریتانیا به شمار میرفت، اسیر نیروهای ژاپنی شده بود. در لابلای این کتاب اطلاعات دقیقی دربارهی تاریخ، زمان، نام افراد نظامی و درجات آنها به چشم خواننده خواهد رسید. بدیهی است که جزئیات زیادی دربارهی ماشینهای بخار و قطارهای اولیه نیز در این اثر ذکر شده است. این کتاب در سال 1995 میلادی به چاپ رسید و از آن تاریخ به بعد به طور دائمی تجدید چاپ شده است و از همان اولین چاپ در رأس پر فروشترین کتابها قرار گرفت.
من به هیچ کدوم از کشور هایی که وارد جنگ شدن عنوان جنایت کار نمی دم. تمام دنیا، دولت ها و در کل همه ی آدم ها هرکدوم به اندازه ای خودشون تو شکل گیری جنگ نقش داشتن. این سرشت طبیعته؛ ما هم بخشی از طبیعتیم.. همون طور که سو استفاده های بشر از طببعت درنهایت منتهی به بلاهای طبیعی یا بیماری های واگیرداری مثه کرونا می شه، سو استفاده از استعدادها و قابلیت های بشر از خودش هم نهایتا تبدیل به جنگ و ویرانی می شه. شاید برا همینه که دلیل جنگ جهانی دوم رو پیشرفت برق آسای علوم و فلسفه های مادی می دونن تا اندازه ای که اخلاق از بیخ و بن، سست و ویران شد...
سلام من هنوز کتابو کامل نخوندم ولی واقعا دلم برای مظلومیت اسرای خودمون سوخت اگه میخواید بفهمید جنایت جنگی چیه حتما برید کتاب پایی که جا ماند و حکایت زمستان رو بخونید یا سرباز کوچک امام.. این سختیایی که راوی کتاب کشیده در مقابل اون سختیا هیچه در حالی که این آقا یه متجاوز محسوب میشه ولی رزمندگان ما در حال دفاع از خاک خودشون در مقابل بعثیا بودند... تا ابد مدیون اون همه فداکاری خواهیم بود کلا به دوستانی که علاقه مند به خوندن زندگینامهها هستند کتابای دفاع مقدس رو پیشنهاد میکنم واقعا محشرند.. ممنون از کتابراه
در حالی که خواندن اتفاقات تلخ و شرح شکنجه اسرای جنگی خوشایند نیست اما اینکه بواسطه خواندن این کتاب که بر اساس واقعیت هست و بی کم و کاست آنچه بر اسرای جنگ گذشته را در جلوی چشم ما میاورد،، با آن فضای رعب آور آشنا شدم و چهره کریه جنگ را دیدم،، خوشحالم. این کتاب یک برش،، یک گوشه،، از جنگ جهانی را نشان میدهد که کمتر کسی از عمق تاریکی و وحشت آن خبر دارد،،، ترجمه زیبا و روان آن هم خواندن این روایت را لذت بخش تر میکند،،، به امید روزی که امنیت و صلح در کل جهان حاکم باشد.
اول تشکر از کتابراه و اقای هاشمی. در کل میتونیم بگیم مشکل دوجانبه بوده اونجوری که این سالها میشنیدیم ژاپن مظلوم نبوده و انگلیسیها هم از همون زمان استعمارگر بودن اینجا هم متهدین وهم متفقین یجورایی چوب جنایات خودشونو خوردن. اما حین خوندن این کتاب به جنگ ایران عراق خیلی فکر کردم که جوونای بیگناهی که با بدترین شکنجهها از دنیا رفتن یا مشکلات وحشتناکی پیدا کردن. تو جنگ شاید ۹۰درصد آدما اسیر خودخواهیهای سران حکومتها میشن امیدوارم همیشه صلح باشه در جهان
میشه گفت که این کتاب، یه کتاب مستند درباره کسی هست که در جنگ جهانی حضور داشته و از زبان خودش، درباره جنگ جهانی نوشته شده است. کتابی که روی زشت جنگ رو به ما نشون میده و اینکه ما و سیاستمداران ما باید بدونن که " آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا" . ما باید دنبال صلح با همه کشورهای دنیا باشیم.
این کتاب به ما نشان میده که مردم ژاپن طی د هههای گذشته چقدر کم دانش و وحشی بودن و الان چقدر با دانش و آگاه هستند
این کتاب به ما نشان میده که مردم ژاپن طی د هههای گذشته چقدر کم دانش و وحشی بودن و الان چقدر با دانش و آگاه هستند
یک اثر فوق العاده باشکوه و کم نظیر، با تشکر از کتابراه و جناب آقای دکتر هاشمی بابت ترجمه این اثر و تلاشهای فراوانی که علاوه بر ترجمه خوب معطوف به مستندسازی این روایت واقعی داشتن.
بخشی از کتاب حاضر بنده رو یاد محتوای کتاب انسان در جستجوی معنا نوشته دکتر ویکتور فرانکل و همینطو کتاب پایی که جا ماند اثر سید ناصر حسینی پور انداخت که اونها جزو آثار ادبی و روانشناختی ارزشمند از پدیده غیرانسانی جنگ و تبعات ناشی از اون هست.
بخشی از کتاب حاضر بنده رو یاد محتوای کتاب انسان در جستجوی معنا نوشته دکتر ویکتور فرانکل و همینطو کتاب پایی که جا ماند اثر سید ناصر حسینی پور انداخت که اونها جزو آثار ادبی و روانشناختی ارزشمند از پدیده غیرانسانی جنگ و تبعات ناشی از اون هست.
این کتاب از نظر قدرت نوشتن نویسنده خوبی داشته....
ولی چیزی که ۹۹ درصد کتاب رو زیبا و جالب میکنه! معنی و حقیقت کتابه..
جوری کتاب نوشته شده که انگار لسرای دیگر کشورها هیچ مشکلی نداشتن....! و فقط یک کشور به نام ژاپن است که اسرایش سختی کشیدند
در ۸ ساال جنگ ایران و عراق
میتونم بدون شک بگم که از این سخت تر رو هم تحمل کردند...
خیلی از کتاب هادر این رابط هستن
میتوانید بخوانید
نقد من بود
شاید دیگران خوششان امده باشد
ولی چیزی که ۹۹ درصد کتاب رو زیبا و جالب میکنه! معنی و حقیقت کتابه..
جوری کتاب نوشته شده که انگار لسرای دیگر کشورها هیچ مشکلی نداشتن....! و فقط یک کشور به نام ژاپن است که اسرایش سختی کشیدند
در ۸ ساال جنگ ایران و عراق
میتونم بدون شک بگم که از این سخت تر رو هم تحمل کردند...
خیلی از کتاب هادر این رابط هستن
میتوانید بخوانید
نقد من بود
شاید دیگران خوششان امده باشد
یک زندگینامه عالی
واقعا گاهی اوقات نمیتوان میزان وحشیگری انسانها رو پیش بینی کرد... هرچند تجاوز بریتانیا به خاک ژاپن نابخشودنی است اما شکنجه زندانیان بیدفاع هم دور از انسانیت است... امیدوارم رگ عدالت خواهی در قلب همه خوانندگان این کتاب به تپش در بیاید
نکته آخر: کاش غلطهای املایی اصلاح بشن....
واقعا گاهی اوقات نمیتوان میزان وحشیگری انسانها رو پیش بینی کرد... هرچند تجاوز بریتانیا به خاک ژاپن نابخشودنی است اما شکنجه زندانیان بیدفاع هم دور از انسانیت است... امیدوارم رگ عدالت خواهی در قلب همه خوانندگان این کتاب به تپش در بیاید
نکته آخر: کاش غلطهای املایی اصلاح بشن....
نمیدونم اینکه مردم جناح دیگر با دشمنانشان در جنگل وحشیانه رفتار میکنن چیز خوبیه یا نه نظرات مردم که مشخصه ولی دارم از نظر منطقی و عاقلانه به موضوع نگاه میکنم و همینطور برعکس اگه جنگ بشه با اسیر هات عین بچت رفتار کنی چی؟ این کاره خوبیه
در کل من به شخصه اهمیت نمیدم حق با کیه همیشه اونی که اتفاقه بدتری به سرش اومده مورده توجه و اینکه صندلی فاتحه تاریخ فقط برای یک نفر جای داره
در کل من به شخصه اهمیت نمیدم حق با کیه همیشه اونی که اتفاقه بدتری به سرش اومده مورده توجه و اینکه صندلی فاتحه تاریخ فقط برای یک نفر جای داره
کتاب خیلی خوبی بود، برای منی ک زیاد در مورد جنگ جهانی دوم و جنایتهای ژاپن نمیدونستم، واقعا متاثر کننده بود
جنگ در هر شرایط و گونهای آسیبهایی میزنه که تا نسلها بعد میمونه، واقعا دیدگاهی که الان نسبت به مردم ژاپن دارم با چیزی ک تو کتاب خوندم خیلی فرق داشت
و این نشون میده اطلاعت چشم بسته و بی چون و چرایی یک ملت چقدر میتونه مخرب باشه و باعث شرمساری نسل بعدش بشه
جنگ در هر شرایط و گونهای آسیبهایی میزنه که تا نسلها بعد میمونه، واقعا دیدگاهی که الان نسبت به مردم ژاپن دارم با چیزی ک تو کتاب خوندم خیلی فرق داشت
و این نشون میده اطلاعت چشم بسته و بی چون و چرایی یک ملت چقدر میتونه مخرب باشه و باعث شرمساری نسل بعدش بشه
کتاب خیلی خوبیه،
اگر به کتابهای ضد جنگ و جنگهای جهانی علاقه دارید این کتاب رو از دست ندین.
نویسندهی این کتاب با اینکه حرفهای نیست، اما حقایق رو نوشته. مثل این هست که یک نفر در زمان جنگ خاطراتش رو در دفتر خاطرات نوشته.
با این کتاب با گوشهای از حقایق جنگی از دید کسی که به راه آهن و قطار و... علاقه دارید، آشنا میشین
اگر به کتابهای ضد جنگ و جنگهای جهانی علاقه دارید این کتاب رو از دست ندین.
نویسندهی این کتاب با اینکه حرفهای نیست، اما حقایق رو نوشته. مثل این هست که یک نفر در زمان جنگ خاطراتش رو در دفتر خاطرات نوشته.
با این کتاب با گوشهای از حقایق جنگی از دید کسی که به راه آهن و قطار و... علاقه دارید، آشنا میشین
پنج ستاره برای این کتاب خیلی کم است، صرف نظر از رنجی که نویسنده در بیشتر سالهای زندگیش متحمل شده، واقعا سرگذشت جذاب و عجیب و جالب بود. و سبک نوشتن هم خیلی عالی بود گاهی حس میکردم خودم در آن جا حضور دارم،
با تشکر
سوالم این است که آیا ایشان هنوز در قید حیات هستند؟ در گوگل چیزی پیدا نکردم.
با تشکر
سوالم این است که آیا ایشان هنوز در قید حیات هستند؟ در گوگل چیزی پیدا نکردم.
کتاب خوبیه و به جرئت میتونم بگم یکی از اون کمیابهایی بود که حقیقت رو تو جنگ میگفت. فرقی هم نداره. باید از زبون یه شکنجه شده شنید. یه نمره کم میکنم چون تمرکز زیادی رو روی لوکیشن و توصیف اون میذاره که میتونست کمتر باشه (غلط املاییها و جابهجایی حروف هم که نگم)
نمره نهایی: ۹ از ۱۰
نمره نهایی: ۹ از ۱۰