نقد، بررسی و نظرات کتاب بوف کور - صادق هدایت
4.3
5770 رای
مرتبسازی: پیشفرض
احمد هداوند
۱۳۹۹/۰۷/۲۹
21
خواندن رمانهای صادق هدایت نیاز به مطالعه قبلی دارد. یعنی شما تا درک صحیحی از واژگان و اصطلاحات نداشته باشی درک درستی از رمانها بخصوص بوف کور این نویسنده نخواهید داشت. کسانی که سطحی نگر باشند و دنبال الفاظ عامیانه باشند از بوف کور زرهای نخواهند فهمید. پس قبل از نقد بیجا اول کمی به سطح آگاهی و شعور خودمان بیافزاییم بعد نظر بدیم.. جالب است گاهی میبینیم و میخوانیم که خوانندگان بدون داشتن ذرهای معلومات و با داشتن فقط وفقط سواد خواندن و نوشتن چنان به این نویسنده بزرگ میتازند و آثارش را نقد میکنن که گویی دکترای ادبیات هستند
از حوندن خود کتاب جز یه متن داستانی پر از دردسر و ناامیدی وبی کسی و تنهایی وحتی تنفر از عبادت ونیایش چیز بیشتری نیافتم اما قطعا از ان دسته نوشتههایی است که ترجمه وتفسیر مخصوص به خود ونقد خودش را دارد
من نظرات برخی از دوستان رو خوندم در راستای فهم کتاب کمک کننده بود
شاید اگر کتاب رو همراه با نقدش بخوانید خیلی بیشتر بپسندید چون نویسنده اگر قرار بود یه کتاب دم دستی وآلوده به مسائل جنسی بنویسه راحت این کار رو میکرد این بازی با کلمات واصطلاحات نوع تفکر نویسنده را بیان میکند و بایدبیانگر محتوایی عمیق تر باشد
من نظرات برخی از دوستان رو خوندم در راستای فهم کتاب کمک کننده بود
شاید اگر کتاب رو همراه با نقدش بخوانید خیلی بیشتر بپسندید چون نویسنده اگر قرار بود یه کتاب دم دستی وآلوده به مسائل جنسی بنویسه راحت این کار رو میکرد این بازی با کلمات واصطلاحات نوع تفکر نویسنده را بیان میکند و بایدبیانگر محتوایی عمیق تر باشد
واقعا با این داستان احساس کردم ذهنی شبیه به ذهن خودم رو پیدا کردم حس خوبی گرفتم گر چ بعضی از این مدل حرف زدن ترس دارن از این مدل در مورد اتفاقات صحبت کردن اما من عاشق انتخاب کلمات و کنار هم گذاشتن جملات تکراری نویسنده شدم بسیار عالی هر چیز که در ذهنش بود را به شکلی که هر کس بشنود فکر کند دیوانه بوده بیان کرده اما من میگم بسیار عاقل و به هوش بوده چرا که بهترین زمان در زندگی همین حالی است که دوست داری باشی و کسی ذهن تو رو نمیبینه وفقط خودت اونو درک میکنی حالا میخواد یک خواب باش یا یک توهم ناشی از افیون
من این کتابو ۴ بار خوندم. واقعا شاهکاریه که نه قبل و نه بعد از اون هیچ نویسنده ایرانی نتونسته مشابه شو ارائه بده. برای دوستانی که نتونستند با کتاب ارتباط برقرار کنند؛ خب سوای اینکه کتاب هم سلیقهای هستش ولی باید این نکته رو یادآور شد که وقتی شما با یک رمان سورآل طرف هستید عزیزان؛ نباید بشینین برای خودتون نقد و تفسیر کنین. باید در لحظههای کتاب غوطه ور بشید. رمان سورئال دقیقا مثل خواب میمونه. باهاش مثل یه خواب رفتار کنید نه یه متن کلاسیک یا به اثر علمی. اون وقت به احتمال بالا لذتشو درخواهید یافت. با سپاس.
این کتاب فوق العاده بود. راستش به اینکه نیلوفر مفهوم خاصی داشته باشه شک کرده بودم و داشتم دنبالش میگشتم تا اینکه نظرات دوستان رو خوندم و کمکم کرد. اما من یه حس دیگه هم از این کتاب گرفتم. اینکه صادق خان هدایت هم مثل من به زندگی قبلی و بعدی معتقد بودن؛ برخلاف خیلیها که فکر میکنن ما بعد از مرگ دیگه متولد نمیشیم. من فکر میکنم میتونیم در کالبد یه حیوان یا ذرات خاک یا حتی گیاه زندگی کنیم. مثلا جایی از کتاب که صادق روی شنها دراز کشیده و بهشون دست میکشه میگه: شنها مثل گوشت تن دختری بود که در رود خیس شده.
به نظرم یک کتابی است که نمیشه با ۲ بار خوندن فهمید. من خودم ۴ بار خوندم و آخرش نفهمیدم چیشد و رفتم از دبیر ادبیات پرسیدم و گفت که در مورد مردیه که رابطهی عاشقانهی متقابلی نداشته و تصمیم به کشتن همسرش میگیره و بعدش میاد افکارشو از شب تا خروس خوان مینویسه. من دوباره این کتابو خوندم و واقعا خیلی جالب بود این دفعه. عاشق صادق هدایت شدم. بماند که موضوع اصلی داستان هایش یاس و ناامیدی است و برای افراد افسرده اصلا خوب نیست. باید یه روحیهی عالی داشته باشی که روت تاثیر نزاره: ) کتاب زنده به گورشو که نگم 🖤
بحران فکری و هویتی که در قرن بیستم کم کم جامه روشنفکری مخصوصا تحصیل کردگان از فرنگ برگشته را میگیرد در آثار هدایت نیز به خوبی نمود پیدا میکند، بوف کور هدایت انعکاس روح آشفته و سرگشته نویسنده آن است آشفتگی و دوگانگی تضادی مستمر که در کل اثر دیده میشود به زن تصویری کاملا دوگانه ومتضاد میدهد. بوف کور شناخته شدهترین اثر صادق هدایت، رمانی کوتاه و از شاهکارهای ادبیات ایران در سده 20 میلادی است این رمان به بسیاری از زبانها از قبیل انگلیسی، آلمانی، فرانسه، سوئدی، و ژاپنی ترجمه و منتشر شده است.
کتاب عجیبی بود. حس ترس و غم و انزوا روی توی وجود من ایجاد کرد. زنی که عاشقش بود رو جوری توصیف میکرد که یه جاهایی آدم واقعا مجذوب زن میشد و یه جاهایی ازش متنفر میشد و یه جاهایی آدم دلش به حال زنش میسوخت که همچین عاشق دیوانه ای داره. هر آدمی از این کتاب برداشت مخصوص به خودش و داره اما من اینجور فهمیدم که همه این اتفاقات یجور براش حالت توهمی داره و انگار توی کابوس گیر افتاده و هی بیدار میشه و میبینه خوابه و حتی بیدار شدنشم خوابه و انگار این کابوس پایانی نداره خلاصه که خیلی کتاب ذهن درگیر کنیه
واقعا از خوندن این کتاب لذت بردم به طوری که کل کتاب رو در نیمی از روز تموم کردم.
نویسنده در این کتاب به جزئیات زیادی پرداخته بود و آنچنان ذهن و قلب نویسنده رو با خودش میبرد که اصلا نمیشد از ادامه خوندن صرف نظر کرد.
تخیل قوی نویسنده که اون رو بسیار ماهرانه وارد داستان کرده بود، آنچنان قوی بود که این تخیل از نگاه راوی و شخصیت اصلی داستان هم به زیبایی و جذابیت داستان اضافه کرده بود. اگر دوست دارید یکی از شاهکارهای ادبیات ایران رو به قلم صادق هدایت بخونید این کتاب رو بهتون پیشنهاد میکنم.
نویسنده در این کتاب به جزئیات زیادی پرداخته بود و آنچنان ذهن و قلب نویسنده رو با خودش میبرد که اصلا نمیشد از ادامه خوندن صرف نظر کرد.
تخیل قوی نویسنده که اون رو بسیار ماهرانه وارد داستان کرده بود، آنچنان قوی بود که این تخیل از نگاه راوی و شخصیت اصلی داستان هم به زیبایی و جذابیت داستان اضافه کرده بود. اگر دوست دارید یکی از شاهکارهای ادبیات ایران رو به قلم صادق هدایت بخونید این کتاب رو بهتون پیشنهاد میکنم.
داستان بوف کور داستان راوی ایست که خوب بلد است آشفتگی روحی جهان فعلی و مردمان ان را به نمایش بگذارد واین یعنی بر خلاف تصور ماهدایت فردی آشفته ذهن و پریشان احوال نیست والا چنین توانایی در وی وجود نداشت از طرفی تعریف کردن داستان کتاب بوف کور کار سختی است. اگر بخواهید بخشهای مهم داستان را تعریف نکنید، بیشتر باعث پیچیدهتر شدن رمان برای مخاطب میشوید. در ظاهر این رمان داستانش در ایران میگذرد، ولی در اصل با یک درام پیچیده و التهابآور طرف هستیم که مکان اصلی وقوع آن، روح مضطرب انسان است.
کتابو خوندم تا حدی نظرات رو خوندم واقعا آدمهای که افسرده و بی هدف مثل شخصیت داستان میتونه خوشش بیاد طرفداری کنه. داستان باید هدف داشتع باشه مثل عشق یا نفرت یا انتقام یا پیروزی یا رسیدن این یک پوچ زیبا بود و قلم ماهری داشت فقط یه دیونه میتونه همچین چیزی خلق کنه در اخر هم خودشو بکشه
اونایی که همچین چیزای میخونن یهرز خودشون و میکشن
فکر میکنم یه ادم تنها عجیب و جن زده میتونه همچین چیزی خلق کنه
این یه داستان غمگین نبود چون داستان غمگین هم زیباست
این یه دالان به سمت دیوانگی و پوچی بود
اونایی که همچین چیزای میخونن یهرز خودشون و میکشن
فکر میکنم یه ادم تنها عجیب و جن زده میتونه همچین چیزی خلق کنه
این یه داستان غمگین نبود چون داستان غمگین هم زیباست
این یه دالان به سمت دیوانگی و پوچی بود
واقعا نمیشه نوشتههای صادق هدایت رو حتی نقد و بررسی کرد که در ته ذهنش چی بوده و حتی توی متن هم هیچ اشارهای نشده که واقعا قراره با اینها چیو توصیف کنه از چی بدش میاد چی رو دوست داره شاید هم رمزنگاری میخواد و خود خواننده باید خیلی از تشبیهها و ارایهها و کنایههایی ک استفاده شده رو ربط بده به ایران و شاهنامه و حملاتی ک به ایران شده در هرصورت باید خیلی کتاب خونده بشه تا حتی بشه نقد کرد یا تشویق کرد و اگر متنهای بد نباشن کسی متنهای خوب رو تشخیص نمیده همه چی باید در کنار هم باشه
یه داستان بیسر و ته که کلا تو فضای تخیلی و بیمنطق خودش سیر میکنه و نویسنده کاملا بیربط، یهو وسط این بلبشو چنتا شعار سیاسی و ضد مذهب شوت میکنه. هنر داستان نویسی این نیست که یه فضای عجیب و غریب رسم کنی و کاراکتر رو از اینور پرت کنی اونور و مدام از احساسات بدبختی و پوچی درونت حرف بزنی. خب تهش که چی؟ حتی طرفدارای این کتابم قبول دارن داستان این کتاب هیچ هدفی نداره و بدون هیچ اتفاقی تموم میشه. اگه این کتابو دوس دارین دو حالت داره: یا از هذیون شنیدن خوشتون میاد، یا شعارهای ضد اسلامش به دلتون نشسته.
با سلام
سبک سورئال سبک بیمفهومی هست به نظرم کسی که حتی 10 درصد حرفهای نیچه رو خونده باشه بعدش هدایت بخونه حرفهای هدایت براش کودکانه میرسه و به این نتیجه میرسه که آقای هدایت که حتی تفکرش رشد یافته تر از یک کتابخون معمولی امروزی هم نیست بیمفهوم به نظرش میرسه اینکه حالا مثلا فلان نویسنده سورئال هم کار آقای هدایت رو قبول داشت حجتی بر نبوغ ایشون نیست چون اصلا سورئال به نظرم سبک نیست و فلسفهای هم پشتش نهفته نشده حالا اگه دوستان طرفدار این سبک اگر فقط یک مفهوم جدید از این نوشته بیمفهوم سراغ دارن بنده حاضرم نظرم رو عوض کنم و حرف جدید رو بپذیرم!
سبک سورئال سبک بیمفهومی هست به نظرم کسی که حتی 10 درصد حرفهای نیچه رو خونده باشه بعدش هدایت بخونه حرفهای هدایت براش کودکانه میرسه و به این نتیجه میرسه که آقای هدایت که حتی تفکرش رشد یافته تر از یک کتابخون معمولی امروزی هم نیست بیمفهوم به نظرش میرسه اینکه حالا مثلا فلان نویسنده سورئال هم کار آقای هدایت رو قبول داشت حجتی بر نبوغ ایشون نیست چون اصلا سورئال به نظرم سبک نیست و فلسفهای هم پشتش نهفته نشده حالا اگه دوستان طرفدار این سبک اگر فقط یک مفهوم جدید از این نوشته بیمفهوم سراغ دارن بنده حاضرم نظرم رو عوض کنم و حرف جدید رو بپذیرم!
من تعاریف زیادی از این کتاب شنیده بودم
و انگار هر فردی که خود را کتابخوان میداند این کتاب را خوانده است
و این دو علت باعث شدند که من شروع به مطالعه این کتاب کنم.
متاسفانه قسمت «نشسته بودن دختر سیاه پوش جلو در و بعد از مرگ او در تخت خواب و....» تقلیدی از یک اثر آلمانی بود که در حال حاضر نام نویسندهاش را فراموش کردم.
عملا زندگی که نویسنده توصیف کرده_ زنی که با همه به غیر از او هست_ بنظرم از عقدههای روانی درون نویسنده برمیخیزد و هیچ اعتبار ادبی ندارد!
و انگار هر فردی که خود را کتابخوان میداند این کتاب را خوانده است
و این دو علت باعث شدند که من شروع به مطالعه این کتاب کنم.
متاسفانه قسمت «نشسته بودن دختر سیاه پوش جلو در و بعد از مرگ او در تخت خواب و....» تقلیدی از یک اثر آلمانی بود که در حال حاضر نام نویسندهاش را فراموش کردم.
عملا زندگی که نویسنده توصیف کرده_ زنی که با همه به غیر از او هست_ بنظرم از عقدههای روانی درون نویسنده برمیخیزد و هیچ اعتبار ادبی ندارد!
بوف کور شاهکار ادبیات داستانی ایران دهه۴۰ و شاهکار صادق هدایت است. این کتاب چند بعدی است که با هر بار خواندن آن بعدی از آن برای خواننده روشن میشود. بوف کور داستانی است که میتوان ادبیات نمایشی درونی آن را نیز مثل سگ ولگرد و.... قوی دانست. بوف کور زندگی همه انسانها در ایران بعد از مشروطه است و مشترکات زیادی با زندگی اکثر ایرانیها دارد. این داستان در کشش در خارج از ایران هم مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. روح صادق هدایت شاد و یادش در خاطرهها همیشه مانا است
سایه برخی از شخصیتها همیشه بر گُرده تاریخ سنگینی میکند زیرا روایت تاریخی بازنمودی از آنچه که امر واقع است، محسوب میشود و برای مورخ، محقق و … تنها متون و بخشی از زندگینامه اشخاص به عنوان مردهریگ باقی میماند که باید آن را تحلیل و استنتاج کند. بی شک صادق هدایت یکی از این شخصیتها به شمار میرود که نقش تاثیرگذاری در ادبیات معاصر ایران داشته و توانسته است تا محبوب و مغلوب دلها شود چرا که اثرآفرینی و اثرگذاری او باعث رد و تاییدش میشود.
"خبرگزاری جمهوری اسلامی"
"خبرگزاری جمهوری اسلامی"
این کتاب از نظر من بسیار با اعصاب و روان بازی میکند و انسان رو خیلی به آدمها و محیط اطراف بدبین میکند بطوری که اگر روشن بین نباشیم دچار ذهن وسواس و بدبینی میشویم اما چون اموری رو بیان میکند که در حال حاضر در فرهنگ مردم شهر که هیچ مردم روستایی کنونی نیز تا این اندازه متحجر و بیسواد و نفهم نیستند اما شاید برای انسانهای پنجاه سال پیش قابل فهم و حقیقی جلوه میکرد اما از نظر من بیشتر رفتارهای بیمارگونه را به تصویر میکشد و بیشتر از هر چیز نفرت شدید
این کتاب رو من قبلا چندسال پیش هم خونده بودم و خیلی دوست داشتم متن کتاب رو مخصوصا اینکه همه چیز با جزئیات کامل و شاخ و برگ زیاد توصیف شده خیلی داستان رو برام دلنشین میکرد توصیفات پراز شاخ و برگ در این کتاب من رو شیفته خودش کرد. کلا متن داستان طوری هست که دوست داری بخونی و هیچوقت تموم نشه. بسیار زیبا نوشته شده طوری نوشته شده که موقع خوندنش همه چیز ریز به ریز توی ذهنت تصور میشه. اما مسئلهای که هست این کتاب یجورایی حس پوچی و هیچی ناامیدی و افسردگی داره.
اقا راستیتش من به اسرار یکی این کتابو خوندم ولی وقتمو تلف کردم. پرش موضوعی با کلماتی اصلا جای گفتنش نیست توش دیده میشه. تو فضا سازی تنها۴۰ درصد موفق بوده و اینقدر به جزئیات میپردازه اصل داستان گم میشه. گفته که احوال خودشه ولی خب یه داستانه! دیدین داستانای دیگرو خداییش چنان جذبت میکنه دلت نمیخواد بلند شی. اگه میخوایین فرهنگمونو نشون بدید حداقل کسایی رو بالا بیارین که ارزششو داشته باشن.
همچنین از طرفدارا عذر خواهی میکنم ولی خواستم نظرمو بگم
همچنین از طرفدارا عذر خواهی میکنم ولی خواستم نظرمو بگم
کتاب خاص و متفاوتی بود، یاس و ناامیدی در متن موج میزد، برام جالبه که چطور یه انسان سالم که از نظر روحی و روانی مشکلی نداره چطور تونسته این کتاب رو بنویسه، یا شاید هم خودش مشکل داشته، یا از علم روانکاوی چیزهایی میدونسته، در هرصورت من که بای بار خوندن چیز خاصی دستگیرم نشد باید یکی دو تا نقد در موردش بخونم و بعد دوباره کتاب رو با دقت بخونم
این کتاب رو ۲بار خوندم. طبق نظر شخصی این کتاب واسه کسایی خوبه که دوست دارن تو تنهایی خودشون بمونن و هیچ دست آوردی توی زندگیشون نداشته باشن. هرچند از لحاظ فن نویسندگی بسیار بسیار قوی هست و آدم رو میبره توی داستان ولی به درد کسی نمیخوره که میخواد دست آورد مهمی توی زندگیش داشته باشه. صرفا یک داستان گنگ و نسبتا منفیه. یه زمانی زیاد میخوندم داستاناشو ولی الآن به ارتباطات زیاد نیاز دارم نه به انزوای زیاد!
دراین ک این رمان بامهارت نویسندگی بالانوشته شده شکی نیست. درعین پراکندگی نظم خاصی هم دارد. انگاربین حالت عادی وحالت گیجی بیان شده. امامتاسفانه افکارضددینی ب طورواضح بیان شده اینکه دین ناکارامدجلوه داده شده وروی قاری بودن پیرمردی ک بالکاته هست مانورداده شده. درهمه ادیان همه افرادخوب نیستند. امااین برچسبی نمیشه برای بقیه افراداون دین. واینکه نویسنده این دیدوداره ک بقیه احمق وسطحی نگروخودش بادرک وفهمیه. ب نظرم افکاردرستی بیان نشده.
جوری سانسور شده که مشخص نیست چی به چیه، مقدمه واول داستان که نویسنده برا فریب دادن خواننده تدارک دیده تا به لپ کلام وهدف ومقصدش از گفتار برسه با آخر داستان همخوانی نداره واین ضعف نویسنده نیست بلکه اعمال سانسور براین قبیل کتابهاست، دوست داشتم بقیه کارهای صادق هدایت رو بخونم ولی چون ایشون خداناباور وآتئیست هستن منصرف شدم، چون تزریق روح افسرده به جامعه برای مردمان این نسل ما که پر از مشکل و معضل اجتماعی هستیم خوب نیست، ومن الله توفیق
بوف کور، مثل یه کابوسِ بیداریه تاریک، وهمآلود، و درگیرکننده.
یه اثر که نه فقط یه داستان، بلکه سفر به لایههای پنهان ذهن و روح آدمیه.
صادق هدایت توش نه فقط از عشق و مرگ مینویسه، بلکه از پوچی، تنهایی، و زخمهای عمیق روان انسان.
روایت شکسته و تکرارشوندهاش، حسِ سرگردونی و بیپناهی میده، طوری که نمیفهمی خواب میبینی یا بیداری. راوی به زنی دل میبنده که همزمان آرزو و نفرتشه… عشق، برزخ و تباهی.
یه اثر که نه فقط یه داستان، بلکه سفر به لایههای پنهان ذهن و روح آدمیه.
صادق هدایت توش نه فقط از عشق و مرگ مینویسه، بلکه از پوچی، تنهایی، و زخمهای عمیق روان انسان.
روایت شکسته و تکرارشوندهاش، حسِ سرگردونی و بیپناهی میده، طوری که نمیفهمی خواب میبینی یا بیداری. راوی به زنی دل میبنده که همزمان آرزو و نفرتشه… عشق، برزخ و تباهی.
من نتونستم با این کتاب خیلی ارتباط بگیرم و به سختی تمومش کردم.
در انتهای کتاب متوجه شدم که چرا خوندن این کتاب اینقدر سخت بود. بعد از خوندن نقدها و نظرات مختلف، همچنان متوجه درون مایههای نمادین داستان نشدم و نتونستم چنین ارتباط عمیقی با کتاب برقرار کنم.
فکر نمیکنم بتونم مجدد بخونمش تا این تحلیلها رو ازش برداشت کنم. ضمن اینکه متن تایپ شده بسیار پر از اشکال بود که خوندن چنین کتاب سختی رو چند برابر سخت تر کرده بود.
در انتهای کتاب متوجه شدم که چرا خوندن این کتاب اینقدر سخت بود. بعد از خوندن نقدها و نظرات مختلف، همچنان متوجه درون مایههای نمادین داستان نشدم و نتونستم چنین ارتباط عمیقی با کتاب برقرار کنم.
فکر نمیکنم بتونم مجدد بخونمش تا این تحلیلها رو ازش برداشت کنم. ضمن اینکه متن تایپ شده بسیار پر از اشکال بود که خوندن چنین کتاب سختی رو چند برابر سخت تر کرده بود.
در این که هنر برای هرکس معنی متفاوت دارد جای بحث نیست، برای من بوف کور آنقدر ها هم که میگفتند خفن است خفن نبود تمامی مفهوماتی که کتاب میخواست به خواننده القا کند شاید برای زمان خودش خیلی خوب بوده ولی برای من در این زمان چیز خاصی نبود اما طرز نوشتن کتاب جالب است و ارزش خواندن را دارد. و برای کسایی که روحیه ضعیفی دارند پیشنهاد نمیشود سعی کنید در زمانی که روی خودتون کنترل دارید و روحیه ی قوی ای دارید بخوانید.
این کتاب رو افراد زیادی به من توصیه کردن و از اونجایی که امتیاز بالایی داشت و به زبانهای زیادی ترجمه شده بود تصمیم گرفتم بخونمش، کتاب تفکر برانگیزی بود، در ابتدا حین خوندنش کمی گیج شده بودم و نمیتونستم درک کنم ولی کمی که پیش رفت به عمیق بودن داستان پی بردم و تحت تاثیرش قرار گرفتم، امکان داره هر کسی از داستان این کتاب و قلم صادق هدایت خوشش نیاد و در کل از نظر من جزو اون کتابهایی هست که از یکبار خوندنش سیر نمیشم.
این کتاب عالی بود. کمی آدم رو سردرگم میکرد و ارزش یک بار خوندن رو داره و کتاب بوف کور معروفترین اثر صادق هدایت
صادق هدایت رو معمولا نویسندهای پوچ اندیش بیان میکنن اما جالب بدونین صادق هدایت عضو گروه نویسندگان روشن فکر بود و صادق هدایت اولین نویسندهای بود که آثارش سانسور شد
اگر از این کتاب خوشتون اومد خواستین آثار دیگیه صادق هدایت از جمله: زنده به گور، سه قطره خون، حاجی آقا، سگ ولگرد رو حتما بخونید
صادق هدایت رو معمولا نویسندهای پوچ اندیش بیان میکنن اما جالب بدونین صادق هدایت عضو گروه نویسندگان روشن فکر بود و صادق هدایت اولین نویسندهای بود که آثارش سانسور شد
اگر از این کتاب خوشتون اومد خواستین آثار دیگیه صادق هدایت از جمله: زنده به گور، سه قطره خون، حاجی آقا، سگ ولگرد رو حتما بخونید
جالب بود اما جایگاه نداشت مفهوم داشت اما پوچ نشون دهنده افسردگی و توهمات یه ادم پوچ کل کتاب توهم کسی بود که از پوچی کیف میکرد و با هر تب و لرزی تسلیم میشد و لذت میبرد از تحقیر و تسلیم
درکل با این که خودمم میگم خوندن بهتر از نخوندنه اما دوباره خوندن این کتاب شاید باعث درک کلی مطلب میشه اما ذات ادم بیشتر نیاز داره به این که فهمیده بشه نه این که مخاطبشو بفهمه و برای فهمیده شدن نباید بشینه و منتظر اتفاق باشه
درکل با این که خودمم میگم خوندن بهتر از نخوندنه اما دوباره خوندن این کتاب شاید باعث درک کلی مطلب میشه اما ذات ادم بیشتر نیاز داره به این که فهمیده بشه نه این که مخاطبشو بفهمه و برای فهمیده شدن نباید بشینه و منتظر اتفاق باشه
من نسخه دیگهای از این کتاب رو نخوندم که بدونم چقدر سانسور شده یا نشده بعد از داش اکل که مختصری ازش تو کتاب درسی ادبیات خوندم اولین کتاب از صادق هدایت بود که خوندمش چنان وقایع زندگیشو با خیالات و توهم زمان نشعه یا مست بودنش گره زده که باید مثل قطعات پازل با ظرافت بهم بچسبونیش چقدر با درایت و ذکاوت تفاوتهای عالم خواب با بیداری رو به رشته تحریر درآورد ه روحش شاد منکه مو رو تنم سیخ شد.
شاید میتونم بگم یکی از کتابهای هست که هیچوقت از ان یادی نکنم چون هیچ مطلب جذاب و اموزندهای ندیدم وای کاش این کتاب را نمیخواندم چون قبل از خواندن این کتاب تصور زیباتری نسبت به جناب اقای هدایت داشتم اگر این بهترین کتاب ایشان باشد شاید دیگر هیچ زمانی در اینده تلاشی برای خواندن کتابهای ایشان نکنمنمیدانم، کسی باید انرا تفسیر کند که چیزمفید درموردش دستگیرم شود و نظرم تغییر کند ولی در مجموع پیشنهاد به دوستان نمیکنم
البته کتابها و روشنفکریهای صادق هدایت جهت اطلاع رسانی بوده. خوب حالا این سوال پیش میاد که چه راه حلی براش پیشنهاد شده؟؟هیچ.... خوب جناب هدایت اینارو خودمون هم میدونستیم راه حل بگو.. کاش میتونستی.. روحت شاد....
من هم گاهی انعکاس سایه روحم رو تو آینه میبینم ولی فقط انعکاسش نه خودش
من هم گاهی انعکاس سایه روحم رو تو آینه میبینم ولی فقط انعکاسش نه خودش
در ابتدا چیز زیادی از داستان نفهمیدم. ولی با خوندن نظرات درک کتاب برام راحتتر شد. قلم صادق هدایت معجزه گر هستش خیلی سنگین و خیلی متبحرانه. مدتها بود که میخواستم این کتاب رو بخونن طرح جلد این کتاب وقتی که من یه بچه دبستانی بودن هم همینطور بود. این کتاب روخیلی خیلی وقت پیش در دوران کودکی توی خونمون دیده بودم. از همون موقع دلم میخواست بخونم ولی بزرگترها اجازه نمیداند. ممنون از کتاب راه عزیز.
راستش برای من این این کتاب بحدی سنگین و پیچیده بود که تا نقدهارو نخوندم، نتونستم از احساساتم بعد از خواندن این کتاب به درکِ روشنی برسم، ولی هم از کتاب راه ممنونم و هم از نقد نویسان برای این کتاب، که در مورد بنده باعث شدن، بتونم درک روشنی از این نوشته پیدا کنم و بغهمم هدایت چه منظوری از این داستانِ بظاهر پر از سیاهی داشته، روحش شاد و سپاس از همه کسانی که آگاهی رو به اشتراک میگذارن.
سالها تعریف این رمان تاریک صادق هدایت رو شنیده بودم. این رمان شاهکار، از نگاه مردی هست که اصلا در فضای حقیقی زندگی نمیکنه، تمام زندگیش کابوس و توهم و تخیل و عشق به زنان غیر واقعیه و توی این کتاب با حس انزوا و پوچی، غم و نفرت و وحشت طرفیم و بیماریهای روانی مثل پارانویید، پارانویا و فوبیا رو به خوبی توی کتاب میشه حس کرد.
مرسی از کتابراه برای رایگان کردن نسخه متنی این کتاب جذاب.
مرسی از کتابراه برای رایگان کردن نسخه متنی این کتاب جذاب.
صادق هدایت از چندین جهت برای ما اهمیت داره
اول اینکه در سطح جهان نماینده نویسندگان ایرانه
دوم اینکه در زمینهها و رشتههای مختلف اثار مختلف خلق کرده برای مثال:
در زمینه فلسفی کتاب ترانههای خیام
در زمینه علمی کتاب فوائد گیاهخواری
در زمینه عاشقانه و رمانتیک عروسک پشت پرده
در زمینه ضد خرافی کتاب حاجی آقا و...
و در زمینههای مختلف دیگر آثار فراوانی در کارنامه خویش ثبت کرده
اول اینکه در سطح جهان نماینده نویسندگان ایرانه
دوم اینکه در زمینهها و رشتههای مختلف اثار مختلف خلق کرده برای مثال:
در زمینه فلسفی کتاب ترانههای خیام
در زمینه علمی کتاب فوائد گیاهخواری
در زمینه عاشقانه و رمانتیک عروسک پشت پرده
در زمینه ضد خرافی کتاب حاجی آقا و...
و در زمینههای مختلف دیگر آثار فراوانی در کارنامه خویش ثبت کرده
بوف کور پریشان خاطری کسیو نشون میده که در زمان گم شده و در این گم بودن دنیای اطرافش به حد بینهایتی گنک و نامفهوم شده براش. کسی که به ظاهر بزرگترین دلخوشی که الان براش تبدیل به حسرت شده دوست داشته شدن از طرف به ظاهر نزدیکترین کسش هست.
خب اعتراف میکنم طرفدار این چنین سبک ادبی نبوده و نیستم و صرفا ایندفعه رو از روی کنجکاوی خوندم. ولی خوندن هرنوع کتابی توصیه شده اس حتی اگه باب میل افکارت نباشه.
خب اعتراف میکنم طرفدار این چنین سبک ادبی نبوده و نیستم و صرفا ایندفعه رو از روی کنجکاوی خوندم. ولی خوندن هرنوع کتابی توصیه شده اس حتی اگه باب میل افکارت نباشه.
به نظر من اون حتما مشکل روانی داره چون از یه طرف گیاه خوار هست و ادعا میکنه که از جنگ و نامساوات بین مردم بدش میاد و از یه طرف از اعراب و اسلام خیلی متنفره
بعد همه دارن میگن که روشنفکر هست!!!
کسی که روشنفکر و ادم نرمالی باشه در عین داشتن عقیدهی خاص خودش به عقیدهای بقیه هم احترام میزاره
نه اینکه فقط به خاطر اینکه یکی عرب باشه یا مسلمان باشه یا گوشت خوار ازش متنفر بشه
بعد همه دارن میگن که روشنفکر هست!!!
کسی که روشنفکر و ادم نرمالی باشه در عین داشتن عقیدهی خاص خودش به عقیدهای بقیه هم احترام میزاره
نه اینکه فقط به خاطر اینکه یکی عرب باشه یا مسلمان باشه یا گوشت خوار ازش متنفر بشه
با خوندن چندتا کتاب صادق هدایت کنجکاو شدم زندگی واقعی ایشون چطور بوده. رفتم و زندگینامشو خوندم. شخصیتی که مدام در حال تغییر بوده مدام شغل عوض میکرده دو بار دست به خودکشی زده. کلا پوچی و نا امیدی تو زندگی ایشون بوده. شایدم نوشته هایش روی شخصیتش اثر گذاشته. در کل کتاب بدی نبود ولی نکته خاصی که آدم ازش یاد بگیره نداشت. کلا چیزی به داشتههای آدم اضافه نمیکنه. نا امیدی و پوچی خاصی داره.
به نظرم اینجوری کتابها یکبار باید خونده بشه اونم برای آشنایی با سبک نویسنده ولی یکبار با تمرکز. مثله کتابهای دکتر علی شریعتی. صادق هدایت قلم بسیار توانمند و استادانهای داره ولی درجهت منفی ازش استفاده میکرد که حسه پوچی وخود کشی به آدم القا میکنه. وخودش هم به خاطره همین تفکرات که در سرشتش بود سال هزاروسیصدوبیست خودکشی میکنه. ولی دکتر شریعتی درجهت درست استفاده میکنه وانسان روبه کمال میرسونه.
سلامعزیزان من، از شما تقاضا دارم این کتاب رو نخونیدمن در نوجوانی این کتاب رو مطالعه کردم و بسیار پشیمانم، در این کتاب همونطور که آقای قنبرین گفتن فضای گنگ و عجیبی رو ایجاد میکنه و مطالب و داستانها رو به هم ربط میده و بعضی جملات رو هم مدام تکرار میکنه (برای نفوذ در ذهن) و ته قصه هیچ چیز مشخصی جز نا امیدی و وحشت واسه خواننده به جا نمیذاره که هدفش هم همین بوده ممنون
من حس میکنم همهی چیزایی که تو این کتاب هست فقط بخاطر حالت نعشگی و مستی نویسنده بوده من راجع به آقای هدایت اطلاعات درستی ندارم ولی اگر این کتاب واقعا شرح زندگی ایشون باشه میتونم بگم زندگی تنفربرانگیزی داشته و هیچوقت واقعیت عشقو درک نکرده و زندگیش فقط تریاک بوده... حالت بدی بهم دست داد😓
عجیبه هرکسی اسم خودش رو میذاره خواننده و میاد هر کتابی رو میخونه. وقتی کسی از کتاب چیزی نمیدونه نباید بخونه. یا بره کتاب قصههای بچهها رو بخونه. این کتاب درک بالایی میخواد و به نظر من فقط کسانی که ادبیات رو حرفهای دنبال میکنند میفهمند. افرادی که سواد خودشان مشکل دارد و در سطحی نیستند که نظر بدهند و نقد کنند اینجا نظر میدهند و فکر میکنند مشکل از نویسنده است.
این رمان از نخستین نثرهای داستانی ادبیات ایران در سدهٔ بیستم میلادی و شناختهشدهترین کار هدایت است. همچنین این کتاب بلندترین کار داستانی هدایت پس از حاجی آقا است این رمان به سبک فراواقع نوشته شده و تکگویی یک راوی است که دچار تَوَهُم و پندارهای روانی است. بوف کور در هفتاد کشور، از فارسی به ۳۲ زبان زنده از جمله انگلیسی، فرانسه، آلمانی و عربی ترجمه شدهاست. [۱]
حقیقتا اظهار نظر هدایت راجع به مذهب تو میانهی داستان پیچیدهی این کتاب کوتاه و کامل و بی نظیر بود. همه میدونن صادق هدایت یه روحیه تسلیم شده و منفی تو کتاباش داره، شما وقتی اسم کتاب رو هم بخونی متوجه میشی که اگر دنبال پایان خوب و خوشب نباید این کتابو بخونی. پس بجای تحقیر نویسنده و کتاب سعی کنید دنبال کتابهایی برید که باب سلیقتون باشه. از نظر من یه کتاب بی نظیر بود
این کتاب واقعا بسیار تا بسیار عالی است واقعا کسی نیست که از خواندن این کتاب صر نظر کند.
من به سرزمینم ایران و مردم ایران تبریک میگم که چنین نویسندهای در کشور ایران است.
آقای صادق هدایتی واقعا کتابهای زیبایی مینویسید.
بگذریم حالا در مورد کتاب بگم:
کتاب بوف کور عالیه توصیه میکنم به همه ایرانیان و اینکه تقریبا آخرهای کتاب عالی بود در مورد پیرمرد.
پایان
من به سرزمینم ایران و مردم ایران تبریک میگم که چنین نویسندهای در کشور ایران است.
آقای صادق هدایتی واقعا کتابهای زیبایی مینویسید.
بگذریم حالا در مورد کتاب بگم:
کتاب بوف کور عالیه توصیه میکنم به همه ایرانیان و اینکه تقریبا آخرهای کتاب عالی بود در مورد پیرمرد.
پایان
چنان این کتاب عمیق بود و دردناک که واقعا احساس خفقان کردم... صادق هدایت اون زمان همچین چیزی برای ایران نوشت اگر الان قرار بود بنویسه چقدر دردناکتر میشد... حس واقعی میهن پرستی که عمیقا بهش آسیب زد و شاید تو عصر حاضر هم به خیلی از ماها داره آسیب میزنه... کتاب رو که تموم کردم غم سنگینی وجودمو گرفت و واقعا اشک ریختم و برای ایرانی که بوده و ما ندیدیم حسرت خوردم. شاهکار بود کتاب
انسان را رو به پوچی میبره و واقعا ممکن است افراد نا اگاه را به فکر خودکشی و... بیندازد
من این کتاب را به افرادی که کمتر کتابهای روانشناسی خواندهاند توصیه نمیکنم
ولی متن گیرای ان نشان از قدرت قلم نویسنده دارد
چرا که با کلمات سنگین خودش حتی میتواند فردی را به فکر خودکشی بیندازد
گردش قلم و فکر پر تخیل صادق هدایت مرا به خود بیستر از داستان کتاب جذب کرد
با تشکر
من این کتاب را به افرادی که کمتر کتابهای روانشناسی خواندهاند توصیه نمیکنم
ولی متن گیرای ان نشان از قدرت قلم نویسنده دارد
چرا که با کلمات سنگین خودش حتی میتواند فردی را به فکر خودکشی بیندازد
گردش قلم و فکر پر تخیل صادق هدایت مرا به خود بیستر از داستان کتاب جذب کرد
با تشکر
چرا همه فکر میکنن بوف کور پوچ گراست یا پیرو مکتب داداایسمه؟
بوف کور داره درد جامعه را طبق دیدگاه خاصی با استفاده از مفاهیم کنایی بیان میکنه
دقیقا همونطوری که انتظار میره که یه سو رئالیسم حرفهای کتاب بنویسه
بعضی از دوستان دارن تعریف این کتابو میکنن ولی بازم فکر میکنن کتاب پوچیه و معنی نداره در حالی که این کتاب همش معنیه و باید در موضوعش بحث بشه
بوف کور داره درد جامعه را طبق دیدگاه خاصی با استفاده از مفاهیم کنایی بیان میکنه
دقیقا همونطوری که انتظار میره که یه سو رئالیسم حرفهای کتاب بنویسه
بعضی از دوستان دارن تعریف این کتابو میکنن ولی بازم فکر میکنن کتاب پوچیه و معنی نداره در حالی که این کتاب همش معنیه و باید در موضوعش بحث بشه