معرفی و دانلود کتاب گواهی آزادی: مجموعه وقایع قیام 15 خرداد 1342 ورامین
برای دانلود قانونی کتاب گواهی آزادی: مجموعه وقایع قیام 15 خرداد 1342 ورامین و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب گواهی آزادی: مجموعه وقایع قیام 15 خرداد 1342 ورامین
کتاب گواهی آزادی: مجموعه وقایع قیام 15 خرداد 1342 ورامین، در دو بخش تهیه شده و حاصل تلاش نوید روهنده است که این مساله را در ابعاد گوناگون به تصویر میکشد. شاید نقطهی قوت این نوشته در این باشد که با اینکه این کتاب در قالب گزارش و داستان است، اما نگفتههای تاریخی آن در نهایت دقت و با تیزبینی ژرفی انجام بیان شده است.
چرا و چگونه در 15 خرداد انقلاب اسلامی به خط پیروزی کامل دست نیافت و قدرتهای استکباری در آن زمان مات نشدند؟ انسان سالم کامل با این دیدگاه به تمام پدیدهها مینگرد: آن که در عوامل و تغییرات ارادی نقش کافی دارد، خداوند است و علت و اذن او مؤثر است. "کَم مِّن فِئَۀٍ قَلِیلَۀٍ غَلَبَتْ فِئَۀً کَثِیرَۀً بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ"چه بسیار گروهی اندک به یاری خدا بر سپاهی بسیار غالب آمده و خداوند با صابرین است. (بقره - 249)
در اندیشه اسلامی قوانین طبیعی و اجتماعی مجعول خداوند هستند و اوست که چنین تدبیری را اسباب داده است یعنی خداوند است که علت را به علت قرار داده است.
در کتاب گواهی آزادی میخوانیم که مردم این شهر همچنان دل در گرو دینداری دارند و آنجا که منافع دینی آنان ایجاب میکند از بذل جانِ خویش دریغ نمیکنند، البته تقارن این روز با 12 محرم که مراسم سنتی بنیاسد در پیشوا انجام میشد فضای دینی ورامین را صبغهی عاشورایی زد.
روز 15 خرداد 1342 مردم در مراسم سنتی بنیاسد شرکت داشتند که خبر دستگیری امام خمینی (ره) را شنیدند؛ شور و حرارت مردم برانگیخته به حدی بود که بسیاری از دروگرانی که از شهرهای دور به امید لقمه نانی به مزارع و دشتهای ورامین آمده بودند، با دیدن شوریدگان عشق، داسها را به دست گرفته و داخل جمعیّت مبارزین ورامینی شدند؛ نه شهربانی و نه ژاندارمری قدرت مقابله با این سیل خدایی دین و قرآن را نداشتند. مسأله، اتصال ربوبی بود که مرجعی عالی قدر در رأس قرار داشت.
آن روز، روز عمل بود نه حرف این شیفتگان شهادت به مردم آموختند که آن متکلم نیشابوریِ امامالحرمین حق داشته است به وقت مرگ بگوید «ای کاش من به مذهب پیرزنان نیشابور میمُردم»! وقتی پای عشق به خدا در میان باشد پای استدلال چوبین است زیرا ترس از مرگ است که استدلال میآفریند.
عصر خونین روز 15 خرداد سال 1342 در حافظهی تاریخی باقرآباد به یاد ماندنی است و نمیشود آن را از ذهن تاریخ ورامین پاک کرد. سربازان سر تا پا مسلح مردم را به گلوله بستند، تنی چند شهید و عدهای مجروح و تعدادی دستگیر و زندانی شدند. شهدای 15 خرداد ورامین از مظلومترین و صادقترین مبارزانی هستند که مظلومانه شهید و ناشناخته در گورستان مسکرآباد به خاک سپرده شدند. قیام مردم سرکوب شد، رژیم میاندیشید که با سرکوب مبارزان هیچ مانعی بر سر راه نظام نیست اما مبارزان مسلمان بیشتر به فکر افتادند. به هر تقدیر بذری که با خون شهدای 15 خرداد در جان مردم مسلمان و کفرستیز پاشیده شد، آرام آرام جوانه زد، بالید، بزرگ شد و در 22 بهمن 1357 به بار نشست.
داستانی که در کتاب گواهی آزادی میخوانیم، برگرفته از رخدادهای ثبت شده در حافظهی تاریخ است و تمام اسامی و شخصیتها واقعی هستند.
در بخشی از کتاب گواهی آزادی میخوانیم:
نسیم ملایمی روی دریای طلایی میوزید و صدایی دلنشین برمیخاست که معنایش حرکت بندگان و برکت آفریدگار بود. دشتهای ورامین در آن سال زراعی آنقدر سخاوتمند شده بودند که تا چشم کار میکرد زمین طلایی رنگ بود و دروگرهایی که برای برداشت این موهبتِ الهی به اینجا و زمینهای اطرافش سرازیر شده بودند؛ از تبریز و ارومیه گرفته تا لرستان و همدان.
دروگران در وسعت گندمزار همچون ماهیانی تنها در پهنهی اقیانوس بودند که زیر آفتاب داغ خردادماه به امید رسیدن سهمی از این طلاهای بیمقدار، خمیده کمر عرق میریختند.
داسها به هوا بر میخاستند، به آفتاب چشمکی میزدند و بیامان بر تن ساقهها فرود میآمدند، گویی قصدشان به سُخره گرفتن خورشید و گندم بود. خوشههای طلایی گندم که به دوش کشیده میشد و اندکی دورتر در گوشهای روی هم انبار میشد، تلاش مورچگان را در ابعادی وسیعتر به تصویر میکشید.
صداهای مبهمی که از دور شنیده میشد توجه دروگران را به خود جلب کرد؛ کمرشان راست شد و دستها سایهبان چشمشان برای دیدن دور دستها. جمعیّت زیادی از جادهی کنار گندمزار به آنها نزدیک میشدند، دروگران کنجکاو دست از کار کشیدند و برای فهمیدن ماجرا «یوسف» را راهی جاده کردند تا خبری برایشان آورد. دیگر تا آمدن بوی پیراهن یوسف خبری از کار نبود.
یوسف دوان دوان به دروگرانی که دست از کار کشیده و منتظر خبر آوردن او بودند نزدیک شد، نفسزنان دست به زانو زد و چند نفس عمیق کشید و با لهجهی غلیظ آذری گفت:
- میگن دیشب آقا سید روحالله رو تو قم دستگیر کردن... مردمم برا اعتراض دارن میرن سمت تهران
با خبر یوسف چهرهها درهم کشیده شد، سکوتی معنادار و نگاههایی خیره بههم. گلستان گندمزار به کلبهی احزان تبدیل شده بود. یوسف سکوت را درهم شکست:
- منم میخوام باهاشون برم... هر چی میخواد بشه بشه، من رفتم
یوسف روی زمین خم شد تا داسش را بردارد و وقتی برخاست داسِ همهی دروگران به هوا بلند شده بود اما این بار نه برای دروی خوشههای طلایی گندم، بلکه همهی دروگران میخواستند همراه یوسف به جمعیّت قیام کننده بپیوندند.
فهرست مطالب کتاب
«پیشگفتار»
فصل اول: آخرین احرام
فصل دوم: گواهی آزادی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب گواهی آزادی: مجموعه وقایع قیام 15 خرداد 1342 ورامین |
نویسنده | نوید روهنده |
ناشر چاپی | انتشارات نظری |
سال انتشار | ۱۳۹۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 72 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-289-051-1 |
موضوع کتاب | کتابهای خاطرات انقلاب |