معرفی و دانلود کتاب کلمه‌های گم شده‌ی بابابزرگ

معرفی کتاب کلمه‌های گم شده‌ی بابابزرگ

کلمات در هوا می‌رقصند. به زمین می‌افتند. برف رویشان را می‌پوشاند و بابابزرگ نمی‌تواند پیدایشان کند. بن بن کلمات را جمع می‌کند، اما بابابزرگ یادش نمی‌آید که آن‌ها به چه دردی می‌خورند! کتاب کلمه‌های گم شده‌ی بابابزرگ به کودکان می‌گوید: آلزایمر (فراموشی) چطور به‌وجود می‌آید و چه نشانه‌هایی دارد. بنیتا بیرک یر به کودکان کمک می‌کند تا این بیماری را بشناسند و به کسی که به آن مبتلا شده کمک کنند.

درباره‌ی کتاب کلمه‌های گم شده‌ی بابابزرگ

فصل بهار است. بابابزرگ کنار پنجره ایستاده و به گل‌های رنگارنگش نگاه می‌کند. او نام تمام گل‌ها را از حفظ می‌گوید. همه‌ی درختان و گیاهان باغچه را می‌شناسد. او حیوانات باغ را بزرگ کرده و یادش می‌آید هرکدامشان وقتی که بچه بودند چه شکل و ظاهری داشتند و چطور آرام‌آرام بزرگ شدند. او طعم همه‌ی بستنی‌هایی را که از بچگی تا پیری خورده است، به یاد دارد. هر روز قهوه درست می‌کند و می‌تواند تا ابد داستان بگوید؛ آخر او هزاران‌هزار خاطره و قصه بلد است و همه‌ی آن‌ها را برای «بن‌بن» تعریف می‌کند. بن‌بن نوه‌ی اوست و در خانه‌ی مادربزرگ و پدربزرگ زندگی می‌کند. مادربزرگ برای پدربزرگ معما طرح می‌کند و نخستین حرف کلمات را با یک راهنمایی کوچک می‌گوید. پدربزرگ کمی فکر می‌کند و سریع جواب معما را می‌دهد. فصل تابستان از راه می‌رسد. پدربزرگ هنوز هم نام بسیاری از گل‌ها را می‌داند و قصه‌های قدیمی را با آب‌وتاب تعریف می‌کند، اما دیگر نمی‌تواند به‌سادگی جواب معماهای مادربزرگ را بدهد. نام بعضی از وسایل را فراموش می‌کند و نمی‌تواند پازل هزار تکه بسازد. برگ‌ها کم‌کم زرد می‌شوند و پاییز جای تابستان را می‌گیرد. پدربزرگ یادش نمی‌آید گل‌هایش را با چه اسمی صدا می‌زده! نمی‌داند هر روز برای قهوه خوردن کدام فنجان را برمی‌داشت و نمی‌داند «کریستوفر» چه کسی است! بابابزرگ دیگر یادش نمی‌آید بن‌بن عاشق خرگوش بوده است و دیگر دلش نمی‌خواهد به گل‌های رنگارنگش سری بزند. کتاب کلمه‌های گم شده‌ی بابابزرگ (Coffee, Rabbit, Snowdrop, Lost)، داستان غم‌انگیزی است؛ اما بتینا بیرکی‌یر (Betina Birkjær) می‌داند که چگونه آن را روایت کند تا کودکان بیش از آنکه غمگین شوند، راه کمک کردن و تنها نگذاشتن پدربزرگ و مادربزرگ‌ها را بیاموزند.

بتینا بیرک یر در کتاب کلمه‌های گم شده‌ی بابابزرگ، ماجرای «آلزایمر» پدربزرگ را از نگاه بن‌بن که می‌خواهد به بابابزرگش کمک کند تا کلمات را از یاد نبرد، روایت می‌کند. پدربزرگ تا قبل از دچار شدن به فراموشی، عاشق سر هم کردن قطعات پازل بود اما حالا اصلاً یادش نیست که به چه کارهایی علاقه داشته است. انگار که حافظه‌اش را جایی، جا گذاشته باشد و هرچقدر فکر کند، یادش نیاید آن را کجا گم کرده! بن‌بن همیشه مراقب پدربزرگ بود اما در یک شب برفی، وقتی مادربزرگ و بن‌بن خوابیده بودند، پدربزرگ آرام و بی‌صدا از خانه بیرون می‌رود. حالا بن‌بن باید پدربزرگ را پیدا کند و به پدربزرگ کمک کند تا کلماتی را که به‌کلی فراموش کرده، به خاطر آورد. او و مادربزرگ از خانه بیرون می‌روند تا پدربزرگ را پیدا کنند، آن‌ها مطمئن هستند که می‌توانند بابابزرگ را پیدا و او را خوشحال کنند.

کتاب کلمه‌های گم شده‌ی بابابزرگ با ترجمه‌ی پریسا هاشمی طاهری، برای کودکان در نشر پرتقال چاپ شده است.

جوایز و افتخارات کتاب کلمه‌های گم شده‌ی بابابزرگ

• کتاب افتخاری Mildred L. Batchelder در سال 2022
• فینالیست جایزه‌ی Kirkus در بخش ادبیات جوان سال 2022
• از کتاب‌های برگزیده‌ی ادبیات کودک سال 2022 در بخش Gerontological Society آمریکا
• کتاب منتخب بین‌المللی از دیدگاه USBBY
• بهترین کتاب کالج آموزش بانک استریت سال 2022

نکوداشت‌های کتاب کلمه‌های گم شده‌ی بابابزرگ

• داستانی ملایم و احساسی درباره‌ی امید، ناامیدی، عشق و افسردگی از رابطه‌ای بین دو نسل است. تصاویر این سرزنده و داستانش مملو از پیام‌های شاعرانه، تکان‌دهنده و قدرتمند است. (انجمن کتابخانه‌های آمریکا)
• عشقی که در این قصه جریان دارد، الهام‌بخش، دلسوزانه و همیشگی است. این عشق حتی با از بین رفتن خاطرات پابرجا می‌ماند. (دکتر Marie A. Lejeune، استاد دانشگاه)
• عنصر رنگ در این داستان بسیار مؤثر است. ابتدا اتاق پدربزرگ مملو از گل‌‌های آفتابگردان زرد است و با بدتر شدن وضعیت حافظه و شدت گرفتن آلزایمرش، رنگ‌ها رو به سردی می‌روند و آبی می‌شوند. (جولی دانیلسون، نویسنده و منتقد کتاب)
• در این کتاب رابطه‌ای زیبا و بین‌نسلی را مشاهده می‌کنیم که برای کودکان 5 تا 9 ساله جالب خواهد بود. (وال استریت ژورنال)

کتاب کلمه‌های گم شده‌ی بابابزرگ برای چه کسانی مناسب است؟

کودکان می‌دانند فراموش کردن یعنی چه؛ مثل وقتی که کیفشان را در خانه جا می‌گذارند و بدون خوراکی و مدادرنگی به مهدکودک می‌روند، اما نمی‌دانند «آلزایمر» دقیقاً چیست. آن‌ها باور نمی‌کنند که ممکن است پدربزرگ و یا مادربزرگشان دیگر آن‌ها را نشناسد و اسمشان را به‌یاد نیاورد! کتاب کلمه‌های گم شده‌ی بابابزرگ به کودکان نشان می‌دهد که این بیماری چه نشانه‌هایی دارد و بچه‌ها چطور می‌توانند مراقب پدربزرگ و مادربزرگشان باشند.

در بخشی از کتاب کلمه‌های گم شده‌ی بابابزرگ می‌خوانیم

یک روز صبح بابابزرگ فنجان‌های قهوه را پاک فراموش می‌کند. به‌جای فنجان، لیوان‌هایی را که هدیه‌ی ازدواجشان بود، روی میز می‌چیند.

مامان‌بزرگ می‌گوید: «ما که نمی‌توانیم توی این لیوان‌ها قهوه بخوریم.»

همین‌که می‌خواهد یکی را بردارد، لیوان برعکس می‌شود، قل می‌خورد و از روی میز می‌افتد پایین.

دادش به هوا می‌رود: «یا کریستوفر قدیس!»
بابابزرگ نگاهم می‌کند و می‌پرسد: «کریستوفر دیگر کیست؟»

من هم نمی‌دانم کریستوفر چه کسی است. بابابزرگ بدون دستکش تکه‌های لیوان شکسته را جمع می‌کند و دستش را می‌برد. مامان بزرگ می‌گوید: «ببینم مرد، پاک زده به سرت؟» من هم می‌روم و نوار پانسمانی را که خودش قبلاً برایم خریده بود، می‌آورم.