معرفی و دانلود کتاب چطور معروف شدم
برای دانلود قانونی کتاب چطور معروف شدم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب چطور معروف شدم
زندگی پر از سختیها و لذتهای کوچک و بزرگ است که در کنار هم زندگی را تلخ و شیرین میکنند و قهرمان واقعی کسی است که با همهی فرازونشیبهای زندگی کنار بیاید. در کتاب چطور معروف شدم، جون باوئر دختری را به تصویر میکشد که همواره تلخی مشکلات را با شیرینی مافینها همراه میکند و به این طریق مسائل را از پیش پا بر میدارد. این کتاب که داستانی آموزنده برای نوجوانان است، به مخاطب میآموزد که چگونه برای رسیدن به آرزوهایش تلاش کند و بهخاطر سختیها ناامید نشود.
دربارهی کتاب چطور معروف شدم
«گاهی اوقات اگر کنار کسی بنشینید که دوستش دارید و یک مافین گرم بخورید بهتان کمک میکند تا راه درست را پیدا کنید.» این جمله نصیحت فاستر مکفی راوی کتاب چطور معروف شدم (Close to famous)، نوشتهی جون باوئر (Joan Bauer) است که همیشه تلاش میکند راه درست را برای حل مشکلات پیدا کند. در واقع این کتاب از زبان دختری به نام فاستر روایت میشود که دلش میخواهد آشپز موفقی بشود، رستوران خودش را باز کند و کتاب آشپزی بنویسد. به همین خاطر به یک مغازهی شیرینیپزی میرود و از آنها میخواهد که برایشان کار کند و شیرینیپزی یاد بگیرد.
فاستر دختری آمریکایی و دوازدهساله است که با مادرش زندگی میکند. پدر فاستر که عضو ارتش آمریکا بوده، در جنگ با عراق کشته میشود. پس از آن، مادر فاستر با مردی به نام هاک ملاقات میکند که خوانندهی راک است؛ اما این رابطه با بنبست مواجه میشود و مادر فاستر تصمیم میگیرد از هاک جدا شود. هاک که از این اتفاق عصبانی است به خشونت روی میآورد و فاستر و مادرش مجبور میشوند، شهری را که در آن ساکن هستند، ترک کنند و در شهر جدیدی به نام کالپپر زندگی خود را از سر بگیرند.
قهرمان کتاب چطور معروف شدم، فاستر، دختری خاص و غیرعادی است که از پدری ایرلندی و مادری به دنیا آمده که در آفریقا، روسیه، سوئد، آلمان و جمهوری دومینیک ریشه دارد. فاستر که به شیرینیپزی علاقهی زیادی دارد، همه چیز را به شیرینی تشبیه میکند و در هر بحرانی یک مافین میتواند حال او را خوب کند. زندگی او با شیرینی گره خورده و در همهی داستان ردپای یک مافین دیده میشود.
فاستر شیرینی پختن را از یک مغازهی شیرینیپزی در ممفیس شروع میکند. او یک سال شنبه و سهشنبه در مغازهی شیرینیپزی کار میکند، آرد پیمانه میکند و کارتنهای بزرگ تخممرغ را جابهجا میکند و همانجا ورز دادن خمیر، درست کردن شیرینی و از همه مهمتر، درست کردن مافین را یاد میگیرد. اما سفر آنها از ممفیس به کالپپر آغاز راهی تازه در زندگی فاستر است. او در این شهر با افرادی جدید آشنا میشود و سرنوشت او با شیرینیها وارد برههی متفاوتی میشود. درعینحال گذشته دست از سر ایشان برنمیدارد.
کتاب چطور معروف شدم داستانی جذاب، آموزنده و پرکشش برای نوجوانان است که به آنها میآموزد چطور چالشهای زندگی را حل و آرزوهای خود را دنبال کنند. این کتاب را انتشارات پرندهی آبی با ترجمهی فرح بهبهانی منتشر کرده است.
نکوداشتهای کتاب چطور معروف شدم
- داستانی دلگرمکننده دربارهی دختر مصممی که با کمک شوخطبعیاش و کیکهای فنجانی با سختیهای زندگی روبهرو میشود. (پابلیشرز ویلکی)
- جون باوئر ماهرانه توازنی بین حقایق تلخ و شخصیت پرشور و مصمم فاستر به وجود میآورد و همه را قانع میکند که او میتواند با پختن هر کیک فنجانی دنیا را به مکان بهتری تبدیل بکند. (کرکوس ریویو)
- قصهای است که تضمین میکند از اول تا آخر حس خوبی داشته باشید و با ترفندی احساسات و طنز را در هم میآمیزد. خوانندهای که دنبال داستانی جدید با سرانجامی خوب است، میتواند آن را در این کتاب پیدا کند. (بوک لیست)
- داستان کتاب چطور معروف شدم سریع پیش میرود و خواننده توی قلبش برای فاستر شجاع و دوستداشتنی که احساساتش را در زندگی با استعارههای آشپزی بیان میکند، جا باز میکند. اهالی عجیب کالپپر نیز باورکردنی و گیرا هستند. (اسکول لایبرری ژورنال)
- کتاب چطور معروف شدم حتی از کیکهای فنجانی شکلاتیِ فاستر خوشمزهتر است. (اسکول لایبرری ژورنال)
جوایز و افتخارات کتاب چطور معروف شدم
- برندهی جایزهی کتاب خانوادهی اشنایدر در گروه کتابهای مقطع راهنمایی در سال 2012
- نامزد جایزهی کتاب کودک باکی برای کودکان 6 تا 8 سال در سال 2012
- نامزد جایزهی کتاب گنبد طلایی ورمونت در سال 2013
- نامزد جایزهی یادبود جودی لوپز برای ادبیات کودکان در سال 2012
- نامزد جایزهی کتاب خوانندگان جوان ربکا کودیل در سال 2014
کتاب چطور معروف شدم برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای نوجوانانی که به داستانهای واقعگرایانه و انگیزشی علاقهمند هستند، مناسب است.
در بخشی از کتاب چطور معروف شدم میخوانیم
غذا تنها اغذیهفروشی شهر بود. من و مامان قسمت غذاهای فریزری بودیم که دیدیم همان پسر قد کوتاه بین قفسههای مواد غذایی میدوید و یک کاغذ آبیرنگ را تکان میداد انگار مهمترین چیز در ویرجینیای غربی بود.
نزدیک جاویس که رسید فریاد زد: «خانم چارلینا یک اسپری حشره، داروی معده، و یک شیشهی بزرگ شربت شکلات میخواد، و...» به کاغذش نگاه کرد. «و میخواد که براش پَدهای روی چشم چای سبز با عصارهی باقالی سفارش بدی.»
جارویس گفت: «فکر کنم اون پدها کورش بکنه.»
به قسمت میوه و سبزیجات رفتم. برای مافینی که از ماریتا مورنینگ استار یاد گرفته بودم هویج و کدو سبز میخواستم. فقط یک بسته هویج باقی مانده بود. دستم را دراز کردم تا بردارم.
نمیشه اون رو برداری!
سرم را بالا کردم. پسر قد کوتاه کلافه آنجا ایستاده بود، «توی لیست خانم چارلینا هویج هم هست، و نمیتونم بدون هویج برگردم.»
میتوانستم بگویم: «من اول اینجا بودم.» ولی مامان بهم یاد داده که در مقابل آدمهای غیرمنطقی، منطقی باشم.
گفتم: «بیا، بگیرش.»
گرفت و بهم نگاه کرد. «ممنون.»
شانه بالا انداختم.
از طرف خانم چارلینا ازت تشکر میکنم.
نگفتم که خواهش میکنم.
گفت: «تازهواردی؟»
آره.
لابد درباره خانم چارلینا چیزی نشنیدهای.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب چطور معروف شدم |
نویسنده | جون باوئر |
مترجم | فرح بهبهانی |
ناشر چاپی | پرنده آبی |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 252 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-436-425-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان آموزنده نوجوان |