معرفی و دانلود کتاب پرسش و پاسخ‌های احکام قضایی بر مبنای قرآنی (قصاص، دیات، حدود، تعزیرات و ...)

معرفی کتاب پرسش و پاسخ‌های احکام قضایی بر مبنای قرآنی (قصاص، دیات، حدود، تعزیرات و ...)

کتاب پرسش و پاسخ‌های احکام قضایی بر مبنای قرآنی (قصاص، دیات، حدود، تعزیرات و ...) نوشته‌ی محمد صادقی تهرانی، شامل پاسخ‌هایی بر اساس تحقیقاتی عمیق بر دو مصدر کتاب و سنت به پرسش‌های ارسالی افراد گوناگون است.

نویسنده در این اثر با استناد به آیات قرآنی و نیز موازین فقه امامیه و همچنین بدون توجه به اجماعات یا شهرت‌ها یا سیره‌ها و مانند آن که هیچکدام در مقابل کتاب و سنت نقش اسلامى ندارند، به پرسش‌هایی در زمینه‌ی عفو قاتل و قصاص او، شرایط هر یک از آن‌ها، دیه مربوط به قتل غیر عمد و جراحات مربوط به اعضای بدن در صورت ارتکاب جنایت، مقدار دیه زن و مرد در شرایط و زمان‌های مختلف، نقش حکومت اسلامی در زمینه‌ی اجرای احکام کیفری و جنایی، ملاک‌های رایج در زمینه اجرای حد و تعزیر، انواع مجازات‌های در نظر گرفته شده برای جنایت‌های مختلف اعم از جرح و قتل، موارد استثنای اجرای حکم قصاص و روش‌های اجرای آن، احکام قضایی مربوط به طلاق و ازدواج و انواع اختلافات زن و شوهر، حقوق زن در ازدواج و طلاق مانند مهریه و نفقه، احکام قضایی مالی و بانکی و برخی دیگر از عقود و ایقاعات پاسخ داده است.

محمد صادقی تهرانی فردی نواندیش در مسائل دینی است که آزادی در اندیشه از خصایص بارز او محسوب می‌شود. وی دارای رساله‌ی توضیح المسائل نوین بوده که اکثر مسائل آن با رساله‌های دیگر اختلاف بسیاری دارد. کتاب پرسش و پاسخ‌های احکام قضایی بر مبنای قرآنی آخرین اثر ایشان است.

در بخشی از کتاب پرسش و پاسخ‌های احکام قضایی بر مبنای قرآنی می‌خوانیم:

نظریه اختلاف بهاى انگشتان، از نظر اختلاف کارآیى آنان، عادلانه و موافق کتاب و سنت است، بر این مبنا، تساوى بهاى انگشتان با انگشت ابهام و بلکه برابرى سایر انگشتان با یکدیگر، نیز برخلاف عدالت محسوب مى‌شود، زیرا اختلاف کارآیى انگشتان، ناگزیر موجب اختلاف دیه آنان است و حتى اگر دلیلى از کتاب و سنت نیز نداشتیم، این اختلاف کارآیى، خود مبناى عقلى و عادلانه تعیین دیه مى‌بود آیاتى از قبیل «اعدلوا هو اقرب التقوى» نظریه مذکور را که از نمونه‌هاى بارز عدالت است تأیید مى‌کند و راجع به انگشت ابهام که در حدیث، از انگشتان دیگر، گران‌تر دانسته شده ما نیازى به الغاء خصوصیت نداریم زیرا ذکر انگشت ابهام، از باب نمونه بارز آن است و «حصر» هم نیست.

بنابراین در میان انگشتان دو تفاوت باید درنظر گرفته شود، اول، تفاوت کلى بین انگشتان در بعد کارایى عمومى آنان. دوم: تفاوتى از لحاظ کاربردهاى خصوصى.

براى مثال باید گفت اگر انگشتان دست یا پاها یا چشمان یا گوش‌ها و ... در صورت نسبت به یکدیگر برابرى داشته باشند بنابراین دیه گوش ناشنوا یا شنوا و دیه چشم نابینا با بینا و دیه پاى معلول با پاى سالم و دیه دست ناتوان با توانا و دیه انگشت کارى با انگشت فلج و بى‌حرکت باید برابر باشند که برخلاف عدالت و میزان کارآیى آنان در دو بعد مذکور است. و بر همین مبنا آنچه در میان علماى مشهور یا اجماعى و یا ضرورى است که دیه هر عضو یگانه‌اى مانند دهان، زبان، بین و عورت و نیز دیه اعضاى دوگانه مانند چشمان، ابروان، دستان و پاها و دو بیضه، با کل بهاى جان برابر است!

بسیار جاى تعجب مى‌باشد و نیز برخلاف عدالت و مطابق «فرع افزون بر اصل است»!! که در صورت قطع کل این اعضاء با حفظ اصل جان، دیه آن‌ها تقریباً سى برابر خون بهاى انسان خواهد بود و این برخلاف عدالت اقتصادى و جانى است، مانند آنکه گفته شود ساختمانى که داراى سى اتاق است در صورت خراب کردن یک اتاق از آن، بایستى بهاى سى اتاق داده شود که این‌ها همه برخلاف ضرورت فطرى، عقلى، عملى، اقتصادى و برخلاف موازین عادلانه کتاب و سنت است.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
فصل اول: قصاص
فصل دوم: دیات
فصل سوم: حدود
فصل چهارم: تعزیرات
فصل پنجم: قضاوت
فصل ششم: مسائل متفرقه فقهى (عقود، ایقاعات، معاملات)