معرفی و دانلود رایگان کتاب ویرانه های هوس

عکس جلد کتاب ویرانه های هوس
قیمت:
رایگان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب ویرانه های هوس و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب ویرانه های هوس و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب ویرانه های هوس

"در این رمان "کتایون" و "پریوش" دو دختر از خانواده‌ای متوسط هستند که در یک کلاس تحصیل می‌کنند. پریوش در مطب پزشک ثروتمندی که اختلاف سنی بسیاری با او دارد مشغول به کار می‌شود و با هر حیله‌ای سعی دارد با پزشک ازدواج کند. سال‌ها بعد این دو دوست در حالی که هر یک دارای شوهر و فرزند هستند. یک دیگر را می‌بینند. پریوش با به دست آوردن تمامی آن چه با پول خریدنی است در زندگی احساس خلاهای بسیار می‌کند، اما در این زمان ماجراهای دیگری بر وی می‌گذرد و....."

نمی دانم این جا که ایستاده ام کجاست. امروز دیگر از دانستن و ندانستن گذشته ام. امروز دیگر می توانم بدون تلاطم، همه ی آن سال ها را مرور کنم. و شاید با مرور تمامی آن خاطرات، خواستن ها و به دست آوردن ها را معنی کنم. من ایستاده ام و می دانم که در زیر پاهایم، ویرانه ای بیش نیست: ویرانه ای ساخته از هوس!

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب ویرانه های هوس
نویسنده
سال انتشار۱۳۸۸
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات384
زبانفارسی
شابک978-964-7259-44-6
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان اجتماعی ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب ویرانه های هوس

Tahere banoo
۱۳۹۴/۰۴/۲۱
آخ ک حالم از پریوش و پریوش گونه‌ها چقدر بهم میخوره و چقد دلم برا کتی بیچاره سوخت.. دست نویسنده محترم درد نکنه و واقعا بهشون خسته نباشید میگم ک چقدر خوب وضعیت جامعه رو نشون دادن؛ ک چطور بعضی از مردان فقط قیافه ظاهری طرف براشون مهمه و متاسفانه هستند افراد تحصیل کرده‌ای مثل دکتر ک دست ب همچین کار و و احمقانه‌ای میزنن خانواده اصل و نسب و فرهنگ و ب اصطلاح هم کفو بودن براشون کمترین اهمیتی نداره و ب عاقبت کارشون اصلا فکر نمیکنن.. آخ ک چقدر دلم میگیره از این هوس بازیا ونابود کردن زندگی فرزندان و دیگران؛ و شاید بعضی ازهمین افراد هم قصدشون فقط کمک و ترحم ب اونا باشه ولی کاش کمی فقط کمی هم باخودشون فکر کنن ک وقتی با امثالی مثل پریوش ک کل زندگیشون کمبوده چ ازلحاظ مادی و چ ازلحاظ عاطفی وتنها داراییشون از زندگی فقط یک قیافه زیباست؛ ازدواج میکنن وقتی ب یکباره خودشونو غرق درپول میبیینن ب اصطلاح خوشی میزنه زیر دلشون وتازه یادشون میفته ک جوونیشون داره به پای‌ی آدم به قول خودشون پیر عصا قورت داده حروم میشه و ب سرشون یاد هوس بازی میفتن و سرانجام آن هم سست کردن پایه‌های زندگی و بی‌آبرویی... آخ خدا ک چقدر این رمان قلبمو ب درد آورد
خانم نجفی رمانتون بسیار عالی بود// احسنت بر شما
maniya
۱۴۰۳/۰۵/۲۲
خطر اسپویل :
کتاب در مورد دختری به نام پریوش بود که فقیر بود و تصمیم می گیرد با دکتر پیر و پولدار ازدواج کند او که تازه به دوران رسیده بود ارتباط خود را با بیشتر اقوام و دوستان که فقیر بودند قطع کرد دوستش کتایون را نیز دک کرد و تصمیم می گیرد با پولدارها دوست شود اما به دلیل خوی بدش هیچ دوستی نیز و
پولداری ندارد با تمام امکانات لازم تحصیل خود را رها می کند وقت خود را در آرایشگاه و باشگاه می گذراند بچه های خود را نیز به پرستار و خدمتکار می سپارد او دچار بیماری روانی بوده و زندگیش راضی نبود بیشتر رفتار خوبش با دیگران از روی ریا و تظاهر بود او قدر زندگیاش را نمی دانست و بسیار عصبی و ناراحت بود و هیچ چیز او را خوشحال نمی کرد دوستش کتی برای دوستی پیش قدم شد و غرور نداشت پریوش با دیدن شوهر جوان کتی در مقایسه با شوهر پیر خود احساس کرد که جوانی اش حیف شده است و تصمیم گرفت خیانت کند او با فرزین دوست شد و او نیز موافقت کرد آن ها با پول های دکتر به خارج فرار کردند و فرزین به نیت جهانگردی با او همراه شد آن ها همه جا را گشتند اما هنگامی که پول ها تمام شد فرزین از او دل زده شد و به ایران بازگشت پس از مدتی پریوش فقیر به ایران نزد خانواده اش آمد پدر او و دوستانش که گنج یاب بودند تصمیم داشتن جنسی که از موزه دزدیده بودند در خارج بفروشند پریوش برای به دست آوردن پول زیاد در کار آن ها شریک شد اما عاقبت در فرودگاه دستگیر می شوند تمام کارهایش مادرش از او ناراضی بود و به حرفش گوش نمی داد برای آخرین بار کتی آمد و او را دستگیر شده دید و گفت از او متنفر است و خوشحال است که بازنده است او گفت که دکتر با پرستار بچه ها ازدواج کرده و اکنون یک پسر دیگر نیز دارد و خود او با فرزین برای آینده شان برنامه ریزی می کند.
امین انصاری
۱۴۰۲/۰۲/۲۳
باسلام و عرض تبریک خدمت سرکارخانم فریده نجفی بابت این رمان زیبا و آموزنده
که البته دهه شصتی‌هایی مثل من، از برخی احوالات و احساساتی که در ذهن نویسنده، بروی صفحه، تقریر شده، کم و بیش آگاه و حسش می‌کنیم
مثل، بمباران و لحظات آژیر قرمز و پناهگاه و حتی **عشق‌های یواشکی** و نگاه‌های دزدکی و ریز... زیاد

اما بزرگترین ایراد، غلط‌های بسیار و روی مخ!! تایپی بود که حقیقتا آزار دهنده بود
واینکه بعضی توصیف‌ها که بسیار زیبا و دلچسب
می نمود (همون حس وحالی خاص برای دهه شصتی ها)
اما رفته رفته، بوی افراط و در اواخر، حالت عذاب داشتند که باید ازلحاظ ادبی، بصورت مکرر استفاده نمیشدند و اصطلاحات دیگری جای آن‌ها را میگرفت
واینکه امثال پری، واقعا کم نیستند و این عاقبت تلخ بااینکه ازلحاظ عقلی، واجب می‌نمود (مطرود توسط دکتر و فرزندان و از دست دادن زندگی ایده آل و به فلاکت افتادن و حتی از چشم مادر افتادن و...) اما حس ترحمی هم بهمراه می‌آورد و خواننده را به همدردی وا می‌داشت البته بااینکه شدیدا
هوس و هوس بازی و لجن بودن!!
مورد تقبیح ست.
مجددا متشکرم
و حتما حتما تاکید میکنم که دوستان دیگر هم آنرا مطالعه کنند و لذت ببرند
خیلی خیلی جالب و آموزنده بود. متشکرم🙏🥀
Hana
۱۴۰۱/۱۲/۲۶
اول خسته نباشید میگم به خانم نجفی بابت نوشتن این کتاب زیبا:)
از خوبی‌های کتاب بگم اینکه شخصیت‌ها و اتفاقات خوب بودن و ادم حس میکرد در واقعه‌ها حضور داره ولی کاش اخرش اینجوری نمیشد! درسته که پری به همه بدی کرد و کتایون و بچش و بچه‌های پری بیشترین قربانی و فرزین کمترین قربانی بودند و به همه بد کرد
حتی به دکتر ولی دکتر مثل اینکه زیاد شکنجه نشد به اندازه پری بالاخره به زندگیش ادامه داد ولی کتایون چون زن بود خیلی بیشتر از دکتر اذیت شد ولی کتی هم گناه داشت بالاخره از بچگی تو زندگیش شانس نداشت و همیشه بدبختی میکشید و عقده‌ای شده و بود و البته کمی مشکلات روانی پیدا کرده بود ولی با زندگی با دکتر قطعا خوشبخت بود و باید این رو نگه میداشت ولی رابطه با فرزین واقعا بزرگتریم اشتباهش بود که تقاصشو پس داد و واقعا حقش بود ولی کاش ادامه زندگیش بعد از دیدار با کتایون حداقل یه زندگی معمولی بود که گذشته قبل از ازدواجش جبران بشه و یه ادم کل عمرش جز ۱۰ سال از زندگیش بدبخت نباشه ولی کتایون هم کمی مقصر بود نباید اینقدر به کتایون اعتماد داشت و اینقدر از فرزین پیشش تعریف میکرد و زندگیشو خوشبخت‌ترین و بدون مشکل بازگو میکرد! و اما بچه‌های پری بخصوص پسرش در حق مادرشون کم کاری کردند هر چی باشه مادر احترامش واجبه حتی اگه بد باشه! عشق مادر به بچه و بچه به مادر تکه و هیچ چیز مانعش نمیشه! (البته پدر هم همینطوره) حداقلش این بود که یه سراغی از مادرشون میگرفتند بالاخره هر چی باشه مادرشونه:)
معصومه مهری
۱۴۰۱/۰۸/۰۵
رمان خیلی جالبی بود. از اینکه یک نفر قدر داشته هاشو ندونه و چشمش دنبال تنهاگزینه خوشحالی زندگی دیگران باشه متنفرم. شخصیت‌های دردکشیده‌ای چون کتایون به ناحق بازیچه غرور افراد خودشیفته‌ای چون پریوش می‌شوند. پریوش اگر سیاست داشت می‌توانست از پول دکتر برای ارتقای سطح تحصیلش استفاده کنه تا ایام زندگیش و بخ بطالت نگذره پری از پول دکتر برای خاموش کردن عقده هاش استفاده میکرد در صورتی که میتوانست بهترین‌ها رو برای خودش داشته باشه. افسوس که چون فرزین دنبال خوشی‌های زودگذر بود برای فرونشاندن عطش نداشته‌های دوران قبل از ازدواجش. واقعا تاسف آوره آویزونه شخص خوش گذرانی مث فرزین بشی تا عقده‌های حوست فروکش کنه. پری شور جوانی داشت کسی چون دکتر نمیتونست این شور رو تخلیه کنه فقط پولش میتونست عقده‌های روانی پری رو پوشش بده. اگر دکتر جوان تر پر انرژی تر بود شاید وضع فرق میکرد. و در آخر برای شخصیت‌هایی چون پری خیلی ناراحت میشم آنقدر بعد از خیانت بد می‌آورند و بلند شدنشان بعد از شکست طاقت فرساست. البته چون حس انتقام دارند و هنوز از اعمالشان متنبه نشدند موفق شدنشان به درازا می‌کشد.
ملیحه خاکسار
۱۴۰۱/۰۷/۰۷
کتاب متاسفانه خیلی غلط املایی داشت و واقعا تعجب داشت میشه از۴ نفر اعضای خانواده سه نفرشون دقیقا همش اشتباه پشت اشتباه داشته باشن و مدام درگیر به خطر انداختن و از بین بردن یه زندگی باشندو وقتی این کتاب را می‌خوندم یاد این ضرب المثل افتادم که کبوتر با کبوتر باز با باز، ضمن اینکه در ازدواج دونفر و و و خانوادها فرهنگ خانواده‌ها اینکه از لحاظ سطح به هم بخورند خیلی مهمه ودر آینده ان زندگی تاثیر گذار است.
از شخصیت دکتر بسیار خوشم امد چون فوق العاده آدم مثبت بدرد اجتماع و مردم میخورد و به خیلی‌ها کمک می‌کرد بدون هیچ گونه چشمداشتی، فقط متعجبم که چرا باید این دختر را برای ازدواج انتخاب میکرد با این همه تجربه و کار در بیمارستان و مطب.
البته اون هم مشخصه عشق پیری گر بجنبد سر به رسوایی زند.
به نظرم پریوش تقاص کار خود را پس داد و کتایون قربانی شد و فرزین بدون هیچ مشکلی به زندگیش ادامه داد.
سما نصرتی
۱۴۰۲/۰۱/۰۶
آخ که چقدر حرص خوردم در طول خوندن این رمان
رمان داستان فوق العاده آموزنده‌ای داره با اینکه طولانی اما جذابیتش خواننده رو وادار به ادامه دادن میکنه
نویسنده خیلی خوب واقعیت جامعه رو به نمایش گذاشته
هیچوقت نتونستم امثال پریوش هارو درک کنم اصلا بحث اینکه طرف به دکتر به تمام ثروت و خوشبختی که داشت
به دوست خودش و... خیانت کرد و نمیکنم فقط در عجبم چطور یه مادر میتونه همچین کاری بکنه مادر شدن یه موهبت بزرگ الهی کاش خدا به کسانی که لیاقت ندارن این فرشته‌های بی گناه و نمی‌داد
گاهی وقتا از حماقت‌های کتی خیلی حرص میخوردم اما در نهایت با اینکه میدونم در قضیه خیانت فرزین و پریوش بیشترین آسیب و خورد خوشحال شدم که فرزین به این طریق از زندگیش حذف شد
فکر دختر کتایون عذابم میده کاش پدری مثل فرزین نداشت
Shirali
۱۴۰۲/۱۰/۱۶
محتویات این کتاب و موضوع اصلی این کتاب هیچ وقت قدیمی نمیشه، حتی میشه گفت به تازگی درجامعه این موضوع به وفور دیده میشه و همین شخصیت پری را در پیش گرفتند، و این یک موضوع کاملا جدی که نسل مادر گیرش هست و به همین علت که آمار طلاق بالا رفته، بدلیل شخصیت‌هایی مثل پریوش، که روز به روز زیاد میشوند و همین و راه در پیش میگیرند، به دلیل هرکمبودی چ درکودکی و چ درخانواده. اون کمبود را دربیرون از خانواده دنبال جبرانش هستند و این میشه که یک بچه با همون کمبودها بدنیا میاد اگر در رابطه‌ای هستید که شما رو در سر دو راهی گذاشته عشق یا ثروت توصیه میکنم این کتاب مطالعه کنید تا حدی با تغییراتی کم و یا زیاد آینده‌ی چنین تصمیمی را برای شما به تصویر کشیده است.
فاطمه اس
۱۴۰۲/۰۴/۰۷
کتاب جالبی بود، خیلی خوب اشکالاتی که در جامعه ما هست اعم از آدمهای تازه به دوران رسیده و نوکیسه و آدمهایی که با ندانم کاری و طمع زندگی رو به کام خودشون و اطرافیان شون تلخ می‌کنند و باید قبل از تولید مثل به مشاور مراجعه کنند رو توصیف کرده، و البته نشون داده که در برقراری ارتباط‌های خانوادگی هم زن و هم مرد باید مراقب حرکات و رفتار‌های اطرافیان شون باشند و صِرف همکلاسی بودن دلیلی برای رفت و آمد خانوادگی نیست. اینجا نقش زن به عنوان یک عامل قوی در تخریب تمام بنیان‌های خانوادگی نشان داده شده و هوس یک عامل مهم. ولی شاید باید به چیزای دیگه هم فکر کنیم. اینکه یک سرنوشت هم برای دختر و هم مادر شبیه هم هست نکته قابل تاملی هست
Reza .R
۱۳۹۹/۰۵/۰۲
فقط بلده برای اینکه صحنه توی ضحن ادم نقش ببنده بگه که کمی بازوی اورا فشرد -بازو به بازوی یکدیگر راه میرفتند و...
فرزین که پسر داییش بود مثلا قبل از خواستگاری ازش چند بار دستش رو گرفت و این با تعریفات از دختر و فضای داستان در تناقض هس و فرزین چنان ازش خواستگاری کرد که انگار پادشاه هفت جهانه
موقع
خواستگاری ازش هم که بدون اینکه از دختر چیزی بپرسه از راه دانشگاه منحرف شد و رفت کافه و دختره انگار که کل دنیا رو بهش داده بودن خوشحال بود
این اغراق در عشق‌ی دختر به پسر در عین حال که هنوز علاقشون رو ابراز نکردن هیچکدوم و فقط بهم نگاه میکردن مسخرس و دختر در عین تحقیر مثل انسان‌های خل برخورد میکنه و واقعا بخش خواستگاری فرزین از کتایون مسخره بود و به همین دلیل همونجا ولش کردم!!
اروشا میری
۱۳۹۴/۰۶/۰۷
کتابی بود که باعث شد بفهمم من چقدر فحش بلدم و هر چی که یاد داشتمو نداشتمو به دختر نقش اصلی و زات خبیثش می‌دادم بنظرم شخصیتی مثل پریوش واقعا وجود نداره شایدم احتمالش کم باشه ولی با اینحال خیلی افکارم در مورد مسئله عشق یا پول تغییر کرد ممنون فریده خانوم نجفی رمانتون ارزش خواندنو داشت و من از خوندنش ب لذت بردم فقط بنظرم زیادی اخرشو کش دادن من عاشق دختر شخصیت دوم کتایون شدم که چقدر مقتدر بودو فقط عمل اخرشو نتونستم درک کنم چطور تونست بازم با فرزین زندگی کنه من اگه بودم عمرا دس به همچین کاری نمی‌زدم خب در پایان همه میگم این رمان واقعا حرفی برای گفتن داشت و پایان لایقی هم ساخت ممنون
Parisa.
۱۴۰۲/۱۰/۱۰
باسلام خدمت نویسنده محترم این رمان ارزنده خانم نجفی عزیز.
این رمان زیبا جوری واقعیت رو بیان میکنه که انگار اصلا رمان نیست قطعا در دنیای امروزه خیلی از افراد به همچین سرگذشت‌های دچارن انسان‌های قدر نشناس و ظالمی که فقط به خودشون فکر میکنن و در گودال عمیقی فرو میرن کسانی که لایق زندگی‌های شایسته و
نیستن به جایگاه اصلی خودشون برمیگردن هر خوبی یه بدی‌های هم در کنارشه صولتی گر چه اختلاف سنی زیادی داشت ولی عشقشو همه جوره ثابت کرد واز همسرش مانند گنجینه‌ای باارزش مواظبت کرد ولی کو لیاقت پریوش. هر کسی به هرجایگاهی که لیاقت داره برمیگرده. به همه دوستان پیشنهاد میکنم این رمان بی نظیر رو از، دست ندین
mojtaba dayani
۱۳۹۴/۰۳/۲۸
اولا داستان که پر از خطای تایپی بود و اصطلاحات توصیفی برای حالت روحی افراد نیز به طرز آزاردهنده‌ای در تمام کتاب به شکل مفرط استفاده شده بود. اصطلاحاتی مثل ‌ (سر و گردن تکان داد) یا (خیلی عصبانی بود و خون خودش را می‌خورد) و بسیاری از اصطلاحات دیگر در یک یک جملات برای توصیف نفرات استفاده شده‌اند و
و
تکراری خسته کننده بود. اما پریوش حتی تا آخرین محاوره داستان هم احساس پشیمانی نکرد و حتی از داخل بازداشتگاه و سالن دادگاه هم هنوز متکبرانه با افراد صحبت می‌کرد. به نظرم این پایان مناسبی برای داستان نبود.
فاطمه اصلانی
۱۳۹۷/۰۱/۲۷
عالی بود خیلی ماهرانه وبدورازاغراق زندگی دودوست ک کاملانگرش وتفکرمتفاوتی داشتن نشون دادوازدواج کاملامتفاوتی ک نشون دادهرکدوم ب کجاختم میشن مقایسه خیلی عالیی داشتن ومادیگرایی وتجملاتی بودن پرویوش واینک تقریبابلایی ک سرهمسرش صولتی اورده بود تقریباهموناروفرزین تلافی کرد اون ب بچه هاش احساس مسولیت این نداشت وخودخواه بودفرزینم حسودرمقابل پریوش داشت خیلی عالی دوطرزتفکر ودوزندگی رومقایسه کرده بودو همه رونشون داده بود ک چی میشه اخراین راه‌هایی ک پریوش وکتایون انتخاب کردن
سیده فاطمه حجازی نیاکی
۱۴۰۳/۰۲/۲۷
باسلام داستان درمورد دو دوست بود که هیچ وجه اشتراکی باهم نداشتن یکی خیلی خوب یکی خیلی بد من تعجب می‌کنم که چجوری اونا باهم دوست بودن؟!! از حق نگذریم قلم خوب خانم نجفی از وقایع دهه ۶۰مارابردبه اون دوران و توانست خوب توصیف کند ولی بنظرمن شخصیت پردازی‌ها خیلی غلو آمیز بودیاخیلی سیاه یا سفیدبودن، شخصیت خاکستری نداشتیم مثلا دکتر که اینقدرآدم خوبی بود بدون چشمداشت به همه کمک میکردچراباید آدمی مثل پریوش راانتخاب میکرد؟ ولی درکل همه به سزای عملشون رسیدن کتاب آموزنده‌ای بود
مشاهده همه نظرات 597

راهنمای مطالعه کتاب ویرانه های هوس

برای دریافت کتاب ویرانه های هوس و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.